حامد بهداد؛ بهترین فیلم و سریال و آمار مخاطبان
گزیده 25 فیلم و سریال از بازیگر شاخص سینمای ما
حامد بهداد جزو استعدادهای کشف شده در ابتدای دهه ۸۰ توسط همایون اسعدیان است که با همان فیلمهای اول نشان داد یک سر و گردن از بقیه هم نسلیهایش بالاتر است. بازیگری که تنوع نقشهایش تا امروز و تفاوتهای بسیاری که در اجرای نقشهای مختلف دارد نشان از هوش و توانمندیهای بازیگری میدهد که در مکتب حمید سمندریان به خوبی رشد پیدا کرده است. در این مطلب نگاهی به برترین فیلمها و بازیهای این بازیگر انداختهایم و در ادامه کارنامه آثارش را از نظر فروش و تعداد مخاطبان بررسی کردهایم و آخر هم از حاشیهها و رکوردهای بهداد نوشتهایم. پرونده کاملی شده…
بهترین فیلم ها و سریال های حامد بهداد بر اساس سال انتشار مرتب شدهاند
سریال سرگیجه | بهرنگ توفیقی | ۱۴۰۱
- نام کاراکتر: پیمان پویش
سرگیجه یک سریال معمایی جنایی است که روایتی متفاوت از کشمکش دو رفیق قدیمی به خاطر یک سو ظن اشتباهی است که منجر به مرگ یکی از آنها و مظنون شدن دیگری میشود. حامد بهداد در نقش پیمان متهم اصلی مرگ دوستش است. دوستی که او معتقد است با دست او به قتل نرسیده و برای اثبات این موضوع باید تلاش کند.
سریال میخواهم زنده بمانم | شهرام شاهحسینی | ۱۳۹۹
- نام کاراکتر: امیر شایگان
بازی حامد بهداد در نقش امیر شایگان اوج پختگی این بازیگر و اجرای بی نقص او از یک شخصیت منفی و خاکستری است که به خاطر کمبودهای کودکی مخاطب به او حق میدهد حتی بخواهد عشق فرد دیگری را به زور از او بگیرد. شایگان نماد افراد سودجویی هستند که در ابتدای انقلاب و از بلبشوی کشور استفاده کرده و تلاش کردند از ابزار قدرت استفاده کرده و به دیگران زور بگویند. سریال شهرام شاه حسینی یکی از ماندگارترین عاشقانههای نمایش خانگی را ثبت کرد که هنوز هم تماشای آن دیدنی است.
همه چیز درباره سریال میخواهم زنده بمانم
فیلم گیج گاه | عادل تبریزی | ۱۳۹۹
- نام کاراکتر: حسن خشنود
حامد بهداد در نخستین ساخته عادل تبریزی در نقش یک پدر خانواده که در دهه ۷۰ زندگی میکند و عاشق ورزشهای رزمی جنوب شرق آسیا به خصوص کاراته است حضور پیدا کرده است. گریم و نوع بازی بهداد و موقعیتهای کمدیای که در این فیلم شکل گرفته است به تجربهای تازه در کارنامه کاری بهداد تبدیل شده است.
فیلم قصر شیرین | رضا میرکریمی | ۱۳۹۷
- نام کاراکتر: جلال
تجربه بازی بهداد جلوی دوربین رضا میرکریمی تبدیل به فیلمی ماندگار در کارنامه هر دو هنرمند شد. قصر شیرین روایتی از فوت مادری است که همسرش بعد از فوت همسر سابقش سعی میکند فرزندانش را به خانه خودش و در کنار همسر جدیدش ببرد. مردی که از روزگار زخم خورده و سالها به خاطر دیه تصادف در زندان به سر برده و حالا با چالش جدیدی روبرو شده است.
فیلم جان دار | پدرام پورامیری، حسین امیری دوماری | ۱۳۹۷
- نام کاراکتر: نعیم
حامد بهداد در جان دار سعی کرد فارغ از بازیهای هیجانی که در شخصیتهای فیلمهای قبلیاش بازی میکند نقش یک برادر بزرگتر را بازی کند که برادر کوچکش در مراسم عروسی خواهرش مرتکب قتل شده و حالا نعیم باید با مدیریت کردن این بحران اتفاق را طوری پیش ببرد که کمترین آسیب به خانواده برسد. نقشی درونگرا و خونسرد که شمایلی متفاوت از بهداد را ارائه میکند.
فیلم مارموز | کمال تبریزی | ۱۳۹۷
- نام کاراکتر: قدرتالله صمدی
مارموز را میتوان در ادامه روندی قلمداد کرد که تبریزی با مارمولک آغاز کرد و نقدی بر ساختار حاکمیتی را دستمایه قرار داد. قدرتالله صمدی نماد یک فرد منفعتطلب است که سعی میکند با عافیتطلبی و ریاکاری فضایی را فراهم کند تا به عنوان نماینده مجلس انتخاب شود. نماد مسئولانی که متظاهرند و سعی میکنند روی موج ریاکاری و نفاق کارهای خود را پیش ببرند. بازی بهداد در نقش قدرتالله صمدی خیلی به اتمسفر و فضایی که مدنظر کارگردان است کمک کرده است.
