غمانگیز مثل تماشای CR7 در النصر عربستان!
چهارشنبهها؛ سریالبازی
یک توصیه مشهور هست که میگوید سعی کنید هیچوقت سلبریتیهای محبوبتان را از نزدیک نبینید، چون ممکن است همه آن چیزی را که شما از آنها در ذهن ساختهاید در طرفهالعینی خراب کنند. ممکن است اخلاق گندی داشته باشند یا رفتارشان شبیه آنچه شما همیشه تصور می کردهاید نباشد؛ آنوقت اینطوری یک چهره و خیال زیبا را از دست دادهاید. از طرف دیگر، خیلیها دلشان نمیخواهد در شرایط سخت و نامتعارف دیده شوند. شاید شما هم به چنین آدمهای معروف یا معمولی برخورده باشید. کسانی که نمیخواهند روی تخت بیمارستان عکسی از آنها گرفته شود. یا وقتی که سر و وضع نامناسبی دارند. یا وقتی مشغول کاری هستند که ممکن است برای دیگران جالب نباشد.
۱۵ حقیقت جذاب درباره زندگی آرنولد شوارتزنگر
مشکلم با سریال Fubar یا سریال نابود شده این است؛ آرنولد با آن هیکل عضلانی و آن پهنای شانه و صورت استخوانی، در سینمای اکشن یک افسانه است. تکرار نشدنی است. هر وقت به او فکر میکنیم او را با دیالوگ ¡Hasta la vista به معنی «تا دیدار بعدی» یا «حالا میبینمت» به یاد میآوریم. با چهرهای که ترس و احساس در آن جایی ندارد و قرار است به جنگ مرد جیوهای برود و دنیا را نجات دهد. وقتی که در ترمیناتور میگوید I’ll be back. یا وقتی که در کماندو چهرهاش را برای استتار گریم میکند. از او. فیلمهای کمدی هم دیدهایم. اما جدا از این که در فیلمهای کمدیاش آرنولد «نابودگر» نبوده، ولی وجاهتش را حفظ کرده. به خصوص در کمدیهای پرفروش و مشهوری مثل دوقلوها یا دکتر دولیتل.
اینجا در سریال Fubar نابود شده او فقط سایهای از یک آرنولد شوارتزنگر است. مردی که قرار است با آخرین توان و اعتبارش، کمی دیگر کاسبی کند. آدم را یاد عباس قادری در کنسرتهای انگلیسش میاندازد؛ همانقدر غمانگیز و رقتآور! با موهای رنگ شده و ریشی که بیشتر مناسب بازی در نقش پیرمردهای مذهبی حجرهنشین در سریالهای ایرانی است تا بازی در نقش یک مامور کارکشته ۶۵ ساله سیا در ۷۶ سالگی.
در زمانی که باید نهایتا نقش استاد جان ویک یا یک جوان بزن بهادر دیگر را بازی کند. با هیکل از ریخت افتادهای که حتی برای چند متر دویدن به زحمت میافتد. پیرمرد در این وضعیت واقعا دوستنداشتنی است. شبیه کریس رونالدو در النصر. فرقش این است که رونالدو در آخرین سالهای بازیگری برای آمدن به عربستان سالی ۵۰۰ میلیون یورو دستمزد میگیرد. درآمد آرنولد برای بازی در سریال Fubar حدود ۲۵ میلیون دلار اعلام شده. برای بازیگری که در سالهای اوج بازیگری بالاترین دستمزدهای دوران را میگرفته، چنین حقوقی بخور و نمیر است. و تازه به نظر میرسد سریال بخش قابل توجهی از هزینهاش را به سوپراستار سابق اختصاص داده و انتظارش این بوده که او به تنهایی سریال را بالا بکشد. کاری که تا حدی هم محقق شده. اما اینها چیزی از دلسوزی ما برای آرنولد کم نمیکند.
در سریال Fubar با چی طرفیم؟
داستان تقریبا همان کلیشه همیشگی است؛ لوک برنر مامور کلهشق و درجه یک سیا پس از آخرین ماموریتش باید بازنشسته شود اما مجبور میشود به میدان برگردد. او قرار است با فردی شرور که میتواند دنیا را به نابودی بکشاند مبارزه کند. آرنولد در اغلب اوقات از هوش و تجربهاش و از همکارانش کمک میگیرد تا پیروز شود. البته دستیار زن او (که نمیگویم چه نسبتی با آرنولد دارد تا قضیه لو نرود!) کمک زیادی به او میکند. ماجرا هم شبیه یک جیمز باند رقیق شده است. البته جیمز باند سنگین وزن و زن و بچهداری که این بار داستانش کمی هم بانمک است و دلهره و تعلیق ماموریتهای دنیل کریگ را ندارد.
