بهترین فیلم های آکیرا کوروساوا؛ شکسپیر سینما
۶ سپتامبر ۲۴ سال از درگذشت کوروساوا گذشت
آکیرا کوروساوا یک فیلمساز ژاپنی با بیش از ۵۰ سال فعالیت حرفه ای بود. کوروساوا در فهرستهای معتبر سینمایی به عنوان ششمین کارگردان بزرگ تمام دوران انتخاب شدهاست. استیون اسپیلبرگ، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان بزرگ، او را شکسپیر تصویری زمان ما نامید. او همچنین در سال ۱۹۸۹ جایزه اسکار یک عمر دستاورد را دریافت کرد. نمی توان انکار کرد که مجموعه آثار آکیرا کوروساوا چقدر بر سینما تأثیرگذار بوده است. آثار او ویژگیهای عمیق زیادی دارد اما شاید مهمتر از همه، حس امیدواری آرامی باشد که در آثارش وجود دارد. به ویژه آن آثاری که ساموراییهای منزوی را به تصویر میکشند که برای نجات روشنایی روز وارد میدان میشوند، یا پزشکانی که تصمیم میگیرند از آینده دست نکشند، حتی زمانی که همه چیز ناامیدکننده به نظر میرسد. در تجلیل از این کارگردان بزرگ تاریخ سینما در بیست و چهارمین سال درگذشتش فهرستی از ۱۰ فیلمی که بالاترین امتیاز IMDB را دارند تهیه کردهایم. این امتیازها بر اساس نظرات مردم ثبت شده و میزان محبوبیت فیلم بین تماشاگران را نشان میدهد.
هفت سامورایی | Seven Samurai | امتیاز: ۸/۶
لیست بهترین فیلم آکیرا کوروساوا را باید از این فیلم مهم شروع کرد؛ تلاش برای نوشتن چیز جدیدی درباره هفت سامورایی به اندازه یافتن اجرای بدی از تاکاشی شیمورا، احمقانه است. هفت سامورایی فیلمی خاص و تاثیرگذار است. تأثیر این فیلم الهام بخش همه چیز از هفت باشکوه تا ماندالوریان بوده است. کل چشم انداز سینمای جهانی توسط این فیلم در مورد هفت مرد شکل گرفته است که باید دهکدهای را برای مقابله با گروهی از راهزنان آموزش دهند. با این حال، حتی با وجود میراث فرهنگ پاپ آن، هنوز هم ارزش صحبت در مورد روشهای برتری هفت سامورایی را دارد.
صحنه سازی و چیدمان کاراکترها در هفت سامورایی فوق العاده است. با وجود تعداد زیاد شخصیتها، ممکن بود به راحتی سرنخهای فیلم با هم دچار تداخل شوند یا در داستان درهم و برهم گم شوند، اما در هر پلانی که همه کاراکترها با هم هستند، هنرنمایی کوروساوا گویای این موضوع است. وجود شخصیتهای متمایز و مدت زمان طولانی برای شناخت هر یک از اعضای گروه یک امتیاز است. اگر این کاراکترها به خوبی ساخته و پرداخته نمیشد، مرگ شخصیتهای کلیدی به خوبی از کار در نمیآمدند. هفت سامورایی هنوز به عنوان یک دستاورد بزرگ در فیلمسازی پابرجاست.
بهشت و دوزخ | High and Low | امتیاز: ۸/۴
بخشی از چیزی که بهشت و دوزخ را به چنین فیلم جذابی تبدیل میکند، ابهام اخلاقی است که در شخصیتهای آن نهفته است. نمونهای از این ویژگی، قهرمان داستان، کینگو گوندو با بازی توشیرو میفونه است. گوندو در مرکز یک موقعیت گروگانگیری قرار دارد و گروهی از آدم رباها سعی دارند از او برای پول اخاذی کنند. به جای نشان دادن گوندو در نقش یک قربانی محض، بهشت و دوزخ تصمیم میگیرد او را به عنوان یک مرد پیچیدهتر به تصویر بکشد. برای شروع، او به عنوان مدیر اجرایی معرفی شده است که یک طرح پیچیده و پرهزینه برای به دست آوردن کنترل کامل شرکت کفشی که در آن کار میکند، دارد.
