ملاقات با بچههای جاسوس: آرماگدون +نقد و معرفی
قسمت پنجم فیلم Spy Kids به لطف نتفلیکس دوباره بازگشت؛ با ۲ جاسوس جدید و جذاب
طرفداران فیلمهای خانوادگی و جاسوسی در سال ۲۰۰۱ با ترکیبی جذاب از هر دو ژانر در قالب فیلم بچههای جاسوس روبرو شدند. این فیلم بر زندگی زوجی به نام کارمن و جونی کورتز متمرکز است که پس از اینکه فعالیتهای جاسوسی در خانوادهشان ریشه میدواند، خود را در موقعیتهای خطیری میبینند که باید برای نجات دنیا تلاش کنند. در کمتر از ۳ سال، ۲ فیلم دیگر از این فرانچایز روانه سینماها شدند و سومین فیلم این فرانچایز بخاطر روی آوردن با تکنولوژی سه بعدی ساخته شد. طرفداران برای تماشای چهارمین فیلم مجموعه تا سال ۲۰۱۱ منتظر میماندند و اکنون بعد از گذشت ۱۲ سال از زمان انتشار فیلم قبلی، طرفداران میتوانند به تماشای پنجمین فیلم این فرانچایز با عنوان بچههای جاسوس: آرماگدون بنشینند.
فهرست بهترین فیلم های جاسوسی تاریخ سینما
خلاصه داستان بچههای جاسوس: آرماگدون
باتوجه به اینکه بیش از ۲۰ سال از انتشار نخستین فیلم این فرانچایز میگذرد، بچههای جاسوس: آرماگدون Spy Kids Armageddon نمیتواند تنها به نسلی که آن زمان عاشق این فیلم و این فرانچایز بودند تکیه کند، بلکه باید بتواند نسل جدیدی از طرفداران برای خود دست و پا کند. به همین دلیل، پنجمین قسمت فرانچایز بچههای جاسوس در واقع یک ریبوت (راهاندازی مجدد) از این مجموعه است و تلاش دارد نسل کاملا جدیدی از بچههای جاسوس را به مخاطبان معرفی کند.
در خلاصه داستان رسمی بچههای جاسوس: آرماگدون آمده است: فرزندان بزرگترین ماموران مخفی جهان نادانسته به یک توسعهدهنده قدرتمند بازیهای ویدئویی کمک میکنند تا یک ویروس رایانهای که به او قدرت کنترل همه ابزارها و تجهیزات تکنولوژیک را میدهد، پخش کند. در پی این اتفاق، خود این بچهها تبدیل به جاسوسهایی میشوند که برای نجات والدینشان و جهان مبارزه میکنند. همانطور که مشخص است این چکیده به خلاصه داستان نخستین فیلم شباهت دارد و به وضوح با یک راهاندازی مجدد روبرو هستیم. با اینحال گفته میشود که این داستان جدید همان چیزی است که از این فرانچایز خانوادگی-جاسوسی انتظار داریم. باید ببینیم این نوید تا چه میزان در اینجا تحقق پیدا کرده است.
عنوان فیلم از کجا میآید؟
عنوان بچههای جاسوس: آرماگدون در ابتدا برای چهارمین قسمت این فرانچایز در سال ۲۰۱۱ در نظر گرفته شده بود. اما در نهایت با بچههای جاسوس: همه زمان در جهان Spy Kids: All the Time in the World، جایگزین شد و عنوان آرماگدون برای فیلمی در آینده کنار گذاشته شد. این عنوان در نهایت به پنجمین فیلم این فرانچایز رسید.