فیلم سد معبر | محسن قرایی | ۱۳۹۵
- نام کاراکتر: قاسم
سد معبر با فیلمنامهای از سعید روستایی و ساختار واقعیای که کارگردانش در پیش گرفته روایتی از قشری از جامعه است که شغلی را برگزیدهاند که با روحیه انساندوستانه در تناقض است و همین تناقضات باعث میشود در زندگی شخصی افرادی که به عنوان ماموران سد معبر در شهرداری کار میکنند چالشهایی شکل بگیرد. حامد بهداد در نقش قاسم فردی است که سعی میکند به عنوان مامور سد معبر با گرفتن پول در ازای چشمپوشی روی خلاف دستفروشان هم خودش نفعی ببرد هم اجازه کاسبی به دستفروشان بدهد. اگرچه قاسم در زندگی شخصیاش و چالشی که با همسرش بر سر ارثیه خانواده همسرش دارد دچار مشکل میشود اما دوگانگیهایی که در این شخصیت است را بهداد به خوبی به تصویر میکشد.
فیلم نیمهشب اتفاق افتاد | تینا پاکروان | ۱۳۹۵
- نام کاراکتر: حسین
نیمه شب اتفاق افتاد یک عاشقانه متفاوت از تینا پاکروان است که حامد بهداد در نقش حسین عاشق زنی میانسال میشود که در یک رستوران به عنوان سرآشپز کار میکند. حسین نیز فردی است که به عنوان خواننده مراسمهای شادی و عزا در این تالار و رستوران فعالیت میکند. همین ارتباط باعث میشود رابطهای میان آنها شکل بگیرد که اگرچه با بیماری و مرگ حسین به یک ملودرام تراژدی تبدیل میشود اما لحظات عاشقانه فیلم و بازی خوب بهداد در یادها میماند.
فیلم خانه دختر | شهرام شاهحسینی | ۱۳۹۳
- نام کاراکتر: منصور
خانه دختر جزو آن دسته از فیلمهایی است که اگر گرفتار سانسور نمیشد احتمالا جزو آثار ماندگار سینمای ایران میماند. فیلمی با موضوعی ملتهب و فیلمنامهای از پرویز شهبازی که یک اثر شسته رفته و دقیق درباب برخی مسائل اجتماعی و اعتقادی بود اما تیغ سانسور اجازه نداد مفهوم فیلم آنچنان که باید به مخاطب منتقل شود. با این حال بازی بهداد در نقش منصور که فردی عاشق پیشه است که پیش از عروسی با بحرانی جدی روبرو شده قابل تحسین است.
فیلم آرایش غلیظ | حمید نعمتالله | ۱۳۹۲
- نام کاراکتر: مسعود
وقتی میخواهیم از سینمای کالت و فیلمهایی صحبت کنیم که در ذهن مخاطب ناخودآگاه نقش میبندد احتمالا نام چند کاراکتر از آثار حمید نعمتالله هم درون آن فیلمها هست. از احمد رنجه و ایرج چیتچی بیپولی تا اتی بوتیک و مسعود آرایش غلیظ. نعمتالله با هوشمندی تمام از انرژی بیش از حد بهداد در بازیگری بهره برد و شخصیتی را خلق کرد که عاشق شیطنت و شلوغی است و رو دست زدن و رو دست خوردن را دوست دارد. مسعود جزو آن کاراکترهایی است که تا سینما زنده است میتوان از ریزهکاریهایش حرف زد.
فیلم زندگی جای دیگری است | منوچهر هادی | ۱۳۹۳
- نام کاراکتر: داوود
زندگی جای دیگری است یکی از آثار خوب منوچهر هادی است که در ستایش زندگی کردن و درست زیستن و مرگ خوب است. داوود با بازی حامد بهداد نقش دکتری را بازی میکند که متوجه میشود به بیماری سختی مبتلا است و زندگی و فرزندانش را باید در کودکی تنها بگذارد. مرگ آگاهی داوود باعث میشود با چالشهای درونی روبرو شود و در مقابل زندگی فرزندانش احساس مسئولیت بیشتری کند. بازی حامد بهداد در این فیلم کنترل شده و به اندازه است و به خوبی نقش یک فرد مایوس و ناامید را بازی میکند.
فیلم چه خوبه که برگشتی | داریوش مهرجویی | ۱۳۹۱
- نام کاراکتر: دکتر فرزاد متین
داریوش مهرجویی در یکی از رهاترین آثار سینماییاش که رنگ و بویی از آثار گذشتهاش همچون مهمان مامان و اجارهنشینها را دارد به سراغ یک قصه فضایی رفت. فرزاد با بازی حامد بهداد دندانپزشکی که پس از سالها به ایران میآید تا دور از مسائل و آشفتگی زندگیاش به آرامش برسد. همزمان با ورود او به کشور یک شئ مرموز شبهفضایی پدیدار میشود و پای خانم دکتر یاسمین و سنگهای جادوییاش را به ماجرایی باز میکند که رفاقت دیرینه فرزاد و کامبیز را که سالهاست در همسایگی هم کنار دریا زندگی میکنند، به جدالی بیهوده میکشاند.
