۲۰ فیلم دیدنی از مریل استریپ
بهترین فیلم های Meryl Streep + سیزده نکته درباره او که کمتر میدانید
اگر در میان ستارههای سینما به دنبال موردی متقاعدکننده هستید که ارزش تحصیلات تکمیلی را نشان بدهد، مریل استریپ نمونهای درخشان است. او سال ۱۹۷۵ و در ۲۶ سالگی با مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از دانشگاه ییل فارغالتحصیل شد (وی با پیشخدمتی و ماشیننویسی مخارجش را تامین میکرد) و سپس در شهر نیویورک روی صحنه رفت. او ظرف یک سال برنده جایزه تونی شد. در دو سال، اولین نقشش در فیلمی بلند را بازی کرد؛ و در سال سوم، برنده جایزه اسکار شد. واقعا اینطور به نظر میرسد که او پولش را در دانشگاه هدر نکرده است.
مریل استریپ تا امروز در بیش از ۵۰ فیلم بازی کرده و تقریبا فضای هر ژانر سینمایی را تجربه کرده است. او در کنار برخی از بزرگترین ستارههای جهان قرار گرفته و با بعضی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما همکاری کرده است؛ و آنهایی که تمام فیلمهایش را تماشا کردهاند با قدرت میتوانند بگویند که استریپ هرگز نمیتواند بد بازی کند. در واقع او همیشه چیزی را در شخصیتهایش – و حتی در بیهودهترین نقشها – پیدا میکند؛ و البته بهقدری خوب است که ریسکهایش اصلا به چشم نمیآیند. طرفداران او میدانند که بازیهایش بدون تلاش به نظر میآیند اما واقعا چنین نیست و این حاصل توانایی بیمانندِ استریپ است. با این تفاسیر، اشاره نکردن به هر فیلمی در کارنامه مریل استریپ میتواند نادیدهگرفتن باقی فیلمها و درخشش او باشد؛ پس هر فهرستی از کارنامه این بازیگر – که تمام فیلمها و بازیهایش را در بر نگیرد – ناقص خواهد بود.
بهترین فیلم های مریل استریپ بر اساس سال انتشار مرتب شدهاند
فیلم بانوی آهنی | ۲۰۱۱ | The Iron Lady
- کارگردان: فیلیدا لوید
آخرین تندیس طلایی اسکاری که استریپ به خانه برد بدون انتقاد به دست نیامد! بازی او در نقش چهره سیاسی جنجالی مارگارت تاچر (نخست وزیری که طولانیترین دوران خدمت را در قرن بیستم داشت و اولین زنی بود که این مقام را تصاحب کرد) متخصصان فصل جوایز را تقریبا به اندازه نسبت عموم مردم با خود تاچر به دو قطب مخالف و موافق تقسیم کرد؛ بهخصوص با در نظر گرفتن رقابت نزدیکی که استریپ در آن سال با وایولا دیویس داشت که در درام تاریخی خدمتکار The Help درخشیده بود. به هر حال، خیلیها بازی مریل استریپ را شاهکاری در تقلید بینقص از تاچر ارزیابی کردند که سبعیت آشکاری هم به این بازی متعهدانه راه یافته بود تا در تمام لحظههای فیلم واقعیت حضور زنی چون تاچر به بهترین شکل ممکن تصویر شود، از روزهایی که او در اوج سیاست قرار دارد تا سالهای آرامی که به عنوان یک منزوی سالخورده پشت سر میگذارد.
مریل استریپ پس از کسب سومین اسکارش برای «بانوی آهنی» برای چهار فیلم دیگر هم نامزد دریافت تندیس طلایی شد: تراژیکمدی آگست: اوسیج کانتی August: Osage County به کارگردانی جان وِلز و محصول ۲۰۱۳، فانتزی موزیکال درون بیشه Into the Woods به کارگردانی راب مارشال و محصول ۲۰۱۴، درام زندگینامهای فلورنس فاستر جنکینز Florence Foster Jenkins به کارگردانی استیون فریئرز و محصول ۲۰۱۶، و تریلر سیاسی پست The Post به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و محصول ۲۰۱۷.
