قسمت جدید مرد عنکبوتی Spider-Man: No Way Home همه آن چیزی است که از یک فیلم ابرقهرمانی انتظار داریم. ترکیبی از صحنههای اکشن، جلوههای ویژه، رمانس نوجوانانه، قصه قابل پیشبینی، ضرباهنگ تند و پایانبندی قانعکننده. با این تفاوت که سازندگانش به خوبی میدانستهاند در دنیای کنونی این فرمول دیگر به تنهایی برای تبدیل شدن فیلم به یک پدیده کافی نیست. به همین دلیل «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» همه آن چیزی است که از یک فیلم ابرقهرمانی انتظار داریم به علاوه همه ادویههای لازم و چاشنیهای مضاعف برای تبدیل کردن آن به فیلمی فراتر از انتظار مخاطب؛ از طنازیهای گاه و بیگاه گرفته تا کنار هم قرار دادن تمام ویژگیها و ایدههای قسمتهای قبلی مرد عنکبوتی در یک پکیج ۱۴۹ دقیقهای.
داستان به گونهای طراحی شده که چند مرد عنکبوتی همسفره یکدیگر بشوند! و طبیعتا وقتی پای چند مرد عنکبوتی در میان باشد پای همه ضدقهرهانهایی که در این مجموعه دیده بودیم هم به فیلم باز میشود تا ضیافت پیشبینیشده مهمان خوانده و ناخوانده کم نداشته باشد. به همین دلیل در سفرهای که سازندگان فیلم پهن کردهاند تقریبا برای هر سلیقهای چیزی پیدا میشود و کسی که دست خالی از آن برنمیگردد
فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست از این نظر تابع سیاست استودیوی مارول در سالهای اخیر است. همان سیاستی که بر اساس آن ساخت فیلمهای ابرقهرمانی با تکیه بر حضور صِرف یک ابرقهرمان دیگر تضمینی برای فتح گیشهها محسوب نمیشود. چراکه در فیلمهای قبلی از همه پتانسیلهای این موجودات خیالی و پرطرفدار استفاده شده است. پس چه چیزی از این بهتر که این ابرقهرمانها را کنار هم بگنجانیم و محصول تازه را با اندکی «ریبرندینگ» روانه سالنهای سینما بکنیم. مجموعه «انتقامجویان» و دنبالههای آن در نتیجه همین رویکرد ساخته شد و سود سرشاری را نصیب سازندگانش کرد. اما از آنجایی که این ایده هم در فیلمهای قبلی تا حد زیادی دستمالی شده این بار به جای اینکه چند ابرقهرمان متنوع کنار هم قرار بگیرند، داستان به گونهای طراحی شده که چند مرد عنکبوتی همسفره یکدیگر بشوند! و طبیعتا وقتی پای چند مرد عنکبوتی در میان باشد پای همه ضدقهرهانهایی که در این مجموعه دیده بودیم هم به فیلم باز میشود تا ضیافت پیشبینیشده مهمان خوانده و ناخوانده کم نداشته باشد. به همین دلیل در سفرهای که سازندگان فیلم پهن کردهاند تقریبا برای هر سلیقهای چیزی پیدا میشود و کسی که دست خالی از آن برنمیگردد.
قصه فیلم جدید از جایی شروع میشود که هویت پیتر پارکر برملا شده و او باید با تبعات ناخوشایند این اتفاق دست و پنجه نرم بکند. اما از آن جایی که افشای هویت ابرقهرمانها یکی از بدترین اتفاقهایی است که میتواند برای آنها بیفتد پیتر پارکر چارهای ندارد جز پیدا کردن راهی برای حل این مشکل. به همین دلیل سراغ دکتر استرنج (بندیکت کامبربچ) میرود. اما راه حلی که دکتر استرنج پیش پای مرد عنکبوتی کمتجربه میگذارد آنطور که باید پیش نمیرود و همین اتفاق زمینه حوادثی میشود که بخش اعظم فیلم مرد عنکبوتی؛ راهی به خانه نیست را به خود اختصاص دادهاند؛ حوادثی که پای شخصیتهایی را به قصه باز میکند که بیرون راندنشان به تنهایی از عهده پیتر پارکر برنمیآید و چارهای جز کمک گرفتن از اسپایدرمنهای قبلی ندارد.
