یادداشتی درباره فیلم بی‌رویا به کارگردانی آرین وزیردفتری

تشخیص هویت یک زن

آرین وزیردفتری برای ساخت و تولید اولین فیلم بلندش به سراغ ایده جسورانه و جاه‌طلبانه‌ای رفته که در کلیشه‌های حاکم بر مناسبات سینمای ایران، حکم راه رفتن روی لبه تیغ را برای او پیدا می‌کند. او که فعالیتش در سینما را با ساخت فیلم کوتاه « هنوز نه» در سال ۱۳۹۵  آغاز کرد، با ساخت دومین فیلم کوتاهش «مثل بچه آدم» آنچنان خودش را  بر سر زبان‌ها انداخت که بسیاری از اهالی سینما و علاقه‌مندانی که آثار کوتاه و بلند را به شکل جدی دنبال می‌کنند، از ظهور کارگردانی خلاق خبر می‌دادند که می‌تواند همچون یک استعداد جدید در بدنه سینمای ایران نیز بدرخشد.

همه چیز درباره فیلم بی رویا

او بر خلاف بسیاری از هم‌نسلانش که برای محکم کردن جای پایشان در این سینما می‌کوشند به سراغ تولید آثار سفارشی، کمدی یا فیلم‌هایی با مضمون اجتماعی بروند، مسیر متفاوتی را برگزیده و با انتخاب داستانی متکی بر سویه‌های فلسفی و روانشناختی که چارچوب‌های ذهنی همیشگی مخاطب را هم به چالش می‌کشد، اثری را به تماشاگران این روزها پیشنهاد می‌دهد که در سینمای ایران سابقه کمتری برای تولید و مواجهه با آن وجود دارد.

آرین وزیردفتری بی‌آنکه تمایلی برای ارائه یک داستان سرراست (با همان ویژگی‌های کلاسیک و همیشگی خودش که تماشاگر را بنا بر اتفاقات و حوادث مختلف، به اوج و فرودهای گوناگون می‌رساند) داشته باشد، به سراغ یک موقعیت پیچیده ذهنی با تکیه بر مضمون هویت می‌رود که در آن تمرکز بر روی شخصیت و طراحی رخدادهای ریز و به ظاهر بی‌اهمیت (همچون نشستن روی مبل و کتاب خواندن رویا در ابتدای فیلم که کمی بعد به صورت قرینه‌ای توسط زیبا با همان ژست تکرار می‌شود‌) چنان نقش مهمی در درام‌پردازی مدنظر او بازی می‌کنند که کنار هم قرار دادن آن‌ها از جانب مخاطب، او را به همان سرگشتگی و سردرگمی‌ای می‌رساند که کاراکتر اصلی فیلم (با بازی تحسین‌برانگیز طناز طباطبایی) به آن دچار شده است.

صابر ابر و طناز طباطبایی در فیلم بی رویا

ایده آن شب بارانی و مواجهه زنی پر از شور و انرژی با زنی دیگر که کنار درِ ورودی خانه او ایستاده (کاراکتری که با آن ردای سیاه و قد بلندش بیش از هر چیز شمایل الهه مرگ در فیلم مهر هفتم برگمان را برایمان یادآوری می‌کند) و گذشته‌اش را به فراموشی سپرده و حتی هویتش نیز از جانب سامانه انگشت‌نگاری نیروی انتظامی قابل شناسایی نیست، زمانی سویه‌ای تهدید کننده و خطرناک به خود می‌گیرد که انگار زن فراموشکارِ درونگرا و کم‌حرف می‌کوشد هویت و جایگاه زنی که او را به خانه خودش راه داده از او دزدیده و تمام خصوصیات اخلاقی و درونی خودش را با او تعویض کند.

در این بین فیلمساز کدها و داده‌هایی را به تماشاگر خودش می‌دهد که کمی بعد و با وقوع رخدادهای بیشتر، تمام آن داده‌ها و کدهای قبلی را بی‌اعتبار کرده و از این طریق ذهنیت تماشاگر را در یک آشفتگی بی‌حد و حصر شریک می‌کند. فیلم درست با اتکا به همین ویژگی‌اش از سایه توهمات یک بیمار اسکیزوفرنی فراتر رفته و موفق به خلق جهان هولناکی می‌شود که در آن فراموشی و بی اعتنایی به گذشته و پذیرفتن یک زندگی جدید که تعامل با آدم‌های جدید را نیز با خود به همراه می‌آورد، از خصوصیات مهم آن است. شاید کلیدی‌ترین دیالوگ فیلم که نقش زیادی در همراهی مخاطب برای ورود به جهان مورد نظر فیلمساز بازی می‌کند همان جمله دهشتناک زیبا به رویا باشد که با پیش کشیدن بحث فراموشی رو به او می‌گوید: «اگه آدم گذشته‌اش را فراموش کنه، بازم همون آدمه یا یکی دیگه‌اس؟»