فیلم جولی و جولیا | ۲۰۰۹ | Julie & Julia
- کارگردان: نورا اِفرِن
برخی احساس میکنند بازی استریپ در نقش سرآشپز نمادینی چون جولیا چایلد، بیش از حد خودنمایانه و اغراقآمیز است اما استریپ حتی با چنین تصوری هم بهقدری دوستداشتنی است و جادویی غیرقابل توصیف دارد که چشم برداشتن از او غیرممکن است. فیلمنامه افرن بر اساس دو کتاب «زندگیام در فرانسه» (خودزندگینامه چایلد) و «جولی و جولیا: ۳۶۵ روز، ۵۲۴ دستور خوراکپزی، ۱ آشپزخانه کوچک در آپارتمان» (کتاب خاطرات جولی پاوِل) شکل گرفت که هر دو در خلال سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ منتشر شدند. استریپ شانزدهمین نامزدی اسکارش را برای این فیلم کسب کرد که بجز بازی استریپ در فصل جوایز توجهی را معطوف خودش نکرد.
فیلم شک | ۲۰۰۸ | Doubt
- کارگردان: جان پاتریک شَنلی
حتی موجودات آسمانی هم در مواجهه با شخصیت استریپ در این فیلم به لرزه میافتند و یارای مقاومت ندارند؛ رییس یک مدرسه کاتولیک که حرف نامربوط نمیشنود و مبارزهای را با کشیشی پیش میبرد که با یکی از دانشآموزانش رابطه غریبی دارد. شنلی این فیلم را بر اساس نمایش برنده جایزه پولیتزر برای درام و جایزه تونی بهترین نمایش سال ۲۰۰۵ ساخت. علاوه بر استریپ، سه بازیگر اصلی دیگر فیلم یعنی فیلیپ سیمور هافمن، ایمی آدامز و وایولا دیویس هم نامزد دریافت جوایز اسکار شدند. شنلی هم در رشته بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد شد.
فیلم شیطان پردا میپوشد | ۲۰۰۶ | The Devil Wears Prada
- کارگردان: دیوید فرانکل
نقشهای استریپ همیشه مورد توجه تماشاگران بزرگسال قرار میگرفت تا اینکه بازیاش در این کمدی درام و نقش میراندا پریستلی (که برخی میگویند با الهام از آنا وینتور، غول عرصه مُد شکل گرفته) به خلق شخصیتی نمادین و نقلشدنی انجامید که کمک کرد استریپ با تماشاگران جوانتر هم ارتباط برقرار کند؛ و این احتمالا یکی از دلایل اصلی موفقیت تجاری «شیطان پردا میپوشد» و فروشی تقریبا دهبرابر بودجهاش بود. مریل استریپ که با بازیگران شناختهشدهای چون آن هاتاوی، امیلی بلانت و استنلی توچی همبازی است، چهاردهمین نامزدی اسکارش را با «شیطان پردا میپوشد» کسب کرد.
فیلم ساعتها | ۲۰۰۲ | The Hours
- کارگردان: استیون دالدری
میتوان گفت که ترکیب بازیگرانی فریبندهتر و پراستعدادتر از این درام فراموشنشدنی ممکن نیست؛ فیلمی که استریپ، جولین مور و نیکول کیدمن نقش زنانی را بازی کردهاند که داستانهای زندگیشان در دورههای تاریخی متفاوت بهواسطه رمان سال ۱۹۲۵ ویرجینیا وولف (کیدمن) با عنوان خانم دالووی Mrs. Dalloway در کنار هم قرار گرفته است. نکته عجیب و شوکآور درباره «ساعتها» این است که کیدمن برنده جایزه اسکار شد و مور هم کسب نامزدی کرد اما استریپ از دور رقابت بازماند! و البته عجیبتر اینکه فیلم در نُه رشته از جمله بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه اقتباسی هم نامزد دریافت جوایز اسکار شد.
