حمزه صالحی از نویسندگی و کارگردانی سریال نارگیل می‌گوید

نارگیل هیچ بدآموزی نداشت

از فیلمنامه‌نویسان پرکار در سال‌های اخیر در حوزه سریال‌سازی و فیلم‌های کمدی در سینما بوده است. حمزه صالحی بعد از نگارش فیلمنامه نسخه سینمایی «نارگیل» و در همکاری مشترک با سیدابراهیم عامریان، کارگردانی نسخه سریالی آن را هم برعهده گرفت تا به معنای واقعی کلمه بتوان او را یکی از خالقان فضای فانتزی و کودکانه مجموعه «نارگیل» و سرزمین سه ماه به حساب آورد. حالا در روزهای پایانی پخش این سریال از تلاشش و شکل‌گیری ایده و خلق شخصیت‌های «نارگیل» به فیلیموشات می‌گوید.

  • به‌عنوان فیلمنامه‌نویس «نارگیل» بد نیست گفت‌وگو را از اینجا آغاز کنیم که ایده اولیه این اثر چگونه در ذهن شما شکل گرفت و چه شد بعد از نسخه سینمایی به نسخه سریالی رسیدید؟

پیش‌تر سریال «هشتگ خانه سوسکه» را با همراهی کریم خودسیانی نوشته بودم و شخصا هم خیلی به فضاهای فانتزی علاقه‌مند هستم. طرفدار کارهایی از جنس هری پاتر هستم. روی همین حساب همیشه در ذهنم بود که اگر بتوانم یک کار فانتزی متفاوت انجام دهم. زمانی که از طرف ابراهیم عامریان ایده ساخت یک اثر ویژه کودکان و نوجوانان مطرح شد، براساس قصه‌هایی که در ذهن داشتم به «نارگیل» رسیدیم. پیش از این هم با همکاری سیدجواد هاشمی فیلمنامه سریالی «آهوش پیشونی سفید» را در همین فضا طراحی کرده‌ بودم که به دلایلی به تولید نرسید. داستان اصلی «نارگیل» که طراحی شد،‌ مورد توجه آقای عامریان هم قرار گرفت و وارد فاز نگارش فیلمنامه شد.

  • از چه مرحله‌ای برای نسخه سریالی به‌عنوان کارگردان پای کار آمدید؟

نزدیک به ۶ سال، کارگردانی برنامه «رنگین‌کمان» در شبکه ۵ تلویزیون را برعهده داشتم که با حضور عروسک پنگول، خیلی هم موردتوجه بود و یکی از برندهای تلویزیون محسوب می‌شد. ۲ سریال هم برای گروه سنی کودک و نوجوان در نوروز برای همان شبکه ساختم. وقتی صحبت از کارگردان این فیلمنامه شد، آقای عامریان پیشنهاد داد که کارگردانی کار را هم به‌صورت مشترک انجام دهیم و من هم استقبال کردم. چراکه واقعا به حوزه کودک و نوجوان تعلق خاطر دارم. از سال ۸۸ که تصمیم گرفتم وارد این فضا بشوم، با کار کودک کارم را آغاز کرد و اگر علاقه به کارهای کودک و نوجوان نبود، شاید هیچگاه مسیر زندگی‌ام به این سمت نمی‌آمد. من در سینما فیلمنامه کارهای کمدی مانند «دینامیت» و «تگزاس۲» را هم در کارنامه‌ام دارم اما با رقم خیلی پایین‌تر بازهم ترجیح می‌دهم سمت کارهای کودک بروم.

پشت صحنه سریال نارگیل

  • اینکه می‌گویید حتی با رقم پایین‌تر به این دلیل است که در منطق بازار امروز اساسا کارهای کودک را ارزان‌تر حساب می‌کنند؟