کمی بعد، اعتراف زیبا به هویت واقعی خودش و دعوت از رویا برای فراموش کردن گذشته‌اش و قبول کردن یک زندگی جدید، چنان تصویر غریبی را پیش روی تماشاگر می‌گشاید که هر گونه مقاومتی از  جانب رویا برای پذیرفتن هویت جدیدش (هانیه) را بی‌اعتبار جلوه می‌دهد.  او که با آب دادن به گل‌های  داخل خانه، گویی هویت جدید خودش را تایید کرده است در مواجهه با دوست قدیمی‌اش که عاشق رصد ماه و ستاره‌ها بود (با بازی علیرضا داوودنژاد) و حالا در قامت یک مامور حفاظتی پارک، جملاتی آشنا از زندگی گذشته را پیش او زمزمه می‌کند، چنان لبخند تلخ و طعنه‌آمیزی بر لب می‌آورد که انگار در جهانی که همه به فراموشی و زندگی جدید خودشان عادت کرده‌اند، چاره‌ای جز لبخند زدن و به یاد نیاوردن وجود ندارد.

تماشای آنلاین و دانلود فیلم بی رویا

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

73 نظر
  1. نازنین می‌نویسد

    در کل فیلم مزخرفی بود که واقعا توجیهی برای چهار هویت فیلم (رویا-زیبا-ساره-هانیه) وجود نداشت.بنظر من تنها جواب منطقی به این فیلم این میتونه باشه که رویا اسکیزوفرنی بوده و از اول خودش گم شده بوده و جای زخم روی دست رویا هم در اخر فیلم همینو میگه وگرنه اگر داستان دسیسه و دزدیدن هویت رویا بود که دیگه پدرو مادرش وپلیس وخانواده جدید هانیه همه نمیشه باهم هماهنگ کرده باشن. که اگر اینطورهم باشه باز فیلم باگ زیاد داشت واون ساره طیبی که ختمش بود این وسط کی بود؟ وچرا زیبا هویت انگشت نگاری نداشت؟ اینجا هم این تصور میشه که زیبا همونطور که اخر فیلم گفت همون ساره طیبی بوده که خانوادش ختم گرفته بودن وشناسنامش باطل شده برای همین انگشت نگاری نداشت که اگه رویا خودش از اول گم شده بوده که جای زیبا بوده پس هانیه کی بود این وسط؟ما با چهار هویت روبرو بودیم. رویا _زیبا _هانیه _ساره طیبی. اخرشم معلوم نشد کی به کیه
    در کل فیلم مزخرفی بود حیف وقت و هزینه که صرفش کردم

  2. حاجعلی حسین احمدی می‌نویسد

    […] […] […] […] […] بسیار فیلم […] و بی سر و تهی بود… فیلم مهمان ناخوانده صد شرف داره رو این فیلم.. حیف وقت که رو این فیلم گذاشتم… […] […] […] […] […]

  3. موسوی می‌نویسد

    بنظرمیاداین فیلم صرفا به جهت حمایت از نظریه ی داروینیسم هست،آدما نمیمیرن فقط بعدمرگ تو پوست یک آوم دیگه متولد میشن.عجیبه که این فیلم مجوز گرفته

  4. شادی می‌نویسد

    فیلم های پیچیده ذهن را فعال می کنه ، تلاش می کنی آن حرفی که فیلم داره را درک کنی ، من حس می کردم فیلم تلاش داره بفهمونه اگر از وضعیتی راضی نیستیم ، تغییرش بدیم ، شاید ایده آل رویا داشتن یک خانواده کامل بوده، و همونطور که خودش گفت مهاجرت را نمی خواسته، حالا آن زندگی که در ضمیر ناخودآگاه خودش دوست داشته را بهش هدیه دادند ولی ذهنش درگیر یکسری رویا هست که فکر می کردن واقعیه

  5. Nadia می‌نویسد

    فیلم پر از اشکال و تناقض بود. خیلی خیلی پشیمونم که چرا برای این همه آشفتگی وقت گذاشتم .

  6. مانا می‌نویسد

    به نظرم یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران بود واقعا تامل برانگیز و با محتوا … ممنون از عوامل فیلم

  7. فرشته می‌نویسد

    منکه اصلا نفهمیدم چی شد این چی بود دیگه

  8. صابر می‌نویسد

    من تا قبل این که پدرش هم نسبتشون رو انکار کنه فکر میکردم تمام داستان سر اون ۲۰میلیارد تومن وامه

  9. صابر می‌نویسد

    همونطور که جوونای غیور ایرانی بوگاتی رو شبیه سازی کردن این کارگردان تازه وارد خوش ذوق هم خواسته بود تقلیدی از فیلمهای کریستوفر نولان و امثالهم رو انجام بده

  10. فاطمه می‌نویسد

    سلام
    من دوست داشتم فیلم رو
    ممنون

  11. Mahsa می‌نویسد

    مفهومی ترین فیلم آشفته ای که دیدم..گاهی توی دنیای واقعی محکومیم به فراموشی(حتی با دیدن آدمایی که مطمئنیم همون آدمیه که میشناختیم) و پذیدفتن اجبارها