فیلم نارنجیپوش | داریوش مهرجویی | ۱۳۹۰
- نام کاراکتر: حامد آبان
نارنجی پوش اولین تجربه همکاری بهداد و مهرجویی به حساب میآید. فیلمی در ستایش پاکیزگی و زندگی شهری که از دغدغههای همیشگی فیلمسازش بیرون میآید. نارنجیپوش داستان تحول عجیب و غریب یک عکاس حرفهای مطبوعات است که تلاش دارد با پاکیزگی محیط اطراف، به تطهیر روح و روان خود بپردازد و در نهایت به پاکیزگی روح دست یابد. حامد آبان عکاس حرفهای مطبوعات، با خواندن کتابی در مورد فنگشویی چنان تحت تأثیر پالایش محیط زیست و مبارزه با آشغالزایی قرار میگیرد که لباس نارنجی مخصوص پاکبانان را بر تن کرده، به شهرداری میپیوندد و با عنوان «نارنجیپوش لیسانسه» به شهرت میرسد. اما اعتبار و محبوبیت حامد، زندگی خصوصی و خانوادگی او را با سیلی از فراز و نشیبهای عاطفی تند و ناگهانی به سمت و سویی دیگر میبرد.
فیلم انتهای خیابان هشتم | علیرضا امینی | ۱۳۸۹
- نام کاراکتر: موسی
بعد از تجربه همکاری بهداد و علیرضا امینی در هفت دقیقه تا پاییز این بار نیز علیرضا امینی با دستمایه قرار دادن موضوع قصاص و عشقی که در این میان شکل گرفته است قصهای ملتهب را روایت میکند. نیلوفر دختری که به همراه نامزدش بهرام طی سه روز به آب و آتش میزند تا تنها برادرش را از اعدام نجات دهد، آنها قصد فراهم کردن ۱۰۰ میلیون پول را دارند در حالی که فقط ۳۰ میلیون آن را تهیه کردهاند، از طرفی موسی که در اصطبلی مشغول کار و مسابقات زیرزمینی است میخواهد مبلغی را برای کمک به نیلوفر تهیه کند و دوستش را نجات دهد، اما این تلاش شکل دیگری به خودش گرفته و منتهی به انتهای خیابان هشتم میشود.
فیلم جرم | مسعود کیمیایی | ۱۳۸۹
- نام کاراکتر: ناصر
جرم مسعود کیمیایی یکی از آثار ماندگار این کارگردان کهنهکار در پایان دهه چهارم فعالیتش در سینما به حساب میآید. شاید بتوان جرم را تولد دوبارهای برای مسعود کیمیایی دانست که در دهه ۸۰ بیشتر آثارش با شکست روبرو بود و نتوانست حتی علاقمندان به آثارش را هم راضی نگه دارد. با این حال جرم با بازگشت کیمیایی به اتمسفر آثار پیش از انقلابش و استفاده از مدیوم سیاه و سفید فضایی را ایجاد کرد که داستان رفاقت دو دوست را در دوران انقلاب اسلامی به تصویر میکشد. نتیجه آنکه بهداد بالاخره چشمش به جمال سیمرغ بلورین روشن شد و اولین سیمرغ بازیگریاش را دشت کرد.
فیلم سعادتآباد | مازیار میری | ۱۳۸۹
- نام کاراکتر: محسن تنباکویی
سعادت آباد ملودرامی از طبقه متوسط جامعه ایرانی است که در کشاکش زندگی روزمره امروزی و تلاش برای رسیدن به موفقیتهای فردی زندگی جمعی و خانوادگی را فدا میکنند. بهداد در نقش محسن یکی از افرادی است که به واسطه تجارت و واردات و قاچاق محصولات به کشور اوضاع سختی را پشت سر میگذارد و درست در شب تولدش خبر میرسد که کشتی حامل جنسهایی که قصد وارد کردن به کشور را دارد و در دریا غرق شده است. حالا تولد او با کشمکشهای خانوادههایی که درون تولد حضور دارند و خیانتی که محسن به همسرش میکند تابلویی از تمامی آنچه که طبقه متوسط و مرفه جامعه به آن دچار هستند را به تصویر میکشد.
فیلم آدمکش | رضا کریمی | ۱۳۸۸
- نام کاراکتر: حمید زاهدی
آدم کش یک درام روانشناسانه جنایی است با فیلمنامهای از محمدهادی کریمی که درباره داستان قتل مردی به دست زنی را روایت میکند که البته بعد از کشمکشهای فراوان مشخص میشود زن بیگناه است و بر اساس آنچه که از قبل نقشه آن چیده شده است تصمیم بر آن است که همه تقصیرها را گردن زن بیندازند. حامد بهداد نقش همسر زن را بازی میکند که تمامی این نقشهها زیر سر او است و در پایان داستان همه نقشههایش نقش بر آب میشود.
فیلم کسی از گربههای ایرانی خبر نداره | بهمن قبادی | ۱۳۸۸
- نام کاراکتر: نادر
بازی حامد بهداد در نقش نادر که تلاش میکند موسیقی زیرزمینی را تبدیل به یک اتفاق کند آنقدر پویا و قابل باور و زنده است که فیلم بهمن قبادی را به یک درام هیجان انگیز خیابانی تبدیل کرده که مخاطب را دو ساعت پای تلویزیون میخکوب میکند.