بازیگران و عوامل اصلی بچههای جاسوس: آرماگدون Spy Kids Armageddon
کانر استرسون و اورلی کارگانیلا، نقش جاسوسهای کوچک تونی و پتی را به عهده دارند. هر دو در هالیوود نسبتا تازهوارد محسوب میشوند، هرچند بدون تجربه نیستند. مهمترین حضور چاد مربوط به یکی از اپیزودهای سریال چاد Chad است، در حالیکه کارگانیلا پیش از این در سریالهایی مانند بعد از مهمانی The Afterparty، مدیر دانشکده The Chair و اپیزودی از جین باکره Jane the Virgin و همچنین فیلم روز بلهگویی Yes Day، بازی کرده است.
جینا رودریگز که او نیز در جین باکره هنرنمایی کرده بود، در نقش مادر آنها نورا، در فیلم حضور دارد. شما احتمالا پیش از این جینا را در فیلمهایی نظیر نابودی Annihilation، کجیلیونر Kajillionaire و میخواهم برگردی I Want You Back، دیدهاید. زکری لی وای، شخصیت ترنس، پدر پتی و تونی را به تصویر کشیده است. لیوای بیشتر با نقش شزم در دو فیلم ابرقهرمانی شزم! و شزم! خشم خدایان شناخته میشود. ثور: رگناروک، ثور: دنیای تاریک و موریتانی از دیگر فیلمهای مطرح لی وای هستند. همبازی لی وای در فرانچایز شزم!، دی. جی. کوترانا، شخصیتی به نام دولین را بازی کرده است.
بیلی مگنوسن، شخصیت شرور فیلم، ری کینگستون ملقب به سلطان را به تصویر کشیده است. رکود بزرگ، شب بازی، قدیسان فراوان نیوآرک و زمانی برای مردن نیست، از جمله آثار مطرح کارنامه مگنوسن هستند.
نیل کودینسکی در نقش یکی دیگر از شرورهای فیلم و فابیولا آندوخار در نقش یک مامور اُ. اس. اس (دفتر خدمات راهبردی)، در آرماگدون حضور پیدا کردهاند. از دیگر بازیگران اصلی فیلم میتوان به سولار دنا بنت و ورزشکار هنرهای رزمی ترکیبی و مویتای، جو شیلینگ، اشاره کرد.
کارگردان بچههای جاسوس: آرماگدون کیست؟
شاید بسیاری تعجب کنند که چرا رودریگز کارگردانی این فرانچایز را ادامه میدهد. آن هم بعد از اینکه همه زمان در جهان مورد انتقاد مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و مجموعه انیمیشنی بچههای جاسوس: ماموریت بحرانی (Spy Kids: Mission Critical) نتفلیکس، بعد از دو فصل پخش متوقف شد. با اینحال، رودریگز قبلا در مصاحبهای با People بیان کرد که به دنبال خلق تجربهای صمیمانه برای خانوادهها است. بنابراین او برای نگارش و کارگردانی آخرین قسمت این فرانچایز بازگشت. تصاویر منتشر شده از فیلم نشان میداد که این فیلم جدید بودجه بیشتری دارد و فناوریهای بهتری نسبت به فیلمهای قبلی به نمایش میگذارد. اما باید ببینیم که آیا تلاشهای رودریگز و گروه سازندهاش، در مجموع جان تازهای به این فرانچایز بخشیده یا اینکه وقت خداحافظی با آن فرا رسیده است.