فیلم اقتباس | ۲۰۰۲ | Adaptation
- کارگردان: اسپایک جونز
استریپ پس از یک سری بازیهای دراماتیک سرراست، بازی سرگیجهآوری را در نقش نویسندهای به نام سوزان اورلئان در برابر دو نیکلاس کیج (کیج هم نقش چارلی کافمن را بازی کرد و هم برادر ساختگیاش دانلد) ارایه داد. «اقتباس» درامدی (درام-کمدی) فوقالعادهای است درباره تلاش کافمن برای اقتباس سینمایی از کتاب غیرداستانی «دزد ارکیده» به قلم اورلئان. فیلم بجز کسب نامزدی اسکار دیگری برای استریپ، در رشته بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر مرد اصلی هم نامزد شد و تندیس طلایی بهترین بازیگر مرد مکمل را هم نصیب کریس کوپر کرد.
فیلم موسیقی قلب | ۱۹۹۹ | Music of the Heart
- کارگردان: وِس کرِیوِن
غافلگیری سینمادوستان احتمالا از همین جا شروع میشود که نام وس کریون را به عنوان کارگردان فیلمی با این عنوان میشنوند. کریون که نامش با سینمای وحشت و تریلر گره خورده است این درام موسیقیایی را به عنوان تنها فیلم سینمایی جریان اصلیاش (که نامزد جوایز اسکار هم شد؛ یکی برای استریپ و دیگری در رشته بهترین ترانه اریژینال) درباره زنی ساخت که در هارلم یک مدرسه موسیقی تاسیس میکند. «موسیقی قلب» بر اساس مستندی از سال ۱۹۹۵ با عنوان شگفتیهای کوچک Small Wonders ساخته شد.
فیلم تنها چیز حقیقی | ۱۹۹۸ | One True Thing
- کارگردان: کارل فرانکلین
کلیشه شده است که بازیگری به خاطر ایفای نقش شخصیتی نامزد دریافت جایزه اسکار شود که با بیماری مرگباری دست به گریبان است اما استریپ مثل همیشه غیرمنتظره عمل کرده و پرترهای واقعا تکاندهنده از مادری درگیر سرطان ترسیم کرده است که میزبان دختر ژورنالیست رنجیده و دلخورش (رنی زِلوِگِر) میشود که روزهای آخر برای مراقبت از او آمده است. در برابر انرژی آتشین شخصیت زلوگر، زیباییشناسی فرسودگی مادر قرار میگیرد و بهتدریج در جهتی حرکت میکند که بیشک شما را هم تکان خواهد داد.
فیلم پلهای مدیسن کانتی | ۱۹۹۵ | The Bridges of Madison County
- کارگردان: کلینت ایستوود
درام رمانتیک درخشان ایستوود – که نقش اصلی را هم مقابل استریپ بازی کرده – داستان یک زن خانهدار ایتالیایی که بهاصطلاح عروس جنگ است (زنانی که در روزگار جنگ با نظامیانی از دیگر کشورها ازدواج میکنند) را در مزرعهای در آیووا روایت میکند که با عکاسی آشنا میشود و در روزهایی که خانوادهاش حضور ندارند رابطهای فراموشنشدنی را با هم شروع میکنند. «پلهای مدیسن کانتی» که بر اساس رمان پرفروش سال ۱۹۹۲ رابرت جیمز والِر به همین نام شکل گرفت در گیشه هم به فروشی چند برابر بودجهاش دست یافت و نامزدی اسکار دیگری را برای استریپ به ارمغان آورد. جالب است که این تنها نامزدی اسکار فیلم بود؛ اثری درخشان که همان سال رتبه چهارم بهترین فیلمهای سال را در فهرست منتقدان «کایه دو سینما» به دست آورد.
فیلم مرگ برازنده اوست | ۱۹۹۲ | Death Becomes Her
- کارگردان: رابرت زِمِکیس
یکی دیگر از آن نقشهای بسیار عجیبوغریبی که استریپ با موفقیت از عهده آن برآمد و ثابت کرد که هنوز ابعادی از استعداد فوقالعادهاش کشف نشده است. او و گولدی هان، نقش زنانی را بازی کردهاند که سر یک مرد (بروس ویلیس) با هم دوئل دارند و به سرم زندگی ابدی هم دست پیدا میکنند. «مرگ برازنده اوست» که ترکیبی از کمدی سیاه، فانتزی و مولفههای زیرژانر وحشت تن هم هست، در گیشه به فروشی ۱۴۹ میلیون دلاری دست یافت و به خاطر استفاده پیشگامانه از جلوههای رایانهای هم برنده اسکار بهترین جلوههای بصری شد.