فیلم زندگی با چشمان بسته | رسول صدرعاملی | ۱۳۸۷
- نام کاراکتر: علی فخار
زندگی با چشمان بسته هم مانند فیلم خانه دختر اگر دچار سانسور نمیشد احتمالا با جسورترین موضوع سینمای ایران روبرو بودیم اما نگاه بسته سانسور اجازه نداد فیلم صدرعاملی تبدیل به یکی از شجاعانهترین آثار سینمای ایران شود. بازی حامد بهداد در نقش علی پسری که خواهرش در غیاب او دچار بدنامی و حرفهای بد شده است بازی درخشانی ارائه میدهد و تصویر متفاوتی از خودش روی پرده نقرهای مشاهده میکنیم.
فیلم دل خون | محمدرضا رحمانی | ۱۳۸۷
- نام کاراکتر: عماد
الناز شاکردوست (وکیل تسخیری) عماد (حامد بهداد) است که همسر خود را به خاطر بدبینی و سوءظن به قتل رسانده است… سرانجام دادگاه با خواست اولیای دم عماد را به اعدام محکوم میکند. عماد که حکم اعدام را پذیرفته و از درخواست تجدید نظر منصرف شدهاست از وکیل خود میخواهد تا قبل از مرگ همه اعضای بدن خود را ببخشد و قلب خود را نیز به خواهر همسرش که بیمار است اهدا کند تا بدین شکل جان دختر دیگر خانواده همسر خود را نجات دهد. وکیل عماد درخواست او را نزد قاضی میبرد و قاضی قبول این درخواست را منوط به قبول ولی دم و مراجع بالاتر میداند زیرا تنها مجازات پیشبینی شده در قانون برای قاتلین اعدام با طناب دار است. وکیل عماد برای متقاعد کردن خانواده همسر عماد به سوی آنها میرود اما با واکنش سخت آنها روبه رو میشود. بازی حامد بهداد در نقش عماد به خصوص در سکانس اجرای مجدد صحنه جنایت دیدنی است و دل خون را تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای کارنامه بهداد کردهاست.
فیلم هر شب تنهایی | رسول صدرعاملی | ۱۳۸۶
- نام کاراکتر: حمید رحمانی
هر شب تنهایی یکی از فیلمهای سه گانه صدرعاملی درباره زائران امام رضا (ع) است که با زوج حامد بهداد و لیلا حاتمی به یکی از دیدنیترین فیلمها در ستایش زیارت و شفای درون ساخته شده است. فیلم به طرز عجیبی آرامش و روح خوبی را به مخاطب منتقل میکند و حامد بهداد در نقش شوهری که بیماری سخت همسرش را در روزهای سخت با آرامش تحمل میکند دیدنی از آب در آمده است.
فیلم مجنون لیلی | قاسم جعفری | ۱۳۸۶
- نام کاراکتر: هدایت
مجنون لیلی یک ملودرام عاشقانه اپیزودیک بر مبنای هدیه روز عشق است و حامد بهداد در نقش یک پسر جنوب شهری که در حاشیه تهران بر سر کسب یک هدیه با ارزش حتی از جانش هم میگذرد و در یک شرطبندی خودش را به ریل قطار میبندد تا بتواند با پول شرطبندی عشقش را خوشحال کند. سکانسی که بهداد در آن شرط بندی را میبرد یکی از سکانسهای دیدنی سینمای ایران است که نفس مخاطب در سینه حبس میشود.
فیلم روز سوم | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۵
- نام کاراکتر: فواد
روز سوم را باید نقطه عطف کارنامه کاری بهداد قلمداد کرد. بازی او در نقش یک افسر رژیم بعث عراق که در روزهای اشغال خرمشهر عاشق دختری ایرانی به نام سمیره است که برادرش برای آنکه بتواند خواهرشان را از گزند نیروهای متجاوز نجات دهد ۲۴ ساعت در حیاط خانه دفن میکند. روز سوم و بازی دیدنی حامد بهداد یکی از فیلمها و کاراکترهای ماندگار سینمای ایران به حساب میآید.
فیلم کافه ستاره | سامان مقدم | ۱۳۸۳
- نام کاراکتر: خسرو
فیلم اپیزودیک و متفاوت سامان مقدم با فیلمنامهای از پیمان معادی درباره زندگی سه زن از سه نسل مختلف که هر کدام به خاطر ندانمکاریهای مردان خانهشان دچار مشکلاتی شدهاند یکی از فیلمهای ماندگار سینمای ایران است. بازی بهداد در نقش پسری که به خاطر بدرفتاریهای شوهر خواهرش بالاخره او را میکشد و فراری میشود یکی از کاراکترهای دیدنی سینمای ایران را خلق کرد. کافه ستاره را هنوز هم میتوان تماشا کرد و هنوز هم میتوان از آن لذت برد.
فیلم بوتیک | حمید نعمتالله | ۱۳۸۱
- نام کاراکتر: مهرداد
بازی حامد بهداد در نقش مهرداد در فیلم بوتیک از ماندگارترین کاراکترهای نقش فرعی سینمای ایران است. با آن دیالوگ درخشان سین شین نه جیم شین اوکی و سکانسی که با لگد میز پذیرایی را میشکند. حضوری کوتاه و موثر که نشان از ظهور بازیگری میدهد که الفبای بازیگری را به خوبی مشق کرده و یک استعداد در سینمای ایران به حساب میآید.
