حتی اگر با سلیقه سینماییتان سازگار نباشد، «درخت گردو» میتواند بهعنوان مهمترین فیلم جشنواره امسال در نظر گرفته شود.
هفتم تیرماه ۱۳۶۶؛ بمباران شیمیایی، شهر مرزی سردشت را آلوده کرد. صدها نفر کشته و هزاران نفر شیمیایی شدند. جنایتی که آثارش تا به امروز هم باقی مانده است و شاید تابهحال چیزی دربارهاش ندیده و نشنیدهاید. محمدحسین مهدویان در پنجمین فیلم بلند خود سعی کرده است تا این بخش تلخ و سیاه از تاریخ معاصر را به نمایش بگذارد؛ با همان دستور زبان و نگاه فرمی ثابت که حالا بعد از پنج فیلم میتوان آن را شاخصه فیلمسازیاش دانست، اما با رویکردی متفاوت نسبت به سوژه. فیلم سینمای درخت گردو فیلمی است که از ابتدا تا به انتها به گلوی تماشاگرش چنگ میاندازد و با حجمی غیرقابلتصور از احساسات خفهاش میکند. اگر به حافظه دور و نزدیکمان مراجعه کنیم، کمتر فیلمی را در سینمای ایران داشتهایم که بتواند در تماشاگرش تا این میزان احساسات برانگیزاند؛ آن هم در واکنش به یک فاجعه انسانی جهانشمول. در فیلیمو شات، نگاهی داریم به فیلم «درخت گردو»؛ با ما همراه باشید.
مروری بر فیلم های پیمان معادی | درخشش یک ستاره
فیلم، تمرکزش را بر روی یک شخصیت میگذارد؛ یک نمونه از هزاران انسان عادی که زندگیشان یک روز برای همیشه نابود شد. قادر، با بازی غافلگیرکننده پیمان معادی، کارگر سادهای است که تمام اعضای خانوادهاش در بمباران شیمیایی آلوده شدهاند و دارند جلوی چشمش پرپر میشوند، اما با تمام وجود سعی میکند تا کنار آنها بایستد و امید دارد که راه نجاتی وجود داشته باشد. بعد از آلوده شدن شهر، تازه فاجعه آغاز میشود و با جنبههایی از این بحران انسانی مواجه میشویم که کمتر کسی بهشان اشاره کرده بود: بسته شدن درها و راهها بر روی قربانیان و تعارضهای اخلاقی در واکنش به این فاجعه.
واکنش اولیه منتقدان به درخت گردو ساخته محمدحسین مهدویان؛ جنگ یا صلح؟
مهدویان در فیلمهای قبلیاش مشخصا به سراغ موضوعاتی رفته بود که بار امنیتی و سیاسی مهمی داشتند. شاید فیلم درخت گردو در ظاهر ربطی به سیاست نداشته باشد اما مهدویان مانند «ماجرای نیمروز» و «ایستاده در غبار»، تلاش میکند تا به خوانشی شخصی و نه الزاما مطابق با گفتمان رسمی حاکم برسد. اینجا، صدام حسین یا رژیم بعث، شرور اصلی قصه نیست؛ شرارت از ذات ویرانگر جنگ میآید و انعکاس این تصویر هولناک را در چشم قربانیانش میبینیم. همچنین مهدویان، نگاهش را با هوشمندی از یک واقعه صرف فراتر میبرد و سعی میکند تا به مرثیهای برای یک قوم برسد؛ رویکردی ژورنالیستی که با زیرکی در زیرمتن اثر جای گرفته است.
با وجود این، فیلم سینمایی درخت گردو جای حرف هم دارد؛ بعضی جاها تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب به افراط میرسد و فیلم، تا حد سوگوارهای سوزناک پایین میآید. از سوی دیگر، اکثر تماشاگران فیلم کموبیش به این امر باور دارند که صدای راوی فیلم تا حدود زیادی اضافه است؛ انگار این نگرانی وجود داشته است که الگوی مستندنما در شرح احساسات و سیر اتفاقات صحنهها برای تمام تماشاگران به اندازه کافی گویا نباشد.
حتی اگر با سلیقه سینماییتان سازگار نباشد، «درخت گردو» میتواند بهعنوان مهمترین فیلم جشنواره امسال در نظر گرفته شود؛ فراتر از دستاوردهای فرمی و تاثیرگذاری، آنچه که به آخرین ساخته مهدویان چنین اهمیت و جایگاهی بخشیده، موضع دور از انتظار آن نسبت به پدیده جنگ است. برای همین، تماشای فیلم در وضعیت کنونی جامعه ما ضروری به نظر میرسد.
نقد فیلم شیشلیک محمدحسین مهدویان در سی و نهمین جشنواره فجر| شکم گشنه شعار نمیفهمد