علاوه بر این رودریگز به همراه پسرش ریسر رودریگز، فیلمنامه آرماگدون را به نگارش درآوردهاند. رودریگز برای علاقهمندان سینما نامی شناخته شده است. این مرد همه کاره که علاوه بر کارگردانی، تجربه نویسندگی، بازیگری، فیلمبرداری، تدوین و تهیهکنندگی دارد در سال ۱۹۹۲ نخستین فیلم بلند خود، ال ماریاچی (El Mariachi) را مقابل دوربین برد. این فیلم اولین قسمت از سه گانه مکزیک رودریگز بود که دو فیلم دیگر آن شامل دسپرادو (Desperado) و روزی روزگاری در مکزیک (Once Upon a Time in Mexico)، میشود. از گرگ و میش تا سحر (From Dusk till Dawn) با فیلمنامهای از کوئنتین تارانتینو و شهر گناه (Sin City) به کارگردانی مشترک رودریگز و فرانک میلر (و حضور تارانتینو به عنوان کارگردان مهمان) و دنباله آن شهر گناه: بانویی برای کشتن (Sin City: A Dame to Kill For) در کنار سیاره وحشت (Planet Terror)، ماچته (Machete) و دنباله آن ماچته میکشد (Machete Kills) و فرانچایز بچههای جاسوس (Spy Kids)، از دیگر آثار مطرح کارنامه پربار و متنوع رودریگز هستند. جالب است بدانید که بچههای جاسوس: آرماگدون دومین فیلم بلند رودریگز در سال ۲۰۲۳ محسوب میشود. زیرا فیلم اکشن معمایی هیپنوتیک (Hypnotic) به کارگردانی رودریگز و با بازی بن افلک، کمتر از سه ماه قبل روی پرده سینماها رفت.
چهارمین همکاری رابرت رودریگز با پسرش
ریسر رودریگز تنها زمانی که هفت سال سن داشت قصه ماجراهای پسر کوسهای و دختر گدازهای در بعد سوم (The Adventures of Sharkboy and Lavagirl in 3-D) را تصور کرد. این اولین همکاری ریسر با پدرش محسوب میشود. ریسر همچنین در فیلم کوتاه The Limit و فیلم بلند قرمز ۱۱ (Red 11) هر دو محصول سال ۲۰۱۸، به عنوان فیلمنامهنویس با پدرش همکاری داشته است. در واقع بچههای جاسوس: آرماگدون، چهارمین همکاری این پدر و پسر به عنوان فیلمنامهنویس است.
جالب است بدایند که رودریگز علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین آرماگدون را به عهده داشته و همچنین یکی از آهنگسازان و تهیهکنندگان آن بوده است. البته آهنگساز کارکشته آمریکایی جان دبنی مسئولیت اصلی ساخت موسیقی فیلم را به عهده داشته است و رابرت و پسر دیگرش ربل نیز با او همکاری کردهاند.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم بچههای جاسوس: آرماگدون
پولیگان | امتیاز: ۸۵ از ۱۰۰
پترانا رادولوویچ | اگرچه شاید بخاطر ترفندها و ابزارهای جذاب و خط داستانی بچههایی که دنیا را نجات میدهند به تماشای فیلم بنشینید اما در نهایت پیام فیلم درباره بازیابی و مهربانی است که شما را مجذوب خود میکند. فیلم آنقدر پیام خود را با شور و حرارت ارائه میدهد که به هیچوجه تصنعی به نظر نمیرسد.
ای. وی. کلاب | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
متیو جکسون | بچههای جاسوس: آرماگدون با بهرهمندی از چند سکانس سرگرمکننده، طراحی و ساخت جذاب برخی موجودات هیولایی و روایتی سرزنده که مقابل چشمان شما میگذرد به عنوان فیلمی ظاهر میشود که اغلب عملکردی موفقیتآمیز دارد.
ایندیوایر | امتیاز: ۶۷ از ۱۰۰
سامانتا برگسون | علی رغم اینکه زوج لی وای و رودریگز دوست داشتنی درآمدند، آرماگدون کاملا متعلق به چهرههای نوظهور، استرسون و کارگانیلا است که جای داریل سابارا و الکسا وگا را گرفتهاند. اجرای بچهها، ملموس، صمیمانه و از همه مهمتر سرگرمکننده است.
مجله پیست | امتیاز: ۶۲ از ۱۰۰
جسی هاسنگر | درسها دلچسب و بازیگران کودک دوست داشتنی هستند و در نتیجه مخاطبان کودک احتمالا از آن لذت خواهند برد. اما اینکه آیا ۲۰ سال یا حتی چند ماه بعد همچنان در حافظه آنها خواهد ماند، یک مسئله دیگر است.
