فیلم مادیان؛ ایستاده در برابر فقر
به مناسبت سالگرد اکران این فیلم در ۲۶ آذر ۱۳۶۵
مهمترین نکتهای که هنگام اکران فیلم مادیان جلب توجه کرد، تفاوت آن با جریان مسلط سینمای ایران در آن دوران بود. در زمانهای که بسیاری از فیلمسازان نمیدانستند که باید در آثارشان چه تصویری از جایگاه زن در جامعه ارائه دهند و به همین دلیل شخصیتهای زن در بسیاری از این فیلمها، افرادی منفعل و حاشیهای به تصویر کشیده میشدند، علی ژکان در اولین ساختهاش -شاید تحت تأثیر سینمای بهرام بیضایی؛ شباهتی که عدهای از منتقدان هم به آن اشاره کردند- زنی تنها را به تصویر میکشید که در مقابل جبر محیط مردسالار ایستادگی میکرد و سعی میکرد حق خود و دخترش را از این جامعه بگیرد.
چنین تصویری از زن در دهههای بعد -بهخصوص بعد از سال ۷۶- بارها در سینمای ایران تکرار شد اما در میانه دهه ۶۰ تصویری تازه و جسورانه جلوه میکرد. با این وجود موفقیت فیلم مادیان نزد منتقدان تنها به این دلیل نبود. فیلمنامهای مستحکم، توان اجرایی ژکان -که برای فیلمسازی که اولین اثرش را ساخته بود شگفتانگیز به نظر میرسید- و بازیهای قدرتمند -در رأس همه، سوسن تسلیمی- از دیگر عواملی بودند که تحسین منتقدان را برانگیختند.
خلاصه داستان فیلم مادیان
داستان فیلم مادیان علی ژکان در روستایی در شمال ایران میگذرد؛ جایی که یک باران غیرمنتظره محصول مزارع شالی را از بین میبرد. رضوانه، بیوهای که چهار فرزند دارد، یکی از افرادی است که بهواسطه این اتفاق دچار مشکل میشود. برادر او، رحمت، در سفری به شهر، گلبوته -یکی از فرزندان رضوانه- را همراه خود میبرد و در آنجا به مغازهداری بهنام قدرت که همسری نازا دارد پیشنهاد ازدواج با گلبوته را میدهد. مقدمات این ازدواج فراهم میشود اما گلبوته که راضی به این ازدواج نیست از خانه فرار میکند…
مشخصات و عوامل فیلم مادیان
علی ژکان فیلم را بر اساس فیلمنامهای از خود و به تهیهکنندگی بنیاد سینمایی فارابی جلوی دوربین برد. فیلمبرداری فیلم را فیروز ملکزاده (فیلمبردار آثار مهمی چون دونده و باشو غریبه کوچک) برعهده داشت. تدوینگر فیلم مهرزاد مینویی بود و موسیقی متن فیلم را شریف لطفی ساخت. سوسن تسلیمی، حسین محجوب، فیروز بهجتمحمدی و عطاءالله زاهد هم از جمله بازیگران فیلم بودند.
مادیان در تاریخ ۲۶ آذر ۱۳۶۵ اکران شد و علیرغم استقبال منتقدان به فروش چندانی دست نیافت و در میانههای جدول فروش سالیانه سینمای ایران قرار گرفت.
فیلم بومی، فیلم ملی، فیلم جهانی
علی ژکان چند ماه بعد از اکران مادیان در گفتوگو با ماهنامه فیلم (شماره ۵۰، خرداد ۶۶) چنین گفته بود: «فیلمی که حرفی برای گفتن داشته باشد و آن حرف را با زبانی شکیل و منطقی ارائه داده باشد، نه تنها شناسنامه ایرانی خواهد داشت بلکه جهانشمول خواهد بود. فرض کنید ژاپنیترین فیلمی که حرفی برای گفتن دارد، آن فیلم را به هنگام تماشا، ما از آن خود میدانیم. سینما یک زبان تصویری است و مفاهیم آن فراتر از مشخصات بومی و محلی عمل میکند. وقتی شما از عشق، امید، ستم، رنج و فقر و… حرف میزنید، این تصویر مال تمام دنیاست.»
