یک فیلم مرموز، پر از سوال و...

همه چیز درباره فیلم شهرک

ساعد سهیلی، کاظم سیاحی و مهتاب ثروتی بازی درخشانی در این فیلم دارند

فیلم شهرک دومین فیلم بلند علی حضرتی است که برای اکران در چهلمین جشنواره فیلم فجر مهیا شد و واکنش‌های متفاوتی در همان زمان ایجاد کرد. برای اطلاعات بیشتر این مطلب را درباره این فیلم تهیه کرده‌ایم.

خلاصه داستان فیلم شهرک

فیلم شهرک دومین فیلم بلند علی حضرتی است که در ژانر خانوادگی اجتماعی تولید شده و یکی از ۲۲ فیلم نامزد در چهلمین جشنواره فیلم فجر بود. خلاصه داستان فیلم شهرک از این قرار است که نوید فلاکتی جوانی علاقه‌مند به بازیگری است که در یک تست بازیگری برای بازی در فیلمی بزرگ با کارگردانی مطرح، پذیرفته می‌شود. او برای این بازی باید وارد یک شهرک سینمایی شود و زندگی کند اما…

 

بازیگران و عوامل فیلم شهرک

ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، شاهرخ فورتنیان و رویا جاویدنیا بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

عوامل فیلم

نویسنده و کارگردان: علی حضرتی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، مدیر تولید: پیمان حمیدی، مدیر برنامه‌ریزی و سرپرست گروه کارگردانی: علی افشین‌راد، مدیر صدابرداری: کامران کیان‌ارثی، طراح صحنه و لباس: افسانه صرفه‌جو، طراح گریم: عباس عباسی، دستیار اول کارگردان: رضا غفارنژاد، منشی صحنه: بهناز تاجیک، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیگ، ساخت فیلم پشت‌صحنه: مانی قدرت‌نما، تصویربردار: حامد مقدسی، عکاس: مریم تخت‌کشیان.

 

نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم شهرک

سید آریا قریشی

سید آریا قریشیدستمایۀ اولیۀ فیلم هرچند بارها در تاریخ سینما و تلویزیون تکرار شده اما در سطح سینمای ایران دستمایۀ بدیعی است و فرصت را برای شکل‌های مختلف گسترش داستانی فراهم می‌کند. با این وجود «شهرک» فیلم محافظه‌کارانه‌ای است که از این امکانات استفادۀ چندانی نمی‌کند به‌طوری‌که ایده و فضای بکر این فیلم به یک رابطۀ عاشقانۀ تقریباً متعارف تقلیل می‌یابد. اما «شهرک» از مشکلات دیگری هم رنج می‌برد. داستان چند بار دچار افت می‌شود و در دقایقی اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد. پایان‌بندی فیلم – هرچند برخلاف خیلی از فیلم‌ها قصه را می‌بندد – اما باز هم چیزی بیش از یک پاسخ موقتی نیست – طبق آن‌چه در اوایل فیلم گفته شد، مجموع فرآیند تمرین و فیلمبرداری قرار است ۵ ماه طول بکشد و آدم‌ها پس از آن قاعدتاً به زندگی عادی بازمی‌گردند. بعد از آن چه؟

اما شاید بزرگ‌ترین مشکل فیلم این باشد که نمی‌تواند جهانی با قواعد خودبسنده و متقاعدکننده خلق کند. اگر لایۀ رویی داستان را در نظر بگیریم، کارگردان آن فیلم دارد اقدامی رادیکال و عجیب انجام می‌دهد -ایزوله‌کردن یک شهرک و تأمین تمام هزینه‌های افرادی پرشمار برای خلق یک جهان واقعی صرفاً برای تمرین یک فیلم- و اگر قرار است چنین اقدامی باورپذیر و توجیه‌پذیر جلوه کند، باید منطقی قوی برای این کار تراشیده شود درحالی‌که فیلم از ایجاد این منطق غافل شده است. اگر هم قرار است جنبۀ استعاری کار را در نظر بگیریم –که البته به‌نظر نمی‌رسد دغدغۀ اصلی سازندگان «شهرک» بوده باشد– باید قواعد جزیی‌تری برای دنیای خلق‌شده توسط این مجموعۀ تمامیت‌خواه خلق می‌شد.

