وقایع سال ۱۹۵۶ مجارستان از نقاط تاریک اروپای قرن بیستم است که تاکنون کتابها و مقالههای فراوانی درباره آن نوشته شده و فیلمهای سینمایی هم از زوایای گوناگون به این وقایع پرداختهاند. در این سال مردم مجارستان علیه سیاستهای کمونیستی جمهوری خلق مجارستان و دخالتهای اتحاد جماهیر شوروی در این کشور قیام کردند. این قائله با واکنش سریع و حمله ارتش شوروی به مجارستان، به خاک و خون کشیده شد. اما قیام ۱۷ روزه مردم این کشور در تاریخ به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردمی علیه سلطه بیگانه ثبت شده است. فیلم انقلاب خاموش اما از منظری متفاوت به این واقعه تاریخی میپردازد. تاثیر این جنبش مردمی بر کشورهای دیگر بلوک شرق، دستمایه این فیلم آلمانی قرار گرفته است.
فیلم های سیاسی؛ فهرست جذاب بهترین ها
سال ۱۹۵۶ و همزمان با وقایع مجارستان، هنوز دیوار بدنام برلین کشیده نشده بود و شهروندان آلمانشرقی میتوانستند گاهی سری به قسمت غربی شهر (که در اختیار متفقین بود) بزنند و برخلاف فضای بسته و هدایت شده خبری در آلمانشرقی، روایتهای تازهتری از وقایع جهان را بشنوند. گروهی دانشآموز دبیرستانی ساکن بخش شرقی برلین، در سفرهای چندساعته خود به بخش غربی، درمییابند که جنبش اعتراضی مردم مجارستان با خشونت و خونریزی سرکوب شده و آنچه رسانههای دولتی آلمانشرقی از ماجرا عنوان میکنند دورغی بیش نیست. فیلمنامه انگیزه خوبی به چند نوجوان دانشآموز دبیرستان برای همدلی بیشتر با مردم مجارستان میدهد. در شایعهها خبر کشته شدن فرانس پوشکاش یکی از بزرگترین بازیکنان فوتبال تاریخ که اهل مجارستان بود به گوش میرسد. پسربچههای عشق فوتبال همین خبر را بهانه اعتراضی خاموش – در حد سکوت دو دقیقهای سر کلاس و سرپیچی از فرامین معلم عضو حزب کمونیست- قرار میدهند. بهانهای مناسب برای به حرکت درآوردن موتور انگیزشی شخصیتهای نوجوان فیلم. امروز میدانیم که پوشکاش نه تنها در آن اعتراض ملی کشته نشده، که همان سال ستاره تیم رئال مادرید در راه قهرمانی جام باشگاههای اروپا بوده است. اما در دورانی که ارتباطات تا این حد پیشرفته و سریع نبوده و خبرهای درست و دقیق خیلی دیر به اطلاع عموم میرسید، یک شایعه – یا شاید دستکاری ریز تاریخی- عامل پیشبرنده موقعیت دراماتیک یک فیلم میشود.
سرکشی گروه دانشآموزان یک کلاس در آلمانشرقی که آن روزگار تحت نظارت و هدایت شدید حزب حاکم کمونیست بود، کمکم تبدیل به یک بحران جدی با ابعادی فراتر از انتظار میشود. آنچه که تاثیرپذیری طبیعی چند نوجوان از واقعهای خشن در مرزهای کشوری دیگر بود و چندان مهم بهنظر نمیرسید، ناگهان توجه دستگاه امنیتی آلمانشرقی (همان اشتازی مشهور) را جلب میکند. ابتدا مدیر مدرسه تحت فشار قرار میگیرد و بعد پای مدیران و عاقبت وزیر آموزش به این ماجرا باز میشود. بچهها تهدید میشوند که آینده تحصیلی و طبعاً حرفهای آیندهشان تحت تاثیر این همدلی با مردم مجارستان و اعتراض ملایم و بی خطرشان قرار خواهد گرفت.
فیلم در قالب روایتی از بستر تاریخی بخش شرقی کشور آلمان پیش از کشیده شدن دیوار بلند و نفوذ ناپذیر برلین، میکوشد رویکردهای انسانی متفاوت به یک موضوع مشترک را به تصویر بکشد. فیلم انقلاب خاموش تلاش میکند روحیه سرکش نوجوانان داستان را به عنوان نمونهای از مخالفتهای ریز و درشت بعدی تا فروپاشی اردوگاه کمونیسم و دیوار برلین به نمایش بگذارد. نوجوانهایی که دقیقاً در سنی که شخصیت کلیشان شکل میگیرد، میآموزند که از ایده و آرمانی که به آن معتقدند دفاع کنند و هزینهی این ایستادگی را هم بپردازند. دولت کمونیستی آنها را از ادامه تحصیل و یافتن شغلی مناسب در آینده محروم میکند. اما دیوار برلین هنوز ساخته نشده و میتوان با گریختن به جایی دیگر، آینده را ساخت. فیلم در نمایش و ارزشگذاری بر عنصر مقاومت در شخصیتهای نوجوان خود موفق عمل کرده است.