فیلم کارتپستالهایی از لبه پرتگاه | ۱۹۹۰ | Postcards From the Edge
- کارگردان: مایک نیکولز
هر بازیگری که بازی در قالب شخصیتی را میپذیرد که پیش از این نمونهای خوب و تحسینشده دارد، واقعا خطر میکند چون کارش بدون تردید مورد قیاس قرار میگیرد و ممکن است بهسرعت به تقلید صرف به جای بازیگری متهم شود. با وجود این، استریپ در قالب شخصیت سوزان وِیل – بازیگری که تازه از اعتیاد رها شده و میخواهد شروع دوبارهای داشته باشد – نهفقط حق مطلب را در خصوص فیلمنامه کری فیشر (بر اساس رمان شبهخودزندگینامهای سال ۱۹۸۷ او به همین نام) ادا کرده و لایههای پیچیدهای را در آن یافته بلکه پرسونای خاص خودش را هم خلق کرده است؛ و در واقع، شخصیت جذابی آفریده که هم آشنا است و هم تروتازه. استریپ بهطور طبیعی برای هنرنماییاش نامزد دریافت تندیس طلایی شد.
فیلم او-شیطان | ۱۹۸۹ | She-Devil
- کارگردان: سوزان سایدِلمَن
کاریزمای استریپ در بدترین فیلمها هم بهقدری موثر است که تنهایی فیلم را نجات بدهد و حتی چنین به نظر برسد که با فیلمی قابل تامل روبهرو هستیم. استریپ در «او-شیطان» در نقشی که بهندرت نمونهاش را بازی کرده (و بیشرمانه گستاخانه است!) شخصیت مری فیشر را جان بخشیده که یک نویسنده خودشیفته رمانهای عاشقانه است که با شوهر زن خانهدار تپلی (روزان بار) وارد رابطه میشود؛ و البته که در نهایت، هدف انتقام شیطانی زن قرار میگیرد.
فیلم فریادی در تاریکی | ۱۹۸۸ | A Cry in the Dark
- کارگردان: فرِد شِپیسی
گرچه این فیلم به اندازه تحسینشدهترین آثار سینمایی استریپ دیده نشده است اما رویکرد استادانه او برای بازی در این درام استرالیایی بر اساس ماجرایی واقعی که در آن یک سگ وحشی نوزادی را از چنگ والدینش میرباید احتمالا زمانی مورد توجه عموم تماشاگران امروزی قرار گرفت که جولیا لویی درایفِس در سریال محبوب «ساینفلد» (۱۹۸۹-۱۹۹۸) از این دیالوگ مشهور استفاده کرد: «دینگو بچهات را خورد.»
فیلم آیرنوید | ۱۹۸۷ | Ironweed
- کارگردان: هکتور بابِنکو
استریپ نقش زنی آواره را – که بهشدت بیمار است و امیدی هم به درمان ندارد – در مقابل جک نیکلسن بازی کرده است. «آیرنوید» و «فریادی در تاریکی» (فیلم بعدی استریپ) دو نامزدی اسکار بعدی این بازیگر افسانهای را برای او به ارمغان آوردند تا دهه ۱۹۸۰ با کسب هفت نامزدی، دههای تاریخی و شگفتانگیز در کارنامه مریل استریپ باشد (شش نامزدی اسکار او برای ایفای نقشهای اصلی است).
فیلم خارج از آفریقا | ۱۹۸۵ | Out of Africa
- کارگردان: سیدنی پولاک
استریپ برای این عاشقانه حماسی با رابرت ردفورد همبازی شد. «از آفریقا» اقتباسی آزاد از کتاب خودزندگینامهای سال ۱۹۳۷ کارن بلیکسن به همین نام است که ثابت کرد تماشاگران سراسر جهان در انتظار دیدن یک ملودرام رمانتیک سهساعته از مریل استریپ بودند و از این موضوع هم هیچ شکایتی نکردند. «از آفریقا» به فروشی نزدیک به ۲۳۰ میلیون دلار دست یافت و ششمین نامزدی اسکار استریپ و هفت جایزه اسکار را نصیب سازندگانش کرد؛ از جمله بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه اقتباسی و موسیقی.