چرا باید سریال نابود شده را ببینیم؟
این را احتمالا بینندگان سریال بهتر توضیح خواهند داد. تماشای دوباره آرنولد در یک سریال اکشن که بامزه هم هست، به خودی خود خیلیها را برای پلی کردن سریال قلقلک میدهد. سریال هم ویژگیهای معمول برای اکشنبازها را دارد. صحنههایی که در کشورهای مختلف فیلمبرداری شده. از قطارهای سریعالسیر تا صحنههای اتومبیلرانی پرانرژی و موتورسوارها و هلکوپتر و هواپیما تا دلتان بخواهد. یک قهرمان دختر خوشقیافه (Monica Barbaro) هم داریم که قرار است دل فمینیستها را به دست بیاورد و سریال در سلطه مردان نباشد. برادر آرنولد هم در فیلم سیاهپوست است تا این عزیزان هم بتوانند بدون دلخوری به تماشا بنشینند!
چرا نمیخواهیم Fubar را ببینیم؟
سریال نابود شده یک داستان کمرمق و تیمی درجه دو است که قرار است با آرنولد تزیینش کنند. نه اکشنش اکشن است نه گرههای معماییاش خیلی فکر شده است و نه شوخیهایش بامزهاند. درباره اکشن کار شاید مشکل اصلی خود آرنولد است که حتی برای موتورسواری و دویدن معمولی هم نیاز به بدل داشته. چه برسد به پریدنها و آویزان شدنها. داستانی قابل پیشبینی که تقریبا در هیچ صحنهای آدرنالین شما را بالا نمیبرد. مثلا پایان اپیزودها که تقریبا کاملا مشخص است بعدش چه اتفاقی خواهد افتاد (شما از رسیدن هلکوپترها در پایان اپیزود یک خیلی شوکه شدید؟). اینها را مقایسه کنید با سریالهای درست و حسابی مثل Homeland یا حتی همان ۲۴.
صحنههای آبکی کم نیستند؛ کشیدن سزیم با لوله به داخل هلکوپترها از آن ایدههای مضحک بود. مثل پایین رفتن خودرو داخل کارواش و وارد شدن به تونل مخفی. از آن جیمزباندبازیهای خنک. یا صحنههای مثلا خندهداری که لوساند؛ دستگاهی که دوست پسر اِما اختراع کرده تا عشقش را به او ابراز کند، پایین رفتن صندلی اما، کلکلهای لوک و اما.
کلا اختیار با خودتان است. میتوانید سریال Fubar یا نابود شده را ببینید یا وقتتان را با دیدن سریالی بهتر بگذرانید.
پوستر سریال نابود شده Fubar
و البته نقش برادر آرنولد که گفتین یه سیاهپوست بازی میکنه،، فکر میکنم داخل فیلم گفته میشه اصلا برادر واقعیش نیست
سلام. درباره مسائل اجتماعی،، روابط پدر و دختری،، حرفای نزده بین پدرو دخترها،، ترس های یک پدر،، در قبال خانواده، که بعضا تفاوت بین نسل جدید و قدیمی تر ها رو بیان میکنه،، بنظرم نقطه قوت این سریال هست،، اینکه صحنه های اکشن ضعیفه بخاطر کمدی بودن سریال و ژانر اون هست، و اینکه اتفاقا میتونه تغییر هوشمندانه ای برای سوپر استارس مثه آرنولد باشه،، کسی که در سن پیری دیگه اگرم بخاد نمیتونه ترمیناتور رو بازی کنه،، ولی در جایگاه کمدی،، هنوز حرفایی برای گفتن داره(چهره بی احساسش اینجا براش مزیت میشه)
دوست منتقد عزیز. شما اینو تشخیص ندادی که اون شخصیت سیاه پوست در سریال برادر آرنولد نیست بعد داری توصیه می کنی سریال رو نبینیم؟
به جای این نقدهای الکی، پیگیری کنید که چرا شب های مافیا رو نمیسازن دیگه.