این طرح گوندو را فردی با نقشههای معیوب نشان میدهد. این پیچیدگی اخلاقی در شخصیت اصلی ما زمانی بیشتر آشکار می شود که معلوم شود آدم ربایان پسر گوندو را نبردهاند. در عوض، فرزندان راننده گوندو به اشتباه ربوده شده است. گوندو این شانس را دارد که قهرمان شود و برای نجات کودک باج بپردازد، اما ابتدا امتناع میکند. در عوض، او برنامه خود را برای تصاحب آن شرکت کفش از سر میگیرد. این جزئیات باعث میشود هنگام تماشای بهشت و دوزخ احساس کنید که فیلم پر از انسانهای واقعی است، و البته هنرنمایی بازیگرانی مانند میفونه به برجسته کردن این اصالت کمک میکند.
زیستن | Ikiru | امتیاز: ۸/۳
خیلیها معتقدند زیستن بهترین فیلمی است که توسط آکیرا کوروساوا کارگردانی شده است. این فیلم که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد، زندگی آقای واتانابه (تاکاشی شیمورا) را دنبال میکند، مرد مسنی که ارتباطات معنادار کمی در زندگیاش دارد. از همان ابتدا با به تصویر کشیدن زندگی واتانابه بیننده را از نظر احساسی به دام میاندازد. وقتی واتانابه متوجه میشود که سرطان معده دارد و ظرف یک سال خواهد مرد، زندگی راکدش به هرج و مرج کشیده میشود.
هرچند زیستن کاوشی جذاب است در مورد آنچه که یک زندگی رضایت بخش را تعریف میکند، اما کوروساوا با امتناع از دور شدن از جنبه های وحشیانه هستی، حس واقع گرایی را حفظ میکند. آگاهی از تمام دلشکستگیهای زندگی، پیروزیهای کوچک و لحظات تلخ، داستان را بیش از پیش تأثیرگذار میکند. در همین حال شیمورا که همیشه در آثار کوروساوا مورد استقبال قرار میگیرد، عملکرد حرفهای خود را به عنوان قهرمان زیستن ارائه میدهد. فقط یک نگاه تسخیر شده از این مرد میتواند قلب شما را خرد کند و دهها سال رنج را منتقل کند. زیستن حتی در فیلمشناسی پر و پیمان کوروساوا نیز برجسته است.
آشوب | Ran | امتیاز: ۸/۲
وقتی فیلمها از نمایشنامهها اقتباس میشوند، همیشه نظراتی مطرح میشود که معتقدند فیلم اقتباس شده در حد و اندازه نمایشنامه نیست. برخی اقتباسها هم به نظر میرسد که تنها اجرای ضبط شده نمایشنامههای صحنهای هستند. حتی بدبینترین بیننده نیز هرگز نمیتواند چنین انتقادی را به فلیم آشوب، اقتباس آکیرا کوروساوا در سال ۱۹۸۵ از شاه لیر ویلیام شکسپیر وارد کند. آشوب حماسهای است که با سکانسهای نبرد گسترده، قلعههای عظیم و مناظر وسیع روایت میشود که هرگز نمیتوان آن را روی صحنه تکرار کرد. کوروساوا اسکلت شاه لیر را گرفت و آن را در بدنی قرار داد که از همه چیزهایی که سینما ارائه میدهد نهایت استفاده را میبرد. این ویژگی در این فیلم در مقایسه با فیلمهای دیگر کارگردان به دلیل استفاده باورنکردنی از رنگ برجسته است. آشوب اوج استفاده کوروساوا از رنگهای روشن است. آشوب با پالت رنگی خود، یک جشن بصری کامل است.
