از وقوع یک قتل در سازمان ملل تا نبردی جذاب و نفسگیر بر بالای صخرهای که چهره ۴ رئیسجمهور تاریخ آمریکا روی آن هک شده. فیلم «شمال از شمال غربی» با داشتن چنین صحنههایی، با داستانی بسیار غیرمنتظره و سرگرمکننده حالا ۶۳ سال است که نسلهای مختلف هوادار سینما را غافلگیر میکند.
هیچکاک فیلم را در دوران طلایی کارنامهاش ساخت. قبل از آن، فیلم «مردی که زیاد میدانست» و بهترین فیلم عمرش «سرگیجه» را ساخته بود و سال بعدش هم با ساختن «روانی» کارنامهاش را به اوج رساند. فیلمهای این برهه از کارنامه هیچکاک تاریخ مصرف ندارند و شمال از شمال غربی یکی از آنهاست.
به مناسبت گذشت ۶۳ سال از اکران این فیلم، شما را به خواندن ۱۰ حقیقت جذاب درباره شمال از شمال غربی دعوت میکنیم.
فرزند ناخوانده هیچکاک
هیچکاک قرار نبود فیلم شمال از شمال غربی را بسازد! کمپانی امجیام «ارنست لمن» نویسنده مشهور هالیوود را استخدام کرده بود تا براساس کتاب «شکستن کشتی مری دیر» فیلمنامهای بنویسد، اما لمن دستش به اقتباس نرفت و به کمپانی گفت که به فکر پیدا کردن نویسنده جدیدی باشند. از طرفی هیچکاک که دوست داشت با لمن همکاری کند به او درباره ایده اولیه شمال از شمال غربی توضیح داد.
آنها در کنار هم داستان را توسعه دادند و به کمپانی هم چیزی نگفتند، کمپانی هم وقتی خبردار شد این دو استاد سرخود مشغول نوشتن پروژهای جدید هستند، عقل به خرج داد و بهشان اجازه داد تا کار را دنبال کنند. بدینترتیب فیلمنامه نوشته و البته «شکستن کشتی مری دیر» هم توسط نویسنده و فیلمساز دیگری ساخته شد.
نقش مهم آهنگساز فیلم شمال از شمال غربی
«برنارد هرمن» آهنگساز اسطورهای هالیوود که از سال ۱۹۵۵ و فیلم «دردسر هری» یکسره با هیچکاک فیلمبرداری کرده بود، کسی بود که لمن و هیچکاک را بههم وصل کرد. هرمن اعتقاد داشت این دو نفر در کنار هم خواهند ترکاند و واقعا هم ترکاندند! فیلم البته در گیشه سود چندانی نکرد (تقریبا ۵ میلیون دلار!)، ولی تبدیل به سومین فیلم محبوب هیچکاک بین منتقدان شد.
بهترین فیلمهای جاسوسی تاریخ سینما
نه به استوارت
«جیمز استوارت» که قبلا ۴ فیلم با هیچکاک کار کرده بود، مصرانه دوست داشت نقش اصلی این فیلم را هم بگیرد. اما «هیچ» اعتقاد داشت کاراکتر استوارت برای بازی در نقش «راجر تورنهیل» زیادی قوی است و دوست داشت «کری گرانت» نقش را از آن خودش کند. البته هیچکاک که دوست نداشت احساسات بازیگر مورد علاقهاش جریحهدار شود، ساخت فیلم را تا زمان پیدا شدن نقشی دیگر برای استوارت به تعویق انداخت و وقتی او برای بازی در فیلمی دیگر قرارداد بست، فیلمبرداری را شروع کرد.
گرانت، بیخبر از همه جا
این ستاره بزرگ هنگام فیلمبرداری خیلی گیج میزد و نمیدانست جریان فیلمنامه از چه قرار است. او در حین کار به هیچکاک گفته بود «این فیلمنامه افتضاحه. تا الان یکسوم کار رو فیلمبرداری کردیم و من هنوز نمیدونم داستان چیه.» از قضا هیچکاک عمدا فیلم را طوری رج زده بود که گرانت مانند شخصیتش در فیلم سردرگم باشد و نداند دقیقا دارند چه بلایی سرش میآورند!
فیلمبرداری دزدکی فیلم شمال از شمال غربی
آیا غولی در ابعاد هیچکاک دوست دارد مخفیانه فیلم بسازد؟ هرگز. اما قوانین سازمان ملل در نیویورک آنقدر سفتوسخت بود که آنها حتی به «سلطان وحشت» هم اجازه فیلمبرداری در مقر یا حتی محوطه بیرونی سازمان را هم ندادند. هیچکاک هم اهل تسلیم شدن نبود سکانس ورود گرانت به محوطه را با پنهان کردن یک دوربین فیلمبرداری داخل یک کامیون دزدکی فیلمبردای کرد!