  12. ابراهیم می‌نویسد

    واقعا مسخره و بی سروته….داستان فیلم یه چیزی بین واقعیت و از طرف دیگه بیماری روانی و توهم بود…..بیننده نمیتونه تشخیص بده واقعا رویا توهم زده و بیمار بوده یا دسیسه اطرافیانش بوده…..چون دوستش بهش میگه چقد گفتم رفتارت عوض کن، اون طرفی که تو پارک دید حرفاش یاداور گذشته واقعی بود که فکر کنم پسر عموش بود، مادرش هم غیب زد…..بعد این خانواده جدیدش دوباره بیننده رو میبره به بیماری رویا……خلاصه حیف وقت که این فیلمو ببینی.

  13. قانع می‌نویسد

    بخدا مسخره ترین فیلم زندگیمو دیدم اصلا هیچی معلوم نبود
    حداقل طوری درستش میکردن که انگار زیبا و بابک دسیسه چیدن‌
    نه تا این حد که پدرش دوستاش وحتی پلیس هم نفهمه الان این سوال
    پیش میاد آیا رویا واقعا رویا بود هانیه اصلا مادرش چرا گم شد چرا بهش زنگ نمیزد اصلا پدرومادرش اونا بودن یانه مسخرهههههه

  14. سینا بهشتی می‌نویسد

    جهان فیلم روان شناختی است اما کارگردان به این جهان نیز وفادار نمیماند و راه خودش را میرود … به قول دیوید لینچ ، پیچیدگی خوب است اما آشفتگی نه … این دو تفاوتهای زیادی با هم دارند … فیلم اشفته و سر در گم است گو اینکه بازی گرفتن از بازیگران و نیز رفتار دوربین و میزانسن قابل قبول و حرفه ای است … فیلم در روایت و در یک کلام فیلمنامه، لنگ جدی میزند و کارگردان قصد دارد تا به هر شکلی شده مخاطب را گیج کند اما فراموش کرده که با اصرار بر این عنصر، آنچه تولید میشود، آشفتگی و گیجی در روایت است …

  15. هستی می‌نویسد

    اصلا فیلم خوبی نبود مزخرف بود

  16. هستی می‌نویسد

    خیلی فیلم بدی بود پشیمونم نگاه کردم… متوجه نشدم چی به چیه…

  17. ثنا می‌نویسد

    مزخرف ترین فیلم بود هیچ چیزی مشخص نبود سردرگمی مخاطب به همراه داشت حیف زمان که برای دیدن فیلم بزاریم

  18. اميد می‌نویسد

    فیلم در مورد تناسخ ارواح بود و فوق العاده عالی بود حتما ببینین

  19. رضا می‌نویسد

    سلام فیلم بی سروته و مزخرفی بود اصلا سردر گم کننده بود

  20. داریوش می‌نویسد

    بیخودی فلسفی و علمی نکنید این فیلم رو. پر از تناقض که فقط مخاطب رو احمق فرض کرده. شبیه رنگ پاشی روی صفحه سفید و خلق اثری بی اهمیت که ساعتها تحلیل میکنن

  21. شاید من می‌نویسد

    فیلم متفاوتی بود.اینکه باعث شد بعد پایان فیلم ی چیزایی مبهم بمونه و آدم تو فکر فرو بره ی پوینت مثبته.ما ایرانیا عادت کردیم ب فیلم های یکجور و مشابه ب هم.بنظر من این تناقضا بود که فیلم رو جذاب‌تر کرده بود و اگه در این حد گنگ نبود از جذابیتش کم میشد.میتونید ب چشم انیمیشن یا یک فیلم تخیلی بهش نگاه کنید،در اون صورت شاید جالب بنظر بیاد.

  22. دانیال هستم می‌نویسد

    اگه فیلم تخیلی باشه، اوکی.. قابل قبوله
    ولی اگه داستان محور هس که تناقضات زیاده
    پدرمادر رویا اونو انکار میکنن، خب ینی چی؟
    قاب عکسها عوض میشن؟
    مگر اینکه این تغییرات رو کنایه بگیریم بقول یکی از دوستان تو نظرات!

    ولی اخر فیلم اون جای رگ زدن های رو دست رویا،، شبیه اول فیلم روی دست زیبا بود!
    خلاصه کدوم ور میره فیلم
    یکی بما بگه

  23. دانیال می‌نویسد

    اگه فیلم تخیلی باشه، اوکی.. قابل قبول
    ولی اگه داستان محور هس که تناقضات زیاده
    پدرمادر رویا اونو انکار میکنن، خب ینی چی؟
    قاب عکسها عوض میشن؟
    مگر اینکه این تغییرات رو کنایه بگیریم بقول یکی از دوستان تو نظرات!

    ولی اخر فیلم اون جای رگ زدن های رو دست رویا،، شبیه اول فیلم روی دست زیبا بود!
    خلاصه کدوم ور میره فیلم

    یکی بما بگه