Movie Nation | امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰
راجر مور | شخصیتهای اصلی بیروح و بیمزه، داستانی که شبیه ماجراهای دیگر فیلمهای بچههای جاسوس است و کمبود بازیگران فرعی متنوع، باعث شدهاند که این فیلم از فرانچایز کودکان تگزاسی-آمریکایی، جذابیت کمی داشته باشد.
راجر ایبرت | امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰
کریستی لمیر | علیرغم جهشهای بزرگ تکنولوژیکی در دو دهه گذشته، آرماگدون مثل همیشه و بدون هیچگونه بهبود قابل ملاحظهای در کیفیت است.
نقد فیلم بچههای جاسوس: آرماگدون برگرفته از سایت گاردین
آدریان هورتون | بچههای جاسوس: آرماگدون، راهاندازی مجدد این فرانچایز توسط نتفلیکس به کارگردانی خالق نسخه اصلی رابرت رودریگز است. این فیلم گنیجنه ارزشمند نوستالژی را درک میکند، هرچند همیشه در دستیابی به آن موفق نیست. این فیلم ۹۴ دقیقهای مانند نسخه اصلی، مستقیما کودکان را هدف قرار داده است. همانطور که در فیلم اصلی مسئولیت نهایی به گردن کارمن و جونی کورتز (الکسا وگا و داریل سابارا) افتاد، بطور مشابه در اینجا اوضاع تهدیدکننده جهان، قهرمان بازیهای تونی (کانر استرسون) و پتی تانگو-تورز را میطلبد. بزرگترها، به ویژه عوامل درمانده گروه جاسوسی OSS، شخصیتهایی فرعی هستند.
داستان این ریبوت همانند نسخه اصلی در آستین، تگزاس اتفاق میافتد. جاییکه زوج تورز-تانگو در یک آپارتمان فوقالعاده مجهز به تکنولوژی زندگی میکنند. ترنس تانگو (زکری لیوای) و نورا تانگو (جینا رودریگز)، بدون اطلاع فرزندانشان، ابرجاسوسهای پرجنبوجوشی هستند که کد آرماگدون را در اختیار دارند که توانایی هک کردن هر دستگاهی در جهان را در یک چشم بر هم زدن دارد. فرزندان آنها، تونی و پتی، دوست دارند بازیهای ویدئویی انجام بدهند، اما قوانین سختگیرانه پدرشان به آنها این اجازه را نمیدهد. او اعتقاد دارد که این بازیهای ویدئویی روی ذهن آنها تاثیری مخرب میگذارد، در حالیکه آنها به چشم یادگیری به آننگاه میکنند.
خالق بازی درون فیلم، یک غول تکنولوژی کلاش و تشنه قدرت با نام مستعار سلطان (با بازی بیلی مگنوسن که اگرچه در سطح فگان فلوپ با بازی الن کامینگ در فیلم اصلی نیست، اما هنوز هم آسیبپذیر و به طور اغراق شدهای شریر است)، هجویهای از ایلان ماسک به نظر میرسد. سلطان به کد آرماگدون چشم طمع دارد تا از طریق آن هر اپراتور و هر ابزار الکترونیکی را مجبور به انجام بازیهای ویدئویی بکند. بنابراین تونی و پتی به عنوان دو متخصص بازیهای ویدئویی در موقعیت کاملا مناسبی قرار میگیرند تا هم کدهای مخفی را باز کنند و هم با رباتهای شرور بازی ویدئویی که سلطان سراغ خانواده آنها فرستاده است بجنگند.
