درباره سریالی که نقل محافل و جمع‌های سریال‌بین است

حشاشین؛ صرفاً جهت سرگرمی!

حشاشین، سریال عجیب و خوفناکی درباره یکی از بحث انگیزترین فرقه‌های مذهبی تاریخ اسلام است. فرقه نزاری مذهب اسماعیلی که به رهبری حسن صباح بیشتر از یک سده با تسلط بر قلعه‌های مختلف فلات ایران به ترویج مکتب و ترور مخالفان مشغول بود. کاری که حسن صباح -در این سریال- با مخالفانش می‌کند، مخاطب را یاد گروه داعش می‌اندازد. ترورهای انتحاری، سرسپردگی محض، وعده بهشت و… همگی تداعی‌کننده شعارها و اقدامات این گروه است.

این سریالی مصری، ماه رمضان امسال خیلی از ایرانی‌ها را هم کنجکاو کرد تا آن را دنبال کنند. چون درباره شخصیت، جریان و لوکیشنی است که بخش مهمی از ماجرایش در ایران رخ داده. حشاشین با اتفاقی شروع می‌شود که موضع سازندگان نسبت به قهرمان را از همان ابتدا مشخص می‌کند و آن مواجه حسن با شیطان در دوران کودکی‌اش است. او حاضر می‌شود روحش را به شیطان بفروشد و تاریکی را انتخاب ‌کند.

فهرست بهترین مینی سریال های تاریخ

کاری سخت برای سازندگان که قهرمان قصه، بد منی است که هم باید مخاطب را ۳۰ قسمت پایبند کند و هم نباید او را دوست بدارد و تازه از او متنفر هم شود چیزی شبیه سریال بریکینگ بد یا دکستر. از این نظر نویسنده، خوب عمل کرده و داستانی پرکشش و با درام خوب نوشته که مخاطب را قسمت به قسمت می‌کشاند. نکته اما همین است؛ شدت دراماتیزه کردن به حدی است که برخی جزئیات و قصه‌ها از مسیر تاریخ بیرون زده‌اند. دوستی صباح با خیام و نظام الملک، داستانی افسانه‌ای و غیرقابل اثبات به شمار می‌آید اما نویسنده آن را به یکی از پایه‌های اصلی سریال بدل کرده است. شکست‌ناپذیری حسن صباح به شدت اغراق‌آمیز است و استدلال نهایی این است که او موفق است چون روحش را به شیطان فروخته!

در جزئیات هم مثلاً اشعاری که صباح می‌خواند برای مولوی است. شاعری تازه حدود ۱۰۰ سال بعد از او تازه به دنیا می‌آید! با وجود این مشکلات، سریال، ریتم خوبی دارد. پلان‌ها،کوتاه و دیالوگ‌ها موجز و کوبنده‌اند. برخلاف سریال‌های تاریخی مرسوم ما که اغلب‌شان، پلان‌های طولانی دارند و برای بازیگران مونولوگ‌های طولانی نوشته می‌شود این سریال با دیالوگ‌های کوتاه و تک‌جمله‌ای، ریتم تندی دارد. اطلاعات زمان، مکان و معرفی اشخاص عموماً از طریق زیرنویس انجام می‌شود و سازندگان خیال خود را بابت معرفی اشخاص و مکان در قالب داستان، راحت کرده‌اند.

اینکه این سریال توانسته در کوتاه‌ترین زمان ممکن نوشته و ساخته شده و در ماه رمضان با چنین قدرتی در سراسر جهان اسلام منتشر شود، نقطه قوت آن است اما روند تولید سریع، اشتباهات فراوان نمایشی و تاریخی هم دارد. لوکیشن‌های محدود باعث شده شهرها و کوچه‌ها تکراری باشند. گذشته از اینکه بافت غلطی از شهرها را به لحاظ تاریخی و جغرافیایی می‌بینیم به لحاظ معماری، وسایل و پوشش همه مناطق یک شکل هستند

در کنار ساختار و متن خوب باید به بازی‌های درخشان هم اشاره کرد. کریم عبدالعزیز در نقش حسن صباح، فتحی عبدالوهاب در نقش خواجه نظام الملک، احمد عید در نقش زید بن سیحون از زبده‌ترین بازیگران مصری و اغلب از ستاره‌های سینمای عرب هستند. آنها با وجود گریم سنگین در نماهای بسته با میمیک صورت به خوبی واکنش نشان می‌دهند. گاهی نگاه‌های خیره و متفکرانه عبدالعزیز هزار بار موثرتر از دیالوگ است یا جایی که فکری طلایی به ذهنش خطور می‌کند بادی به بینی‌اش می‌دهد، نیشخندی می‌زند و چروک دور چشمانش بیشتر می‌شود یا می‌توان تغییر حالت خواجه نظام الملک از آرامش به ترس را به وضوح در بازی عبدالوهاب دید.