راشومون | Rashomon | امتیاز: ۸/۲
کروساوا همیشه برای فیلمبرداری از دنیای طبیعی و بکر استعداد داشت. تپههای غلتان، زمینهای چمنزار، و آسمانهای وسیع همیشه در دستان او بسیار گسترده و خیره کننده به نظر میرسید. راشومون با قهرمانهای داستان، کیکوری (تاکاشی شیمورا) و تابی (مینورو چیاکی) شروع میشود که در داخل ساختمانی ویران نشستهاند در حالی که سیل باران در بیرون میبارد. حضور باران به شیوهای چشمگیر به تصویر کشیده شده است که نشان میدهد چگونه این دو شخصیت تحت تأثیر همه چیز اطرافشان قرار گرفتهاند – از جمله داستانهای بسیار متفاوتی که به تازگی درباره قتل یک سامورایی و تجاوز به همسرش شنیدهاند. این داستانها هسته اصلی راشومون هستند و ثابت میکنند که چرا این فیلم تا این حد تأثیرگذار باقی مانده است. هر فیلمی که تصمیم بگیرد یک داستان را از منظرهای متعدد روایت کند، برای همیشه با راشومون مقایسه خواهد شد. شیوهای که راشومون از روایتهای مختلفی از وقایع گذشته برای انعکاس شخصیت فردی راویان استفاده میکند، همچنان چشمگیر است. در این فیلم بازیگران در به تصویر کشیدن نسخههای دائما در حال تغییر شخصیتهایشان برتری مییابند، و مطمئن میشوند که راشومون به حال و هوای سکانس آغازین غمانگیز و پرباران خود ادامه میدهد.
سریر خون | Throne of Blood | امتیاز: ۸/۱
آشوب تنها باری نبود که آکیرا کوروساوا از نمایشنامه کلاسیک ویلیام شکسپیر اقتباس کرد. چندین دهه قبل، او مکبث را برای سریر خون در سال ۱۹۵۷ تفسیر کرد. همانطور که از یک فیلمساز خلاق مثل کوروساوا انتظار میرود، سریر خون فقط یک تکرار توخالی از مکبث نیست، بلکه دیدگاهی است که به تنهایی، به ویژه در فیلمبرداری خیره کننده آساکازو ناکای، پابرجاست. برای قدردانی از استفاده استادانه از نماهای واید یا استفاده فوق العاده از مه در حساسترین سکانس های آن، نیازی نیست شکسپیر پژوه باشید. سریر خون با نقشهای اصلی توشیرو میفونه و ایسوزو یامادا بهعنوان پایههای فیلم برای مکبث و لیدی مکبث لنگر انداخته است. میفونه در به تصویر کشیدن زوال شخصیت خود، تاکتوکی واشیزو، عالی است.
دژ پنهان | The Hidden Fortress | امتیاز: ۸/۱
هرچند از ویژگیهای آکیرا کوروساوا تأمل عمیق در ماهیت هستی است با این حال، او به همان اندازه قادر به خلق یک فیلم ماجراجویی سرگرم کننده بود، چیزی که او با فیلم درام تاریخی خود، قلعه پنهان در سال ۱۹۵۸ ارائه کرد. این معنا نیست که در این فیلم هیچ هنری به نمایش گذاشته نشده است یا نمیتوان موضوعات بزرگتری را در آن پیدا و تفسیر کرد. اما نکته اینجاست که هدف قلعه پنهان قبل از هر چیز، ارائه هیجان و هیجان است. این هیجان از یک طرح کلاسیک درباره یک ژنرال روکوروتا (توشیرو میفونه) و یک شاهزاده خانم یوکی (میسا اوهارا) میآیند که سعی میکنند هویت واقعی خود را مخفی نگه دارند و در عین حال از دهقانی حیلهگر کمک میگیرند. این خط داستانی راهی عالی برای خلق مجموعههای پرتنش و هیجان است و فرصتهای زیادی را برای درخشش کوروساوا_میفونه معمول فراهم میکند. میفونه در فیلمشناسی کوروساوا شخصیتهای به یاد ماندنی مختلفی را ایفا کرد و دامنه توانمندی او در به نمایش گذاشتن روکوروتا آشکار است. قلعه پنهان با شخصیتهای زنده و هیجانانگیز فراوان، حتی در مقایسه با دیگر آثار کوروساوا که از لحاظ موضوعی عمیقتر هستند، متمایز است.
