واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «لباس شخصی» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
چراغ روز هفتم جشنواره فجر در پردیس ملت برای اهالی رسانه با نمایش «لباس شخصی» روشن شد. یکی از فیلمهای اول حاضر در جشنواره و ساخته فیلمسازی جوان که از نظر ژانرشناسی میتوان آن را یک تریلر سیاسی در نظر گرفت.
امیرعباس ربیعی، در اولین تجربه کارگردانیاش به سراغ موضوعی جذاب در دهه شصت رفته است؛ شکلگیری دوباره تشکیلات زیرزمینی حزب توده. فیلم، ستاره یا بازیگر نامآشنای چندانی ندارد؛ در عوض با اشخاص حقیقی و تاریخی دیدار میکنید. واکنش منتقدان به «لباس شخصی» جالبتوجه بود.
فیلم از چند جهت جای بحث و بررسی دارد: هم از جهت تلاش برای حفظ استانداردهای ژانر و خلق اتمسفر و هم از منظر رویکرد به سوژهای با ابعاد امنیتی.
در ادامه واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «لباس شخصی» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
امین مبینی: «لباس شخصی» بهعنوان فیلم اول یک کارگردان گمنام، اثری سرپا و تماشایی است. ربیعی، روی سوژه سختی دست گذاشته و فیلمی ساخته است که با وجود مدتزمان دوساعته، خستهکننده از آب درنمیآید. توانایی کارگردان در ارائه تصویری دقیق و پرجزئیات از یک عملیات اطلاعاتی در ابتدای دهه شصت، توانسته تعلیق مناسبی ایجاد کند و تماشاگر را با اثرش همراه کند. مشکل مهم فیلم، عدم انطباق برخی جزئیات داستان با رویداد واقعی است که باعث شده سویههای سفارشی کار پررنگتر شود. بهعلاوه، ممیزی هم تاثیر منفی خود را مشخصا بر جزئیات درام گذاشته است. بااینهمه، فیلم درمجموع اثر تماشایی و قابل قبولی است و ربیعی را بهعنوان استعداد جدید به سینمای ایران میشناساند.
علی ملاصالحی: فیلمی درباره نفوذ شوروی در ایران، با تولیدی استاندارد، طراحی صحنه و لباس و جلوههای ویژه بسیار خوب. اما فیلمی است که قطعا فرامتن مهمتری دارد تا متن و در تاریخ هم با همین فرامتنش به خاطر خواهد ماند.
مریم قربانینیا: از معدود آثار سینمایی سیاسی است که یک واقعه تاریخ سیاسی معاصر را منصفانه و با جذابیتهای لازم یک اثر سینمایی روایت کرده است. قصه جذاب با فرازوفرودهای بهجا و پرکشش، قابها و تصاویر خوب و شجاعت پرداختن به موضوعی همچون نفوذ از نقاط قوت «لباس شخصی» است. همچنین حضور بازیگران عرصه تئاتر یکی دیگر از نکات مثبت این کار محسوب میشود و به نظر میرسد امیرعباس ربیعی با انتخابهای درستش موفق شده است چند بازیگر جدید و توانمند را وارد سینما کند.
بهنام شریفی: فیلم، بر اساس الگوهای ژانری جلو میرود؛ هرچند که میشود چند صحنه را از فیلم حذف کرد، بدون آنکه لطمهای به اثر وارد شود. بازی مهدی نصرتی در نقش یاسر یکی از نقاط ضعف فیلم است. علاوه بر این، «لباس شخصی» تقلیدی آشکار از «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان است و نمیتواند به غنای فیلم اصلی دست پیدا کند.
علی نعیمی: شاید جرقههای نخستین تاسیس وزارت اطلاعات و ضرورت نگاه تخصصی به مسائل امنیتی در همان سالهای اولیه انقلاب احساس میشد. «لباس شخصی» پاسخ به این پرسش است که چرا باید به مسئله امنیت به دید تخصصی و فارغ از هیجانات سیاسی نگاه کرد. در مقام فیلم اول کارگردان، نمره قبولی میگیرد اما ضعفهایی از جمله بازی بازیگران و طراحی صحنه و لباس دارد که در فرصت اکران میتوان بهتفصیل راجع به آن نوشت.
سید آریا قریشی: میتوانیم از نظر ایدئولوژیک با هر فیلمی موافق یا مخالف باشیم؛ اما هر فیلم خوبی باید خود را از نظر دراماتیک اجزاء توجیه کند. «لباس شخصی» در این امر ناکام میماند؛ بهعنوان مثال، هر وقت بحث تردید نسبت به اقدامات شخصیت اصلی به وجود میآید، یک نفر میگوید به او اعتماد دارد و به همین دلیل، کسی کاری به کار قهرمان ماجرا ندارد و او میتواند سرخود پیش برود. ما هم باید این نکته (و بسیاری دیگر از نکات) را بدیهی فرض کنیم. چرا؟ لابد چون برای سازندگان فیلم بدیهی بوده است؛ درحالیکه بدیهیات از نظر فیلمسازان با آنچه تماشاگر بهعنوان پیشفرض میپذیرد لزوما تفاوت دارد.