اما نکته قابل تأمل، عدم حضور زنان موثر است. زن‌ها در این سریال هیچ نقش کنشگری ندارند و تنها شنونده خوبی هستند. زن‌هایی زاینده که فقط نقش مراقبت از فرزندان‌شان دارند. این عدم کنشگری تا حدی برگرفته از فرهنگ عربی و مصری است که زن‌ها را منفعل می‌داند حال آنکه برعکس در آثار تاریخی ما زن‌ها نقش فوق العاده‌ای دارند مانند قطام در سریال امام‌علی یا عمره، جاریه و ناریه و …در مختارنامه.

اینکه این سریال خشن توانسته در کوتاه‌ترین زمان ممکن نوشته و ساخته شده و در ماه رمضان با چنین قدرتی در سراسر جهان اسلام منتشر شود، نقطه قوت آن است اما روند تولید سریع، اشتباهات فراوان نمایشی و تاریخی هم دارد. لوکیشن‌های محدود باعث شده شهرها و کوچه‌ها تکراری باشند. گذشته از اینکه بافت غلطی از شهرها را به لحاظ تاریخی و جغرافیایی می‌بینیم به لحاظ معماری، وسایل و پوشش همه مناطق یک شکل هستند. مثلاً اصفهان با قاهره یا ری هیچ فرقی ندارد و بافت شهری همه شان مثل هم و همه عربی است. گنبدهای دایره‌ای شکل معماری عربی، کوچه‌های تنگ و باریک سنگی، خاص مصر است و به هیچ وجه در اصفهان، ری و قزوین چنین چیزی وجود نداشته. لباس‌ها یک دست و یک شکل هستند و فرقی میان اعراب و فارس‌ها نیست و دربار سلجوقیان ترک با دربار خلفای فاطمی عرب فرقی ندارد.

استفاده فراوان از جلوه‌های بصری دیجیتالی هم آسیب کمی به بافت سریال نزده است. در نماهای پس‌زمینه قصرها و قلعه‌ها اغراق فراوان دیده می‌شود. در نمای لانگ‌شات، قصر سلجوقیان در اصفهان، روی تپه‌ای دیده می‌شود که در میان انبوهی از درختان قرار داشته و هیچ رابطه‌ای با شهر ندارد. هرچقدر اطراف قصر، درخت و سرسبزی وجود دارد داخل شهر عاری از هرگونه گیاه و سرسبزی است. دورنمای قصر سلجوقیان روی همان تپه‌ای است که کاخ پادشاهی فرانسه در پاریس قرار دارد! قلعه الموت گاهی روی قله‌ای مرتفع دیده می‌شود و در نمای بسیار دور، در زمینی مسطح قرار دارد! در واقع سرعت بالای ساخت سریال به واقع‌نمایی، دکورها و پوشش‌ها آسیب جدی زده و از لحاظ بصری سریال را غیر قابل اعتماد و ارجاع کرده است. نمی‌شود بعدها به تصاویر این سریال استناد کرد و دریافت درستی از تاریخ داشت. مثلاً گفت ترک‌های سلجوقی با خلفای فاطمی در قرن یازدهم میلادی (قرن پنجم ه. ق) از چه پوششی استفاده می‌کردند یا معماری اصفهان در آن زمان چه ویژگی‌هایی داشته است. از این نظر حشاشین اصلاً قابل اعتنا و استناد نیست.

معرفی و نقد سریال حشاشین به قلم سیامک رحمانی

البته این نکات بر مخاطبان تاریخدان و نکته‌سنج اهمیت دارد، و الا حشاشین توانسته با قلاب‌های درست داستانی، میلیون‌ها مخاطب را درگیر خود کند و هدف سازندگان هم قطعاً چنین چیزی بوده است. ارائه یک سریال سریع ولو با اشکالات تاریخی و بصری در اولویت قرار داشته تا ساخت یک سریال هنری تاریخی برجسته. تیتراژ طولانی ابتدایی، «آنچه گذشت» مطول و تکرار برخی صحنه‌ها در سریالی که هر قسمتش حدود نیم‌ساعت است گواه این ادعاست. تنها سئوال اینجاست که چرا مصری‌ها در چنین زمانی سراغ حسن صباح رفته‌اند و چرا مجدداً ماجرای اسماعیلیه را داغ کرده‌اند؟ آیا به دنبال اتصال ماجرای حسن صباح به حسن بناء، بنیانگذار اخوان المسلمین مصر و توجیه هنری سرکوب این گروه هستند؟

