معرفی و نقد فیلم هیپنوتیزم شده
فیلم Hypnotic یک فیلم مهیج رازآلود به کارگردانی رابرت رودریگز و با بازی بن افلک است
تماشای فیلمهای پیچیده خوش ساخت هالیوودی همیشه لذتبخش است. فیلمهایی مانند تلقین Inception و پرستیژ The Prestige از کریستوفر نولان، حس ششم The Sixth Sense ام. نایت شیامالان و جزیره شاتر Shutter Island مارتین اسکورسیزی که همچنان از بهترین فیلمهای تعلیقآمیز و مهیجی محسوب میشوند که ذهن مخاطب را به بازی میگیرند. اگرچه هر سال با چند نمونه از این فیلمها مواجه میشویم اما در سالهای اخیر فیلمی وجود نداشته است که بتواند با این نمونههای نام برده شده رقابت کند. فیلم پلیسی هیپنوتیک Hypnotic با بازی بن افلک با ایدهای جالب توجه، تازهترین تلاش هالیوود در این ژانر است (هیپنوتیکها در فیلم به افرادی گفته میشود که میتوانند از طریق ذهن روی مغز دیگران تاثیر بگذارند، عنوان فیلم نیز از همینجا میآید). فیلمی که باید ببینیم آیا میتواند با این نمونههای حالا کلاسیک شده رقابت کند یا خیر.
داستان فیلم هیپنوتیزم شده
خلاصه داستان فیلم هیپنوتیزم شده اینطوری است؛ کارآگاه پلیس اهل آستین، دنی رورک (بن افلک)، مصمم است که دختر گمشده خود را پیدا کند، اما در عوض خود را در حال سقوط در یک هرازتوی بغرنج میبیند. زیرا او همزمان در حال بررسی یک سری سرقتهای بانک عجیب و غریب است که در نهایت باعث میشوند او اساسیترین فرضیات خود درباره هر چیز و هر کسی که در دنیایش است را زیر سوال ببرد. رورک در حین جستوجوهایش برای پیدا کردن دختر خود سرنخهایی پیدا میکند که او را به دنیای مخفی روانیهایی هدایت میکنند که قدرتهای ویژهای برای تاثیرگذاری بر دنیای اطراف خود دارند. او در این مسیر یک همراه پیدا میکند – دایانا کروز (آلیس براگا) – که چیزهای زیادی درباره این آدمها میداند و اگرچه با او غریبه است اما برای پیدا کردن دخترش چارهای جز اعتماد به او ندارد. کارآگاه همراه با دایانا شروع به کشف راز پشت این آدمها میکند اما با هر قدم نزدیکتر شدن به حقیقت، خود را از دخترش دورتر میبیند.
بازیگران و عوامل فیلم هیپنوتیزم شده
بن افلک در هیپنوتیزم شده نقش کارآگاه دنی رورک را بازی میکند که در تلاش برای یافتن دختر گمشده خود است. او به عنوان مردی سرسخت و جدی توصیف میشود که آماده است برای نجات دخترش به جهنم برود، زیرا گمان میکند که ناپدید شدن او به یک توطئه بزرگتر مرتبط است. افلک که اخیرا فیلم هوا (Air) را به عنوان کارگردان و بازیگر روی پرده داشت، بیش از چهل سال است که در صنعت سینما فعالیت میکند. بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس برجستهای که آثاری مانند ویل هانتینگ نابغه (Good Will Hunting)، دختر گمشده (Gone Girl) و شهر (The Town) در کارنامهاش دیده میشود. هالا فینلی، بازیگر نوجوان فیلم ما میتوانیم قهرمان باشیم (We Can Be Heroes)، نقش دختر دنی رورک را بازی میکند که بطور مرموزی درست جلوی چشمان او ناپدید میشود. تنها سرنخی که درباره مکان او باقی مانده، تصویری است که زیر آن نوشته «لِو دلرین را بیابید». چیزی که رورک خیلی زود در طول جستجوی خود آن را مییابد.
شخصیت دایانا کروز، تنها امید رورک برای یافتن دخترش، توسط آلیس براگا به تصویر کشیده شده است. دایانا یک هیپنوتیزم کننده است که از یک سازمان مخفی هیپنوتیزم فرار میکند و قدرتهای ذهنی خودش را دارد. او در نهایت با رورک افلک همکاری میکند تا دختر گمشده او را بیابند و یکبار برای همیشه این گروه شیطانی را نابود کنند.