بله. زمانی که ما «هشتگ خاله سوسکه» را می‌ساختیم هم طبیعتا تیم تولید هزینه پایین‌تری را برای کار داشتند و به نسبت دیگر سریال‌هایی که آن زمان کار می‌شد بودجه محدودتری در اختیار داشتند. در همین کار «نارگیل» هم به رغم تلاش‌های آقای عامریان برای فراهم بودن همه امکانات، خودمان این تلاش را داشتیم که کم‌هزینه‌تر تولید کنیم تا تهیه‌کننده با مشکل مواجه نشود. در تلویزیون هم شرایط به همین صورت است. برای کارهای کودک شاید یک پنجم دیگر آثار بودجه در نظر گرفته می‌شود و این به شدت اشتباه است. زمانی که سینمای کودک در دنیا را نگاه می‌کنید، می‌بینید که به‌شدت تلاش دارند تا مخاطب کودک را مطابق با استانداردهای جامعه خودشان تربیت کنند. ما اما اینجا تقریبا مخاطب کودک را فراموش کرده‌ایم. مخاطب کودک یک ویژگی منحصر به فرد دارد و آن اینکه از سنی وارد طیف مخاطبان شما می‌شود و بعد از دوران نوجوانی از طیف مخاطبان شما خارج می‌شود. یعنی همواره در این گروه مخاطبان یک ورودی دارید و یک خروجی. اگر در این چند سال بتوانید برای این مخاطب کاری انجام دهید موفق بوده‌اید اگر نکنید، دیگر مانند مخاطب عام نیست که تا ۶۰ سالگی فرصت جذب او را داشته باشید و او را از دست خواهید داد. ما در کشورمان مدت‌هاست که مخاطب کودک را از دست داده‌ایم. روی همین حساب هم باید تشکر کرد از فیلیمو که پیش از این «هشتگ خاله سوسکه» را در همین سامانه عرضه کردیم و حالا پای «نارگیل» ایستاده است. فیلمیو هم می‌توانست در سمت دیگری بیایستد اما همین که پای کار کودک آمده و ایستاده است،‌ دارد ایثار می‌کند.

  • درباره شکل‌گیری داستان «نارگیل» ابتدا ۳ کاراکتر عروسکی را در ذهن داشتید و بعد به افسانه «سه ماه» رسیدید یا برعکس بود؟

در کشورمان مدت‌هاست که مخاطب کودک را از دست داده‌ایم. روی همین حساب هم باید تشکر کرد از فیلیمو که پای «نارگیل» ایستاد. فیلمیو هم می‌توانست در سمت دیگری بیایستد اما همین که پای کار کودک آمده،‌ دارد ایثار می‌کند

«نارگیل» پیش‌تر یک نسخه سینمایی داشت که ایده آن را با محوریت همان ۳ عروسک و باغ پدربزرگ چند سالی در ذهن داشتم. ابتدا می‌خواستم در قالب یک تله‌فیلم آن را بسازم و نشد. بعدها با پیشنهاد آقای عامریان تبدیل به یک فیلم سینمایی با کارگردانی داوود اطیابی شد. بعد از فیلم سینمایی به این ایده فکر کردم که چرا سراغ پیشینه این عروسک‌ها نرویم. ۶۰، ۷۰ سال به عقب رفتیم و برمبنای همین ۳ عروسک داستانی را نوشتیم. افسانه سه‌ماه در مرحله بعد خلق شد. ایده این بود که همراه این ۳ عروسک، ۳ نوجوان عازم یک سفر شوند و طی آن سفر با برخی نکات اخلاقی آشنا شوند. پایه اصلی قصه هم برمبنای دروغی است که یکی از بچه‌ها می‌گوید. من نزدیک به هزار و ۵۰۰ قسمت ۳۰ دقیقه‌ای برای برنامه رنگین‌کمان متن نوشته بودم و روی خیلی از موضوعات کودک کار کرده بودم. یکی از همین موضوعات هم همین بود که بچه‌ها دروغ نگویند و اگر هم گفتند عذرخواهی کنند. برای قصه «نارگیل» به این فکر کردم که برخی دروغ‌ها با یک عذرخواهی حل نمی‌شود و تبعاتی دارد. این سریال همین نکته را به بچه‌ها می‌آموزد که برخی اشتباهات ممکن است تبعاتی داشته باشد که جبرانش سخت باشد. به‌ٌصورت کلاسیک، سفری که بچه‌ها در این داستان می‌روند، سفری است که شخصیت آن‌ها را کامل می‌کند.

