نگاهی به قسمت پنجم سریال زخم کاری 2

قتل منصوره، پایان ریزآبادی ها

خطر لو رفتن داستان! پس از تماشای قسمت پنجم زخم کاری ۲ این مطلب را بخوانید

قسمت پنجم سریال زخم کاری؛ بازگشت جمعه ۱۴ مهر از فیلیمو پخش شد. در این قسمت اتفاقات داستان به نحوی پیش رفت که طلوعی در موضع ضعف قرار گرفت و میثم تا اینجای داستان توانست جای خالی پدر را با تصمیم‌های عجیب و غریبش پر کند. در ادامه مروری داریم بر نکات مهم قسمت پنجم سریال زخم کاری و روند داستان را بررسی می‌کنیم.

اطلاعات کامل فصل دوم زخم کاری

روند داستانی قسمت پنجم زخم کاری ۲

تصمیم متفاوت مالک

«من به طلوعی نمی‌بازم.» این جمله‌ای بود که در قسمت پنجم زخم کاری ۲ مالک به دستمالچی گفت و تصمیم گرفت برای آنکه زودتر از موعد به خاطر خلاف‌هایی که کرده به زندان نرود، سمیرا را طلاق دهد. سمیرا حالا مانعی برای ازدواج با طلوعی ندارد و از این رو بیشتر می‌تواند به اهدافی که در سر می‌پروراند نزدیک شود. دیدار غیرمنتظره دستمالچی با سمیرا نیز -شاید- مقدمه‌ای است بر آنچه در قسمت‌های آینده باید منتظرش باشیم. هشدارهایی که دستمالچی به سمیرا درباره طلوعی داد، شاید توانست شاخک‌های سمیرا را نسبت به طلوعی و رفتارهایش حساس‌تر کند.

زمین‌های شمال و دوراهی سخت سمیرا

حالا دیگر با اصرارهای طلوعی برای به دست آوردن زمین‌های شمال سمیرا، بیش از هر زمان دیگری سمیرا متوجه نیت طلوعی شده است. تا پیش از این سمیرا گمان می‌کرد می‌تواند با نزدیک‌ شدن به طلوعی از نفوذ و ثروت او برای پیشبرد کارهای شرکت استفاده کند، اما طلوعی با اصرارها و تمرکز بیش از اندازه روی واگذاری زمین‌های شمال برای راه‌اندازی پتروشیمی نشان داد هیچ هدفی جز سرکیسه کردن سمیرا ندارد و در این میان باید سمیرا تصمیم بگیرد که با واگذاری زمین‌های شمال کنار طلوعی بایستد یا با منتفی دانستن این واگذاری قید حمایت‌های طلوعی را بزند.

قسمت پنجم سریال زخم کاری

توهم‌های میثم

توهم‌های پی در پی میثم باعث شد تا او در قسمت پنجم فصل دوم سریال زخم کاری وقتی در حمام است تصویر پدرش را در آینه ببیند و همین توهم، دلیل سقوط و آسیب او شد. حالا میثم روز به روز بیشتر شبیه مالک می‌شود؛ حتی توهم‌های میثم بی‌شباهت به کابوس‌های پدرش نیست و نشان می‌دهد طالع نحس خاندان ریز‌آبادی گریبان فرزندان اسماعیل چرخچی را هم گرفته است. از طرفی تعقیب میثم توسط یک موتورسوار ناشناس باعث شده است میثم از لحاظ روحی نتواند اتفاقات را هضم کند و بیش از قبل دچار اوهام شود.

 

منصوره خودکشی کرد یا کشته شد؟

با پیدا شدن جنازه منصوره در سواحل آذربایجان آخرین فرد از خاندان ریزآبادی و وارث ثروت و هلدینگ ریزآبادی هم از میان برداشته شد و حالا باید با منصوره برای همیشه خداحاظی کنیم. منصوره پیش از آنکه خبر مرگش برسد پیامی به میثم داد و او را نسبت به فساد و جنایت‌های طلوعی هوشیار کرد و خواستار دیدار با میثم بود. اینکه بعد از این پیغام و قبل از رفتن میثم، خبر مرگ او می‌رسد، این موضوع را پررنگ‌تر می‌کند که شاید منصوره به قتل رسیده است. چون انگیزه‌های منصوره برای بقا بیشتر از مرگ بود و بهانه‌ای برای خودکشی نداشت. هر چند در اصل موضوع فرقی ایجاد نمی‌کند و رازهای بسیاری از زخم کاری را با خود دفن کرد.

امیر دژاکام در نقش فرنهادزاده در زخم کاری 2

رونمایی از فرنهادزاده در قسمت پنجم زخم کاری ۲

بالاخره مخاطبان در قسمت پنجم زخم کاری ۲ جناب فرنهادزاده را دیدند. امیر دژاکام از بازیگران برجسته تئاتر و سینما در نقش فرنهادزاده یکی از غول‌های اقتصادی بازی می‌کند. فردی با نظم و ابهتی خاص که دلهره دیدار میثم با او به خاطر تمامی هشدارهای قبلی باعث شده بود تردید‌های زیادی برای این ملاقات داشته باشد. اما میثم بالاخره تصمیم گرفت با دشمن اصلی طلوعی دیدار کند و فرنهادزاده نیز در این دیدار قول همکاری و همراهی با میثم را داد. در اولین حرکت هم برای آنکه میثم از لحاظ مالی وابسته به طلوعی نباشد کاری کرد تا جنس‌های پشت گمرک مانده ترخیص شود تا میثم بتواند بخشی از مشکلات اقتصادی شرکت را حل کند. همین موضوع نیز باعث شد تا میثم با اعتماد به نفس بیشتری روبروی طلوعی بایستد و درباره زمین‌های شمال نیز مادرش را هوشیار کند.