در پی این اتفاق نبردی شیطنتآمیز و پرجنبوجوش برای تسلط بر جهان رخ میدهد. نبردی سرشار از ابزارهای خارقالعاده که عمدتا در قلعه بازی ویدئویی سلطان که پر از موجودات غولپیکر است، اتفاق میافتد. علی رغم اینکه بیش از دو دهه از نسخه اصلی میگذرد، رودریگز همچنان توانایی خود در برانگیختن یک حس ماجراجویانه کودکانه و خلق یک دنیای دیوانهوار را حفظ کرده است (البته هیچ چیز در اینجا به اندازه گروه رباتهای Thumb Thumb در فیلم اصلی خطرناک و عجیب نیست). همچنین فانتزی واقعی بودن شخصیتهای بازی و تجسم بخشیدن به قهرمان، سر جای خود باقی میماند.
علی رغم تمام شور و شوق آیندهگرانه این فرانچایز، اینکه میزان قابل توجهی از جادوی این فیلمها در روند زیباییشناسی و کل ابعاد CGI نتفلیکس از بین رفته است، کمی متناقض و مضحک به نظر میرسد. بچههای جاسوس نتفلیکس که با همکاری اسکایدنس و گروه رسانهای اسپایگلس تولید شده است، همزمان جاهطلبی بصری و یکنواختی بلاکباسترهای سرویسهای استریم را نشان میدهد. قلعه سلطان حال و هوای لذتبخش بازیهای ویدئویی را دارد – بلوکهایی که شکل میگیرند و ناگهان غیب میشوند، سکویی که در امتداد رودخانهای از گدازه آبی و نارنجی تاب میخورد -، اما عمق بصری و کیفیت سرگرمکنندگی فیلمهای قدیمی را ندارد. زمانیکه فیلم به تقابل نهایی خود میرسد که حال و هوایی شبیه یک بازی ویدئویی دارد، به نظر میرسد که منش بازیگوشانه بچههای جاسوس در حال مبارزه با محدودیتهای تولید دیجیتال است.
این به نوعی یک معامله فاوستی برای زنده کردن حال و هوای نوستالژیک فیلم است، اما علی رغم تمام توجهی که به طور طبیعی به خود جلب میکند، جادو و اصالتی وجود دارد که قابل بازیابی نیست. بنابراین همانطور که انتظار میرفت، بچههای جاسوس جدید به موفقیتهای قدیمی اشاره میکند و سپس آنها را صیقل میدهد. البته این بدین معنی نیست نسل جدید که به وضوح مخاطبان هدف فیلم هستند، متوجه آن خواهند شد. بچههای جاسوس: آرماگدون، حداقل لذتهای بیچون و چرای دوران کودکی را دوباره به یادم آورد. فیلمی که همچنین تماشایش احتمالا برای برخی از بچههای نسل جدید لذتبخش خواهد بود.
امتیازهای فیلم بچههای جاسوس: آرماگدون
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۴.۳ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۴.۶ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۶۰ درصد بر اساس ۳۰ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۵۲ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۵۵ درصد براساس ۸ نقد |
مصاحبه با رابرت رودریگز کارگردان فیلم
فیلمهای کمی هستند که به عنوان یک کودک با آنها بزرگ شده باشید
- بسیاری از والدین جوانی که میشناسم و اکنون بچه دارند، با این فرانچایز بزرگ شدهاند. بنابراین فکر کردم واقعا اتفاقی خاص خواهد که میراث تماشای آن را با بچههایشان به اشتراک بگذارند و به آنها بگویند: «این همان فیلم جالبی است که من با آن بزرگ شدم».
- فیلمهای کمی هستند که به عنوان یک کودک با آنها بزرگ شده باشید و اکنون بتوانید نسخه جدیدی از آن که توسط همان افراد ساخته شده باشد را تماشا کنید. این اتفاقی واقعا نادر است.
- در هالیوود ساختن فیلمی که براساس یک کتاب کمیک نباشد، کار سختی است. بنابراین وقتی داستانی از خودتان ارائه میدهید که مردم دوست دارند و میخواهند بیشتر آن را تماشا کنند، تنها کاری که باید انجام بدهید این است که به ساخت آن ادامه بدهید، زیرا این به ندرت اتفاق میافتد.