م. شریفا (روزنامه اطلاعات، بهمن ۱۳۶۴): اگر بنا باشد روزی فیلمی از تولید سینمای کشورمان را بهعنوان تولید ملی و بومی به جشنوارهای بفرستیم، تنها انتخاب میتواند مادیان باشد. اگرچه، متأسفانه این فیلم بههیچوجه نماینده و نمونه سینمای امروز کشور نیست
مادیان، میتواند مصداقی در تأیید این حرف ژکان باشد. واقعیت این است که اولین ساخته ژکان، از معدود فیلمهای نیمه اول دهه ۶۰ است که امروز هم تازه و بهروز جلوه میکند و گذر زمان رنگ چندانی از کهنگی بر آن نکشیده است. در دورانی که یکی از انتقادات تکرارشونده منتقدان نسبت به فیلمهای ایرانی این بود که فقط داستانشان در ایران میگذشت و ارتباط چندانی با شرایط روز جامعه نداشتند، مادیان فیلمی بود که نهتنها چنین ارتباطی را با محیط ایران دهه ۶۰ برقرار میکرد بلکه حرفی فراتر از یک زمان و مکان خاص را مطرح میکرد.
از سوی دیگر، در آن دوران چرخه فیلمهای روستایی در سینمای ایران رونق داشت. این فیلمها عمدتا از شخصیتهایی شبیه به هم استفاده میکردند: سرمایهدار بدجنس، روستایی شریف، روستایی گمراهی که سرش به سنگ میخورد و… ژکان هم در مادیان بهسراغ فضایی روستایی رفته بود اما فیلم او هیچ ربطی به آن چرخه آثار تکراری نداشت.
این نکات در آن دوران از چشم منتقدان دور نماند. م. شریفا در مطلبی با عنوان «تصویری از انسان و رنجها؛ تصویری کاملتر از زن ایرانی» که در تاریخ ۲۱/۱۱/۱۳۶۴ در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، بحث ملی و بومی بودن را در مادیان برجسته کرد: «فیلمساز آگاه است و اگر چنین نبود نمیتوانست سوژه را از زندگی جاری در میهن خود بگیرد و مثل اکثریت قریب به اتفاق فیلمسازان «ایده» و فکر را از دیگران میگرفت و تلاش میکرد «لعاب» ایرانیزه به آن بزند. وقتی «زیرساخت» فیلمنامه هویت فرهنگی بومی دارد، «بیان» نیز لاجرم خودی و بومی میشود… اگر بنا باشد روزی فیلمی از تولید سینمای کشورمان را بهعنوان تولید ملی و بومی به جشنوارهای بفرستیم، تنها انتخاب میتواند مادیان باشد. اگرچه، متأسفانه این فیلم بههیچوجه نماینده و نمونه سینمای امروز کشور نیست.»
مسیر جسورانه و پایان تحمیلی
یکی از نکاتی که در زمان اکران مادیان مورد بحث قرار گرفت، پایانبندی اثر بود. پایان فیلم، ربطی به حسوحال کلی فیلم نداشت و انگار از جایی دیگر به فیلم سنجاق شده بود. جواد طوسی از جمله نویسندگانی بود که در مطلبی (منتشرشده در ماهنامه فیلم، شماره ۴۵، بهمن ۱۳۶۵) از این پایانبندی گلایه کرد و ابوالحسن داودی هم در یادداشتی در هفتهنامه سروش (شماره ۳۶۴، ۶/۱/۱۳۶۵) به این اشاره کرد که اگر آن لایه ساختگی وجود نداشت، فضای واقعگرایانه فیلم به پای پایانی تحمیلی نمیسوخت و از بین نمیرفت.
