فیلم «پلتفرم» با عنوان اصلی «The Platform» اولین اثر گالدر گازتلو اوروتیا، فیلمساز اسپانیایی است که داستانی نمادین را روایت میکند.
چرا داستان تعریف میکنیم؟ بسیاری از نورولوژیستها، روانشناسان و متخصصان اعصاب به دنبال پاسخ این سؤال هستند که چرا بشر تا این حد به داستان و روایت قصه کشش دارد؟ تئوریها بیشمارند اما تقریباً همه به این امر معتقد هستند که داستانگویی روشی مؤثر برای انتقال تفکر به افراد دیگر است. مفاهیمی مثل داستان، قهرمان، اتفاق و کشمکش، بخشی از زندگی تمام انسانها در تاریخ و جغرافیای متفاوت بوده و خواهد بود. از تاریخ باستان تا دنیای پسامدرن، داستانها و افسانهها راهی برای آموزش یا انتقال مفاهیمی مثل اخلاق، گناه و ایثار بودهاند. اگر این تعریف را برای داستان بپذیریم، شاید بتوانیم بهترین مثال برای آن را در فیلم پلتفرم با عنوان اصلی «The Platform» پیدا کنیم. در نقد و بررسی این فیلم با فیلیمو شات همراه باشید.
فیلم سینمایی پلتفرم در ظاهر جز فیلم های علمی تخیلی با المانهای تریلر-ترسناک است، اما اگر بخواهیم آن را با دقت توصیف کنیم، با فیلمی در سبک آثار نمادین روبرو هستیم. گالدر گازتلو اوروتیا (کارگردان فیلم) با ایدهای درخشان، تمثیلی از دنیای امروز میسازد و جنبههای مختلف سیاست، اقتصاد و عواقب آنها برای ما را در این دنیای کوچک به تصویر میکشد.
در زندانی چند صد طبقه، دو زندانی در هر طبقه قرارگرفتهاند. هرروز سکویی پر از غذا از وسط هر سلول عبور میکند و پایین میرود؛ مسئله اینجاست که طبقههای پایین باید بازمانده غذای طبقههای بالا را بخورند و هرچقدر که سلولتان در طبقه پایینتری باشد، احتمال رسیدن به غذا کمتر است و زنده باقی ماندن به مرام و مروت زندانیان سلولهای بالاتر بستگی دارد. در این زندان، تنها چند دقیقه برای خوردن غذا وقت دارید، هیچ غذایی را نمیتوانید انبار کنید و در انتهای هر ماه جای سلولها بهصورت تصادفی با هم عوض میشود.
نقد فیلم Horrible Histories The Movie
این ایده جمعوجور در فضایی بسته، فرصت بسیار خوبی برای به تصویر کشیدن اثری نمادین در دنیایی پر از طبقات اجتماعی فراهم آورده است. «پلتفرم»، این ایده را به بستری برای برگزاری یک بحث اجتماعی-سیاسی بدل میکند و تئوریهای مختلف را به بوته آزمایش میگذارد تا بالاخره به پاسخی برای درک مفهوم عدالت و ناعدالتی برسد. قهرمان فیلم، جوانی روشنفکر است که یک جلد از کتاب «دن کیشوت» را با خودش به زندان آورده است و حالا طی همسلول شدن با افراد مختلف میتواند گرایشهای سیاسی متفاوت را در این زندان ببیند؛ از کسانی که معتقدند باید با منطق مسئله را حل کرد گرفته تا افرادی که مذهب را راهحل فرار از زندان میبینند.
در همان ابتدا باید بفهمید که با فضایی واقعی یا بهاصطلاح رئال روبرو نیستید؛ اگر بخواهید دائما به این فکر کنید که ساخت چنین زندانی چگونه ممکن است یا سکو چطور کار میکند، دچار مشکل خواهید شد. اما اگر به فلسفه و جامعهشناسی علاقهمند باشید و مغزتان آماده تخیل در مورد شرایطی فرضی باشد، از فیلم پلتفرم لذت فراوانی خواهید برد. «پلتفرم» سرشار از مضامین فلسفی، ادبی، جامعهشناسی و حتی در بخشهایی از فیلم، اسطورهشناسی و نمادشناسی مذهبی است؛ بهبیاندیگر، این فیلم برای هرکسی یک غذای فکری آماده کرده است!