سانجورو | Sanjuro | امتیاز: ۸
توشیرو میفونه در این فیلم نقش خود را از یوجیمبو تکرار میکند و تا رسیدن به یک عنوان مناسب برای سانجورو در طول فیلم تلاش میکند. خوشبختانه، این فیلم تلاش نمیکند تا یوجیمبو را به اولین قطعه از یک حماسه تبدیل کند، بلکه قصد دارد یک ماجراجویی مستقل و رضایت بخش سامورایی را ارائه دهد. در این فیلم سانجورو به تدریج در کمک به یک گروه ۹ نفره برای مقابله با یک سرپرست فاسد غرق میشود. این جنگجویان درهم و برهم از متخصصان مبارزه هستند، اما حضور سانجورو امکانی بیشتر از فرصت مبارزه با دشمنانشان به آنها میدهد.
سانجورو نسخهای از یوجیمبو نیست، اما همچنان بر قدرت فکری شخصیت سانجورو تأکید میکند. زیرکی کاراکتر سانجورو با فیلمی که در بستر آن زندگی میکند مطابقت دارد. سانجورو همچنین در به تصویر کشیدن رابطه واقعی بین سامورایی و کلکسیونی از افراد خوش دستی که او زیر بال خود گرفته است، تیزبینی نشان میدهد. انجام یک کار بزرگ به طور خودکار همه آنها را به دوست تبدیل نمیکند و این نوع پیچیدگی داستان را جذابتر میکند.
فرشته مست | Drunken Angel | امتیاز: ۷/۷
فرشته مست جزئیات بصری بسیاری دارد اما یکی از قابل توجهترین آنها چالهای واقع در روستایی است که دکتر سانادا (تاکاشی شیمورا) آن را خانه مینامد. در نتیجه بمباران ژاپن در جنگ جهانی دوم، این چاله و آب کثیف، یادآور غم انگیز بودن جهان به سانادا است. سانادا با آگاهی از این وحشت، به اعتیاد به الکل فرو می رود، اما این بدان معنا نیست که او تمام امید خود را برای آینده رها کرده است. مهمتر از همه، او برای کمک به نجات جان ماتسوناگا (توشیرو میفونه)، مرد جوانی که از بیماری سل رنج میبرد، اصرار دارد. از طریق تعاملات آشفته بین ماتسوناگا، فرشته مست رنگ واقعی خود را به عنوان حماسهای غم انگیز درباره خطرات جستجوی راه حلهای آسان برای دردهای زندگی آشکار میکند. در این فیلم قرار است با دلایل دلبستگی سانادا و ماتسوناگا به نوشیدن و انتقام وحشتناک همدلی کنیم. با این حال، همچنین باید متوجه شویم که اینها بهترین راهها برای کنار آمدن با پیچیدگیهای زندگی نیستند. این عناصر وجودی، همراه با کشمکش همزمان فرشته مست بین دیدگاهی خوش بینانه و بدبینانه، در یکی از تلخ ترین پایانهای تاریخ سینما به اوج میرسد و این فیلم را به یک فیلم فوق العاده عالی تبدیل میکند.
