مینی سریال دوردست ها درباره چیست؟
سریال Faraway Downs نسخه کاملتر فیلم استرالیا است که در سال 2008 منتشر شد
سریال کوتاه ۶ قسمتی دوردستها که از پنجم آذر ۱۴۰۲ در استرالیا در «دیزنی پلاس» و در ایالات متحده در «هولو» عرضه شده است، نسخه طولانی فیلمی با عنوان استرالیا (تولید ۲۰۰۸) است با بازیهای نیکول کیدمن و هیو جکمن در نقشهای اصلی. اولین رونمایی دوردستها در جشنواره جنوب از جنوب غربی سیدنی SXSW Sydney در ۲۹ مهر ۱۴۰۲ صورت گرفت. «استرالیا» درامی ماجراجویانه است که در زمان اکرانش نقدهای مثبت و منفی متفاوتی بر آن نوشته شد و در گیشه هم به فروش جهانی ۲۱۱ میلیون دلار دست یافت. استرالیا با بودجهای ۱۳۰ میلیونی تولید شده بود.
بهترین فیلم ها با موضوع تبعیض نژادی
خلاصه داستان سریال دوردستها
مینی داستان سریال دوردست ها از این قرار است؛ یک اشرافزاده انگلیسی به نام بانو سارا اشلی، نیمی از دنیا را پشت سر میگذارد و به استرالیا سفر میکند تا با شوهر خودسرش روبهرو شود و یک دارایی نامعمول را بفروشد: مزرعهای بسیار بزرگ مخصوص پرورش دام در صحرای استرالیا که فاروی داونز نام دارد. در پی مرگ شوهر سارا، یک بارون گلهدار استرالیایی بیرحم، به نام کینگ کارنی، نقشه میکشد که زمین او را به چنگ بیاورد ولی سارا با بیمیلی دست به دست چوپانی زمخت میدهد تا از زمینش محافظت کند.
در این میان، نولا شاهد ماجراهاست؛ کودکی بومی استرالیا که گرفتار سیاست نژادی سختگیرانه دولت شده است که با عنوان «نسلهای ربودهشده» به آن اشاره میشود. نولا که از خانوادهاش جدا شده است در کنار بانو سارا و چوپان، چهار سالی را تجربه میکنند که زندگیشان را دگرگون میکند: رابطه عاشقانهای میان بانو سارا و چوپان شکل میگیرد و جنگ جهانی دوم تاثیری اجتنابناپذیر بر استرالیای شمالی به جا میگذارد.
فهرست عوامل و بازیگران سریال دوردستها
کارگردان: باز لورمن، فیلمنامهنویسان: استوارت بیتی، ریچارد فلنِگِن، رانلد هاروود و باز لورمن، مدیر فیلمبرداری: مندی واکر، تدوینگران: دادی دورن و مایکل مککاسکِر، آهنگساز: کارا تالو، بازیگران: نیکول کیدمن (بانو سارا اشلی)، هیو جکمن (چوپان)، دیوید وِنهَم (نیل فلچر)، برایان براون (کینگ کارنی)، جک تامپسن (کیپلینگ فلین)، دیوید گولپیلیل (کینگ جرج) و…
تولید سریال دور دستها از کجا شروع شد؟
باز لورمن میخواست بر اساس فیلمنامهای از دیوید هِر، فیلمی درباره اسکندر کبیر با بازی لئوناردو دیکاپریو و نیکول کیدمن بسازد؛ و برای این منظور حتی استودیویی هم در شمال صحرا (بزرگترین بیابان جهان در شمال قاره آفریقا) ساخت اما الیور استون فیلمی با عنوان اسکندر Alexander ساخت که زودتر به نمایش عمومی درآمد. این شد که لورمن پروژهای را رها کرد که چند سال روی آن کار کرده بود و تصمیم گرفت فیلمی بسازد که لوکیشنهای آن به خانهاش نزدیکتر باشد.