بنابراین چه فیلم را به‌دور از لایۀ استعاری ارزیابی کنیم و چه جنبۀ استعاری را ارجح بدانیم، فیلم به نتیجۀ مناسبی نمی‌رسد. «شهرک» البته به‌عنوان فیلمی از یک فیلمساز تازه‌کار دارای جنبه‌های مثبتی هم هست: آغاز، میانه و پایان فیلم مشخص است؛ از شعارهای گل‌درشت خبری نیست؛ ساعد سهیلی بازی خوبی از خود ارائه داده و کیفیت فضاسازی فیلم جلوتر از برخی از آثار پرادعای سینمای ایران است اما در نهایت به تجربه‌ای متوسط تبدیل می‌شود.

برگزیده از فیلم شهرک

  • جسارت فیلمساز در ورود به حوزه‌هایی که در سینمای ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند
  • روایت محافظه‌کارانه و عدم استفاده از پتانسیل‌های ایدۀ اولیه
  • حضور پذیرفتنی ساعد سهیلی

کمال پورکاوه

کمال پورکاوهدر مواجهه با فیلم شهرک، شاید این خود علی حضرتی (پسر الیاس حضرتی از نمایندگان صاحبنام مجلس) است که کلیدی‌ترین نقش را در تولید این اثر بازی کرده است. در اینجا ما با دو چهره متفاوت از علی حضرتی روبرو هستیم. یک علی حضرتی که کارگردانی این اثر را بعهده داشته و از لابلای میزانسن‌ها و ورود و خروج بازیگران به کادر و ریتم یکدست فیلم می‌توان به تسلط و شناخت نسبی او از مقوله کارگردانی سینما پی برد (جشنواره امسال نشان داد تعدادی از فیلمسازان حتی از این مرحله مقدماتی هم سربلند بیرون نیامده‌اند) و دیگری علی حضرتی فیلمنامه‌نویس که با اکران و نمایش فیلم شهرک، بیش از هر چیز خود را نیازمند آموزش و یادگیری اصول درام‌پردازی نشان می‌دهد.

شهرک بیش از آنکه فیلمی اصیل و تاثیرگذار در رابطه با نقش بازی کردن و تفکیک یا هم‌آمیزی واقعیت و سینما باشد، فیلمی پیش پا افتاده و جعلی از آب درآمده که بیش از هر چیز بر هیجان زدگی کودکانه فیلمساز نسبت به ایده دوخطی ابتدایی‌اش شهادت می‌دهد. تلاش فیلمساز برای ارائه نسخه ایرانی آثار مهم و تاثیرگذاری چون بازی (دیوید فینچر)، نمایش ترومن و سریال مشهور بازی مرکب، در نبود یک فیلمنامه متناسب، چندان متقاعد کننده از آب در نیامده است.

ساعد سهیلی و مهتاب ثروتی در فیلم شهرک

فیلم آنقدر اسیر و درگیر همان ایده اولیه شده است که از پی‌ریزی یک طرح داستانی پر از کشمکش و یا نزدیکی به درونیات کاراکترهای مورد نظرش غافل می‌ماند. تماشاگری هم که بعد از طی حدود یک ساعت از فیلم، نکته چندانی برای دنبال کردن پیدا نکرده است، با خستگی و کسالت ناشی از یکسان بودن رخدادهای فیلم، دقیقه‌ها را برای رسیدن به تیتراژ پایانی لحظه شماری می‌کند.

برگزیده از فیلم شهرک

  • بازی در خور اعتنا مهتاب ثروتی
  • فیلمبرداری علیرضا برازنده
  • فیلمنامه ضعیف

رضا صائمی

رضا صائمیفیلم شهرک به کارگردانی علی حضرتی درباره نوید فلاحتی (ساعد سهیلی) جوان علاقه‌مند به بازیگری است که در تست یک فیلم سینمایی بزرگ قبول می‌شود و برای پیوستن به این پروژه و رسیدن به آرزوی خود یعنی بازیگر شدن، باید شرایط ویژه و تمرین‌های روحی و روانی گروه بازیگران در شهرکی ایزوله شده را بپذیرد. اما این شوق به تدریج به ترس و دلشوره بدل می‌شود. او برای تبدیل شدن از «نوید» به «فرهاد» یعنی تبدیل شخصیت واقعی به کاراکتر و شخصیت نمایشی، وضعیت بغرنجی را تجربه می‌کند که انتظارش را نداشت. تضاد بین خود واقعی و خود نمایشی و در نهایت استحاله شدن در نقش که موجب می‌شود نوید در فرایند فرهاد شدن دچار بحران هویت می‌شود. ترکیبی از سردرگمی و گم شدگی.