مرور آمار فروش فیلم های حامد بهداد
احمد شاهوند | حامد بهداد متولد ۲۶ آبان ۱۳۵۲ در مشهد است. رامبد جوان او را به سینمای ایران معرفی کرد. بهداد طی دو دهه در جمع بهترین بازیگران بود. او در حالی که در آخرین نقشآفرینیاش بر پرده نقرهای – فیلم قصر شیرین ساخته رضا میرکریمی – با تحسین روبرو شد و جوایز بیشماری بهدست آورد، با سریال میخواهم زنده بمانم نامش بار دیگر بر سر زبانها افتاد. به مناسبت تولد او به سراغ آمار و ارقام کارنامه ۲۰ سالهاش رفتیم.
ستاره متولد میشود
اواخر دهه هفتاد در حالی که رامبد جوان برای بازی در فیلم آخر بازی همایون اسعدیان انتخاب شده بود، او حامد بهداد را که در دفتر تبلیغاتیاش مشغول به کار بود به جای خود به تیم سازنده آخر بازی، معرفی کرد و بهداد با بازی درخشانش در اولین تجربه بازیگریاش در سینما، نامزد دریافت سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر هم شد. پس از فیلم آخر بازی، حامد بهداد بیشتر در نقش جوانهای عصبی و پرخاشگر تحسین برانگیز ظاهر شد. در حالی که نیمه اول دهه ۸۰ مملو از نقش آفرینیهای اوست که لحظات ماندگاری در تاریخ سینمای ایران به ثبت رسیده است.
نکته جالب و شاید تلخ کارنامه حامد بهداد، حضور او در فیلمی از ناصر تقوایی در همان ابتدای راه بود. بهداد پس از آخر بازی و پس از آنکه محمدرضا فروتن از حضور در پروژه چای تلخ تقوایی انصراف داد به جای او به این پروژه دعوت شد. اما بخت با او یار نبود و چای تلخ پس از سپری شدن نیمی از فیلمبرداریاش بنا به دلایلی نامشخص تعطیل شد و با وجود آنکه در مقاطعی اخباری مبنی بر از سرگیری فیلمبرداری این فیلم به گوش میرسید، هجده سال است که همچنان راشهای فیلمی از ناصر تقوایی خاک میخورد. حسین یاری، مرتضی احمدی، مرضیه وفامهر و گلاب آدینه از بازیگران اصلی آخرین کار ناصر تقوایی بودند.
جوایز و افتخارات حامد بهداد
بهداد در اولین نقش آفرینی سینماییاش در فیلم آخر بازی نامزد دریافت سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. پس از آن بهداد در فیلمهای بوتیک، این زن حرف نمیزند، حس پنهان، روز سوم، آدم، دایره زنگی، تسویه حساب، مجنون لیلی، شبانه روز، هفت دقیقه تا پاییز، عالی و درجه یک بود و نقش آفرینیاش به اندازه یک سیمرغ بلورین ارزش داشت اما داوریهای یک دهه جشنواره فیلم فجر فقط بازی او را در فیلمهای آخر بازی، روز سوم و هفت دقیقه تا پاییز، نامزد دریافت جایزه کرد و از سیمرغ بلورین خبری نبود.
تا اینکه یکی از خاطره انگیزترین جوایز بهداد، دریافت سیمرغ بلورین برای بازی در فیلمی از مسعود کیمیایی بود: جرم. او البته چندان برای دریافت این جایزه خوشحال نبود. او توقع داشت جایزه را باید به موقع برای نقشآفرینیهایی که شایستهاش بود، بگیرد.
او در گفت و گویی با باشگاه خبرنگاران جوان در آبان ماه سال ۱۳۹۵ درباره جشنواره فیلم فجر گفته بود: «جشنواره همیشه با من نامهربان بوده است. منظورم افراد خاصی نیستند. علت این نامهربانی را نمیدانم، شاید از فکر خودم نشات میگیرد، ولی به هر دلیلی، هم خانه سینما و هم فجر با من نامهربان بودند. حتی زمانی که برای نقشم در جرم سیمرغ میگیرم، آن را هم نامهربانی می دانم؛ یعنی فیلمهای بهتری بودند که فکر میکنم خیلی زودتر و بهتر باید برایشان سیمرغ میگرفتم و خیلی بهتر و زودتر بازیشان کرده بودم. برای مثال فیلم روز سوم یا سعادت آباد و یا خیلی فیلمهای دیگر. به هر حال ابتدای فصل جوانی رفت و زمانی که دلم میخواست توجه لازم را بگیرم، نگرفتم.»
بهداد در دهه ۹۰ که حجم آثارش نسبت به دهه هشتاد کمتر شده بود، به حق باید برای فیلم سد معبر و قصر شیرین دومین سیمرغش را میگرفت که باز هم شانس و داورها در اهدای جایزه با او همراه نبودند و همان یک سیمرغ در تالار افتخارات بهداد همچنان خودنمایی میکند. این در حالی است که خیلیها اذعان داشتند آن سیمرغ هم میتوانست حق شهاب حسینی برای بازی در جدایی نادر از سیمین، باشد. بهداد اما هم برای سد معبر و هم قصر شیرین جایزه بهترین بازیگر را از جشن انجمن منتقدان گرفت و جشن خانه سینما هم برای سد معبر تندیساش را به بهداد اهدا کرد.
