دندان مار فیلمی به ظاهر مربوط به گذشته است اما به شکلی کمیک و همزمان تلخ این روزها همچنان بوی تازگی میدهد. فیلم «دندان مار» یکی از مهمترین فیلمهای کارنامه کیمیایی در سالهای دهه ۶۰ خورشیدی است. اثری محصول سال ۱۳۶۸ که موفقیتهای داخلی و بینالمللی قابل توجهی برای او به همراه داشت. اما توجه مجدد به این فیلم را چگونه باید توضیح داد؟ چرا حالا و بعد از سی و اندی سال باید به تماشای «دندان مار» نشست؟ از یکسو سراغ گرفتن دوباره از این فیلم مخاطب کمتر آشنا با سینمای کیمایی را متوجه کیفیت آثار گذشته او میکند تا بلکه آثار متاخر مسعود کیمیایی را ملاک قضاوت در مورد اهمیت حضور او در سینمای ایران تلقی نکند.
بازخوانی نقدهای قدیمی به فیلم دندان مار
از سوی دیگر و از منظری مهمتر وجه اجتماعی و اعتراضی فیلم کیمیایی است که به ظاهر مربوط به سالهای جنگ و جنگ زدگی در ایران است، اما تماشای دوباره آن نشان از ادامه آن روند جنگزدگی و برقراری همان آسیبها و مصائب در ایران سالهای قرن تازه دارد. یکی از ویژگیهای نه چندان مطلوبی که غالب فیلمهای مربوط به مسائل و مشکلات اجتماعی دارند، تاریخ مصرفدار بودن آنهاست. در واقع اکثر فیلمهایی که به یک موقعیت و آسیب اجتماعی گره خوردهاند و بن مایه و ساختار کلی داستانشان را بر آن محور چیدهاند، به دلیل تغییرات اجتماعی و تحول در نیازها و سر و شکل آسیبها و دغدغهها، بعد از گذشت چند سال بخش مهمی از کیفیت، کارکرد و کششان را از دست میدهند. البته یک تبصره در این میان قابل طرح است و آن جنبه مطالعات اجتماعی و مردمشناسی مرتبط با فیلمهای مربوط به مسائل اجتماعی است.
جدای از جذابیتهای دراماتیک و ویژگیهایی که ساخت و در ادامه اکران این فیلمها را در مقطع تولیدشان معنادار میکند و بعد از گذر زمان همان ویژگیها کم اثر و کم رنگ میشوند، از منظر جامعه شناسی، علوم سیاسی و مردمشناسی میتوان برای بررسی حالات و روحیات، بافت فکری و اجتماعی، سبک معماری، رفتارشناسی و… مردمان آن سالهای اجتماع محل وقوع داستان فیلم، به این آثار مراجعه کرد و آنها را مبنای بخشی از مطالعات عمیق و پژوهشی قرار داد. این ویژگی را فعلا کناری بگذاریم چرا که تقریبا تمام فیلمهای مستند و داستانی مرتبط با مباحث اجتماعیای که از استانداردهای حداقلی برخوردار باشند، در دایره این مطالعات قرار میگیرند.
دندان مار اما یک ویژگی مضاعف دارد. به طرزی کمیک و همزمان تراژیک فیلم میتواند به عنوان اثری که نمایانگر مصائب و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این سالهای ایران زمین است، به نمایش درآید و حرف برای گفتن داشته باشد. سوال اینجاست که فیلم «دندان مار» به کدام مسئله پرداخته که همچنان با قوت در ایران زمین برقرار است و آسیب زاست؟ داستان فیلم در سالهای پایانی جنگ ایران و عراق میگذرد. سالهایی که بسیاری از مردمان جنگ زده برای رسیدن به امنیتی نسبی و یک زندگی حداقلی از شهرهای نوار غربی، جنوب غربی و جنوبی ایران راهی مرکز کشور و مشخصا تهران شدهاند. این همه در کنار آن رقم میخورد که شرایط اقتصادی کشور در پایتخت هم چندان گل و بلبل نیست و آرمان شهری درکار نیست. پس در این شرایط نابسامان و جنگ زده با تعداد زیادی مرد و زن آواره یا آسیب خورده از جنگ، با تعداد زیادی کودک بیسرپرست یا بدسرپرست، با تعداد زیادی انسان تحت فشار از نظر اقتصادی و کار کثیف و بیکاری و قاچاق و تقلب و بزه و جرم و جنایت و افسردگی و سرخوردگی و سرگشتگی و وادادگی و رها شدگی و ناامیدی و فساد اقتصادی و تجاوز و سو استفاده از زنان و کودکان و… روبرو هستیم.
در این بین کیمیایی در تلاش است همزمان معدود رگههای زنده مانده از اخلاق گرایی، رفاقت و معرفت در کنار حق طلبی و زیر بار ظلم نرفتن و مبارزه به قیمت جان برای رسیدن حق به حق دار را بگیرد. ظاهر ماجرا تقابل میان «احمد اقا» (احمد نجفی) و «عبدل» (نرسی گرگیا) است. به تعبیری دیگر ظاهر ماجرا تقابل میان تقلب و سواستفاده از شرایط جنگی و احتکار و بهره کشی از زنان و کودکان و اسکناسهای تقلبی با انسانیت، معرفت، حق طلبی و بیرون کشیدن حق از گلوی ظالم است. اما در بطن ماجرا همان رویکرد اعتراضی و طغیانگر شخصیتهای غیر منفعل فیلمهای کیمیایی است.
شخصیتهایی که تمام داشتههایشان را پای درست و راست زندگی کردن دادهاند اما همزمان زیربار حرف زور و ناحق نرفتهاند. اینبار هم رفاقتی از جنس کیمیایی میان احمد آقا و رضا (فرامرز صدیقی) شکل میگیرد، حقی از رضا زایل میشود و از آنجایی که مثل همیشه قانون و قانون گرایی و مسیر راست و ریستی در کار نیست، به شکلی قیصر وار، احمد و رضا به نبرد عبدل میروند تا حقی که دادنی نیست اما گرفتنی هست را بگیرند. اما همانطور که در بالا قید شد، برخلاف انتظار حال و روز این سالهای ایران زمین چندان بهتر از سالهای جنگ و جنگزدگی نیست. انگار که این حال جنگ و جنگزدگی تمامی ندارد و اثرات و تبعات جنگ و جنگزدگی همچنان برقرار است. از این منظر است که در کمال تعجب فیلمی مربوط به سالهای پایانی دهه ۶۰ خورشیدی همچنان در سالهای ابتدایی قرن پانزدهم خورشیدی تازه، قابل درک و ارجاع است.
در کنار این همه باید به بازیهای خوب و قابل تامل فرامرز صدیقی و احمد نجفی در این فیلم هم اشاره کرد. در کنار اینکه فیلمنامه «دندان مار» یکی از فیلمنامههای سر و ته دار و قابل فهم سینمای کیمیایی در دوران فیلمسازی پس از انقلابش است. در مجموع به چند دلیل مشخص که در بالا قید شد یعنی تازه و قابل ارجاع بودن به حالات این روزهای ما، دیگری سر و شکل نسبتا استاندارد فیلم و بازیهای قابل توجه آن میبایست تماشای دوباره «دندان مار» را در برنامه گذاشت، تصمیمی که حتما خالی از لطف نیست.