بیتا میلانی (مجله فیلم، اسفند ۶۵): فیلم مادیان با طرح داستان بسیار ساده، مشکلات و مسائل بسیاری را مطرح میکند. محور اصلی داستان فیلم قربانی و وسیله شدن زن در جامعهای مردسالار است. و در کنار این خط اصلی ما با زندگی ساده و پرمشقت کشاورزان، به خصوص زن کشاورز، آشنا میشویم و در مییابیم که عوامل طبیعی چه نقش مهمی در اقتصاد روستاهای ایران دارد و…
با این وجود، این پایان نچسب و اجباری هم باعث زیر سؤال رفتن نگاه گزنده مادیان به یک جامعه مردسالار نشد. فیلم نشان میداد که در مواجهه با فقر، همه قربانی هستند. از سوی دیگر، شخصیت زن فیلم شاید خیلی جاها در مقابل فشار زمانه تسلیم شود اما هرگز به آن راضی نمیشد. پذیرش جبر جامعه مردسالار هرگز در این فیلم بهعنوان یک ویژگی مثبت نمایانده نشد و همین بود که رضوانه فیلم مادیان را از عمده شخصیتهای زنِ آن دوران سینمای ایران جدا میکرد. بیتا میلانی در مطلبی در شماره ۴۷ ماهنامه فیلم (اسفند ۶۵) یکی از نویسندگان پرتعدادی بود که روی تقابل نگاه زنانه و جامعه مردانه انگشت گذاشت. هر چند در مطلب او بیشتر روی جایگاه رضوانه بهعنوان قربانی تأکید شد تا عملگراییاش: «فیلم مادیان با طرح داستان بسیار ساده، مشکلات و مسائل بسیاری را مطرح میکند. محور اصلی داستان فیلم قربانی و وسیله شدن زن در جامعهای مردسالار است. و در کنار این خط اصلی ما با زندگی ساده و پرمشقت کشاورزان، به خصوص زن کشاورز، آشنا میشویم و در مییابیم که عوامل طبیعی چه نقش مهمی در اقتصاد روستاهای ایران دارد و… کارگردان آگاهانه با قرار دادن گلبوته، رضوانه و مادیان در کنار هم میخواهد با زبانی نمادین و زیبا مفهوم واقعی مادیان را بنمایاند».
جواد طوسی هم در مطلب خود با عنوان «در چنبره» همین نکته را برجسته کرد: «چه تمهید بجایی است شنیده شدن صدای شیهه اسب، در حین نگاه مغموم گلبوته به آینه، هنگامی که مادرش او را برای قربانی شدن میآراید.»
جزییات روایی و اجرایی
اما تمام این پیامهای اخلاقی و اجتماعی، بدون یک فیلمنامه باظرافت و اجرای هوشمندانه به یک فیلم خوب منتهی نمیشدند. جواد طوسی به نشانهگذاریهایی در فیلم اشاره کرد که میتوانند درک بهتری در ما ایجاد کنند: «حضور تقدیر از همان اولین نمای فیلم با آمدن مرد گوژپشت بدهیبتی که پیامآور به دنیا آمدن فرزند گلبوته است، حس میشود. در طی بازگشت به گذشته طولانی فیلم نیز، در صحنههای مربوط به دادن شیربها و خواستگاری و عقد گلبوته، او را همواره در کنار قدرت میبینیم.»
ابوالحسن داودی هم به این اشاره کرد که چطور رعایت جزییاتی در شخصیتپردازی میتواند فرصت تحلیل عمیقتری از فیلم را فراهم کند: «رحمت و رضوانه دو روی یک سکهاند که اگرچه ظاهرا در مقابل هم قرار میگیرند اما هر دو نهایت به یک گونه رفتار میکنند. و رفتار هر دو نه ناشی از خصوصیت ذاتی، بل متأثر از خشونت محیطی است که برای زیستن در آن باید معامله ارزشها را آموخت. فیلمساز این دو شخصیت را در دو تصویر با هم مقایسه میکند. رحمت در جواب پسر که خبر از بیماری شدید مادرش میدهد و کمک او را میخواهد، اگرچه خشن و حتی وحشیانه سخن میگوید، اما در نهایت پیرزن را بر شانه نهاده و او را با خود میبرد و در مقابل رضوانه نیز تنها زیر بار فشار روانیای که بر او وارد میشود کودکان گرسنهاش را بیرحمانه به زیر ضربات مشت و لگد میگیرد و این دو حتی در کشاکش و دعوای خشونتبار آخر فیلم نیز از رد و بدل کردن لحظهای عاطفههایشان نیز، باز نمیمانند».