فیلم سیلکوود | ۱۹۸۳ | Silkwood
- کارگردان: مایک نیکولز
استریپ تا اواسط دهه ۱۹۸۰ قلههای بازیگری را فتح کرده و به عنوان ملکه سینمایی نسل خودش برگزیده شده بود. پس تعجبی ندارد که این درام زندگینامهای، سومین نامزدی اسکار بهترین بازیگر زن اصلی را در سه سال متوالی (و در مجموع پنجمین نامزدی اسکارش) را به همراه آورد. «سیلکوود» که بیش از سهونیم برابر بودجه ده میلیون دلاریاش در گیشه فروخت، بر اساس داستانی حقیقی شکل گرفته است و روی افشاگری (استریپ) تمرکز دارد که برای تحقیقاتش روی تشعشعهای خطرناک فضای کارش در یک کارخانه پلوتونیوم در یک سانحه رانندگی کشته میشود.
فیلم انتخاب سوفی | ۱۹۸۲ | Sophie’s Choice
- کارگردان: الن جی. پاکولا
شخصیت استریپ در این فیلم، یکی از مخربترین نقشهای کارنامه اوست که البته به یکی از آثار شاخص فرهنگ عامه هم بدل شد؛ نقشی که استریپ برای آن بهصورت گسترده تحسین شد. او به شخصیت سوفی زاویستووسکا جان بخشیده است که بازماندهای از هولوکاست لهستان است و این راز بزرگ در بیشتر لحظههای فیلم او را عذاب میدهد. بازی حیرتانگیز استریپ در صحنه افشای رازش، از درخشانترین لحظههای بازیگری او در تاریخ سینما است.
فیلم زن ستوان فرانسوی | ۱۹۸۱ | The French Lieutenant’s Woman
- کارگردان: کارل رایس
استریپ در این اقتباس از رمان سال ۱۹۶۹ جان فاولز به همین نام، دوباره چنان درخشید که سومین نامزدی اسکارش را کسب کرد (البته او دو سال پیش از این، برای ایفای نقش مکمل جوانا کریمر در کریمر علیه کریمر Kramer vs. Kramer اولین تندیس طلایی کارنامهاش را برنده شد). استریپ در درام عاشقانه «زن ستوان فرانسوی» در دو داستان، نقش مقابل جرمی آیرونز را بازی کرده است. فیلم در پنج رشته نامزد دریافت جوایز اسکار شد، از جمله بهترین فیلمنامه اقتباسی برای هارولد پینتر.
فیلم اغوای جو تاینِن | ۱۹۷۹ | The Seduction of Joe Tynan
- کارگردان: جری شاتزبرگ
این درام سیاسی که اغلب در کارنامه استریپ قدرندیده میماند، جواهری درخشان است که هنرنمایی استریپ در نقش کرِن ترِینِر را در خود جای داده است؛ وکیلی جاهطلب که با سناتوری که نامش در عنوان فیلم دیده میشود (با بازی الن الدا) وارد رابطهای عاشقانه میشود. بازی استریپ دلنشین، فریبنده، و مهمتر از همه، یکدست و روان است؛ و در ابتدای فعالیتهایش ثابت کرد که او از پس هر نقشی برمیآید و در فرایند بازیاش، ایفای نقش هر شخصیتی را آسان جلوه میدهد.
فیلم شکارچی گوزن | ۱۹۷۸ | The Deer Hunter
- کارگردان: مایکل چیمینو
اگرچه این نخستین نقش سینمایی مریل استریپ نبود اما او نهایت استفاده را از نقش کوچکش در شاهکار جنگ ویتنام چیمینو برد؛ آن هم در فیلمی که میتوانست ترقی سریع او به جایگاه یک سوپراستار را سرعت بیشتری ببخشد؛ اتفاقی که در عمل هم افتاد و حکایت چیمینو از اینکه جنگ چطور اهالی شهر کوچکی در پنسیلوانیا را تحت تاثیر قرار میدهد پتانسیل هنوز کشفنشده استریپ را در کانون توجه کل صنعت سینما قرار داد؛ ستارهای که آن زمان ۲۸ سال سن داشت ولی در نهایت اولین نامزدی اسکارش را کسب کرد.
