مالک چگونه زنده ماند؟
خطر لو رفتن داستان! پس از تماشای قسمت سوم فصل دوم زخم کاری این مطلب را بخوانید
قسمت سوم سریال زخم کاری ۲ روز جمعه آخرین روز تابستان ۱۴۰۲ از فیلیمو پخش شد. حالا دیگر تکلیف بخشی از شخصیتپردازی سریال مشخص شده است و مخاطب به خوبی میتواند رابطه میان کاراکترها و چگونگی شکل گیری آن را آنالیز کند.
روند داستانی قسمت سوم زخم کاری ۲
برملا شدن راز زنده ماندن مالک
در قسمت سوم زخم کاری ۲ شاهد بودیم که بالاخره مالک زنده است و ماجرای زخمی شدن آن و دفن پیکر نیمه جان مالک در تابوت و در زمینهای بایر شمال به چه شکل انجام شده است. اگرچه هنوز پلیس نتوانسته است ردی از ماجرای مالک پیدا کند اما دستمالچی به عنوان یکی از مهرههای اصلی جنگ میان مالک و طلوعی در مسیری قرار گرفته است که تعیین کننده بسیاری از مسائل درون قصه است. دستمالچی امین و فرد مورد اعتماد مالک است که پس از پیدا کردن بدن نیمه جان او توانست مالک را از مرگ حتمی نجات دهد و او را به مدت ۸ ماه در جایی نگهداری کند که کسی از جایش باخبر نشود.
از طرفی شاهد بودیم که میثم چطور دلباخته شیدا شده و عشق او به شیدا وارد فاز تازهای شده است و شیدا توانسته با توجههای به موقعش جای خالی مائده را برای میثم پر کند.
کیمیا با یک راز به زخم کاری ۲ بازگشت
اما نقطه عطف قسمت سوم سریال زخم کاری ۲ را باید به حضور کیمیا اختصاص دهیم. کیمیا که در فصل اول رابطه عاطفی با مالک داشت و در نهایت با تهدیدهای سمیرا از زندگی مالک بیرون رفت حالا به خاطر زمینهایی که مالک در شمال به نام او زده است باز هم پایش به ماجرای هولدینگ ریزآبادیها باز شده و همین موضوع سمیرا را با تردیدهای جدی برای ادامه مسیر روبرو کرده است. کیمیا البته تنها به خاطر واگذاری زمینها وارد داستان نشده و پرده از رازی برای میثم برداشته است که کلید اصلی اتفاقهای آینده در سریال به حساب میآید.
کیمیا پرده از بخشی از شخصیت طلوعی برداشت که نشان میدهد ماجرای کشته شدن مالک با کارهایی که طلوعی برای حذف او انجام داده است، بیارتباط نیست و در واقع منصوره بعد از آنکه از طلوعی خط و ربطی درباره مالک میگیرد دست به انتقام میزند.
سریال زخم کاری در فصل دوم و در قسمت سوم وارد مسیر پر التهابی شده است که به نظر میرسد مخاطب در قسمتهای بعدی باید دنبال سئوالهای خودش بگردد. آیا طلوعی به قصد انتقام به سمیرا نزدیک شده است؟ آیا سمیرا با مالک ارتباط دارد و سعی میکند با نزدیک شدن به طلوعی نقشههای آنها را نقش بر آب کند؟
برای رسیدن به پاسخ این سئوالات باید منتظر پخش قسمتهای میهج آینده باشیم. شما هم حدسیات خودتان را از ادامه این داستان برایمان بنویسید.
دستمالچی در زخم کاری کیست؟
- بازیگر: سیدجواد هاشمی
شاید اولین تصاویر از دستمالچی را در فصل یک سریال دیده باشیم. یک مرد با نفوذ که گویا از نیروهای امنیتی است و مالک با او رابطه خوبی دارد. اولین تصویری که ما از این کاراکتر دیدیم، به دیدار با مالک در استخر برمیگردد. سپس در زمانی که مالک در غم از دست دادن دختر کوچکش بود دستمالچی به سراغش آمد و او را برای ادامه راه کمک کرد. حالا در فصل دوم این شخصیت ابعاد روشنتری به خود گرفته است و به نحوی ناجی زندگی مالک به حساب میآید. دستمالچی با نجات مالک و نگهداری از او دور از چشم دشمنان اصلیاش یعنی طلوعی و منصوره سعی میکند ردی از اطلاعات و اسنادی پیدا کند تا شبکه فساد اقتصادی هلدینگ ریزآبادیها را از هم متلاشی کند.
دستمالچی در میان بیشمار شخصیت منفی و سیاه که هر کدام تنها منافع خود را میبیند و هیچ کس به فکر دیگری نیست و حتی شاهد از هم گسیختگی رابطه میان مادر و فرزند (میثم و سمیرا) هستیم تنها فرد خیرخواه داستان است که به نظر میرسد نفوذ و قدرت زیادی دارد و دست تنها به جنگ افرادی رفته است که همگی از کشتن و حذف آدمهای روبرو هیچ ابایی ندارند. باید در قسمتهای آینده منتظر نقش تاثیرگذار دستمالچی در داستان باشیم.