بخواهیم یا نخواهیم این هم بخشی از جریان اصلی سینماست که گریزی از آن وجود ندارد. فقط میتوان امیدوار بود که فیلمهای تولیدشده در این جریان خیلی پیشپاافتاده نباشند و در نوع خود از اندکی خلاقیت بهره برده باشند. این همان کاری است که فیلم مرد عنکبوتی؛ راهی به خانه نیست انجام میدهد و به همین دلیل رکوردهایی که در فروش ثبت میکند نباید چندان غیرمنتظره به نظر برسد
شاید مهمترین برگ برنده فیلم Spider-Man: No Way Home همین نکته باشد که این روزها حسابی به مذاق طرفداران این مجموعه خوش آمده است و کلیپهایی از واکنشهای هیجانانگیز آنها در فضای مجازی دست به دست میشود. فیلم مرد عنکبوتی؛ راهی به خانه نیست سوار بر همین موج محبوبیت فقط در فرانسه بعد از یک هفته نمایش بیش از ۲ میلیون مخاطب داشته و فروش جهانیاش تا زمان نوشتن این یادداشت به نزدیک ۶۰۰ میلیون دلار رسیده است.
وقتی فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست را در یکی از بزرگترین سالنهای سینمای مرکز پاریس دیدم و برای اولین بار از نزدیک شاهد واکشنهای هیجانانگیز تماشاگران در صحنههای غافگیرکننده و پرتنش آن بودم، ناخواسته یاد اظهارنظر معروف مارتین اسکورسیزی افتادم که همین چند سال پیش در مخالفت با فیلمهای ابرقهرمانی آنها را به یک جور شهربازی تشبیه کرده بود. در تشبیه اسکورسیزی ردپای نوعی نکوهش وجود داشت که از یک طرف با حمایت کسانی مثل فرانسیس فورد کاپولا مواجه شد و از طرف دیگر طرفداران این گونه فیلمها را حسابی رنجاند. اما اگر الزاما برداشتی منفی از این تعبیر نداشته باشیم شاید یکی از بهترین تعابیر برای مواجه شدن با فیلمهای ابرقهرمانی باشد که به هر حال بخش زیادی از اقتصاد سینمای امروز به آنها وابسته است. تماشاگرانی که با شور و هیجان با دیدن توبی مگوایر یا اندور گارفیلد کنار تام هالند ذوقزده میشوند، شباهت زیادی به کسانی دارند که برای گذراندن یک ماجراجویی پرهیجان راهشان را به سوی شهربازیها کج میکنند و برای بالارفتنِ مقطعی آدرنالین خونشان توی صف میایستند و هزینه میکنند.
مسئله اینجاست که برای چنین افرادی همان هیجان یکشبه قانعکننده به نظر میرسد و صبح روز بعد بیتوجه به آنچه پشت سر گذاشتهاند، زندگیِ همیشگی خودشان را ادامه میدهند. درست مثل تماشاگران فیلمهای ابرقهرمانی که سطح توقعشان از مواجهه با چنین محصولاتی در حد همان تفریحات یکشبه خلاصه میشود. این چیزی است که سازندگان چنین آثاری هم به آن واقفند و فیلمهایشان در بهترین حالت باز هم یک اثر یک بار مصرف از کار درمیآید. اصلا به همین دلیل جهان سینمایی این گونه فیلمها پر از دنباله و سری جدید است که یکی بعد از دیگری روی پرده میروند. اما بخواهیم یا نخواهیم این هم بخشی از جریان اصلی سینماست که گریزی از آن وجود ندارد. فقط میتوان امیدوار بود که فیلمهای تولیدشده در این جریان خیلی پیشپاافتاده نباشند و در نوع خود از اندکی خلاقیت بهره برده باشند. این همان کاری است که فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست انجام میدهد و به همین دلیل رکوردهایی که در فروش ثبت میکند نباید چندان غیرمنتظره به نظر برسد.