در اعماق | The Lower Depths | امتیاز: ۷/۳
فیلم در اعماق یکی دیگر از اقتباسهای کروساوا از نمایشنامههای بزرگ دنیا است. او در اعماق را از نمایشنامه ماکسیم گورکی که مربوط به اوایل قرن بیستم است، اقتباس کرده و با نگاهی فوق العاده بر پرده نقرهای به نمایش درآورده است. هرچند بیشتر داستان در یک اتاق اتفاق میافتد اما طراحی صحنه فیلم در همین فضای محدود به شدت به نمایش ریشههای دراماتیک فیلم کمک میکند. به جز طراحی صحنه کوروساوا مهارتهای سینماییاش را از طریق استفاده خلاقانه و پویا از دوربین، برای این جنس فیلم به کار میبرد. همه کاراکترها به طور شفاف تعریف شدهاند و بازیگران نیز با دلوجان با نقشهایشان اخت شدهاند. جذابترین کاراکتر هم بوکوزن هیداری در نقش یک بیگانه غیرعادی است؛ او جامعهای را میبیند که بهواسطه شهوت و ظاهرسازی فروپاشیده شده است. این فیلم محصول ۱۹۵۷ و یکی دیگر از همکاری های توشیرو میفونه و کروساوا است.
۸ حقیقت کوتاه و خواندنی درباره زندگی و آثار کوروساوا
تاثیر کوروساوا بر هالیوود
کوروساوا بر بسیاری از فیلمسازان بزرگ تأثیر گذاشته است. رومن پولانسکی، کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس و بازیگر لهستانی و فرانسوی که پنج بار نامزد جایزه اسکار شده است، کوروساوا را یکی از سه کارگردان برتر منتخب خود معرفی کرده است.
آسیایی قرن
مجله ایشین ویک، بزرگترین نشریه انگلیسی که به اخبار آسیایی-آمریکاییها میپرداخت در سال ۱۹۹۵ آکیرا کوروساوا را آسیایی قرن در رده هنر، فرهنگ و ادبیات نامید. یکی دیگر از افتخارات کوروساوا در سال ۲۰۰۵ رتبه ششم او به عنوان بزرگترین کارگردان تاریخ بود. این را مجله بریتانیایی امپایر به او داده است.
مسیر شغلی نامشخص
کوروساوا گاهی اوقات در تبلیغات تلویزیونی ژاپنی بازی میکرد. شروع او در سینما از طریق یکی از اولین کارهایش به عنوان راوی فیلمهای صامت بود. او همچنین در اوایل زندگی خود عاشق نقاشی بود و از آن کسب درآمد داشت و در در نهایت کار سینماییاش را با عزم بیشتری دنبال کرد.
یک طرفدار شکسپیر
کوروساوا در کارهایش به شکسپیر ادای احترام کرد. او از دو نمایشنامه شکسپیر در فیلمهایش اقتباس کرد. سریر خون بر اساس مکبث ساخته شد و داستان شاه لیر را در فیلم آشوب بازگو کرد.
قلعه پنهان الهام بخش جنگ ستارگان
جنگ ستارگان فرنچایزی است که به سرعت جهان را فرا گرفت و یکی از موفق ترین هاست. این توسط جورج لوکاس در دهه ۱۹۷۰ ساخته شد. بسیاری از مضامین و صحنههای جنگ ستارگان از قلعه پنهان ساخته شده توسط کوروساوا در سال ۱۹۵۸ به عاریت گرفته شدهاند.
اقدام به خودکشی
پس از سال ۱۹۶۸ ، فیلم های تلویزیونی و هیولاها بسیار محبوب شدند. این منجر به افول فیلم ها و به همراه آن، حرفه کروساوا شد. او که فصل بی ثمری را پشت سر گذاشته بود و بسیار نا امید شده بود، ۳۰ بار با تیغ مچ دست خود را برید.
شکستن قالبها
کوروساوا اولین کارگردانی بود که از خورشید فیلمبرداری کرد! در سال ۱۹۵۰، کوروساوا فیلم راشومون را ساخت که در نمایی از خورشید را نمایش میدهد.
نواده یک سامورایی واقعی
پدر کوروساوا عضو یک خانواده واقعی سامورایی بود. جای تعجب نیست که فیلم کوروساوا با بیشترین موفقیت تجاری هفت سامورایی بود. منتقدان برجسته ژاپنی آن را به عنوان بهترین فیلم ژاپنی ساخته شده تا کنون انتخاب کردند.