فیلم «پلتفرم» شاید بهترین تعریف برای اثر روشنفکرانه باشد، یعنی اگر در طول زندگی خود به مسائلی مثل عدالت، برابری و طبقات اجتماعی و اقتصادی فکر کرده باشید، با فیلمی روبرو خواهید شد که فرصت خوبی ایجاد میکند تا با تحلیل و بررسی آن به تضارب آرا با سایر روشنفکران دوروبر خود بپردازید.
در پرده اول، ایده جذاب فیلم و دنیایی که با هزینه کمی ساخته، بهشدت مجذوبتان میکند و در ادامه هم با پیچهای داستانی بسیار جذاب، مخاطب را همچنان با خود همراه نگه میدارد. پرده سوم فیلم، شتاب و تکانه درست دو پرده اول را ندارد و باعجله به دنبال تمام کردن فیلم است. اگر «پلتفرم» پرده سوم بهتری داشت میتوانست به یکی از بهترین آثار سال تبدیل شود. همچنین در این پرده، شاهد عمیق شدن فیلم در الهیات مسیحی هستیم، موضوعی که شاید برای مخاطب غیرمسیحی دور از ذهن باشد. اما باید به این نکته هم توجه کرد که فیلم «پلتفرم» در یکی از اصلیترین مراکز مذهب کاتولیک اروپا یعنی اسپانیا ساختهشده است.
چرا باید فیلم پلتفرم را ببینیم؟
بهقولمعروف، «فیلم خوب، فیلمی است که وقتی تمام میشود تازه در ذهن مخاطب کارش را شروع میکند.» از این زاویه میتوان گفت «پلتفرم» اثری بسیار موفق است. فیلمی که وقتی تمام میشود، به شما نقطهنظر و دیدگاهی میدهد که با آن میتوانید تمام اتفاقات دنیا را با نگاهی نو ببینید؛ فیلمی جامع که میتوان وضعیت هر جامعه و هر تاریخی را با توجه به آن توصیف کرد.
فیلم «پلت فرم» محصول سال ۲۰۱۹ اولین اثر گالدر گازتلو اوروتیا، فیلمساز اسپانیایی است که برای اولین بار در فستیوال فیلم تورنتو مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد و خیلی زود توانست نتفلیکس را برای خرید حق پخش جهانیاش متقاعد کند. نتفلیکس بهتازگی این فیلم را در بازار عرضه کرده و حالا گازتلو اوروتیا فیلمسازی است که با اولین فیلمش توانسته طرفداران زیادی در دنیا پیدا کند؛ کارگردانی که همه منتظر آثار بعدیاش هستند.
هر بار چشم باز کردن نشانه نسل جدیدی از آدمهاست که شانسشون تو چه طبقه ایی از دنیا چشم باز میکنند و هر یکماه طول عمر یک انسانه که در این فیلم نقش اول یعنی ۶ بار بدنیا اومدن و تجربه زندگی در ۶ طبقه مختلف از دنیا
سلام فیلم جالبی بود من مدتها بهش فکر میکنم به نظرم اختلاف طبقاتی و اجتماعی را نشان میدهد طبقات بالای اجتناعی هرگز به فکر پایین دستها نیستند حتی اگر خودشان روزی در طبقات پایین جامعه زندگی میکردند. حتی حاضرن هم طبقه خود را بدرند و پاره کنند تا خود زنده بمانند. و برای بقا به ابزار منطق و دین و اعتقادو آرمان و موعظه و شرف و انسانیت و امید متوسل میشن ولی وقتی نوبت خودشون میشه همه چی را برای بقا زیر پا میذارند و دیگران را قربانی بقای خود میکنن.