آلیس براگای برزیلی در فیلمهای معروف مختلفی از جمله جوخه انتحار جیمز گان (The Suicide Squad)، من افسانه هستم (I Am Legend) و غارتگران (Predators)، ایفای نقش کرده است. با اینحال، مخاطبان ممکن است بیشتر او را با نقش شخصیت ترزا مندوزا در سریال ملکه جنوب (Queen of the South) بشناسند.
ویلیام فیکنر در نقش آنتاگونیست فیلم، شخصیتی که از مهارتهای هیپنوتیزمی خود برای ارتکاب جنایت استفاده میکند، یکی دیگر از بازیگران اصلی داستان رودریگز است. فیکنر بیشتر با ایفای نقش الکساندر ماهون در سریال فرار از زندان شناخته میشود. از دیگر آثار مطرح این بازیگر آمریکایی میتوان به مخمصه (Heat)، روزهای عجیب و غریب (Strange Days) و الیسیوم (Elysium)، اشاره کرد.
جی دی پاردو، دایو اوکینی، جفریدیوید فاهی، جکی ارل هیلی و زین هولتز، از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
کارگردان هیپنوتیزم شده کیست؟
همانطور که قبلتر اشاره شد رابرت رودریگز کارگردانی هیپنوتیک را انجام داده است. در کارنامه رودریگز فیلمهای مطرحی مانند دسپرادو (Desperado)، از گرگومیش تا سحر (From Dusk till Dawn)، شهر گناه (Sin City)، سیاره وحشت (Planet Terror) و فرانچایز بچههای جاسوس (Spy Kids) دیده میشود. رودریگز فیلمنامه را با همکاری مکس برنشتاین به نگارش درآورده است. برنشتاین نیز بیشتر بخاطر کارش در مجموعه فیلمهای دنیای سینمایی هیولاها شناخته میشود. برنشتاین در این مجموعه فیلمنامه فیلمهای گودزیلا (Godzilla)، کونگ: جزیره جمجمه (Kong: Skull Island) و گودزیلا در برابر کنگ (Godzilla vs. Kong) را به نگارش درآورده است.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم هیپنوتیزم شده
تلگراف | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
رابی کالین | یک داستان نود دقیقهای کاملا سرگرمکننده که از تماشاگرانش چیزی جز این نمیخواهد که تعلیق ناباوری خود را کمی بیشتر حفظ کنند و از سواری هیجانانگیز فیلم لذت ببرند (تعلیق ناباوری یک اصطلاح در مطالعات ادبی و سینمایی است که در آن مخاطب یک متن دیداری، نوشتاری یا شنیداری به صورت ارادی ناباوری خود را کنار میگذارد تا بتواند با جهان متن همراه شود).
کلایدر | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
چیس هاچینسون | وقتی همه اجزای فیلم در کنار هم قرار میگیرند، ثابت میکند که یکی از کاملترین تجربیات رودریگز در یک بازه طولانی است.
راجر ایبرت | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰
سیمون آبرامز | هیپنوتیزم شده شاید آنقدر هوشمندانه و هیجانانگیز نباشد که ذهن شما را از پریشانی بازدارد، اما در طول مسیر پرفراز و نشیب خود جذاب است.
کانسیکوئنس | امتیاز: ۵۸ از ۱۰۰
جونا کروگر | هربار که فکر میکنید هیپنوتیزم شده بطور کامل از دست رفته است، کاری به اندازه کافی جذاب انجام میدهد که شما را مجذوب خود سازد.
اسکرین دیلی | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
تیم گریرسون | اتمسفر سرگرمکننده هیپنوتیزم شده در نهایت از هم میپاشد، زیرا مشخص میشود که رودریگز عمدتا در حال سرقت از فیلمهای بهتر است و هرگز آنها را در یک کل جذاب جدید ادغام نمیکند.
امپایر | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
کوین ایجی پری | یک بن افلک ترشرو نمیتواند این تریلر گیجکننده را که به اندازه یک دریل متهکاری پیچ و تاب دارد نجات دهد. فیلمی که ممکن است در شما احساس کرختی به وجو بیاورد.
