احتمال دارد تغییر قانون رای گیری در مراسم اسکار باعث شود که دوران طلایی انیمیشن بهپایان برسد. خیلیها نگران هستند که این تغییر باعث نادیده شدن فیلمها شود.
یک نگاه اجمالی به بزرگترین عناوین انیمیشن در هرسال بیندازید؛ مطمئنا تعدادی انیمیشن با بودجههای هنگفت مثل «کوکو»، «من نفرتانگیز ۳» و «بچه رییس» را در بالای لیست خود خواهید دید. اما باوجود اینکه استودیوهای بزرگ هالیوودی همیشه در گیشه میدرخشند، هرسال در مراسم اسکار بهنوعی با نامزد کردن تعدادی انیمیشن در سبک و سیاق متفاوت، نوعی تعادل را به ارمغان میآورد و این یعنی دوران طلایی انیمیشن.
برای مثال در سال ۹۶، در کنار عناوین بزرگی مثل «زوتوپیا» و «موانا»، داوران عنوان دیگری با نام «زندگی من بهعنوان یک کدو» را هم نامزد دریافت جایزه کردند. این انیمیشن بهنوعی یک کمدی سوئیسی بود با ترکیبی از زندگی در دنیای یک یتیم که در آمریکا بالغبر ۳۰۰ هزار دلار فروش داشت؛ عنوان دیگر با نام «لاکپشت قرمز» که بهنوعی یک انیمیشن صامت با سیر داستانی عشقی است، توسط «مایکل دودوک دی ویت» که کارگردانی هلندی است برای استودیو محبوب ژاپنی یعنی استودیو «جیبلی» ساخته شده است.
به شکل مشابه در سال ۹۵، در بالای لیست انیمیشن «درون و بیرون» با عنوان نوستالژیکی به نام «وقتی مارنی آنجا بود» که یک انیمیشن با اوج هنر از یک سازنده مستقل به نام چارلی کافمن (نویسنده فیلمهای «جان مالکوویچ بودن» و «اقتباس») رقابت کرد. به لطف نامزدها در دوران طلایی انیمیشن، مراسم اسکار سالهای گذشته توجهها را به فیلمهای ارزشمندی که کمتر بیننده دارند بهاندازه فیلمهای پرمخاطب جلب کرده است اما این روند ممکن است تغییر کند.
مروری بر انیمه جدید دکا دنس | تقابل فیلم «موتورهای فانی» با انیمۀ «حمله به تایتان»
رسم این است که نامزدها در هر شاخه توسط اعضای متخصص همان شاخه در آکادمی انتخاب میشوند. نامزدهای فیلمنامهنویسی توسط شاخه نویسندگان، نامزدهای بازیگری توسط شاخه بازیگران و غیره؛ سپس تمام اعضا که میتوانند از بازیگر تا ترانهسرا تا گریمور باشند، برای برنده نهایی رای میدهند.
تنها استثنا جایزه «بهترین نمایش» است که اعضای آکادمی از کمک خارجی استفاده میکنند که کاملا منطقی است زیرا هر عضوی به یک فیلم بهعنوان شاهکار سال معتقد است. اما امسال درنتیجه تغییر بحثبرانگیز یک قانون، رایگیری برای بهترین انیمیشن بر عهده هر عضوی است که مایل به شرکت در رای باشد.
اسکار در دوران طلایی انیمیشنها برای ۱۵ سال از عناوین مستقل حمایت کرده است
به دلیل ظهور استودیوهایی مثل پیکسار و دریمورکس که دیزنی را بهعنوان تنها غول دنیای انیمیشن به چالش کشیدند، شاخه انیمیشن در سال ۱۳۸۱ به جمع شاخههای اسکار پیوست تا امکان رقابت را بالا ببرد. بعد از گذشت دهه اول از این اتفاق، این شاخه توسط استودیوهای هالیوودی با بودجههای کلان هدایت میشد که به انیمیشنهایی مثل «شگفتانگیزان» و «در جستجوی نمو» بهاندازه نامزدهای متوسطتری مثل «داستان کوسه» و «برادر خرس» بها میدادند.