خیلی فیلم خوبی بود همیشه به فکر درست کردن اخلاق آدما بودم با دیدن این فیلم از جایی که اون زن با سگش وارد شد و شروع کرد با منطق صحبت کردن و فایده ای نداشت و اون مرد تهدیدش ن کرد و بقیه از ترس به غذا دیگه حمله نکردن فهمیدم اکثر آدما رو با حرف منطقی نمیشه درستشون کرد باید واقعا زور بالای سرشون باشه و آدم ها تو شرایط خیلی بد فقط به بقا فکر میکنن و دیگه هیچچیزی معنا نداره براشون باید طرز فکرا نسبت به این دنیا و بوجود اومدنمون عوض بشه
سلام ..به نظر من این فیلم بی پرده چهره واقعی شهرها رو نشون میده که زیر پوست شهر چه خبره و همون طور که پروفسور نوزری میگه در این دنیا دنبال عدالت و اخلاقیات نباشید که وجود نداره و درکل احساساتی صحبت نکنید واقعیت این هستش که چون انسانها از تکامل میمون ها پدید اومدن و اونها نیز از یک موجود دیگه تا در نهایت به تک سلول اول زندگی روی کره زمین برسیم نتیجه اینکه این فیلم واقعی هستش و اگر آدمیزاد گرسنه بشه بچه خودشم میخوره پس ادای متمدن ها رو در نیارین اون دختر هم رفت بالا که بگه این پایین زندگی هست ولی به نظر من فردا پخته اش میکنن میفرستن پایین ..روند همینه چه بخاین چه نخاین..زندگی مال پولدارها هستش و بس بقیه فقط دارن کره زمین رو از بین میبرن پس بهتره یا خودتون شرتون رو کم کنید یا یک کویید دیگه میفرستن..بای بای
فیلم روبتمام دوستان پیشنهادمیکنم یجورایی میخوادبگه عدالت دراین دنیانیست عدالت فقط بین کسایی برقراره ک پولدارن فیلمش واقعازیباوپرازمعناست حتمانگاه کنین اصلاترسناک نیست یجورایی روانشناسانس….
من واقعاازصمیم قلبم ازتهیه کننده کارگردان این فیلم تشکربی نهایت میکنم که دراین فیلم انسانیت روبه نمایش گذاشتن ونشان دادنکه انسانهاچگونه میتوانندباشندیعنی میتونن انسانهاخوی حیوانی داشته باشن وفقط به فکرسیرکردن شکم خودشون باشن وهم میتونن انسانیت درحق دیگران کنندکه مردمان ضعیف روهم درنظربگیرندومهرمحبت خداوندراشامل خودکنندواقعاماانسانهابی دلیل به این دنیانیامده ام حتمآ پشت این خلق خداوندحکمتی نهفته است که ماازخودنمادی بجابگذاریم پول ثروت دارایی بدست میادولی انسانیت مهرورزی ومهرخداوندی دردل هرکسی نیست واینکه انسانهای خودخواه دراین دنیازیادهستن هرگونه که میخواهندباخوی حیوانی پیش میروند زندگی میکنن ولی انسانهای متفکروباخداکم است که مامیتونیم باصحبت کردن درست ومنطقی خیلی ازانسانهاروازآمدنشون به این دنیامطلع فکرشون روروشن کنیم تاانسانهای خوب برای نسلهای بعدی ساخته بشن واینگونه هستکه نعمتهای فراوانی دراین دنیابرای همه مافراهم میشودوهمه باعشق ومحبت وآرامش زندگی میکنیم فقیردردفقیروخوب میفهمه شکم خالی دردشکم خالی میفهمه وشکم سیرباشکم سیردیگه ای خوشحاله وقتی جایگاه اینهاعوض بشه انسانهاهمدیگرودرک میکنن کسیکه دستش سوخته باشه دردکسیروکه دستش سوخترومیفهمه ودرآخردوستان خوبم میخام زیادسرتونودردنیارم بگمکه چقدرخوبه وجدان راحت داشته باشیم که هیچ آرامشی ازوجدان راحت بودن لذت بخشترنیست دوستون دارم ممنونم که این متنوخوندیدبدرود
عالی بود
جالب بود
تاثیر برانگیز بود
پر از مفاهیم اجتماعی بود که روزانه در جامعه اتفاق میافتد
و راحت از کنارش میگذریم
به نظر من اون پیرمرده که میگفت از بین بیمارستان روانی و این حفره، حفره را انتخاب کرده دروغ گفته و بیمارستان رو انتخاب کرده بوده و بعد از رفتن به اونجا دچار توهم و خیال پردازی شده و حفره رو در توهماتش تصور میکرده وگرنه این همه باگ درون فیلم نباید وجود داشته باشه اعم از سکویی که معلق حرکت میکنه و وجود ۳۳۳ طبقه ۷ متری و کلی باگ دیگر…
فیلم واقعا آموزنده قشنگی بود … معنی این فیلم هم میشود به دنیای پس از مرگ و برزخ معنی کرد و هم فرق گزاشتن بین ادمهای پر قدرت و ضعیف و ساده