در فیلیمو شات به نقد فیلم «سال دوم دانشکده من»، آخرین ساخته رسول صدرعاملی، با فیلمنامهای از پرویز شهبازی و حضور بازیگرانی چون سها نیاستی، پدرام شریفی و علی مصفا پرداختهایم.
تازهترین اثر رسول صدرعاملی بعد از حدود ۱۰ سال فیلم نساختن، با عنوان «سال دوم دانشکده من» به فیلیمو آمده است تا این امکان فراهم شود که با تماشای آن به رویکرد تازه فیلمساز نامآشنای سینمای ایران بپردازیم. در ادامه، برای نگاهی دوباره به «سال دوم دانشکده من» با فیلیمو شات همراه باشید.
خواندن خلاصه داستان فیلم «سال دوم دانشکده من» کافی است تا خیلی زود متوجه شویم که رسول صدرعاملی بعد از گذشت پانزده سال به حوزه قدرت خود بازگشته است. داستان دختری در ابتدای دوران جوانی و در لحظه ورود به اجتماع و چالشهای مستقل شدن، که قرار است تصمیم بگیرد، انتخاب کند و بهای انتخابهایش را بپردازد. این فرمول آشنایی است که صدرعاملی ثابت کرده “بلد” آن است. همین خلاصه داستان، خواهناخواه مخاطب را یاد آثار برجسته کارنامه صدرعاملی مانند «من ترانه ۱۵ سال دارم» و «دختری با کفشهای کتانی» میاندازد. در اینگونه موارد است که گفته میشود نمیتوان یک فیلم را مستقل از فیلمسازش قضاوت یا تحلیل کرد.
از سوی دیگر، وقتی متوجه میشویم فیلمنامه «سال دوم دانشکده من» توسط پرویز شهبازی به نگارش در آمده، که خود در حوزه سینمای اجتماعی و جوانان صاحب تالیف و سلیقه است، اهمیت چنین فیلمی بیشتر از قبل هم میشود. اما اینکه چرا بازگشت به حوزه تخصصی فیلمساز با کمک فیلمنامهنویسی آشنا به موضوع و جهانبینی آن، نتیجهای همتراز و همارزش با آثار درخشان کارنامه هردوی آنها ندارد، مسئلهای مهم و قابلتحلیل است.

البته که نکتههای مثبت «سال دوم…» کم نیستند و این فیلم کاملا قابلیت همراه کردن مخاطب و طرح دقیق معضلات اجتماعی را داراست. از سویی، یک بازیگر درخشان با نام سها نیاستی را به سینمای ایران معرفی میکند که شاید بتواند خاطره ترانه علیدوستی («من ترانه ۱۵ سال دارم») و نازنین بیاتی («دربند») را زنده کند و در همان مسیر موفقیت گام بردارد.
بههرحال، نتیجه واکاوی دلایل عدمتاثیرگذاری کافی در فیلم «سال دوم دانشکده من» چه میتواند باشد؟ آن هم وقتی به نظر همهچیز آماده است تا فیلمساز با یک اثر درخشان به صحنه بازگردد. از سویی خود فیلم نیز همه جذابیتها و بسترهای اولیه را برای این موفقیت دارد ولی چرا آن اتفاقی که باید و انتظار میرود، نمیافتد؟
نقد و بررسی فیلم آشفتگی ساخته فریدون جیرانی
شناخت ظرافتهای رفتاری این نسل و تفاوتهایش با جوان دهه ۸۰، بهقدری پیچیده بوده است که فیلمساز و فیلمنامهنویس در تحلیل آن ناموفق ماندهاند.
در اینجا باید پای تحلیلهای اجتماعی و فرهنگی را وسط کشید؛ اینکه در روزگاری هستیم که تحول و دگرگونی اجتماعی در کمترین زمان ممکن اتفاق خواهد افتاد: دیگر انسان مجازیشده و درگیر با پیچیدگیهای روابط متغیر و غیرقابل تشخیص امروزی در جایگاهی نیست که بنشیند و پند بیاموزد. دیگر نمیتوان با نسخه سینمایی دو دهه پیش، با حکم اخلاقی دهه ۶۰ یا با آموزههای سنتی مدارس به استقبال نسل تازه رفت، از معضلاتشان گفت و به همه لایههای پیچیده روابط و افکار آنها پی برد. درواقع، فیلمساز در «سال دوم دانشکده من» بازی فرم و سلیقه سینمایی را برده اما در مضمون و محتوا با چالشهای جدی روبرو شده است. شاید عقب ایستادن و محافظهکاری صدرعاملی در این فیلم تازه نسبت به آثار درخشانش به همین خاطر باشد. اگر روزی کاراکتر ترانه در فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» به نمایندگی از نسل معترض آسیبپذیر زمانه خود، در حرکتی خودویرانگر دست به نمایشی انقلابی-اخلاقی میزد و به یک کاراکتر جریانساز و محبوب تبدیل میشد، اینجا مهتاب «سال دوم دانشکده من» نهتنها کنشمند عمل نمیکند که آسیبپذیری را به بخشی از سرنوشت و مسیر زندگیاش میسپارد. پس شاید بتوان نتیجه گرفت که شناخت ظرافتهای رفتاری این نسل و تفاوتهایش با جوان دهه ۸۰، بهقدری پیچیده بوده که فیلمساز و فیلمنامهنویس در تحلیل آن ناموفق ماندهاند.
فرانک اوهارا در سینما به نقل از «حال حاضر»