در ادامه این سریال، باید منتظر اتفاق‌های تازه‌ای باشیم. پیغام‌های گاه و بی‌گاهی که از منبعی ناشناس به میثم می‌رسد و بخشی از هویت مرموز طلوعی را برای او روشن می‌کند، از یک سو و رابطه میثم با شیدا و اتفاقاتی که باعث می‌شود شفاعت و طلوعی بیش از هر زمان دیگر با میثم دشمن شوند، از سوی دیگر باعث شده است در قسمت‌های بعدی باز هم اتفاق‌های عجیبی را به انتظار بنشینیم.

شما هم برای ما بنویسید که به نظرتان سرنوشت شخصیت‌های فصل دوم زخم کاری چه می‌شود؟

تماشای آنلاین و دانلود زخم کاری 2

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

14 نظر
  1. سارین می‌نویسد

    عالی بود من عاشق این فیلمم

  2. سارین می‌نویسد

    عالی

  3. بی نام می‌نویسد

    کاربر (کتی) دستمالچی خودش پلیسه خودش کارشو بلده میخاد توسط مالک به یه چیزایی برسه و…

  4. بی نام می‌نویسد

    کاربر (مینو) باید بگم که مالک رو به بیمارستان نبردن که بخان تشکیل پرونده بدن. دکترو بهش پول دادن اوردنش خونه درمونش کرده مالکو بعدشم دستمالچی خودش پلیسه دیگه

  5. پیمان رفعت می‌نویسد

    دمتون گرم خیلی سریال فوق العادیه

  6. عليرضا می‌نویسد

    منم متوجه نشدم اونجا که سمیرا به طلوعی ساعت کادو داد، منظورش از اون جمله که گفت همونموقع که ساعتت خراب شد حواسم بود برات خریدم چی بود؟ که طلوعی اینقدر عصبی شد

  7. کتی می‌نویسد

    کاربر “مینو” کاملا درست میگه. ذهن منم درگیر شده. آدمی که کشته شده، الان زندست؛ پس یعنی طبق معمول پلیس باید بازجویی کنه از مالک دیگه! درمورد طلاق غیابی هم همینطور…
    چرا فیلم به این خفنی باید سوتی های بزرگ داشته باشه؟ فیلم دیزنی لند که نیست! فیلم جناییه، موضوع کاملا جدیه تو فیلم!!
    ..فیلیمو به اینها تو فیلم رسیدگی میشه یا واقعا سوتیه؟؟

  8. هادی کاری می‌نویسد

    اونجا سمیرا میخواد به طلوعی بفهمونه حواسم بود که ساعت خرابه

  9. محمد می‌نویسد

    اونجا که سمیرا به طلوعی ساعت کادو داد، منظورش از اون جمله که گفت همونموقع که ساعتت خراب شد حواسم بود برات خریدم چی بود؟ که طلوعی اینقدر عصبی شد؟

  10. ارسلان می‌نویسد

    خیلی خفن و غیر قابل پیش بینی داره جلو میره فقط کاش قضیه به پلیس و زندان و این کلیشه مسخره سریالای ابکی نرسه ادم ترجیح میده طرف بمیره نره زندان

  11. .... می‌نویسد

    به نظرم تا اینجا قسمت ۲ و ۵ بهترین قسمت های این فصل بودن و قطعا در ادامه باز هم از این قسمت ها خواهیم داشت
    فقط لطفاً فصل بعد هم داشته باشه . مالک باید برگرده ..

  12. مینو می‌نویسد

    حس میکنم یه چندتا باگ داره داستان… اون قسمتی که نشون داد مالک چجوری توسط دستمالچی نجات پیدا کرده، همون لحظه نجات، دستمالچی داد زد آمبولانس خبر کنید و اینا.. مالک به طرز فجیعی چاقو خورده بود، بیمارستان ک الکی طرفو درمان نمیکنه بعدشم ترخیص کنه… هویت بیمار مشخص میشه و پلیس تشکیل پرونده میده و اینا… این موارد هیچکدوم اتفاق نیفتاد، و همچنان معمای جنازه گمشده مالک حل نشده!
    مورد بعدی اینکه داستان طلاق غیابی که همینجوری نیس ک:/ قبلش اعلامیه و اطلاعیه میدن، بعد اگ هر یک از طرفین بی توجهی کردند، بعدش داستان طلاق غیابی پیش میاد… بعدشم که طلاق رخ داد بالاخره باید طرفین اطلاع پیدا کنند دیگ:/ چطوری میشه یه آدم که این همه واسش پرونده درست شده و پلیس دنبال جنازشه، هم بیمارستان بره هم طلاق غیابی بده زنشو، هم هیشکی نفهمه‌؟ یکم قفل نیس همچین مسئله ای بنظرتون؟… با طلاق دادن سمیرا، باز ممکنه داستان کیمیا رو بشه… امیدوارم ته این سریال به این خفنی نرسه به زندان طلوعی و مالک چون واقعا مسخرست.

  13. سعید می‌نویسد

    امروز که می خاستم فیلمو ببینم متوجه شدم باید تشتراک بخرم و رایگان ایرانسلی نیست و نا الان هم این مشکل که ادمین فیلمو شات میگه فیلتر شکن رو خاموش گنید باید بگم من هز فیلتر شکن استفاده نکردم

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      سلام
      عجله نکنید در خرید اشتراک. شاید به دلیلی یا مشکلی در ارتباط، ایراد سیستمی به وجود اومده و ایرانسل متوجه نشده که به سِرورهای فیلیمو متصل شده یا برعکس. کمی تامل کنید و مدتی بعد، دوباره امتحان کنید.

filimo the north pole