یکجا پیش از اینکه نوید به شهرک برای تمرین بازیگری برود مادرش به او می‌گوید مواظب باش خودتو گم نکنی. نوید این توصیه را جدی نمی‌گیرد اما در فرایند بازی و شاید به واسطه شیفتگی به سینما و بازیگری به شکل ناخودآگاه و ناخواسته به سمت گم‌شدگی می‌رود. فیلم واجد رویکردی روانکاوانه به مقوله و موقعیت بازیگری است و از منظر تحولات درونی و شخصیتی این موقعیت و تجربه را بازنمایی می‌کند. مهم‌ترین چالش و تعارض بغرنج نوید در این پروژه سینمایی و در تبدیل شدن به فرهاد جایی است که او باید عاشق شود. اما او به جای اینکه نقش عاشق را بازی کند خودش به عشق دچار می‌شود که پذیرش این موقعیت سخت‌ترین تجربه او در این قصه است. فیلم اما نمی‌تواند ایده خوب را به اجرای خوب پیوند بزند و هدر می‌رود.

برگزیده از فیلم شهرک

  • نوع متفاوتی از الگوی فیلم درفیلم
  • رویکرد روانکاوانه قصه به تجربه بازیگری
  • بازی خوب ساعد سهیلی

احمد شاهوند

احمد شاهوندفیلم شهرک یک ایده خیلی خوب و جذاب دارد که در اجرا نابود شده است. کاراکتر اصلی فیلم (ساعد سهیلی) که عاشق بازیگری است و در تست بازیگری یک پروژه فیلمسازی قبول شده، برای تمرین باید چند ماهی از خانواده‌اش دور شود. او وارد شهرک ایزوله‌ای می‌شود و از همان بدو ورود فقط باید در قالب نقشش فرو رود و با کاغذهایی که هر از گاهی از زیر در برایش ارسال می‌شود، تمرین را شروع کند. او برای اینکه نقش را از دست ندهد مجبور است حرفی نزند، اعتراضی نکند و حتی کنجکاو هم نشود. خب تا اینجا با وجود اینکه ریتم خیلی کند است و نماهای اضافی و پرت هم تا دلتان بخواد وجود دارد اما می‌توان منتظر اتفاقات عجیب و غریب ماند.

فیلم با ساختارش این نوید را می‌دهد. اما هرچه جلوتر می‌رویم، همه چی کاریکاتوری می‌شود. کاراکتر اصلی بدون آنکه بداند چه کار دارد می‌کند، پدر و مادردار می‌شود، عاشق می‌شود، پدرش را از دست می‌دهد (کاراکتر پدر می‌میرد یا بازیگر نقش پدر؟!)، با عشقش ازدواج می‌کند و… کات. تمرین تمام شد. فیلمبرداری شروع می‌شود!

کارگردان با ما شوخی دارد؟ با کاراکترهایش شوخی دارد؟ با علاقه‌مندان به بازیگری شوخی دارد؟! منطق پشت داستان چیست؟ آیا همه ساکنان شهرک بازیگر هستند و برایشان از زیر در کاغذ فرستاده می‌شود؟ آیا واقعا با یک پروژه سینمایی طرف هستیم یا ماجرا فراتر از این چیزهاست؟ هدف کارگردان چه بوده؟ تغییر هویت برای نقش آفرینی؟ فیلم نتوانسته به این سوال‌ها پاسخ بدهد و فراموش کرده به منطق فضایی که ساخته حتی فکر کند. فیلم از ابتدا تا انتها یک روند نزولی را طی می‌کند و در نهایت از دست می‌رود. ایده نابی که این پتانسیل را داشت تا به فیلمی عجیب و غریب تبدیل شود، عملا در فیلمنامه و اجرا به راه دیگری رفته است.