۱۳ نکته جالب درباره مریل استریپ
نرگس قوی زری | مریل استریپ هنرپیشهای است که بسیاری از رسانهها و طرفداران او را بهترین بازیگر زن نسل خود میدانند. در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۹، مری لوئیز استریپ در نیوجرسی، از خانواده مری ولف ویلکینسون و هری ویلیام استریپ جونیور به دنیا آمد. مریل بازی در نمایشنامهها را در دبیرستان شروع کرد تا اینکه که در سال ۱۹۶۹ در یک نمایشنامه در کالج واسار بازی کرد. سپس در نمایشهای برادوی ظاهر شد و در دهه ۱۹۷۰ وارد سینما شد. او برای ایفای نقش در فیلمهای مختلف برنده ۳ جایزه اسکار شده و به یکی از مشهورترین بازیگران زن هالیوود تبدیل شده است. مریل استریپ صریح، متفکر، با استعداد و نترس است. او در همه ژانرها بازی میکند: درام، کمدی، عاشقانه، و هر چیز دیگری. ۱۳ نکته جالب در مورد این افسانه سینما را اینجا بخوانید.
شهرت خانوادگی مریل استریپ
یکی از پدربزرگهای مریل استریپ شهردار لوفناو در آلمان بود. پدربزرگ دیگرش یکی از اولین ساکنان رود آیلند بود. مهمتر از همه، او همچنین یکی از بستگان دور ویلیام پن، بنیانگذار ایالت پنسیلوانیا است.
درسهای بازیگری
اگرچه مریل استریپ به وضوح بسیار با استعداد است، اما مهارتهای بالای بازیگری او در سنین جوانی نتیجه آموزش یک مربی نبود. کلینتون جی. اتکینسون، استاد پیشین نمایشنامه او در کالج واسار، با توجه به توانایی او در درک سریع لهجهها و به خاطر سپردن متن، یک بار گفته بود: «فکر نمیکنم هیچ کس به مریل بازیگری آموزش داده باشد. او واقعا خودش به خودش یاد داده.»
تغییر رشته
پس از فارغالتحصیلی از واسار با مدرک لیسانس هنر در سال ۱۹۷۱، مریل به مدرسه نمایش ییل رفت. کار سختی بود. در حالی که موفق شده بود در مدرسه در نزدیک به ۱۲ فیلم در سال حضور داشته باشد، اما باز هم مجبور شد برای پرداخت شهریه خود به عنوان پیشخدمت و تایپیست کار کند. به خاطر مشکلات ناشی از استرس به دنبال تغییر شغل رفت و خواست وکیل شود. اما به طور تصادفی سر امتحان حقوق خوابید و آن را به عنوان نشانهای تلقی کرد که باید به بازیگری خود ادامه دهد.
ورود مریل استریپ به سینما
اولین فیلم بلند مریل استریپ، جولیا در سال ۱۹۷۷ در کنار جین فوندا بود، اما این نقش چندان مهم نبود. در واقع، مریل نه تنها در یک فلش بک ظاهر شد، بلکه بیشتر بخشهای مربوط به او حذف شد. البته این بدترین اتفاق برای مریل نبود. استریپ به یاد میآورد: «من کلاه گیس بدی داشتم و آنها کلمات صحنهای را که با جین شلیک کردم برداشتند و در صحنهای متفاوت در دهانم گذاشتند. فکر کردم؛ اشتباه وحشتناکی مرتکب شدهام، دیگر فیلمی بازی نخواهم کرد. من از این تجارت متنفرم.» اما خوشبختانه مریل استریپ همچنان در صحنه نیویورک مشغول بود که نقش بعدی او برای بازی در یک فیلم قطعی شد.