Movie Nation | امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰
راجر مور | دنبال کردن آن چندان سخت نیست، اما از این جهت آزاردهنده است که میدانیم در حال هدر دادن نیروی ذهنی خود برای نظم بخشیدن به این آشفتگی بیمعنا هستیم.
نقد فیلم هیپنوتیزم شده برگرفته از سایت پیست مگزین
جسی هاسنگر | داستان علمی تخیلی هیپنوتیزم شده ممکن است شامل قدرتهایی شود که شایسته مردان ایکس باشد – توانایی تحریف و تغییر شکل ادراک قربانیان -، اما همچنین این فیلم در شکل بسیار خاصی از سفر در زمان زیاده روی میکند. فیلمی که بیآنکه شخصیتهایش بدانند، گردشی با فراغ خاطر در دهه ۲۰۰۰ دارد. فیلم سال ۲۰۰۳ جان وو، دستمزد (Paycheck) را میتوان به نوعی به عنوان یک نقشه راه برای فیلم در نظر گرفت، زیرا در اینجا نیز شاهد تلاش بن افلک برای حل یک معمای بیسابقه و علمی-تخیلی هستیم. هچنین میتوان اشارههایی به فیلمهایی مانند یادگاری کریستوفر نولان (Memento) – یک عکس پولاروید که یک سرنخ احتمالی روی آن حک شده است -، گزارش اقلیت استیون اسپیلبرگ (Minority Report) –پلیسی که هنوز از آدم ربایی حل نشده فرزندش ناراحت و سردرگم است – و فیلم سال ۲۰۰۷ آینده (Next) – قدرتهای ذهنی ویژه شخصیت اصلی آن – را مشاهده کرد. به سادگی میتوان فیلمهای زیاد دیگری نام برد که بر هیپنوتیک تاثیر گذاشتهاند (فیلمهایی که بسیاریشان براساس نوشتههای فیلیپ کی. دیک هستند). یک مورد دیگر تلقین (Inception) کریستوفر نولان است که مناظر شهری واقعیتگریز و تلاش عجیب و غریب قهرمان برای یافتن راهی برای بازگشت پیش فرزندش را شامل میشود. به این ترتیب، برای گروه خاصی از مخاطبان این فیلم ممکن است به منزله یک نوستالژی دست دوم باشد.
افلک در نقش دنی رورک، یک پلیس اهل آستین است که در جستجوی دختر ربوده شدهاش است، در حالیکه همچنان به وظایف خود به عنوان یک پلیس رسیدگی میکند. البته رباینده دختر دستگیر شده، اما او هنوز پیدا نشده است. دنی هنگام تحت نظر گرفتن یک سرقت احتمالی از بانک، متوجه رفتار مشکوک مردی میشود که بعدتر میفهمد لو دلرین (ویلیام فیکنر) نام دارد. شخصیتی که یک صندوق امانات مجزا را هدف سرقت خود قرار داده است و در ظاهر بدون هیچ زحمتی حواس آدمهای اطراف خود را پرت میکند. دنی در جستجوی پاسخ پرسشهای خود یک شخص متخصص در علوم فرامادی به نام دایانا (آلیس براگا) را دنبال میکند که برایش قدرتهای هیپنوتیکها را توضیح میدهد. آدمهایی با قدرتهای تلهپاتیک که تواناییهایشان فراتر از ذهن خوانی و کنترل مغز است. آیا این تواناییهای عجیب و غریب میتوانند ربطی به دختر گمشده دنی داشته باشند؟
هیپنوتیزم شده پیوند میان آنها و موارد دیگر را با چرخشها و پیچشهای متعدد داستانی که با مونولوگهای تفسیری پر از اطلاعات همراه هستند، توضیح میدهد. رودریگز که با مکس برنشتاین فیلمنامه را به نگارش درآورده است، رویکرد بازیگوشانه نولان در تبدیل تفاسیر و توضیحات به اکشن نفسگیر را استفاده نمیکند. او یک دانشجوی بیپروا و متخصص در فیلمهای رده بی (B-Movie) است. فیلم در این قلمرو نیز تا حدودی خوددرانه عمل میکند. هیپنوتیک با دیالوگهای صریح و سایههایی به سبک فیلمهای نوآر متوسط به پایین دهه ۴۰، گاهی روی مرز کلاسیک بودن حرکت میکند در حالیکه در انتخابی سودمند با خطوط داستان فیلمهای دهه ۲۰۰۰ تلاقی مییابد.