لجبازی با پلیس
هیچکاک که ذاتا با پلیس مشکل داشت، در حین فیلمبردای فیلم شمال از شمال غربی هم حضور پلیس به عنوان نیروی محافظ را بیارزش، بیفایده و گران میدانست و مدام از حضور آنها در صحنه مینالید. پلیس نیویورک هم غرهای استاد را تاب نیاورد و زمانی که گروه فیلمبرداری وارد «هتل پلازا» شد، حتی یک مامور پلیس برای نظم دادن به آنجا و حفاظ از گروه در هتل نبود!
ویدیوکلوپ فیلیموشات | مرور فیلمهای دوستداشتنی
سانسور یک دیالوگ
در صحنهای که «کری گرانت» و «اوا ماری سینت» برای اولینبار هم را در قطار ملاقات میکنند، سینت طی جملهای میگوید «من هیچوقت با شکم خالی درباره عشق صحبت نمیکنم.» اما اگر خیلی با دقت به لبهای او نگاه کنید میبینید که در واقع دارد میگوید «من هیچوقت با شکم خالی معاشقه نمیکنم.» به نظر اداره سانسور این دیالوگ شیطنتآمیز برای چنین فیلم فاخری مناسب نبود و سینت مجبور شد آن صحنه رو مجددا دوبله کند.
الکی بودن معروفترین صحنه فیلم
حتی اگر فیلم شمال از شمال غربی را ندیده باشید، میدانید که تعقیبوگریز کری گرانت و آن هواپیمای کشاورزی مشهورترین صحنه فیلم و یکی از معروفترین سکانسهای تاریخ سینماست. واقعیت این است که این صحنه با ترفندهای سینمایی ساخته شد. به این صورت که ابتدا از هواپیما فیلمبرداری کردند و بعد گرانت در استودیو در یک گودال مصنوعی شیرجه زد و این صحنهها هنگام تدوین با جلوههای ویژه بههم وصل شد.
شیطنت هیچکاک در فیلم شمال از شمال غربی
هیچکاک فیلمسازی نبود که زیر بار سانسور برود. برای همین به هر شکل ممکن همیشه جوری از اداره سانسور انتقام میگرفت. صحنه پایانی فیلم هم با اینکه تنها ورود یک قطار به تونلی را نشان میدهد، در واقع پیام نمادینی بود برای اداره سانسور و یک جناس بصری از عشق بین ۲ کاراکتر فیلم. هیچکاک این صحنه را یکی از بهترین و شیطانیترین دستاوردهای خودش میدانست!
۱۰ حقیقت باورنکردنی درباره آلفرد هیچکاک
نارضایتی مسئولان حکومتی
وزارت کشور ایالات متحده در مورد حفظ حرمت بنای یادبود کوه راشمور در داکوتای جنوبی بسیار مراقب بود (و هست). به هیچکاک اجازه فیلمبرداری در محل داده شد، اما به شرطی که تضمین میکرد هیچگونه اعمال خشونتآمیزی روی صورت روسای جمهور صورت نگیرد و به آنها بیاحترامی نشود. درست قبل از اینکه فیلمبرداری این صحنهها شروع شود، هیچکاک نیت خود را برای یک خبرنگار روزنامه محلی به گونهای توصیف کرد که انگار میخواهد اجازه دهد بازیگرانش روی چهره لینکلن شادی کنند. با اطلاع از این موضوع، وزارت کشور مجوز هیچکاک را به دلیل «هتک حرمت حق ثبت اختراع» لغو کرد!
گروه مجبور شد یکروز ضمن استقرار در کافهتریای بنای یادبود، از نماهای مختلف بدون حضور بازیگر از کوههای راشمور تصویر بگیرد. بعدا این کوهها در لسآنجلس با ماکتی بازسازی شد و هیچکاک جوری استادانه صحنهها را گرفت که هیچکس گمان نمیکند کوههای راشمور در فیلم شمال از شمال غربی ساختگی است! برای مقابله با این موضوع و برای اینکه تماشاگر فکر نکند حرکات بازیگران واقعا روی بنای یادبود روسای جمهور انجام شده، وزارت کشور از کمپانی امجیام خواست تا «تشکر از وزارت کشور» را از تیتراژ انتهایی فیلم حذف کنند!