لورمن ۶ ماه درباره تاریخ عمومی استرالیا تحقیق کرد. او در برههای میخواست ماجراهای فیلمش در دوره «ناوگان اول» روی بدهد (زمانی که یازده کشتی انگلیسی در سال ۱۷۸۷ به استرالیا رفتند و اولین مستعمره را در «نیو ساوت ولز» برپا کردند)؛ و میخواست رابطه استرالیا با انگلیس و جمعیت بومیاش را مورد بررسی قرار بدهد. لورمن بعدش به این نتیجه رسید که داستان فیلم در سالهای میان دو جنگ جهانی اول و دوم اتفاق بیفتد تا بتواند عاشقانهای تاریخی را با سرگذشت نسلهای ربودهشده ادغام کند؛ سرگذشتی که در آن هزاران کودک بومی بهزور دولت از خانوادههای خود جدا شدند و به جمعیت سفیدپوستان اضافه شدند. باز لورمن جایی گفته است که این فیلم «استرالیایی به شکل اسطوره درآمده» را به تصویر کشیده است.
آیا میدانید:
- هیو جکمن در یکی از گفتوگوهای خود به این موضوع اشاره کرد که نیکول کیدمن بازی در «استرالیا» را بدون خواندن فیلمنامه پذیرفت. او در یک مهمانی به جکمن گفته بود که «فیلمنامه را فراموش کن چون باز لورمن این فیلم را کارگردانی میکند.»
- برای ساخت فیلم «استرالیا» بیش از ۱۵۰۰ اسب وحشی مورد استفاده قرار گرفتند و چهار اسب متفاوت، نقش اسب شخصیت چوپان را بازی کردند.
- نیکول کیدمن جایی گفته است که فیلمبرداری «استرالیا» تجربه محبوب کارنامه او به شمار میرود.
- نیکول کیدمن سر صحنه، هیو جکمن را از شر یک عقرب سمی نجات داد. او وقتی متوجه حرکت عقرب روی پای جکمن شد بهآرامی با کلاهش آن را گرفت و در بیشه رها کرد. همه او را تشویق کردند ولی پرسیدند که چرا همان جا عقرب را نکشت؛ که او گفت هرگز حیوانی را نمیکشد و «هر موجودی هدفی دارد و این یکی فقط جایش روی پای جکمن نبود.»
- فیلمبرداری از بهار ۲۰۰۷ شروع شد و ۹ ماه دشوار ادامه داشت. باز لورمن بارها صحنهها را تکرار میکرد تا به برداشتهای مورد نظرش برسد. از این رو طبیعی به نظر میرسد که پروژه با کمبود بودجه مواجه شد و مشکلهایی در برنامهریزی به وجود آمد. خود اقلیم استرالیا نیز همکاری نمیکرد و فیلمبرداری بارها به دلیل هوای بد و نور کم متوقف شد. بزرگترین و گرانترین دکور فیلم هم بهواسطه رگباری شدید – که بهندرت سابقه داشت – کاملا در آب غرق شد. برای همین بود که لورمن به منظور تامین سرمایه، مصالحههایی کرد و مثلا فیلمبرداری صحنههای پایانی از داروین به بووِن منتقل شد چون دولت محلی پانصد هزار دلار برای فیلمبرداری در آنجا پرداخت میکرد.
نقد و بررسی منتقدان درباره مینی سریال دوردستها
دیسایدر | امتیاز ۷۰ از ۱۰۰
رِیوِن برانر | این سریال هم کاملا از نقد ناجیگری سفیدپوستان که بر «استرالیا» وارد بود خلاصی نیافته است؛ موضوعی که البته اصلاحش با توجه به شخصیت بانو سارا غیرممکن به نظر میرسد. در هر صورت، سریال دوردستها وقت بیشتری را صرف شخصیتهای بومی کرده است و بیشتر به داستان زندگی آنها و آرزوهایشان پرداخته؛ شخصیتهایی که در این سریال، دیگر کاملا در حاشیه قرار ندارند.