علیرغم این ستایشها، هم طوسی و هم داودی به مشکلاتی در فیلم اشاره کردند. داودی، برخلاف طوسی که بر جنبه استعاری شخصیت گوژپشت تأکید کرده و حضور این شخصیت را یکی از ویژگیهای مثبت فیلم دانسته بود، به تأثیر مستقیم دراماتیک گوژپشت توجه داشت و از این جنبه انتقاداتی را نسبت به تأکید فیلمساز بر این شخصیت مطرح کرد: «بعضی از آدمهایی که در فیلم لحظهای بااهمیت ظاهر میشوند، در طول فیلم دیگر نشانی از آنها دیده نمیشود، مثلاً مرد گوژپشتی که در اولین صحنه فیلم جلوتر از رضوانه میتازد با وجود اهمیتی که در تصویر اول بدو داده میشود هیچگاه در طول فیلم معرفی نمیگردد».
ابوالحسن داودی (هفتهنامه سروش، ۱۳۶۵): «حضور بعضی از شخصیتهای غیرضروری از نقاط ضعف فیلم است. یکی از این شخصیتها مش باقر، پسرخاله رضوانه است که پس از خواستگاری به رضوانه طعنه میزند که چرا اجازه چنین کاری را داده اما در ادامه نهتنها دلیل نیش و کنایههای چندباره او مشخص نمیشود بلکه حتی کنشی را در راه رسیدن قدرت به گلبوته هم انجام میدهد؛ رفتاری که او را شخصیتی دچار تناقض نشان میدهد»
داودی همچنین حضور بعضی از شخصیتهای غیرضروری را از نقاط ضعف فیلم دانست. یکی از این شخصیتها مش باقر، پسرخاله رضوانه است که پس از خواستگاری به رضوانه طعنه میزند که چرا اجازه چنین کاری را داده اما در ادامه نهتنها دلیل نیش و کنایههای چندباره او مشخص نمیشود بلکه حتی کنشی را در راه رسیدن قدرت به گلبوته هم انجام میدهد؛ رفتاری که او را شخصیتی دچار تناقض نشان میدهد.
از سوی دیگر انتقاد جواد طوسی نسبت به مادیان به یکدست نبودن لحن فیلم باز میگشت. از دید او، لحن فیلم در لحظاتی با مسیر کلّی اثر متفاوت بود: «در این میان، اغراقآمیز شدن لحن بیانی فیلم در صحنهای که با اصرار بیش از حد دو فرزند رضوانه برای گرفتن نان مواجهیم، میتواند وصلهای ناجور به حساب آید.»
با وجود چنین انتقاداتی، تقریبا تمام نقدهای منتشرشده در مورد مادیان در زمان اکران فیلم حاکی از این بودند که با اثری برجسته و قابل تحسین روبهروییم.
پایانبندی
مادیان نوید ظهور یک فیلمساز شاخص را در سینمای ایران میداد. اما مسیر حرکت ژکان هرگز این توقعات را برآورده نکرد. ژکان (که فیلمساز بسیار کمکاری است و در طول ۳۵ سال فیلمسازی تنها ۶ فیلم بلند سینمایی ساخته) هیچگاه نتوانست فیلم دیگری بسازد که رگهای از موفقیتهای مادیان را تکرار کند. شاید همین اتفاق بود که باعث بروز بحثهایی در مورد دلایل موفقیت ویژه مادیان شد.
عدهای به تأثیرپذیری فیلمنامه فیلم از داستان مشهور جای خالی سلوچ (محمود دولتآبادی) اشاره کردند و این تأثیرپذیری را دلیل لحن گزنده و کیفیت بالای فیلم دانستند. عدهای بر شباهتهای مادیان با سینمای بهرام بیضایی تأکید کردند و گروهی حتی این بحث را پیش کشیدند که تعدادی از عوامل کارکشته مادیان در ساخت فیلم به ژکان کمتجربه کمک کرده و بهاصطلاح دست او را گرفتهاند. اما چه این تحلیلها را بپذیریم و چه نه، نمیتوانیم جایگاه ویژه مادیان را در سینمای ایران انکار کنیم. اگر مادیان را ندیدهاید، همین امروز به تماشای فیلم بنشینید و به این توجه کنید که چطور جامعهای که ژکان و همکارانش در این فیلم ساختهاند و داستانی که روایت میکنند، میتواند بازتابی از بسیاری از اتفاقات رخداده در سالهای اخیر هم تلقی شود. فراتر رفتن از محدودیتهای زمانی و مکانی، عاملی است که مادیان را به یکی از فیلمهای ماندگار تاریخ سینمای ایران بدل کرده است.
بسیار کامل تشکر میکنم🌻