حامد بهداد همچنین چند جوایز جهانی دارد که از مهمترینشان میتوان به جشنواره فیلم شانگهای، فستیوال فیلم آنتالیا، جشنواره گلدن گلوبال مالزی و جشنواره فیلم ابوظبی اشاره کرد.
بهترین نقش آفرینی های حامد بهداد
شاید یکی از ماندگارترین حضورهای حامد بهداد در آثار سینمایی، بازی در نقشهای کوتاهی باشد که در حافظه علاقهمندان به یادگار ثبت شده است. از حضور درخشانش در فیلم بوتیک ساخته حمید نعمتالله در نقش جوان معتاد عصبی و ناامید تا نقش آفرینی معرکهاش در فیلم روز سوم، در نقش افسر عراقی و یا نقش جوان جنوب شهری عاشق بیپول در مجنون لیلی، که حاضر میشود شرطبندی ۳ گره را برای به دست آوردن کادوی ولنتاین اجرا کند. فصل اجرای شرط بندی و فصول قبل و بعدش به لحاظ بازی حامد بهداد در اوج است.
همچنین میتوان به بازی تحسین برانگیز بهداد باوجود حضور در نقشهای کوتاه در فیلمهای حس پنهان، هفت دقیقه تا پاییز، شبانه روز (با آن گریم سنگین و چهره متفاوتش) اشاره کرد. بهداد در دهه ۸۰ اغلب در نقشهای مکمل و در دهه ۹۰ بیشتر در نقشهای اصلی ظاهر شد: آرایش غلیظ، سد معبر، قصر شیرین، هفت ماهگی، مارموز، خانه دختر، فیلمهایی هستند که در دهه ۹۰ تولید شدهاند و بهداد نقش اصلی آنهاست.
حامد بهداد با ۲ دهه فعالیت در سینما با آنکه نیمه دوم دهه ۸۰ کمی از مرکز توجه به دلیل حضور در نقشهای تکراری دور شد، اما نشان داد پس از بیست سال همچنان در اوج است. بهخصوص که آخرین نقش آفرینی او در سریال میخواهم زنده بمانم، نام او را بار دیگر بر سر زبانها انداخت. این اتفاق زمانی افتاد که قبل از آن بهداد در دیگر سریال شبکه نمایش خانگی با نام دل، حضور داشت.
*اشاره به دیالوگ حامد بهداد در یکی از بهترین سکانسهای فیلم بوتیک جایی که مهرداد درباره ارتباط همسرش با شاپوری برای جهانگیر میگوید و در نهایت عصبانی شده و میز را با ضربه پایش میشکند.
تحلیل فروش آثار حامد بهداد
هیج یک از آثاری که بهداد در آنها چه به عنوان نقش مکمل و چه به عنوان نقش اصلی طی ۲۰ سال فعالیت سینمایی پرفروشترین فیلم سال اکران خود نشدند. در واقع بهداد هیچگاه پولساز نبوده اما با توجه به نقشآفرینیهایش از همان ابتدا محبوب مخاطبان بود.
فیلم دایره زنگی ساخته پریسا بختآور پرمخاطبترین فیلم حامد بهداد است. او در این فیلم پرستاره و پربازیگر نقش کوتاهی بر عهده داشت و تنها در دو سکانس حضور داشت: با امین حیایی و باران کوثری. جایی که امین حیایی سوار بر ماشین از او میخواهد که کراواتش را گره بزند و جایی که باران کوثری سوار بر ماشین او میشود.
دومین فیلم پرمخاطب حامد بهداد باز هم فیلمی پربازیگر است: مجنون لیلی. و حامد بهداد در ۳ سکانس از فیلم نقشآفرینی کرده که از دیدنیترین بخشهای فیلم است. جایی که او برای به دست آوردن جعبه خالی جواهرات حاضر میشود در شرط بندی معروف به سه گره بازی کند. فصل بستن دست و پای او به ریل راه آهن و پس از آن التماس کردن به برادر دختری که دوستش دارد از به یادماندنیترین فصلهای فیلم است.
مارموز ساخته کمال تبریزی با نام قبلی خودسر که قرار بود به نوعی با توجه به نام فیلم تداعی کننده موفقیت فیلم مارمولک باشد در گیشه آنچنان که باید موفق نبود. جذب تنها ۷۲۰ هزار مخاطب در سراسر ایران برای یک فیلم کمدی که داستانش در بستر انتخابات و دوقطبیها جریان دارد، عملا شکست به حساب میآمد. حامد بهداد در این فیلم در نقش قدرت ظاهر میشود که در عملیاتی خودسرانه قصد خود را به عنوان نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی مطرح کند. در این بین اتفاقاتی رخ میدهد.
در ۱۰ فیلم پرفروش حامد بهداد ۳ فیلم با حضور باران کوثری در کنار حامد بهداد نشان گر این است که این زوج طی ۸ فیلمی که با هم بازی کردند حداقل در سه فیلم پولساز بودهاند.