برگزیده از فیلم شهرک

  • ایده بکر و جذاب
  • ضعف اجرایی: جا ماندن دوربین از همراهی با کاراکتر در دو نما
  • سیر نزولی و افت شدید از پلان اول تا پلان آخر

همه چیز درباره جشنواره فجر ۱۴۰۰

صحبت‌های عوامل فیلم در جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۰

علی حضرتی، کارگردان: من به صورت پاره‌وقت در رسانه کار کردم و از پشت صحنه تئاتر کارم را شروع کردم و واقعا قصد ندارم سینما را کنار بگذارم. درمرحله پیش‌تولید بودیم که سریال «بازی مرکب» پخش شد. خط روایت «شهرک» نه در «بازی مرکب» و نه در دیگر فیلم‌ها وجود ندارد. البته باید بدانیم ممکن است تشابهاتی در این زمینه وجود داشته باشد. در بستر اتفاقی که برای یک بازیگر که نقشی را می‌پذیرد این فیلم روایت می‌شود. حس خیال در این فیلم وجود دارد. از یک‌جایی مخاطب حس می‌کند یک حس غریب‌تر و واقعی‌تر درحال رخ دادن است.  نباید فراموش کنیم گروه بازیگران در «شهرک» درحال تمرین برای بازی در یک فیلم هستند. منطق آنالیز این فیلم با دیگر فیلم ها متفاوت است زیرا اتفاقات روی کاغذ به بازیگران داده می‌شود و شرایط فیلم کمی نسبت به سایر آثار متفاوت است.

علی سرتیپی، تهیه‌کننده: من فکر می‌کنم بعد از کرونا سینما باید پوست‌اندازی کند. فیلم‌ها را باید با استاندارد بالا بسازیم. مردم دیگر برای هر فیلمی به سینما نمی‌روند. سینما بعد از کرونا شرایط دیگری دارد. ما نمی‌توانیم فیلمی بسازیم که نتواند با جهان ارتباط بگیرد. در غیر این صورت سینمای ما منسوخ می‌شود. این فیلم در خارج از ایران هم می‌تواند دیده شود و اتفاقات خوبی را رقم بزند. من طرفدار سینمای بدنه هستم و سینمای بدون حضور مردم را دوست ندارم و نمی‌پسندم. فکر کنم مردم از فیلم سینمایی «شهرک» استقبال کنند و با آن ارتباط بگیرند چون مردم فیلم‌های متفاوت را دوست دارند.

ساعد سهیلی، بازیگر: طی این سال‌ها خاطرات خوبی از جشنواره دارم. دیدن فیلم کنار شما لذتبخش بود و امیدوارم این خاطرات خوب ادامه‌دار باشد. قبلا تجربه تست بازیگری داشته‌ام. اولین فیلمی که قبول شدم انتخاب بازیگر آن جواد عزتی بود و اصرار داشت که من هم باشم و بعد از تست گریم متوجه شد پدرم سعید سهیلی است. در نهایت در آن تله‌فیلم بازی کردم و خداروشکر توانستم جایزه بگیرم. خوشحالم که در این ۱۱ سال کنار شما بودم و از همکارانم در سایر فیلم‌ها نکات زیادی یاد گرفتم. کاندیدا شدن یا حتی بدون سیمرغ من هدف طولانی دارم که آن را ادامه می‌دهم. البته شکی نیست که جشنواره فیلم فجر را با سیمرغ دوست دارم.

رویا جاویدنیا، بازیگر: حضور در فیلم تجربه جدید و تازه‌ای بود. همین‌طور که فیلم را دیدیم برای من بازی کردن و نکردن چالش برانگیز بود. اولین بار بود که در این شراط قرار می‌گرفتم.

همایون ارشادی، بازیگر: بازی ساعد سهیلی فوق‌العاده بود. تمام بار فیلم روی دوش ساعد بود و هیچ بازی اغراق‌آمیزی از او نمی‌بینید. به او و به علی حضرتی تبریک می‌گویم زیرا تا به حال چنین فیلمی در سینمای ایران نداشتیم.

 

پوستر فیلم سینمایی شهرک

پوستر فیلم شهرک

پوستر اکران جهانی فیلم شهرک

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

14 نظر
  1. استقلالی می‌نویسد

    من کلا نفهمیدم همش منتظر بودم ی اتفاقی بودم ک فیلم تمام شد

  2. sepid می‌نویسد

    فیلم درواقع داره زندگی ما در دنیا رو نشون میده و اینکه دنیا توسط فراماسونها میچرخه حتی نقش ،برنامه تلوزیون و علائقمون و… رو هم اونها براش تصمیم گیری میکنن و خود کارگردان اصلی پنهانه.
    اما بعضی آدما فقط این تلنگر یادشونه که این دنیا بازیچس و جدی نمیگیرنش اما همونها هم ممکنه یادشون بره رسالت اصلیشون رو