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

17 نظر
  1. سحر می‌نویسد

    اتفاقا به نظر من دیالوگ ها خیلی سطحی هست و برای همچین موضوعی باید دیالوگ های پخته تری نوشته می‌شد و این ثابت میکنه واقعا آقای میرباقری در دیالوگ نویسی چیره دست و نابغه هستن
    و با نقدتون در مورد لوکیشن ها موافقم
    و اینکه به شدت سیاه نمایی در مورد شخصیت قصه اتفاق افتاده ک غرض ورزی از ساخت سریال رو میرسونه

  2. حمید می‌نویسد

    متاسفانه این سریال را ناآگانه و شاید با دید منفی و مغرضانه به زندگی عجیب و مرموز حسن صباح ساخته اند . مگر امکان دارد که تفکرات و اعمال شخصی همچون صباح را که تا قرنها از احترام و ستایش برخوردار بود ، اینچنین تباه کنند . کسی که ۶۰۰۰ فدایی داشت را مگر میتوان با مواد مخدر مطیع کرد ؟ ایدیولوژی و شخصیت ذاتی او را درک نکرده اند و با تفکرات کثیف داعش پیوند داده اند . اکنون در دنیا هیچ رهبری نتوانسته چنین مریدانی فداکار و مطیع داشته باشند . او برای من قابل احترام بوده و هست .

  3. جمال می‌نویسد

    آقای علی
    حرفاتون متین تفکربرانگیز
    اما دیالوگاش خام و شعاری هستند البته جاهایی داستان رو خوب جلو می برند. اما از فلسفه بافی‌های میرباقری بهتره

  4. روح اله گومه می‌نویسد

    خداوند الموت نوشه پل آمپر هست.‌ ژان گوره فرانسوی نویسنده کتاب معرکه و محشر خواجه تاجداره.
    البته متحرجم هر دو کتاب ضبیح الله منصوریه که توی ایران چاپشون ممنوعه

  5. روح اله گومه می‌نویسد

    خداوند الموت نوشه پل آمپر هست.‌ ژان گوره فرانسوی نویسنده کتاب معرکه و محشر خواجه تاجداره.
    البته متحرجم هر دو کتاب ضبیح الله منصوریه که توی ایران چاپشون ممنوعه و باید از انقلاب و یا دستفروش ها بگیری

  6. سعید گرجی می‌نویسد

    حسن صباح از یک لحاظ شخصیت بسیار مهمیدر تاریخ ایران است و آن مخالفت و مجاهدت او و یارانش در مقابل سلطه خلفای سفاک عباسی و خائنان به ایران بوده است همین مسئله به تنهایی گواه آن است که باید به او احترام گذاشت

  7. علی می‌نویسد

    سریال جالبی است به نظرم بجای اینکه به مباحث تاریخی و صحت آنها(که نقد بجایی نیز هست) تاکیید کنیم روی مضمون فلسفی روایت، دیالوگ های حسن صباح، دیالوگ های فلسفی خیام دقت کنیم که بسیار درخشان و قابل تامل است، برخی داستانها دقت تاریخی ندارند، فقط از یک بستر تاریخی برای بیان یک واقعیت اجتماعی استفاده کند. پیشنهاد می کنم سیر شکل گیری قدرت در بستر یک ایدولوژی را در سریال دنبال کنید، از روایت پرکشش و دیالوگ های درخشان سریال لذت ببرید. به این حاشیه های تحریف تاریخ و نقش زن و اخوان مسلمین هم توجه نکنید، بنیادگرایی هر روز در لباسی جدید ولی با یک ریشه فکری ظاهر می شود

  8. ساجد می‌نویسد

    دوستان درود. هیچ فیلمی نمیتواند بطور دقیق منطبق با تاریخ باشد. تازه خود تاریخ هم دچار تحریف هست. ما هم که تاریخ ایران خودمون رو اصلا فراموش کردیم. باید از فیلم ها درس گرفت و مهمترین درس از فیلم های تاریخی اینست که چگونه مردمان عام مسخ و تابع افرادی میشوند که صاحب قدرتند.
    و دچار بازی و سواستفاده میشوند.