اگر نکته دیگری هم در هر قسمت سریال هست که باعث توجهتان میشود، با ما در میان بگذارید تا در حاشیههای هر قسمت اضافه کنیم.
در رابطه به اون دوستانی که گفتن چطور مالک وسط بیابون لوکیشن فرستاده باید بگم وقتی دارید فیلم نگاه میکنید یکمی توجه کنید انقدر سوالای چرت و پرت نمیپرسید، مالک زنگ زد به دستمالچی و دستمالچی هم زنگ زد به دوستش و گفت لوکیشنه سبگنالش رو پیدا کنند. بعدشم اونجا بیابون نبوده و کنار ساحل بوده و بالاخره انتن هست.
زنده موندن مالک رو کاش بطور دیگه به تصویر میکشیدن اینجا بعداز چند ساعت با اینهمه ضربه و داخل اون جعبه وزیر خاک اونهم با اون وضع بیهوش وگوش چطور لوکیشن فرستاده. جای تعجبه جالب تر اینه مالک نمیتوانست حرف بزنه چطور به دستمالچی گفته منم مالک بابا یکم شعور برای بیننده قائل باشید
ولی واقعا انتخاب میثم افتضاح بود
یکم استایل که بایدداشته باشه بازیگر
این هیچیش به بازیگرنمیخوره واقعا
پول یاپارتی
ی ذره به مخاطب احترام بذارین
این سریال یه نو آوری هستش،مثلا بازیگر طنز در نقش یه تاجر بزرگ یا مثلاً بازیگر معمولا لات و ارازل اوباش در نقش طلوعی،یا مثلاً مهران غفوریان در نقش مشاور،و از همه بدتر شهید سینمای ایران لخت تو استخر
این همه ملت از قبل اینکه فصل دو شروع شه خودشونو شرحه شرحه کردن ک خدا کنه مالک زنده باشه، حالا ک زندس باز میگن چرا زندس:/ جالبه
:))))))))))))))))))))
در پاسخ به دوست عزیزی ک گفتن توی بیابون آنتن نمیده، جسارتا اگر فصل پیش رو دیده باشید، لوکیشن چاقو خوردن ساحل هستش و کنار ساحل هم ویلای ساحلی ریزآبادی ها…. تابوت هم در همون حوالی دفن شد
بابا اینقدر نگید مالک تو تابوت چطور زنده موند بیخیال تو رو خدا …والا یه فیلم بود از اول تا آخر ش طرف تو تابوت بود آخرش هم خودش خودشو نجات داد …فیلم بیل را بکش زن نقش اول اسمش یادم نیست زخمی و خونی مالی تو تابوت چند ساعت بعد نجات داد خودشه فیلم و داستانه دیگه گیر ندید به خط و ربط فیلم بچسبید …و
ولی برای من سوال پیش اومد…مالک رو تو بیابون دفن کردن مگه تو بیابون آنتن میده؟ دوم اینکه اصن مالک که اون همه خون رفته ازش و همه فکر میکردن مرده چجوری تونسته برا دستمالچی لوکیشن بفرسته. خواهشا این چنین ضعف هایی در قسمت های آتی نباشه. ما از این فصل انتظار زیاد داریم
این نکته رو از من داشته باشید: هر وقت تو هر سریالی، مُرده رو از گور کشوندن بیرون و زندش کردن، فاتحه ی اون سریال رو بخونید….
توی خواب میثم مار سیاه بود که نشون دهنده دشمن زیاد هست و موش سیاه که اصلا خوب نیست و به معنی مشکلات زیاد و موش خاکستری یعنی ترس
در جواب ابوالفضل لطفاً …. نگید سپاس امثال شما مراجعه به صداسیما
یه نکته مالک داخل فصل اول گوشی دکمه ای طلایی
داشت و بعد داخل فصل دو آیفون
این کشف رو در همون قسمت اول همه گفتند… چقدر خوشبختیم که مخاطبانی به این نکتهسنجی داریم…
سلام
یه نظر دارم با اینکه می دونم فیلمه و … ولی فکر کنید ۵ضربه چاقه بهفردی وارد بشه و دو سه ساعت روی زمین به حال خودش رها شود. بعد همان فرد رو توی طابوت بذارن و درش رو هم محکم ببندن طوری هوا کم رفت و امد کنه و بعد یکی دو ساعت داخل طابوت توی راه باشه بعد هم زیر خاک دفن کنن و بروند.از اینجا به بعد جالب می شه ناصر از شمال به تهران اومد و اونجا بود که دسمالچی فهمید مالک زندس و از تهران به شمال اومد که این رفت و برگشت چهار پنج ساعت طول می کشه دیگه بعد یه ساعت هم زیر خاک رو بگردن و مالکو تو طابوت زنده بیارن بیرون
خدایی این برا بالیوود هم قفله😂