  3. حسین شیخی می‌نویسد

    این فیلم واقعیت زندگی انسان هاست که در شرایط متفاوت مجبور به نقش بازی‌کردن در دنیای واقعیت .حتی برای نزدیک ترین آدمهای زندگی .این نظر فارغ از هنر نمایش

  4. مجتبی یعقوبی می‌نویسد

    حیف که فوش آبدار ثبت نمیکنید حیف حیف ، وگر نه خیلی حرف های خوبی برای آقای حضرتی داشتم که بنویسم ، حیف اسلام دست پای من بسته و نمیتونم اینجا بدون سانسور حرف دلم برای آقای حضرتی بگم

  5. مونا گل علی پور می‌نویسد

    نمیدونم دیگاه من چقدر درسته نصبت ی این فیلم
    این فیلم بعد قوی روان آدما نشونه گرفته بود فکر کنم ما آدما خیلی وقت ها در شرایط محیطی روح و روانمون درگیر میشه و قبول ننیکنیم
    این فیلم نشون داد فقط ی تمرین بود این شهرک ایزروله برای بازیگری ولی شرایط محیطی انقدر قوی بود که همه تحت تاثیر قرار گرفتن ،انقدر بازی روی روانشون تاثیر گذاشت که از،خود واقعی شون دور شدن و نقش غیر واقعی پذیرفتن و حتی راضی ب ترک کردن نبودن .

  6. پریسا می‌نویسد

    فیلم تظغال و مرخرفی بود.. متاسفم برای نویسنده و کارگردان و همه عوامل… حالم به هم خورد

  7. غزاله می‌نویسد

    چرا آخه چرااا
    چرا دارم از دیدن فیلم های ایرانی پشیمون میشم
    چون آنقدر افتضاعه
    بی سر و ته و مسخره
    تارا و تفریق و اینم از شهرک
    فیلم هایی با فضای غمگین و افسرده و پوچچچچچچچچچچچچچ

  8. بهارتوکلی می‌نویسد

    من واقعا بی سر و ته و بی مفهوم تر از این فیلم در تمام عمرم ندیدم!!! به شدت بی معنی بود فیلم !!حیف حجم اینترنتی که بابت دانلودش خرج شد !! کل فیلم و روی دور تند گذاشتم ببینم شاید اخر فیلم قرار هست اتفاقی بیافته یا مثلا پیامی میخواد برسونه ولی هیچچچچچ واقعا برای وقتی که گذاشتم متاسفم !!!!!

  9. حمید می‌نویسد

    به نظر من این یک فیلم فراماسونری بود
    تلویزیون فقط فوتبال نشون میداد
    تلفن موقع حساس زنگ میخورد
    کارگردان اصلی فیلم مخفی بود

  10. حامد می‌نویسد

    فیلم اولش خوب پیش رفت ولی وقتی وارد شهرک شد ،به قدری برام گیج کننده بود ک فقط میخواستم ببینم تهش چی میشه همین ،ک اصلا جالب نبود ،ایده ی باحالی بود ولی کارگردانی و خیلی چیزای دیگه افتضاح ،به نظرم کارگردان نیاز به کسب تجربه بیشتری دارد…..

  11. امید می‌نویسد

    من نفهمیدم آخر فیلم نوید فرشته رو زد یا نزد🤔

  12. زارع می‌نویسد

    از ابتدای فیلم همه چی عادی و معمولی بود در نیمه ها احساس می‌کردم دارم فیلم ترسناک میبینم تا اینکه به آخر فیلم رسیدم دقیقا مثل این بود که مشغول تماشای فوتبال تیم مورد علاقه ای در یک موقعیت حساس مثل زدن پنالتی یهو برقا میره
    ولی فهمیدیم فیلمسازی سخته آقای کارگردان

  13. ایمان می‌نویسد

    فیلم ایده خوبی داشت اما ایده در جریان فیلم هرگز به بلوغ نرسید و کمی مخاطب رو در فضای ابهام نگه داشت.
    منظورم ابهام آزاردهنده س نه ابهام منتهی به تفکر…
    میشد خیلی بهتر ساختش

  14. وحید می‌نویسد

    فیلمی بی نظیر اما با کمی زیاده روی در ظالم نشان دادن صنایع فیلمسازی!
    اگه قرار بود ب این شدت غیر انسانی با هنرجو های داخل شهرک سینمایی برخورد بشه ک حتما تا الان جمعشون میکردن؛در کل فیلم خوش ساختی بود و به جزئیات مهم توجه شده بود

fosil