نقد و بررسی انیمه عقیده اژدها | بازی ویدئویی محبوب به شبکۀ نتفلیکس میآید
بهغیراز عناوینی مثل انیمه مشهور آقای «هایائو میازاکی» خالق انیمیشن «شهر ارواح» که برنده اسکار شد و چند عنوان خارجی و مستقل دیگر، بخش اعظم جوایز به استودیوهای بزرگ تعلق گرفته است. این امر به دلیل نبود سبک های مختلف صورت گرفت، دیزنی با رئالیسم و نقاشیهای دستی خود و پیکسار با استفاده از گرافیک-کامپیوتر تماما عرصه را قبضه کرده بودند.
زمانی که تعداد انیمیشنها زیاد شده و به همراه آن تعداد انیماتورهای خارج استودیوهای بزرگ سر برآوردند، تنوع در سبک در این شاخه زیاد شد. از سال ۸۹، ۱۳ نامزد از بین ۳۳ عنوان یا خارجی بودهاند و یا مستقل و یا هردو. در همان دوران تنها ۱۵ عنوان با استفاده از گرافیک-کامپیوتری ساخته شده بودند. باقی سبکها از طراحی به سبک آبرنگ «افسانه شاهدخت کاگویا» تا فضای رنگارنگ «پسر و دنیا» و دنیای کودکانه «زندگی من بهعنوان یک کدو» همگی در دوران طلایی انیمیشن متفاوت بودهاند.
درباره انیمه عجیب و متفاوت پروماره | بشر آتشین!
البته این به معنای آن نیست که انیمیشنهای مستقل کاملا بر کل شاخه انیمیشن در اسکار چیره شدهاند؛ رای نهایی به کل آکادمی بستگی دارد، نهفقط انیماتورها و به همین دلیل بهاحتمال قوی برنده یک انیمیشن با گرافیک-کامپیوتر خواهد بود؛ چراکه تا همینجا هم پیکسار و دیزنی ۹ تا از ۱۰ جایزه را بردهاند.
آقای دیو جستد مدیر جیکیدز (یکی از بزرگترین عرضهکنندگان انیمیشنهای مستقل در آمریکا که ۹ بار نامزدی را در کارنامه خود دارد) دراینباره میگوید:
و در ادامه میگوید:
«سهقلوهای بلویل»، «پرسپولیس»، «تردستی» و «باد برمیخیزد» و همچنین دیگر عناوینی هم به دلیل آنکه نامزد شده بودند روی پردههای بیشتری رفتند، و با این امر نمایان شد برای رشد یک انیمیشن، مراسم اسکار و نامزد شدنشان تا چه حد اهمیت دارد. انیمیشن «باد برمیخیزد» برای مثال یکی از شاهکارها در پروژههای میازاکی است که داستان زندگی یک طراح هواپیما در جنگ جهانی دوم را روایت میکند. بعد از مراسم اسکار از ۲۱ پرده در سینماها به ۴۹۶ پرده در همان هفته مراسم افزایش یافت و همچنین در گیشه نسبت به هفته پیش خود جهش کرد.
این نوع فیلمها همیشه در فضای اینترنت هم جستجو میشوند و همین مسئله ثابت میکند که صرفا برندگان جایزه نیستند که مورد اقبال قرار میگیرند بلکه تمامی نامزدها ازجمله عناوین مستقل موردتوجه قرار میگیرند.
یک حرکت روبهجلو در اسکار میتواند بودجه آینده این نوع پروژهها را تامین کند. آقای جستد بار دیگر به شریک جیکیدز یعنی «کارتونسالون» اشاره میکند، استودیویی که ساخت عناوین دیگری مثل «راز کلز» و «ترانه دریا» را بر عهده داشته است، همچنین عنوان سال گذشته به اسم «نانآور» که داستان یک دختربچه در منطقه تحت کنترل طالبان در افغانستان است. آقای جستد میگوید:
اما حالا تغییرات در قوانین آکادمی میتواند برای استودیوهایی مثل کارتونسالون و دیگر استودیوها دردسرساز باشد و دوران طلایی انیمیشن را با خطر مواجه کند.
انتقام فیلم لِگو
درزمانی که آکادمی این قانون را وضع کرد، از دلیل مشخص پشت آن هیچچیزی نگفت اما به نظر میآید آکادمی از الگویی که طرفداران انیمیشن را راضی نگه میداشت خسته شده است! کمیته برگزیننده در سالهای اخیر برای عناوینی مثل «فیلم لِگو» مورد اعتراضاتی قرار گرفته و این اعتراضات به دلیل خفه شدن فیلمهایی به این شکل که با سبک نقاشی دستی یا با سبک «استاپ-موشن» ساختهشدهاند در مقابل آنهایی که با گرافیک-کامپیوتر ساخته شده بودند انجامگرفته است.