با همه اینها، فیلم «سال دوم دانشکده من» برخلاف بیش از هفتاد درصد آثار سینمای ایران، فیلمی است که بیهوده ساخته نشده و هدف دارد؛ دغدغه نسل جوان و دخترانی را دارد که در طوفان فرهنگی، مابین دوگانگیهای فرهنگ سنتی و هجوم مدرنیته، باید مسیر خود را بیابند و گمراهی و شکست را پشت سر بگذارند. هرچقدر هم که جوانان امروزی بسیار پیچیدهتر، جسورتر و باهوشتر از مهتاب فیلم «سال دوم دانشکده من» باشند، باز هم دیدن این فیلم میتواند در مورد روابط آدمها در دنیای مستقلشان جذاب و پرنکته باشد. این فیلمی است که برای هجوم به خلوت تنهایی از دست مهمترین آدمهای زندگی، راهحل دارد؛ جایی که انسان در میان عزیزترین افراد باز هم خود را تنهاتر از همیشه مییابد و در این سکوت و سکون و تنهایی باید به تصمیم نهایی برسد.
فیلم «سال دوم دانشکده من» آخرین ساخته رسول صدرعاملی، با فیلمنامهای از پرویز شهبازی و حضور بازیگرانی چون سها نیاستی، فرشته ارسطویی، پدرام شریفی، علی مصفا، بابک حمیدیان، ویشکا آسایش و… هماکنون بر روی فیلیمو قابلتماشاست.

خیلی عال است که بازیگران جوان قیافه های ساده و طبیعی خودشان را دارند و از بین چهره ها بوتاکسی و پرتزی استفاده نشده.
قطعا کسی که یک نوجوان یا جوان باشه این فیلم رو بهتر درک میکنه من نوجوون همزاد پنداری زیادی داشتم با این فیلم و خوبه که توی فیلم ها نشون داده بشه نوجوون ها و جوون ها فقط دنبال شبکه های مجازی نیستن و گاهی افکار پخته تری نسبت به بزرگتر ها دارن
عالی بود
بسیار فیلم قابل تأملی بود. اختلاف طبقاتی در این فیلم بیش از آثار دیگر صدرعاملی مشهود و تأثیر آن در تصمیم گیریهای جوان دهه هشتاد آشکارتر. جنبه های نگاه بالا به پایین در پدر دختر دوم و مقصر پنداشتن سها در عین بیگناهی خیلی تکانم داد از جمله مسئول سفرهای دانشجویی خانم نوزاد همه و همه تفاوتهای این نسل را بوضوح نمایش داد.