فیلم شادروان یک کمدی کمادعاست که بخش عمده داشتههایش را مدیون رقبای نصفه و نیمه و سردرگمش در جشنواره فیلم دوره چهلم است. فیلم در بخش فیلمنامه و کارگردانی و حتی بازی لحظههای خوبی را تداعی میکند، اما قطعا نمیتوان آن را جز دسته بزرگان سینمای کمدی ایران محسوب کرد -که حتی نزدیک این دستاورد هم نمیشود-. جنس شوخیها و موقعیتهای کمیک فیلم تا حد قابل اعتنایی تمیزتر از مجموعه آثار به اصطلاح کمدی و پرفروش روز سینمای ایران است، چراکه دستکم تلاش نمیکند تمام داشتههایش را در سبد شوخیهای کوچه و خیابانی و الفاظ رکیک و هنجارشکنش قرار دهد.
موقعیت داستان فیلم ساده است و شخصیتها هم دغدغههایی ساده دارند. این ویژگیای است که شاید حتی در برخی از سریالهای کمدی تلویزیونی هم شاهدش باشیم. نکته اما اینجاست که در فقدان حضور آثار کمدیای که تلاش کنند حداقلهای نگارش و ساخت یک اثر سینمایی را رعایت کنند، فیلم شادروان مجال بهتر دیده شدن را یافته است. فیلم مشخصا با هدف جذب مخاطب حداکثری و فروش بالا ساخته شده اما تلاش کرده کثیف نباشد و از شکستن خط قرمزهای فکری و فرهنگی جامعه ایرانی سو استفاده نکند. نتیجه اینکه حتی میتوان فیلم را اثری مناسب برای خانواده ایرانی دانست تا بدون نگرانی و اضطراب در سالن سینما به تماشای آن بنشینند.
فیلم شادروان یک فیلم معمولی و گیشهپسند است که نگارش نقد دقیق و موشکافانه را نمیطلبد و صرفا برای سرگرمی و فروش ساخته شده و بس. به هرحال یک چشمی در جزیره کورها پادشاه است
فیلم اما چند برگ برنده دارد که به کمکش آمده و از ورطه تکراری و تخت بودن بیرونش آورده است؛ اول «بهرنگ علوی» در نقش دایی خانواده که با تکیه بر دیالوگنویسی خوب و البته اجرای خود علوی و گریم باورپذیرش در میزان حضور اندکش در فیلم، به برگ برنده اثر بدل شده است. در کنار او نمیتوان از بازی پخته و چشمگیر «نازنین بیاتی» در این فیلم چشمپوشی کرد. نازنین بیاتی که بعد از درخشش در «دربند» مسیر حرکت دوباره به اوج و پختگی را طی میکرد، حالا در فیلم شادروان به این مهم دست پیدا کرده است. او که همواره در نقش دختر ناز و شیک و آسیبپذیر ظاهر شده بود، اینبار توان ایفای نقش در قالبی جدید و در خانوادهای از طبقه فرودست را نشان داده و در قامت دختری مستقل و قدرتمند ظاهر شده است.
در کنار او باید به معرفی بهتر از پیش «سینا مهراد» به سینمای ایران اشاره کرد. مهراد با حضور در این فیلم نوید آن را داد که نسل تازه بازیگران جوان پا به عرصه سینما گذاشتهاند و در صورتی که دست از یادگرفتن برندارند و بر تلاشهای پیشینشان بیافزایند، توانایی تبدیل شدن به بازیگران بزرگ و تاثیرگذار در سینمای ایران را دارند. در کنار این همه کارگردان فیلم «حسین نمازی» قرار میگیرد در این فیلم یک قدم بلند در کارگردانی در قیاس بار کارهای پیشیناش برداشته است و موفق شده کم زایده و سرراست حرف بزند. این دقیقا یکی از ویژگیهای فیلم شادوران است که تماشای آن را غیر آزاردهنده کرده.
در مجموع اما همانطور که در بالا قید شد، فیلم شادروان اتفاقی ویژه در سینمای ایران محسوب نمیشود و سروصدا کردنش را مدیون آثار به شدت ضعیف حاضر در جشنواره است. در کنار اینکه اصولا حرف مهم و اساسیای هم برای زدن در سینما ندارد و خیلی ساده و سرراست تلاش میکند قصه بگوید حتی کلیشهای حتی شعاری اما کم ادا و در ادامه تماشاگرش را بخنداند و سرگرم کند. نتیجه اینکه نقد و تحلیل آنچنانی هم نمیتوان در مورد این فیلم نوشت. در کنار این همه اما باید به فیلمبرداری «مسعود سلامی» که نقش مهمی در درست از آب درآمدن نتیجه کار داشته اشاره کرد. سلامی به حق یکی از بزرگان فیلمبرداری در ایران است و آثار شاخصی را در بخش فیلمبرداری مدیریت کرده است.
فیلم شادروان یک فیلم معمولی و گیشهپسند است که نگارش نقد دقیق و موشکافانه را نمیطلبد و صرفا برای سرگرمی و فروش ساخته شده و بس. به هرحال یک چشمی در جزیره کورها پادشاه است.
سلام. نقد نسبتا منصفانه ای بود.