معرفی و نقد سریال ۱۸۹۹؛ ترس به روایت عدد
میزان لذت یا سرخوردگی بعد از تماشای سریال «۱۸۹۹» بستگی زیادی به این دارد که پیشتر سریال «تاریک» (Dark) محصول ۲۰۱۷ را دیده باشیم و نسبت ما با آن سریال چگونه تعریف شده باشد. واقعیت این است که برای علاقمندان جدی ساخته پیشین «باران بو اودار» و «یانتیه فریز» یعنی «تاریک»، قطعا مواجه شدن با اثری مثل ۱۸۹۹ جنسی از ذوق و سرخوردگی توامان را به همراه خواهد داشت. سریال دارک برای بسیاری از مخاطبان اثری خسته کننده و بیش از حد پیچیده تلقی میشد و برای بسیاری دیگر مثل این قلم، به مثابه یکی از بهترین سریالهایی که تا به حال دیدهاند.
«تاریک» تمام ویژگیهای یک اثر متفکرانه و چند وجهی را داشت و به مسائلی اساسی و بنیادین اطراف مسئله وجود، زمان، آغاز و پایان جهان و حتی نظم کلی حاکم بر زندگی بشری میپرداخت. در کنار اینکه ساخته شدن آن به زبان آلمانی کارکردی مضاعف برای آن ایجاد کرده بود. چرا که آلمان به عنوان یکی از قطبهای اصلی تفکرات فلسفی که نقش مهمی در شکل گیری شیوههای تفکر و استدلال برای بشر مدرن داشته است. این گذشته فکری و فلسفی ویژگیهای خاصی برای زبان آلمانی به همراه آورده که کاملا در خدمت اثری مثل دارک به کار آمده بود.
نکته اما اینجاست که در طول تاریخ سینما تقریبا تمام فیلمسازان نوآور و خوش فکر بعد از اولین موفقیتهایشان، توسط جریان سرمایهداری و عامهپسند شناسایی میشوند و موفقیتهای آنها به واسطه پیشنهادات مالی چشم گیر از اصالت اولیه دور میشوند و کم کم به سمت سرگرمیسازی و جذب مخاطب و البته باج دادن به جریانات تفکر عامیانهتر و سرمایه دارانه سوق پیدا میکنند.
ماجرای خالقان سریال دارک هم از این قاعده مستثنا نیست. آنها پس از موفقیت چشمگیر سریال دارک، سراغ ساخت اثری پرزرق و برقتر و پرهزینهتر رفتهاند و هرچه بیشتر جانب جلب رضایت سرمایه گذران و مخاطبان انبوه را گرفتهاند، بر رنگ و لعاب کار افزوده شده و از محتوا و ایده و شکل روایت و نوآرویهای اصیل مبتنی بر حوزه تفکرات تازه کاسته شده است.
سریال ۱۸۹۹ همچنان یکی از سریالهای خوب و قابل اعتنای یکی ۲سال اخیر است، اما در حد یک چشمی در جزیره کورها. در واقع اگر این سریال را با باقی آثار به شدت سطحی و دستوری و شعاری رایج در جهان سینما وسریالسازی مقایسه کنیم، جز دسته خوبها و قابل تحملها قرار میگیرد. اما اگر معیارمان شدت و غلظت کیفیت در اثر پیشین خالقان این سریال باشد، قطعا ۱۸۹۹ یک پسرفت واضح در قیاس با دارک محسوب میشود. تعریف و تبیین شخصیتها، توان بالا برای خلق جهان خاص خود اثر که چندان قرابتی با جهان واقعی در حال زیست ما ندارد، ریزه کاریهای فرمی و تکنیکی چشمگیر، توان بالا برای ایجاد سوالهای جدی و مبنایی در ذهن مخاطب، موفقیت برای برهم زدن نظم ذهنی موجود ما و تلاش برای خلق جهانی با هدف اینکه باور کنیم شاید همه چیز آنطور که فکر میکنیم رقم نمیخورد و… همگی ویژگیهایی است که هم در «دارک» و هم در نیمه نخست سریال ۱۸۹۹ جاری است.
نکته اما اینجاست که در ۱۸۹۹ تمام این قابلیتها و مقدمه چینیها با یک نتیجه گیری به شدت هالیوودی و سطحی و پیش پا افتاده به ورطه سقوط و ناامیدی هدایت میشود. در واقع به همان میزان که کانسپت و مفهومی که کلیت رخدادهای غیرقابل فهم اما بدیع و تازه سریال دارک را، در انتها معنادار میکرد و ماندگار، در سریال ۱۸۹۹ چنان هدر داده میشود که چیزی جز افسوس و حسرت برای مخاطبان جدی تیم تولید این ۲ سریال به بار نمیآورد.
متاسفم که باید بگویم شاهد مرگ یک گروه با استعداد فیلمسازی هستیم به واسطه طمع ورزیهای جریانهای سرمایه گذار هالیوودی با هدف مصرفی و دم دستی کردن این هنرمندان خلاق. متاسفم که جریان حاکم بر اقتصاد سینمای جهان این گروه فیلمسازی را هم از ورطه تفکر و تعمق و تدبر به ورطه داستانپردازیهایی به سبک «سری اونجرز» و «دی سی سان» و «کمیک استریپی» سوق دادهاند. متاسفم که جریان حاکم بر سینما و سریالسازی جهان به واسطه سرمایههای در اختیار مجال ظهور و ماندگاری همین معدود فیلمسازهای صاحب تقکر را نمیدهند.
متاسفم که جریال حاکم بر سینما و سریالسازی جهان جانب سرگرمیهای سطحی با هدف بند آوردن جریان تفکر و تحمیق مخاطبان را میگیرند و صرفا به شکلی دستوری و دیکتاتور مابانه، به مفاهیم و موضوعات پاپ و باب روز و به شدت معمولی مجال مطرح شدن میدهند. متاسفم که جریان فیلمسازی در همه جای جهان جانب دورکردن مخاطبان از حوزه تفکر و نگاه انتقادی را میگیرند و بیش و پیش سینما و سریالسازی را در حد یک شبکه خبری و یا رسانهای با سوگیریهای مشخص و از پیش طراحی شده تقلیل میدهند. قطعا نگارش یک نقد مفصل و مسنجم در مجالی مناسب برای سریال مقایسه سریال دارک با سریال ۱۸۹۹ امری ضروری است، اما در این فرصت اندک لازم بود نسبت به بلعیدن یک گروه فیلمساز خلاق دیگر توسط جریانات اصلی تولیدات بصری در جهان اعلام نظر شود. با این همه و همانطور که در بالا قید شد سریال «۱۸۹۹» جز آثار قابل اعتنا و تماشایی ایام اخیر است اما اگر با تکیه بر خاطره خوش «دارک» سراغ آن میروید، احتمالا با اثری دور از آن کیفیت روبرو خواهید شد.