نگاهی به فیلم سینمایی سال گربه

این تهدید نیست، یک پیام بشردوستانه است!

محمد جلیلوند | الگوهای قدیمی و امتحان پس‌داده نقش مهمی در شکل‌گیری سینمای کمدی داشته و یکی از ارکان مهم و کلیدی آن به حساب می‌آید. چرا که در این قبیل آثار، نویسندگان فیلمنامه بیش از سایر ژانرها روی عنصر تکرار و آشنایی ذهنی تماشاگر با الگوهای ذکر شده مانور می‌دهند. در سینمای ایران که سینمای کمدی به ژانر غالب آن تبدیل شده، استفاده از الگوهای پرفروش به یک اصل کلیدی تبدیل شده که می‌توان نمونه‌های آن را در اکران نوروزی سینمای ایران مشاهده کرد. نحسی، بدیمن و بدشگونی یکی از همین دسته الگوها به حساب می‌آید که تاکنون سینمای ایران بسیار به آن پرداخته و از نمونه‌هایش می‌توان به فیلم‌های کیش و مات ساخته جمشید حیدری و ده رقمی به کارگردانی همایون اسعدیان اشاره کرد که همگی آنها در یک عنصر اشتراک دارند.

معرفی و اطلاعات فیلم سال گربه

حال مصطفی تقی‌زاده پس از ساخت فیلم سینمایی زرد، در دومین گام سینمایی‌اش سراغ این سوژه رفته و سال گربه را روانه پرده سینماها کرده که در ۲ روز نخست اکران رکوردهای فروش را جا به جا کرده است. سال گربه قصه مردی به نام جهانگیر غزنوی را روایت می‌کند که از همان بدو تولد بدشگون بوده و هر چند سال یک بار ناخواسته اتفاق‌های تلخی را رقم می‌زند. تقی‌زاده که خود فیلمنامه این فیلم را نوشته، قهرمان خود را متولد سالی خیالی به نام سال گربه فرض کرده و قصه خود را بر این اساس شکل داده است.

استفاده از راوی در بخش‌های اولیه فیلم بسیار به کمک آن آمده و تماشاگر را آماده ورود به جهانی فانتزی می‌کند. جایی که جهانگیر در مقام قهرمان، قصه را پیش برده و نقاط عطفی را رقم می‌زند که درونمایه فانتزی آن را پررنگ‌تر می‌کند. برای مثال هم می‌توان به گربه‌ای اشاره کرد که داخل حیاط خانه زندگی کرده و جهانگیر او را باعث و بانی همه اتفاق‌های تلخ زندگی‌اش می‌داند. ازدواج او با میشا دختری نیمه هندی و نیمه ایرانی، اتفاق مهمی به حساب می‌آید که شوخی‌های زیادی در دل خود دارد و نمونه‌هایی از آن را در سکانس نسبتا طولانی عروسی این دو می‌بینیم. متهم به قتل شدن جهانگیر بر اثر یک اتفاق، نقطه عطف نخست فیلمنامه سال گربه را رقم زده و تنشی را به وجود می‌آورد که در نهایت ختم به خیر می‌شود. تقی زاده از نحس بودن جهانگیر در سکانس‌های زندان به خوبی بهره گرفته و قصه را به پرده میانی می‌رساند.

استفاده از راوی در بخش‌های اولیه فیلم سال گربه بسیار به کمک آن آمده و تماشاگر را آماده ورود به جهانی فانتزی می‌کند. جایی که جهانگیر در مقام قهرمان، قصه را پیش برده و نقاط عطفی را رقم می‌زند که درونمایه فانتزی آن را پررنگ‌تر می‌کند

تقی‌زاده در بخش‌هایی از فیلم  از روایت غیرخطی بهره گرفته و رفت و برگشت‌های زمانی را رقم زده که فرم جذاب‌تری به فیلم بخشیده و فضای مناسبی برای خلق شوخی‌های بعضا تماشایی به وجود می‌آورد. برای نمونه می‌توان به سکانس آشنایی جهانگیر با دکتر بم متخصص زیبایی اشاره کرد که برخلاف بسیاری از شوخی‌های خلق شده، فوق العاده از کار درآمده و به خوبی تماشاگران سال گربه را می‌خنداند. علاقه جهانگیر به شهرت، یکی از ویژگی‌های این شخصیت است که از همان ابتدا روی آن مانور داده شده و به موتور حرکت فیلم در نیمه دوم آن تبدیل می‌شود. جایی که نحسی جهانگیر به یمن شبکه‌های اجتماعی موجب شهرت او شده و سرانجام به برنامه‌ای تلویزیونی با اجرای رضا رشیدپور می‌رساند! بخشی که فانتزی‌اش خوب از کار درآمده و جزو نقاط قوت فیلم به حساب می‌آید و قصه را به نقطه عطف بعدی می‌رساند. یک پنجم پایانی سال گربه را می‌توان موفق‌ترین بخش آن به حساب آورد که فضای فانتزی تمام عیاری داشته و در نهایت به یک پایان‌بندی مناسب ختم می‌شود.

سال گربه به مانند بسیاری از کمدی‌های سال‌های اخیر از تکیه بیش از حد بر کلیشه‌های امتحان پس داده لطمه خورده و شوخی‌هایش آنچنان که باید تماشاگران خود را نمی‌خنداند. تقی‌زاده در پرداخت شخصیت‌ها هم به سمت تیپ‌سازی رفته و از کنار شخصیت‌پردازی به سادگی عبور کرده است. این موضوع لطمه چندانی به جهانگیر در مقام قهرمان فیلم وارد نکرده اما سایر شخصیت‌ها از جمله میشا را تحت تاثیر قرار داده و به کلیت کار لطمه وارد کرده است.

کارگردان به سال گربه به عنوان یک کمدی با مدت زمان بالای صددقیقه، ریتم مناسبی بخشیده که بخشی از آن به ریتم خوب فیلمنامه و بخش دیگر آن به دکوپاژ کارگردان بازمی‌گردد. او که در انتخاب قصه و شیوه روایت آن با رگه‌هایی از فانتزی ریسک کرده، در انتخاب بازیگران خود کاملا براساس کلیشه‌ها عمل کرده و دست به انتخاب زده است. بهرام افشاری که سال گذشته فسیل را روی اکران داشته و چهره پولساز  این روزهای سینمای کمدی به حساب می‌آید، در نقش جهانگیر بازی متوسطی را ارائه کرده و تنها چند تک لحظه شیرین را خلق می‌کند. در نقطه مقابل سارا بهرامی قرار دارد که همان بازی همیشگی خود را با کمترین تلاش برای نزدیک شدن به نقشی با وجوهی کاملا تیپیکال به خرج داده است. هومن برق نورد نیز در نقش دکتر بم با وجود کوتاهی حضورش در شکل‌گیری فضای فانتزی فیلم نقش داشته و تک سکانسی جذاب با حضور او خلق شده است. سال گربه تلاشی نه چندان موفق برای نزدیک شدن به آثار کمدی-فانتزی است که شاید در صورت استمرار در آینده به نتایج درخور توجهی ختم شود.

* تیتر برگرفته از یکی از دیالوگ‌های مهم فیلم است

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. سلارا می‌نویسد

    واقعااا حیف وقتی که ادم‌سز همچین فیلم بی محتوایی بزارع

fosil