پرمخاطب ترین فیلم های حامد بهداد
- دایره زنگی / ۱۲۰۶۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۷
- مجنون لیلی / ۹۹۷۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۷
- مارموز / ۷۱۹۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۹۷
- کافه ستاره / ۶۷۳۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۵
- سعادت آباد / ۴۸۰۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۹۰
- روز سوم / ۴۲۹۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۶
- محاکمه در خیابان / ۴۱۹۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۸
- بوتیک / ۴۰۱۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۳
- هفت ماهگی / ۳۷۴۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۹۵
- تسویه حساب / ۳۶۷۰۰۰ بیننده / سال اکران: ۱۳۸۹
موفق ترین همکاری بهداد
حامد بهداد بیشترین همکاری را در میان بازیگران با باران کوثری داشته است. این دو در ۷ فیلم نقش مقابل یکدیگری را بازی کردهاند. منهای فیلم لطفا مزاحم نشوید، که هر یک در دو اپیزود جداگانه ایفای نقش کردند در ۷ فیلم دیگر از جمله روز سوم، دایره زنگی، خانه دختر، هفت ماهگی، سد معبر، جاندار و گیجگاه رودرروی یکدیگر قرار گرفتند که از این میان میتوان به سکانس دونفره افسر عراقی و سمیره در خانه اشاره کرد که بهداد به بهترین شکل ممکن توانست عشق و وظیفه را در نقش آفرینیاش لحاظ کند. یا فصل ماشین سواری در دایره زنگی که منجر به فرار کردن شیرین (باران کوثری) میشود.
همینطور فصل جدال لفظی قاسم (بهداد) و نرگس (کوثری) در فیلم سد معبر هنگامی که قاسم متوجه میشود همسرش سقط جنین کرده هم دیدنی از آب درآمده است.
بیشترین همکاری مشترک با کارگردان ها
حامد بهداد تا به حال با بیش از ۴۵ کارگردان در فیلمها و سریالها به عنوان بازیگر همکاری کرده است. از این میان علیرضا امینی و محمدرضا آهنج بیشترین همکاری با بهداد را داشتهاند. سریال سقوط آزاد و فیلمهای هفت دقیقه تا پاییز و انتهای خیابان هشتم حاصل همکاری بهداد با علیرضا امینی و همچنین سریالهای سایه آفتاب و آسمان من و تله فیلم صبح روزی که متولد شدم حاصل همکاری بهداد با محمدرضا آهنج است.
بهداد همچنین سابقه حضور در آثار کارگردانان مطرحی چون مسعود کیمیایی (محاکمه در خیابان و جرم)، داریوش مهرجویی (نارنجی پوش و چه خوبه که برگشتی)، حمید نعمت الله (بوتیک و آرایش غلیظ)، رسول صدرعاملی (هر شب تنهایی و زندگی با چشمان بسته)، رضا میرکریمی (قصر شیرین)، کمال تبریزی (مارموز)، عبدالرضا کاهانی (آدم و فیلم نیمه کاره رقص با ماه)، سیروس الوند (پرتقال خونی)، مازیار میری، سامان مقدم، فرزاد موتمن، محسن قرایی و ناصر تقوایی را دارد.
بیشترین همکاری حامد بهداد با کارگردانان به لحاظ آمار
- ۳ همکاری با علیرضا امینی (سریال سقوط آزاد، هفت دقیقه تا پاییز، انتهای خیابان هشتم)
- ۳ همکاری با محمدرضا آهنج (سریال سایه آفتاب، سریال آسمان من، تله فیلم صبح روزی که متولد شدم)
- ۲ همکاری با قاسم جعفری (سریال همسفر، مجنون لیلی)
- ۲ همکاری با منوچهر هادی (سریال دل، زندگی جای دیگری است)
- ۲ همکاری با شهرام شاه حسینی (سریال می خواهم زنده بمانم، خانه دختر)
- ۲ همکاری با حمید نعمت الله (بوتیک، آرایش غلیظ)
- ۲ همکاری با عبدالرضا کاهانی (آدم، رقص با ماه)
- ۲ همکاری با رسول صدرعاملی (زندگی با چشمان بسته، هر شب تنهایی)
- ۲ همکاری با مسعود کیمیایی (محاکمه در خیابان، جرم)
- ۲ همکاری با داریوش مهرجویی (نارنجی پوش، چه خوبه که برگشتی)
کم کار در سینما، محبوب در شبکه نمایش خانگی
بهداد در آخرین فعالیت بازیگریاش تازگی بازی در میخواهم زنده بمانم را به پایان رساند که در مجموع همه قسمتها مورد استقبال واقع شد. او نقش امیر شایگان که در میانسالی عشق را تجربه میکند به تصویر میکشد. بهداد در این سریال به شدت کنترل شده بازی میکند و برخلاف دیگر آثارش اینجا اثری از بازی بیرونی دیده نمیشود. سکوت و سکون توام با بیانی آرام و شمرده با کمترین میزان حرکت اغراق آمیز.
بهداد در آستانه ورود به دهه سوم فعالیت بازیگریاش و با وجود واکنشهای منفی به سریال دل، موفق شد خودش را در دل مخاطبان جا کند. او حالا با سخت گیریهایی که در گذر زمان بیشتر و بیشتر میشود قدم به دهه سوم میگذارد. آخرین نقش آفرینی او در کمدی گیجگاه، که ادای دینی است به سینمای ایران در دهه ۷۰ شمسی به زودی راهی پرده میشود.
