این دو عروسک همیشه دوست داشتنی
برای جشنواره فیلم کودک و نوجوان | فیلمهای خاطرهانگیز کودکی
شاید بعد از عروسکهای مدرسه موشها، کلاه قرمزی و پسرخاله دومین عروسکهای محبوب تلویزیونی بودند که به سینما راه یافتهاند و توانستند در زمان خود یکی از شلوغترین گیشههای سینمایی را رقم بزنند. قطعا باید در پس این عروسک، دو هنرمند ماندگار در حوزه کودک یعنی ایرج طهماسب و حمید جبلی را از یاد نبرد که بانیان اصلی این عروسکهای محبوب هستند. آنها بیش از ۲۰ سال است با هم کار میکنند.
اگر این سالها همکاری را ردیابی کنیم، به برنامههای محله برو بیا و محله بهداشت میرسیم که بخشی مهم از نوستالژی دوران کودکی نسل جوان امروز را شکل میدهد. کلاهقرمزی اولین بار در سال ۱۳۷۲ در برنامهای به نام صندوق پست به عنوان مهمان حضور پیدا کرد و پس از آن چندین مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی با محوریت کلاهقرمزی ساخته میشود.
در این میان نخستین فیلم سینمایی با عنوان کلاه قرمزی و پسرخاله با اقبال بالایی از سوی مردم مواجه میشود که مخاطبان آن فقط کودکان نبودند بلکه بزرگترها هم به آنها علاقه داشتند و برای تماشای آنها بدون کودک به سینماها رفتند. فارغ از وجوه طنازانه و کمیک و دراماتیک فیلم، آنچه در این دو عروسک قابل تامل است و باعث جذب مخاطب شده شخصیتپردازی آنهاست که میتواند به عنوان یک الگوی موفق در فیلمهای کودک یا فیلمهای عروسکی مورد استفاده قرار بگیرد. در واقع ویژگی بارز این عروسکها، شخصیتپردازی آنها و تعادل شرارت و معصومیت کودکانه در آنها بود. نوع شخصیتپردازی این دو عروسک افزون بر جذابیتهای دراماتیک آنها، سویه روانشناختی برجستهای نیز دارد که بخوبی توانسته هم با ذائقه مخاطبان کودک همسو باشد و هم نظر مخاطبان بزرگسال را جلب کند.
در شخصیتپردازی کلاه قرمزی و پسرخاله به خصوصیات و مؤلفههای رفتاری بومی توجه شده و به گفته ایرج طهماسب، سعی شده این شخصیتها با شناخت و مشاهده عینی یک کودک ایرانی شکل بگیرند. در کلاه قرمزی، ویژگیهایی مانند شیطنت و معصومیت توامان، حس کنجکاوی و حتی فضولی کردن در کار بزرگترها، ماجراجویی و شیرین زبانی دیده میشود که گاهی تا مرز لوس بازیهای کودکانه پیش میرود و در کل یک شخصیت برونگرا را ترسیم میکند.
در مقابل پسرخاله خیلی جدی و کم حرف است، شوخی نمیکند و نوعی لوطیگری و بداخلاقی توام با خوش قلبی در او دیده میشود و برعکس کلاه قرمزی شخصیتی درونگرا دارد. مصداق عینی این دو شخصیت را میتوانیم در کودکان پیرامون خود پیدا کنیم. باورپذیری این دو عروسک و ایرانی بودن آنها را میشود در قیاس با نگرش مردم نسبت به این دو عروسک در مقایسه با عروسک دارا و سارا سنجید. حتی از نظر فیزیکی و فرم نیز با اینکه کلاه قرمزی و پسر خاله زیبا نیستند، اما جذاب و دوست داشتنیاند. افزون بر اینکه این ۲ شخصیت عروسکی، سویه رئالیستی قدرتمندی دارند، یک تضاد رفتاری را به نمایش میگذارند که قابلیت نمایشی داشته و به ایجاد تعلیق و کشش دراماتیک قصه کمک میکند. این دوقطبی شدن شخصیتها از یکدستی و یکنواختی عروسکها جلوگیری میکند و تصویری جذاب و باورپذیر از آنها به نمایش میگذارد. بزرگترها نیز برخی خصوصیات و تجربههای کودکی خود را در این دو عروسک بازشناسی کرده و تداعی میکنند.

این شخصیتپردازی به ارتباط حسی و زنده عروسکها و آدمها کمک کرده و در بسیاری از موقعیتها به تنهایی بار دراماتیک قصه را بر دوش میکشد. یعنی رفتارهای این دو عروسک آنقدر جذاب و شیرین است که فراتر از قصه فیلم و ساختار روایی آن، مخاطب را جذب خود میسازد و کلاه قرمزی و پسرخاله را باید اثری شخصیت محور دانست. گویی آنها قهرمانهای عروسکی هستند که میل روانشناختی مخاطب ایرانی را به اسطورهگرایی بازنمایی میکنند و به شکل عروسکی و کودکانه به تصویر میکشند. اساسا یکی از جذابیتهای این اثر دست کم برای بزرگترها، رفتارهای قهرمان گونه و ماجراجویانهای است که در پس کنشهای کودکانه آنها نهفته است.
علاقه مخاطب بزرگسال به این عروسکها نیز ریشه در همین شخصیتپردازی دارد که در عین کودکانه بودن، نشانههایی از بلوغ زودرس نیز در آن دیده میشود و باز به همین دلیل است که اگر کلاه قرمزی برای کودکان جذابتر است، بزرگترها از شخصیت پسرخاله بیشتر لذت میبرند. از عناصر نمایشی دیگری که در جذابیت این دو عروسک نقش زیادی داشته، صدا و شیوه سخن گفتن حمید جبلی است که بسیار هوشمندانه با توجه به تفاوتهای فردی و شخصیتی این دو عروسک صورت گرفته است. فارغ از اینکه قصه پرماجرا و استفاده از آهنگ و ترانه در آن فضای شاد و با نشاطی در فیلم ایجاد کرد. کلاه قرمزی که بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود.
تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و تماشای برنامه آقای مجری تصمیم میگیرد تا روانه تلویزیون شود. کلاه قرمزی به تهران نزد پسرخاله میرود و با کمک او راهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقه زیادش به آقای مجری سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین ببرد اما مشکلاتی را باعث میشود. بدون شک فیلم کلاه قرمزی و پسرخانه یکی از مهمترین فیلمهای کودک در سینمای ایران است که با خاطرات دلنشین گره خورده است.