  9. میلاد می‌نویسد

    برای اطلاع از حسن صباح و فرقه باطنی ها باید کتاب خداوند الموت حسن صباح نوشته پل آمیر ترجمه ذبیح الله منصوری رو خوند و فهمید که هدف حسن صباح برگرداندن اعتبار ایران و ایرانی بوده و سریال حشاشین کاملا اشتباهه و متفاوت با کتاب پل آمیر

  10. سیروس می‌نویسد

    اگر کسی یا کشوری خواست در مورد یکی از اساطیر ایرانی فیلم سازی کن مثا حسن صباح بای کتاب خداوند الموت نوشته ژان گوره فرانسوی با ترجمه ذبیح الله منصوری را خوانده باشد، این فیلم مصری با تحریف تاریخی زندگی حسن صباخ هیچگونه سنخیتی ندارد مهمل است.

  11. حاج حسین می‌نویسد

    من عرب هستم و چیزی که الان در قرن ۲۲ داره تو مجتمع ما اتفاق میفته اینه که زنها اکثرا برای کار خانه و بچه داری هستند ساخته و گمارده میشن الان برگردید به چند صد سال پیش و تصور کنید زنها چه جایگاهی داشته اند ضمنا در مختار بسیار اغراق شده

  12. محمد حسین ارشاد می‌نویسد

    ساخت هر نوع سریال تاریخی منجر به تحریف تاریخ می‌شود. به عنوان مثال در سریال یوسف پیامبر، برخی از شخصیت‌های داستان که گاه در کنار هم دیده می‌شوند، در واقعیت قرنها با هم اختلاف زمانی در تاریخ داشته‌اند. الان از هر بچه‌ای بپرسی نام زن یوسف چی بوده، همون چیزی رو میگه که در سریال شنیده. در صورتی که در هیچ منبع تاریخی معتبر نامی از یوسف برده نشده و در هیچ منبعی هم نام همسر او نیامده است. تخیلات نویسنده فیلمنامه بعداً از نظر بینندگان می‌شود واقعیت تاریخی.

  13. مجتبی می‌نویسد

    سلام کلی مشکل دیگه تاریخی داره اصلا این گروه حشیش مصرف نمی کردن و یا اصلا حسن صباح کنیز نداشته برای بهشت صباح و یا شخصیت دست راست که قاتل اذان گو هست در تاریخ کشته میشه در همان زمان بعد از قتل . مشکل تاریخی بسیار زیاد داره در کل فقط یک داستان با هدفی این موضوع ساخته شده که فرقه ای شیعی قاتل و آدم کش هست . البته این نظر شخصی بنده هست و شاید درست نباشد در مورد هدف ساخت سریال

  14. جمال می‌نویسد

    من کرد و لر و ترک و عرب و شمالی و بلوچ و …هستم.
    به ایران احترام بزارید شما بار اول نیست توهین میکنید
    دیگر پاسخ من را ندهید شما نه استدلال دارید نه نگاه واقع گرایانه. مرا با شما کاری نیست اما جواب آخرم که تکرار گفته هاست متاسفانه
    در مورد وضع زنان و سریال های بد میرباقری و همدلی و همراهی مردم عرب در قیام ها علیه خلیفه در آن مطلب که شما هم دوباره پاسخ دادید حرف زده ام.
    فقط هشت سال جنگ را از یاد نبرید . خون شهیدانمان از جان عزیزترمان برای همه قوم ها این خاک را آبیاری کرد.
    آن موفقیت ها هم جمعیت بالای ایران و تنوع فرهنگی و پیشینه ایران و خواست خود مردم باعثشه
    و گرنه وضعیت ناجور عدالت آموزشی و کتاب های درسی بر کسی پوشیده نیست و مافیای نشر و افتضاح بودن سیستم یاددهی و حقوق معلمان روشن است
    شما وقتی منابعتان در حد یک کشور آفریقایی باشد یک انتظار دارید در حد ایران باشد انتظاری دیگر
    چیزی که شما مینازید به آن در شان یک ایرانی نیست
    ضمنا مهاجرت این همه دانشجو خودش نشان از باطل بودگی نظرتان است. و همچنین تنها یک مدال المپیک
    بروید صحبتای ورزشکاران زن را بخوانید. نمک به زخمشان نپاشید.
    اینکه جز سربداران و یکی دوتای دیگه سریال تاریخی که جوان هارو جذب کنیم نداریم و اینکه به تاریخ خود نمی پردازیم دلیل هایی دارد که کل پیام های شما رد میشود
    ببینید