حرکت بر خلاف کلیشه
در ۱۹۹۰ استریپ کمکم دچار ترس از این شد که وارد نقشهایی شود که دراماتیک و اغلب افسردهکننده هستند. برای همین، او به طور جدی ۵ سال را به دنبال نقشهای کمدی و اکشن/ماجراجویی بود و آنها را پذیرفت. فیلمهایی چون او شیطان در سال ۱۹۸۹، کارت پستالها از لبه در سال ۱۹۹۰، دفاع از زندگی خود در سال ۱۹۹۱، دفاع از زندگی در سال ۱۹۹۲. رودخانه وحشی محصول ۱۹۹۴ و حتی یک نقش صداپیشگی در قسمتی از سیمپسونها در سال ۱۹۹۴ به عنوان دوست بارت، جسیکا لاوجوی.
سختترین نقش مریل استریپ
ممکن است فکر کنید که نقشهای سنگین احساسی، سختترین نقشها هستند، اما برای مریل استریپ سختترین نقش در واقع به فیلم کمدی «مرگ تبدیل به او میشود» تعلق دارد. ۷ ماه فلیمبرداری، یکی از طولانیترین کارهای حرفهای مریل استریپ بود و به دلیل حساسیت او به لوازم آرایشی متعدد، برای مسنتر نشان دادنش باید پروتزهای ویژه ساخته میشد.
تلاش برای رسیدن به نقش
هرچند مریل هرگز از یادگیری لهجه یا زبان جدید – یا حتی آواز خواندن – متنفر نبود، این ایده که باید چگونه ویولن نواختن را برای فیلم موسیقی قلب بیاموزد او را به وحشت میانداخت. و از آنجایی که او در ابتدا انصراف داد و بعد از مدتی درحالی که زمان کمی تا شروع فیلمبرداری مانده بود دوباره به فیلم ملحق شد، در نهایت مجبور شد به سرعت ساز را بردارد. از دو ماه قبل از فیلمبرداری، استریپ هر روز پنج تا شش ساعت تمرین میکرد. این آخرین باری نبود که مریل مجبور شد برای یک نقش نواختن سازی را یاد بگیرد. او یک بار هم در سال ۲۰۱۵ مجبور شد برای فیلم ریکی و فلش به طور ناگهانی به یک نوازنده گیتار تبدیل شود.
از باغ آلبالو تا نامزدی اسکار
رابرت دنیرو استریپ را در یک تولید صحنهای از باغ آلبالو اثر آنتون چخوف دید و به او پیشنهاد داد که در فیلم شکارچی گوزن ۱۹۷۸ نقش مکمل را بازی کند. مریل استریپ برای این نقش در نهایت نامزد جایزه اسکار (اولین نامزدی او در اسکار) شد. دنیرو همیشه الهام بخش استریپ بوده است. بازی او در راننده تاکسی باعث شد استریپ بگوید: این همان بازیگری است که میخواهم وقتی بزرگ شدم باشم.
برنده برندهها
مریل استریپ تنها بازیگری که سه بار برنده جایزه اسکار شده نیست؛ او ۲۱ بار هم نامزد دریافت اسکار شده که اولین بار آن به سال ۱۹۷۸ و نامزدی برای فیلم شکارچی گوزن میشود. او رکورددار بیشترین برنده گلدن گلوب (۸ بار) و نامزدی آن (۳۱بار) است.
مدال آزادی بر گردن مریل استریپ
اگرچه مریل استریپ افتخارات بیشماری را در طول زندگی خود کسب کرده است، اما هیچ کدام معتبرتر از مدال آزادی ریاست جمهوری، بالاترین جایزه غیرنظامی در ایالات متحده نیست. استریپ در سال ۲۰۱۴ این مدال را از دست باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، دریافت کرد و مورد لطف او قرار گرفت.
دانشآموخته رسمی اپرا
مریل استریپ از ۱۲ سالگی دروس رسمی آواز اپرا را گذراند و استعداد خود را در سال ۲۰۱۲ در فیلم به سوی جنگل نشان داد.
یک نیکوکار هدفمند
مریل استریپ پس از ایفای نقش تاچر، اولین نخست وزیر زن بریتانیا، در فیلم بانوی آهنین، تمام حقوق خود را به موزه ملی تاریخ زنان اهدا کرد.
دختران مانند مادر
دختران استریپ، مامی و گریس گامر نیز به دنبال حرفه بازیگری هستند: مامی در سریال همسر خوب و گریس در داستان ترسناک آمریکایی حضور داشتند.