+ حاشیه های حامد بهدادی
- حامد بهداد پس از بازی در اولین فیلمش در سال ۱۳۸۱ از طرف ناصر تقوایی به پروژه چای تلخ، دعوت شد. پروژهای که اگر به سرانجام میرسید، میتوانست بهداد را زودتر به جایزه برساند.
- درگیری حامد بهداد و فریبرز عربنیا در حالی که به اتفاق مشغول بازی در فیلم پرتقال خونی، ساخته سیروس الوند بودند، از سر صحنه فیلم جرم، شدت گرفت. سیروس الوند کارگردان فیلم پرتقال خونی، در گفتوگو با روزنامه شرق از شروع اختلافات حامد بهداد و فریبرز عربنیا اینچنین گفته بود: «وقتی ۲ نفر در روزنامه و تلویزیون با هم این طور حرف میزنند خیلی اتفاق خوبی نیست. بهداد خیلی از عربنیا و حضورش آن اوایل خوشحال بود. میگفت که چقدر والای این فیلم خوب است. حتی میگفت چرا ما صحنه مشترک نداریم. خیلی دلم سوخت که چنین حس مثبتی به چنین اتفاقی تبدیل شد. وسط کار بدون هماهنگی با من یا تهیهکننده، بهداد به فیلم جرم، رفت. خیلی کار غیرحرفهای بود، باید با کسی از عوامل هماهنگ میشد. برنامه فیلمبرداری ما بههم خورد. اگر میگفتند، حتما شرایطی فراهم میکردم که حامد بهداد فیلم آقای کیمیایی را از دست ندهد. همه میدانند چه سمپاتی به آقای کیمیایی دارم. یک روز ما هر دو در یک خیابان فیلمبرداری داشتیم. آقای عربنیا رفتند که به آقای کیمیایی ادای احترام کنند. ظاهرا یک شوخی میکنند که از همان جا این ماجرا اتفاق میافتد. دلخوری پیش میآید و ادامه پیدا میکند و بیشتر و بیشتر ماجرا کش پیدا میکند. یک بار هم میخواستم که ماجرا را حل کنم، نشد.»
فریبرز عربنیا در برنامه هفت به تاریخ خردادماه سال ۱۳۹۰ غیرمستقیم بهداد را مجنون خواند و بهداد هم در جواب او نامهای نوشت که در بخشهایی از آن آمده بود: «… سر صحنه فیلم جرم احترام آقای کیمیایی را نگاه نداشتید و در حضور جمع به من که بازیگر آن فیلم و آماده برداشت پلان بودم، متلک گفتید، طوری که تمرکزم بهم ریخت و دیالوگهایم را فراموش کردم. شما اخلاق حرفهای دارید؟ حیف آنهمه زحمت که آقای کیمیایی برای شما کشید. وگرنه شما قبل از ایشان هنرور فیلم مسافران بودید …»
عرب نیا که در برنامه بعدی هفت، هم مهمان بود پیرامون نامه حامد بهداد گفت: «یکی از همکاران من در یکی از رسانههایی که بارها تاکید کردهایم غیر شرافتمندانه عمل میکنند حرفهایی را خطاب به من زده بود که بیشتر هتاکی بود. من به این شخص گلهای ندارم و با وجود اینکه در حداقل پنج مورد، صحبتهای ایشان قابل پیگیری قانونی است اما من به صراحت اعلام می کنم دعوا به هیچ وجه بین ما بازیگران نیست و من نه تنها اسم نبردم بلکه بارها اعلام کردم من از جریاناتی صحبت میکنم که جلوی ماندگاری بازیگران را میگیرند.» - حامد بهداد در دهه ۸۰ اغلب در نقشهای مکمل بازی کرد و دهه ۹۰ را در نقشهای اصلی. او برای اینکه به نقش اصلی برسد حداقل ۸ سال صبر کرد تا در فیلم دلخون (محمدرضا رحمانی، ۱۳۸۷) و زندگی با چشمان بسته (رسول صدرعاملی) بازی کند.
- حامد بهداد علاوه بر بازیگری، به خوانندگی هم علاقه دارد که در مقاطعی به صورت کاملا حرفهای به عنوان خواننده مهمان با گروه موسیقی دارکوب به سرپرستی همایون نصیری همکاری کرد. بهداد در فیلم مجنون لیلی، هم در فصلی که هدایت، از برادر دختری که دوستش دارد جواب منفی میشنود، ترانهای را با نام «خدا چرا؟!» خواند که با استقبال مواجه شد. او همچنین در فیلمهای نیمه شب اتفاق افتاد، و کسی از گربههای ایرانی خبر نداره و سریال دندون طلا، هم خوانندگی کرده است.
- حامد بهداد ۲ سال پیش در گفتوگوی ویدیویی با ماهنامه «فیلم» در بخشهایی از صحبتهایش گفت: «لذت میبرم از زیستن حتی به غلط پشیمونی یعنی چی؟ زندگی کردم اون لحظه رو، وجود داشتم؛ به غلط؛ اصلا کی تعیین میکنه درست و غلط چیه؟» و اصطلاح «حتی به غلط» به تدریج تبدیل به یک تکیه کلام شد که بین مردم ایران به شدت رواج یافت و همچنان استفاده میشود.
اگر میخواهید کارنامه بهترین فیلم و سریالهای حامد بهداد را در فیلیمو ببینید؛ اینجا را کلیک کنید