  15. توحید می‌نویسد

    معمولا اینطور سریالها را نگاه میکنم که اطلاعات تاریخی ام را زیادتر کند
    اگر مشکل تاریخی دارد بهتر است دیده نشود
    البته به عنوان کسی که اصلا این سریال رو ندیده اینو میگم

  16. فاطمه می‌نویسد

    اتفاقا کاملا درباره نقش زنان نویسنده نقد درست گفته و تحلیل آن هم به جا است . میشه بفرمایید زنان مراکش و تونس و مصر دقیقا چه حق انتخابی دارن که زن ایرانی از آن محرومه؟ اگر هم بحث حجاب باشه نزدیک دو سال با حجاب اختیاری مماشات شده .زن منفعل عرب رو بازن موفق ایرانی مقایسه کردن خیلی مسخره است حتی اگر حجاب اجباری و گشت ارشاد هم داشته باشیم. از نظر موقعیت علمی و موفقیت های هنری و ورزشی و نوع دیدگاه مردان جامعه نسبت به زنان اصلا ایران با جوامع عربی قابل مقایسه نیست حتی مردان ایرانی هم دیدگاهشون به زن ها با مردان عرب قابل مقایسه نیست علی رغم اینکه در هر جامعه ای حتما موانع و مشکلاتی برای زنان هست و ایران هم همین طور ولی این کم لطفی است هم به مرد و هم زن ایرانی که در این مورد اعراب را بالاتر بدانیم .در ضمن در دوره امام علی کنش‌گری یک زن همان سخنوری و حیله و نیرنگ آن بوده که ویشکا آسایش خیلی خوب از پس آن برآمده. صلابت شخصیت عمره که تا آخر پای همسرش مختار می‌ایستدو ساده لوحی و بدجنسی توامان شخصیت ناریه با بازی نسرین مقانلو و شیطنت و اغواگری جاریه با بازی مرحوم ماه چهره خلیلی هم بسیار خوب درآمده مثلا در جامعه کوفه آن دوران یک زن دیگر باید چکار میکرده؟ اتفاقا اگر میخواهید زن عرب را به لحاظ تاریخی بررسی کنید باید بازی زنان ایرانی در نقش آنان را ببینید.نمیدانم چطور این همه صحنه ناب در سریال امام علی و مختار نامه را ندیده اید؟در ضمن صدای آن زن از صدای مینو غزنوی که به جای قطام حرف زده زیباتر بوده؟ هر چند امیدوارم کارگردان مصری برای خوشایند اعراب معشوق عرب برای خیام نتراشیده باشد که بعید است سندیت داشته باشد چرا که خیام اصلا هم دوره حسن صباح نبوده.در پایان هم امیدوارم جنابعالی عرب خوزستانی نباشید چون گویا برتری ایران بر اعراب فشار زیادی به بعضی از این دوستان میآورد تا جاییکه سخنان غیر منطقی میگویند و دفاع غیر منطقی میکنن.

  17. جمال می‌نویسد

    خب اول بگم با کل متن موافقم
    اما
    یک. صحنه فروش روح به شیطان یه افتضاح در سریال سازیه
    دو. حسن صباح بسیار باهوشه . جادوگره. شفادهندست و.. و یه حایی باش همدلی می کنی که مورد دوم خوبه مث همه شرورهای معروف(البته منظورم این نیست از نظر هنری به پای اونا می رسه)
    سه. اینجای متنتان به شدت از لحاظ تحلیل و اندیشه پایین است.
    جایی که درباره زن در فرهنگ عرب و ایران می گید.
    اگر گذشته را می گویید یا چند کشور عربی خاص بله درست است
    اما با وضع و حال امروزه کشور ما اتفاقا وضع زنان در تونس و مراکش و مصر بسیار بهتر است و در چیزهای زیادتری حق انتخاب دارند.
    و از آقای میرباقری گفتید
    نقش زنان در آنجا ادایی و ساختگی است
    قطامی که فلسفه بافی می کند مانند معاویه و سعید بن علص و مالک و ولید و … با کمترین کنش نمایشی
    یعنی حرف و حرف و حرف
    مختار که دیگر بدتر است. از لحاظ جذابیت هم که دیگر به سختی چند سکانس خوب ازشان کشید بیرون.
    در سریال حشاشین
    زن حسن صباح در ملاقات حسن و خلیفه نقش اصلی را بازی کرد اگر نبود ملاقاتی هم نبود
    راستی صدای زیبای آن زن که معشوق خیام شد هم شنیدیم و دوباره یاد نگاه به زن در فرهنگ امروزه ایران و جهان عرب افتادم

fosil