البته مسلم است که این فیلم در سال ۹۴ موفق به کاندید شدن نشد؛ انتخابهای آن سال به عناوین مستقل «ترانه دریا» و «شاهزاده کاگویا» در کنار ساختههای بزرگی مثل «شش قهرمان بزرگ» اثر دیزنی و «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲» اثر دریمورکس، تعلق گرفت.
باوجود جو ناعادلانه در این شاخه در آکادمی، تعداد زیادی از عناوین در مقابل عناوینی مثل «دانشگاه هیولاها»، «دایناسور خوب» و «در جستوجوی دوری»، نادیده گرفتهشدهاند.
اگر تبعیضی که همیشه در قبال عناوینی با بودجه کلان و با مخاطب بالا انجام میگرفته یک مشکل بود! حال با قوانین جدید احتمالا دیگر هیچ دردی این عناوین را تهدید نخواهد کرد! نهتنها اعضای اصلی آکادمی مدام جوایز را به پیکسار و دیزنی اهدا میکنند بلکه حالا اعضای بیرونی هم قادرند در بخش انیمیشن بهسادگی غفلت کنند.
در مصاحبهای که با رایدهندگان ناشناس آکادمی در سالنامه «هالیوود ریپورتر» انجام گرفته است، شاخه انیمیشن یا مدام مورد کمبود علاقه از سوی رایدهندگان قرار میگیرد یا به «رای همان باشد که بچههای رایدهندگان دوست دارند» (بچهها «شش قهرمان بزرگ» را ۳ بار دیدهاند، این مسئله به شما چه میگوید؟) ختم میشود.
در سال ۹۴، یک عضو در واحد صدا در آکادمی بیان کرد «این دو چیز مسخره چینی که هیچکسی هیچوقت نمیبیند» و بعدا مشخص شد «این دو چیز مسخره چینی» درواقع به دو انیمیشن با نامهای «شاهزاده کاگویا» ساخته ژاپن و «ترانه دریا» ساخته ایرلند برمیگردد. چیزی که واضح است بسیاری از اعضای انیمیشن در آکادمی از این فرد جدیتر هستند اما اکثر آنها به انیمیشن سهبعدی که کودکانشان را ساکت نگه دارد بسنده میکنند.
سال پیش در بین تمام سالها، یک اشتباه بزرگ رخ داد. انیمیشن «کوکو» ساخته پیکسار که گویی برد آن غیرقابلاجتناب بود، باعث شد یک سال بد برای هالیوود رقم بخورد. بزرگترین رقبا شامل نسخه سوم «ماشینها»، مجموعه «من نفرتانگیز» و همچنین «بچه رییس» و فیلم «ایموجی» که درباره شکلکهای موجود در فضای مجازی بود و باوجود اینکه این عناوین مورد تشویق قرار گرفتند، برای «فیلم لگو بتمن» که روی طرفداران بتمن تمرکز داشت یا فیلم «کاپیتان زیرشلواری» بهسختی میتوان رای آنچنانی را دید.
آیا اگر این عناوین: «وینسنت دوستداشتنی» که یک اثر نقاشی شده با رنگروغن بوده و درباره زندگی ون گوک است، «ماری و گل جادوگر» که یک اثر فانتزی از استودیو جیبلی است یا «نانآور» در کنار کوکو نامزد میشدند جرمی رخ میداد؟
ممکن است برای ناامیدی هنوز زود باشد. این امکان وجود دارد که رایدهندگان غیرمتخصص در آکادمی تصمیم بگیرند کارشان را جدی بگیرند. آقای جستد بار دیگر میگوید:
باید ببینیم کاندیدهای آینده به چه شکل خواهند بود و امیدواریم انتخاب آکادمی به شکلی صحیح باشد. نتیجه میتواند یک پیروزی برای عناوین با بودجه کلان و تجاری و یک شکست برای آکادمی و همچنین دوران طلایی انیمیشن برای کشف آثار ارزشمند باشد.
منبع: VOX