در سومین قسمت از سریال نیسان آبی شاهد نقشآفرینی جمشید هاشمپور در نقش خود، بهعنوان سلطان و عشق همیشگی جمشید قاسمپور، هستیم. اما این همه اتفاقات این قسمت نیسان آبی نبود. اینجا این نکتهها را جمعآوری کردهایم.
استفاده از تمهید فلاش بک برای باز شدن ابعاد تازه رابطه کاراکترهای نیسان آبی از ایدههایی است که منوچهر هادی از آن بسیار بهره گرفته. قسمت سوم سریال هم با یکی از همین فلاشبکها آغاز میشود تا بیشتر در جریان رابطه جهان با جمشید و رضا قرار بگیریم، رابطهای که بر پایه اخاذی و آدمفروشی شکل گرفته است!
همچنان نقشآفرینی مهران غفوریان در نقش رضا خرسند، از برگبرندههای نیسان آبی است. در بخشهای ابتدایی داستان سریال که مربوط به لو رفتن ماجرای سرقت گردنبند از خانه رضا توسط خود او هستیم، نقشآفرینی مهران غفوریان جذابیت مضاعفی پیدا کرده است؛ او در تلاش برای پنهان نگه داشتن ماجرا و در عین حال مواجهه با اخاذیهای جهان در یک دو راهی گرفتار شده و بخشی از بار طنز موقعیت داستان در این قسمت را ظرافتهای نقشآفرینی او به دوش میکشد.
منوچهر هادی در خلق موقعیتهای طنز در نیسان آبی نیمنگاهی به کلیپها و بریده ویدئوهای وایرالی فضای مجازی در سالهای اخیر هم داشته و در مواردی موقعیتهای کمیک برخی از این بریده فیلمهای قدیمی و نوستالژیک را در سریال بازسازی کرده است. در سکانس فلاشبک مرتبط با جمعآوری پول شاباش توسط رضا و جمشید در یک مراسم عروسی، شاهد ارجاع به برخی ویدئوهای وایرالی مربوط به عروسیهای دهههای ۶۰ و ۷۰ هستیم که در نوع خود بامزه از کار درآمده است.
فرصت بیان حرفهای عاشقانه میان رضا و پری از یک طرف و جمشید و زری از طرف دیگر یکی از موقعیتهای کمیک قسمت سوم نیسان آبی است. ایدهای که برای شوخی با محدودیتهای موجود در پرداختن به روابط عاشقانه میان همسران در سریالها و فیلمهای سینمایی، در این مجموعه طراحی شده و در همین قسمت شاهد شوخیهای بامزهای با آن هستیم.
بازیگران کودک معمولا حضوری توجهبرانگیز در مجموعههای نمایشی دارند. زینال فرزند تپل و دوستداشتنی جمشید قاسمپور در همین سه قسمت ابتدایی نیسان آبی توانسته حسابی گل کند و بخشهای مرتبط با حضور خود را بهواسطه شیرینزبانیهایش نمکینتر کند. در قسمت سوم سریال هم زینال چند سکانس جذاب دارد.
«دیگه من طرفداری مثل تو نمیخوام! هر چی عکس و پوستر از من داری میکنی، اسم من رو هم دیگه نمیآری…!» اینها دیالوگهای جمشید هاشمپور یا همان سلطان خطاب به جمشید قاسمپور است که خواب او را به یک کابوس تبدیل میکند. در بخشی از قسمت سوم نیسان آبی شاهد نقشآفرینی استاد جمشید هاشمپور در نقش خود هستیم که در خواب جمشید بهعنوان یکی از عاشقان سینهچاک خود ظاهر شده و مشغول تنبیه او به بهانه خیانت است. استفاده از فرصت حضور این بازیگر مطرح سالهای دور سینما در این سریال، از برگبرندههای آن برای فیلمبازهای حرفهای محسوب میشود.
حسین یاری از همه بهتر بازی میکنه