راجرایبرتداتکام | امتیاز ۶۳ از ۱۰۰
برایان تالِریکو | این سریال کوتاه در حدود چهل دقیقه از فیلم اصلی طولانیتر است که قابل ملاحظه است؛ با وجود این، شما هرگز اضافه شدن خامدستانه و سرهمبندیشده صحنههای حذفی را مثل دیگر پروژهها احساس نمیکنید. دوردستها واقعا یکپارچه به نظر میرسد.
اسلنت مگزین | امتیاز ۶۳ از ۱۰۰
امِلیا استوت | این رویکرد – چه در فیلم و چه در سریال – رمانتیکسازی تجربه بومیان استرالیا را به خاطر میاندازد و از سوی دیگر، داستان عاشقانه مرکزی را در مرز احساساتگرایی نگه میدارد. پایان سریال تا حدی به سوی جبران وضعیت مورد دوم حرکت میکند اما در مورد نخست، کاری از دستش برنمیآید و ناموفق است.
سن فرانسیسکو کرانیکل | امتیاز ۵۰ از ۱۰۰
جی. الن جانسن | پیچیدگیهای فرهنگ واقعی بومیهای استرالیا از چنگ باز لورمن در رفته است. با وجود این، دور دستها داستانگویی به سبک قدیم (Old-fashioned) را به نمایش میگذارد؛ با تمام نقاط قوت و ضعفی که دارد. لورمن نمایشگری است که از زیادهرویهای خودش لذت میبرد؛ و گاهی وقتها شما در حالوهوای چنین چیزهایی قرار میگیرید.
ورایتی | امتیاز ۴۰ از ۱۰۰
آراماید تینوبو | این موضوعی خوشایند است که قسمتهای حدودا ۴۵ دقیقهای این سریال کوتاه بهراحتی دیده و هضم میشوند اما عناصر ناامیدکنندهای که به «استرالیا» آسیب رسانده بودند همچنان سر جای خود هستند.
هالیوود ریپورتر | امتیاز ۴۰ از ۱۰۰
انجی هان | تماشای سریال دوردستها در دوران طلایی معاصر تلویزیون بهراحتی توجه را معطوف شخصیتهای کممایه آن میکند و اینکه روابط آنها چقدر عاری از صمیمیت و جزییات است. قلمرویی که برای یک فیلم وسیع به نظر میرسید حالا برای این سریال محدود احساس میشود؛ و این نسخه جدید هم با زمانی حدود چهار ساعت، فضای چندانی برای کنجکاوی در خصوص جزییات روزمره ندارد.
گاردین | امتیاز ۲۰ از ۱۰۰
فیل هریسن | غریزه لورمن برای به تصویر کشیدن شکوه و عظمت باعث شده که ظرافتهای کوچکی را نادیده بگیرد که باعث میشوند هر داستانی دلنشین و شنیدنی شود. پیش از این، فیلم «استرالیا» هم به مانند مشقی نادرست در ماکسیمالیسم بود؛ و حالا این سریال، که به اندازه کشوری که وقایع داستان در آن میگذرد وسیع و خالی است. اندازه پروژه (بزرگی و عظمتش) همه چیز نیست.
امتیازهای تماشاگران و منتقدان درباره سریال دوردستها
پس از مرور امتیاز کاربران سایت «آیامدیبی» و دو سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان «متاکریتیک» و «راتن تومیتوز»، میتوانید بخشی از نظرهای هفت منتقد شناختهشده را هم مطالعه کنید:
ردیف | نام سایت | امتیازدهندهها | امتیاز میانگین | تعداد آراء |
۱ | IMDb | کاربران | ۶.۹ از ۱۰ | ۱۷۰۰ کاربر |
۲ | متاکریتیک | منتقدان برتر | ۴۸ از ۱۰۰ | بر اساس ۹ نقد |
۳ | راتن تومیتوز | عموم منتقدان | ۵.۱ از ۱۰ | بر اساس ۱۵ نقد |