حواشی فیلم از رئیس جمهور پاداش نگیرید، شاید از متن فیلم پررنگتر باشد. کمال تبریزی در حالی که فیلم همیشه پای یک زن در میان است را آماده حضور در بخش مسابقه بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر (بهمن ۱۳۸۶) میدید، اواخر آذر نماهای مربوط به حج تمتع فیلم که نامش به ناچار به پاداش تغییر کرده بود را در عربستان و به شکلی کاملا مخفیانه فیلمبرداری کرده بود.
فیلمبرداری اصلی اسفند همان سال آغاز و اواسط اردیبهشت ماه سال بعد و در سکوت کامل خبری به پایان رسید. اما آغاز مرحله تدوین که قرار بود خود تبریزی انجام دهد با وقفهای طولانی به دلیلعدم مشارکت مالی سیمافیلم مواجه شد و اولین دردسرهای فیلم شکل گرفت. تبریزی دو بار فیلم را برای جشنواره فیلم فجر (دورههای بیست و هفتم و بیست و هشتم) فرستاد اما قبل از آغاز جشنواره بیست و هشتم، وزارت ارشاد وقت به دلیلعدم رعایت معیارها و موازین ارزشی فیلم را توقیف کرد. مهدی کریمی تهیهکننده فیلم ایرادات وارد بر فیلم را سلیقهای دانست و به همین دلیل شرایط فروش فیلم به دولت را نپدیرفت.
کمال تبریزی اواسط آبان سال ۹۲ و با روی کار آمدن دولت جدید بار دیگر درخواست پروانه نمایش داد اما در دی ماه همان سال وزارت ارشاد فیلم را بدون هماهنگی با مهدی کریمی (تهیه کننده) و کمال تبریزی و با کیفیت بد صوتی و تصویری برای اهالی رسانه نمایش داد و همین اقدام تبریزی را به وادار به واکنش کرد.
در نهایت، پاداش که نامش بار دیگر به همان نام اولیه تغییر کرده بود، پس از شش سال توقیف، با حذف ۱۵ دقیقه و با فیلمبرداری مجدد برخی صحنهها راهی اکران شد؛ آن هم در ماه مبارک رمضان و آن هم با تحریم حوزه هنری. در حالی که یکی دو بیلبورد شهری فیلم هم توسط افراد ناشناس پاره شده بود.
اغلب صحنههای حذف شده فیلم از رئیس جمهور پاداش نگیرید مربوط به مکه و شخصیت اباذر (با بازی صابر ابر) بوده است.
فیلمنامه فیلم را رضا مقصودی که در چهار فیلم لیلی با من است، مهر مادری، شیدا و همیشه پای یک زن در میان است، سابقه همکاری با تبریزی را دارد همراه با محمد رحمانیان نوشته است. جابجایی ناخواسته موقعیت شخصیت اصلی که یادآور لیلی با من است هم است، تم اصلی فیلم است. یک مدیرعامل چشم چران و هوس باز که دو تا زن دارد و منشیاش را هم صیغه کرده، ناخواسته راهی سفر حج شده و درگیر حوادثی میشود. در اینجا هم در پایان شاهد تحول شخصیت اصلی هستیم.
اما فیلمنامه در هیچ یک از لحظاتش توانایی رسیدن به حتی گرد پای فیلمنامه درجه یک و نابی چون لیلی با من است را ندارد و نقاط عطفش سست و بیپایه هستند. کافی است به چگونگی به حج رفتن سلیم، چگونگی پنهان شدنش در غار و چگونگی رسیدن او به مکه نگاه کنید. به شدت تصادفی و به شدت سردستی. سلیم تصادفا وزیر را در دستشویی میبیند و وزیر تصادفا به او پاداش سفر حج میدهد. بعدها سلیم که از قرار گرفتن در موقعیت آشپزخانه مدینه عاصی شده، قصد فرار دارد، به خانه شخصی میرود که میتواند او را به تهران برساند. تصادفا شرطهها سر میرسند و سلیم برای فرار از دست شرطهها تصادفا در غاری شبیه غار حرا پنهان میشود و دقایقی بعد سلیم که از مسجد النبی با لباس احرام فرار کرده به طور اشتباهی سوار یک تاکسی میشود که مقصدش مکه است. عنصر تصادف نقش پررنگی در حوادث فیلمنامه دارد.
نویسندگان راهکارهای درست و درمانی را برای رسیدن سلیم به مکه و احیانا متحول شدنش انتخاب نکرده اند. کافی است نگاه کنید به ایده درجه یک و کمدی تغییر جهت تابلوی نشان دهنده مسیر با اصابت موشک در فیلم لیلی با من است که شخصیت اصلی را به مسیری مخالف رهنمون میکرد و صادق با بازی پرویز پرستویی پله به پله و برخلاف میل باطنی به خط مقدم نزدیک و نزدیکتر میشد. رضا مقصودی که در لیلی با من است، چیدمان حساب شدهای را برای رسیدن صادق به خط مقدم ترتیب داده بود در از رئیس جمهور پاداش نگیرید، همراه با محمد رحمانیان چندان در رساندن سلیم صفا به مکه مهندسی شده عمل نکرده اند.
از رئیس جمهور پاداش، نگیرید فاقد ایدههای جذاب و کمدی است. و بار اصلی طنز فیلم بر عهده خلاقیت فردی بازیگران است. از حضور متفاوت و قابل تحسین آشا محرابی در سه نقش گرفته تا حضور قابل تأمل آتیلا پسیانی در نقش حاج زینی.
نقش آفرینی تحسین برانگیز حسن معجونی که تا قبل از آن تنها در دو فیلم سینمایی نقش کوتاهی را بر عهده داشت (همیشه پای یک زن در میان است و کنعان) از نکات مثبت فیلم است. معجونی به تنهایی بار طنز فیلم را با هنرنمایی و خلاقیت منحصر به فردش به دوش میکشد. اگر فیلم توقیف نمیشد، چه بسا معجونی زودتر به جایگاه فعلیاش در سینما میرسید. بیشترین ضرر معنوی از توقیف فیلم متوجه حسن معجونی بود. او بعدها در فیلم«خوک (اثر مانی حقیقی) بار دیگر در قامت نقش اصلی خوش درخشید و تحسین همگان را برانگیخت.
فیلم کمال تبریزی با توجه به شباهت انکارناپدیرش در موقعیت شخصیت اصلی با فیلمهایی چون لیلی با من است و تا حدودی مارمولک با اینکه لحظات کمابیش در خور توجهی دارد اما فیلم موفقی به حساب نمیآید. خیلی به سختی میخنداند و در نهایت به پایانبندی متفاوتی نمیرسد. با اینکه دقایق قابل توجهی از فیلم حذف شده اما نمیتواند دلیل قانع کنندهای برای ضعف اساسی فیلمنامه در روایت و گرهافکنی باشد.
اما در مجموع از رئیس جمهور پاداش نگیرید، با اینکه حدود سیزده سال از ساختش میگذرد و شاید برخی از شوخیهایش مثل اخراج زین الدین زیدان از فینال جام جهانی کهنه شده باشد، برای حدود نود دقیقه میتواند مخاطب عام را سرگرم کند و در آخر تلنگری هم به او بزند.