هیپنوتیزم شده دقیقا یک اثر وهمانگیز استادانه نیست. با اینحال تصاویر آن با بهرهگیری از جلوههای فنیتر (یا ظاهرا واقعیتر) نسبت به تلاشهای اخیر رودریگز که معمولا از بکارگیری پرده سبز خرسند هستند، قابلیت ملموس بودن بیشتری دارند. اگر هیپنوتیزم شده خیلی خوب بنظر نمیرسد، اما یک فیلم بدون زرق و برق و متواضع است و این بخشی از جذابیت آن را شکل میدهد. در اینجا رمز و راز، تعمق و تفاسیر بیشتری نسبت به اکشن پرزرق و برق وجود دارد (اگرچه رودریگز هنوز میداند که چگونه یک تعقیب و گریز با موتور سیکلت را به تصویر بکشد). این فیلم قطعا نه به نقطه اوج سلیقه و مهارت رودریگز در فیلمهای روزی روزگاری در مکزیک (Once Upon a Time in Mexico) و بچههای جاسوس ۲ (Spy Kids 2) میرسد و نه به اندازه اقتباس او از آلیتا: فرشته جنگ (Alita: Battle Angel)، بیعیب و نقص است. اما انگیزهها و محرکهای هوشمندانهای برای گروه کوچک شخصیتهای فیلم طراحی شده است. همچنین این تردستی علمی تخیلی رودریگز را میتوان به عنوان نقطه نظر کارگردان درباره روند فیلمسازیاش تفسیر کرد. فرایندی که در آن بطور جادویی دستهای از آدمها را متقاعد میکنید که داستان جعلی شما واقعیت دارد و آن را مدام تکرار میکنید. آیا فیلمسازی چیزی جز این است؟ با دقت نگاه کنید، شاید متوجه شباهت هیپنوتیک با فیلم بچههای جاسوس بشوید!
امتیازهای فیلم بن افلک
تا زمان آماده سازی مطلب
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۵.۴ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۵.۹ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۳۵ درصد بر اساس ۹۱ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۶۳ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۵۳ درصد براساس ۳۰ نقد |
مصاحبه با کارگردان فیلم
رابرت رودریگز: ما در سینما ساختاری هیپنوتیزمی به وجود میآوریم
- هنگامیکه به این داستان رسیدم، آنّها (فرزندان رودریگز) خیلی کوچک بودند و همیشه زمزمههایی از این فیلمی که قرار بود بسازم را میشنیدند. چیزی که من را مدام به سمت آن میکشاند این بود که فرایند فیلمسازی را دوست داشتم. …بخشی از کاری که ما به عنوان فیلمساز و داستاننویس انجام میدهیم این است که وقتی تماشاگران وارد سینما میشوند و برای این کار پول میدهند، یک ساختار هیپوتیزمی به وجود میآوریم که مخاطبان آن را باور کنند. آنها با کمال میل میدانند که قرار است بازیگران و فیلمنامهای طراحی شده را ببینند. اما با اینحال میآیند و امیدوارند که شما بتوانید آن را بقدری قدرتمند انجام بدهید که آنچه را میبینند باور کنند و با آن بخندند، گریه کنند و در نهایت به دوستان خود آن را توصیه کنند. اگر واقعا این کار را بخوبی انجام بدهید، گاهی آنقدر عاشق شخصیتها میشوند که آنها را از دوستانشان به خود نزدیکتر میبینند.
- من این داستان را ۲۰ سال پیش شروع کردم و با آگاهی از اینکه فیلمهای دیگری هم وجود داشت، مطمئنا فکر میکردم که شخص دیگری نیز سراغ همین موضوع میرود. …اما پس از گذشت سالها اینطور بنظر میرسید که هیچکس واقعا سراغ این ایده نرفته است. چیزهایی شبیه آن وجود دارد که در آنها واقعیت پیچ میخورد و این پرسش را مطرح میکنند که چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست. اما نه این ایده خاص، نه فیلمی به نام هیپنوتیک یا حتی نزدیک به آن.
پوستر فیلم هیپنوتیزم شده