  • هر کدام از ۳ شخصیت عروسکی این داستان، ویژگی‌های شخصیتی خاص خود را دارند، چگونه به طراحی این ویژگی‌ها برای هر کدام رسیدید؟

حسن این پروژه این بود که هم من فیلمنامه کار را نوشته بودم و هم همراه با آقای عامریان کارگردانی آن را برعهده داشتم. به همین دلیل شکل‌گیری شخصیت‌ها در طول فرآیند نوشتن و کارگردانی شکل گرفت. البته بخش زیادی از این شخصیت‌پردازی از همان نسخه سینمایی و فرآیند ساخت عروسک‌ها می‌آمد. علی اعتصامی‌فر در حال حاضر به نظرم بهترین عروسک‌ساز ایران است و به بهترین شکل این سه عروسک را طراحی کرد. شخصیت‌پردازی این ۳ عروسک اینگونه است که «نارگیل» رهبری گروه را برعهده دارد و به نظر عاقل‌تر از بقیه است. «لیوه» کسی است که هیچ چیز را جدی نمی‌گیرد و در عین حال شخصیتی بهلول‌وار دارد و حرف‌هایش را در قالب شوخی مطرح می‌کند. «لنگه» هم شخصیتی است که بیشتر روی زور بازو حساب می‌کند. سه شخصیت به گونه‌ای مکمل یکدیگر هستند.

  • خودتان فکر می‌کنید برگ‌برنده «نارگیل» برای ارتباط با مخاطب کودک و نوجوان چیست؟

پشت صحنه سریال نارگیلیکی همین عروسک‌ها هستند. همچنان معتقدم عروسک جایگاه ویژه‌ای در کارهای کودک و نوجوانان حتی در سطح دنیا دارد. نکته دیگری که آن امید دارم همراهی بچه‌ها با ۳ نوجوان اصلی داستان است که آن‌ها هم هرکدام رنگی دارند. «هاله» شخصیتی است که اشتباه می‌کند اما می‌خواهد آن را جبران کند. «حمید» کمی علاقه‌مند به خوردن است و «حامد» کمی عاقل‌تر است و بیشتر به‌دنبال حل معما می‌رود. حس می‌کنم بچه‌ها می‌توانند خودشان را حداقل در یکی از این ۳ کاراکتر اصلی ما پیدا کنند و ببینند. در کنار این ویژگی‌ها مهم‌ترین امتیاز «نارگیل» فضای خیال‌انگیز و فانتزی آن است. زمانی که به آثار کودک نگاه می‌کنیم، همواره رگه‌هایی از فانتزی و خیال در آن‌ها وجود دارد. براساس بازخوردهایی هم که داشته‌ایم، این بخش از داستان برای بچه‌ها بسیار جذاب خواهد بود. یک فضای فانتزی که به نسبت نمونه‌های خارجی، ایرانی‌تر است و بچه‌ها راحت‌تر می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند و از آن لذت ببرند. تضمین می‌دهم که هر قسمت از کار که پیش‌تر می‌رود، پیگیری داستان آن برای بچه‌ها جذاب‌تر خواهد بود.

  • به‌عنوان نویسنده و کارگردان فکر می‌کنید «نارگیل» چقدر ظرفیت برای تولید فصل‌های بعدی را دارد؟

در پایان فصل اول یک سکانس طراحی کرده‌ایم که نشان دهد این داستان می‌تواند در فصل دوم ادامه داشته باشد. به نظرم هم کار به‌شدت پتانسیل ادامه برای فصل‌های بعد را دارد. ایده‌هایی که داریم قطعا در فصل دوم می‌توانیم فضاهای جذاب‌تری را خلق کنیم. من و آقای عامریان در همین فصل اول هم به‌شدت مراقبت کردیم که کار بی‌ادبی و بد‌آموزی برای بچه‌ها نداشته باشد. این درست است که در کار کودک همواره باید خانواده‌ها کودک و نوجوان را برای تماشا همراهی کنند اما درباره «نارگیل» می‌توانم بگویم با خیال راحت می‌توانند کودک را تنها بگذارند و خیال‌شان راحت باشد که هیچ بدآموزی‌ای در آن اتفاق نمی‌افتد. در این زمینه بسیار از کار مراقبت می‌کردیم تا خروجی کار، کار سالمی باشد.

تماشای آنلاین سریال نارگیل

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil