امین مبینی | در میان فیلمهایی که سال گذشته در جشنواره آنلاین سینماحقیقت حضور داشتند، شاید یکی از بهترین گزینهها برای نمایش عمومی، مستند ف – الف ساخته فرشاد اکتسابی بود؛ فیلمی که از ۱۰ شهریور به صورت آنلاین به اکران عمومی درآمده و احتمالا نمایشهای محدود سینمایی نیز خواهد داشت. اگر بپذیریم که بحران کرونا و نابسامانی شدید اقتصادی، دو معضل اصلی جامعه امروز ایران است و بیش از همه ذهن مردم را درگیر خود کرده، پس اگر فیلمی درباره یکی از این دو ساخته شود و به شرح وضعیت و واکاوی ریشههای آن بپردازد، توصیه دیگران به تماشایش واجب میشود. سال گذشته چندین عنوان از فیلمهای کوتاه و بلند حاضر در جشنواره سینماحقیقت به بحران کرونا پرداخته بودند و بخش مجزایی هم برای آنها در نظر گرفته شده بود. اما تقریبا هیچ اثر قابلتوجهی نبود که بتواند تصویر، روایت یا اطلاعاتی ارائه کند، فراتر از آنچه هر روز در رسانههای عمومی دریافت میکنیم. درباره موضوع دوم اما ف – الف اثر قابلتوجهی است؛ مستندی که تلاش میکند ظرف مدت ۶۲ دقیقه به ما نشان دهد فساد و ناکارآمدی اقتصادی از کجا ریشه دوانده، چگونه به خلق بحران عمومی منجر میشود و چه آثار و پیامدهای اجتماعی به همراه دارد.
ماجرایی که محور طرح این موضوع قرار گرفته، بحران ارزی سال ۱۳۹۷ است؛ ماجرایی که با تلاش برای تعیین یک قیمت ثابت ۴۲۰۰ تومانی برای دلار در فروردین ۱۳۹۷ آغاز شد. نرخی کمتر از ارزش واقعی دلار در بازار که وقتی با اعلام تخصیص عمومی آن به تمام واردکنندگان همراه شد، نقطه آغاز یک بحران بزرگ اقتصادی یا به تعبیر خودِ فیلم، «بزرگترین فساد اقتصادی پنج دهه اخیر ایران» بود. رانت گستردهای که در قالب دلار دولتی، به بیش از ۱۵ هزار شرکت واردکننده کالا اعطا شد و شرکتها با استفاده از این فرصت پیشآمده و دور زدن قانون (صادر کردن مجدد همان کالای وارداتی و تبدیل دوباره آن به دلار) ثروت فراوانی بهدست آوردند. هجوم عمومی برای بهرهگیری از این رانت تاریخی، تقاضا را برای خرید دلار بالا برد و حجم بالای ثبت سفارش واردات و دریافت دلار (بیش از ۲۰ میلیارد دلار ثبت سفارش ظرف مدت دو ماه) باعث کاهش عرضه و کمبود شدید دلار شد. نتیجه؟ همان چیزی که همه ما تجربه کردیم. افزایش قیمت دلار تا شش برابر ظرف مدت هفت ماه و به تبع آن گرانی افسارگسیخته کالاهای اساسی و کاهش قدرت خرید مردم. ناپایداری شدید اقتصادی که در سالهای بعد هم ادامه داشت و شکاف عدالت اجتماعی را در ایران بسیار عمیقتر کرد. با خلق یک طبقه نوظهور بسیار ثروتمند که حداقل به اندازه بیست برابر تعداد آنان، به جمعیت طبقه فقیر کشور اضافه شد.
با این حال، اهمیت مستند ف – الف از اینجا به بعد است. فیلم، پا را فراتر میگذارد و به ما یادآور میشود که این نابسامانی ناگهانی فعلی، حاصل یک پارادایم حداقل هفتادساله است که صرفا به موضوع دخالت دولت در بازار و توزیع رانتهای اقتصادی اینچنینی محدود نیست. بلکه اساسا نهاد حاکمیت در ایران، سالهاست که با رانت درآمیخته است. بزرگترین رانت، ثروتهای طبیعی موجود در جغرافیای ایران است؛ از نفت و گاز و معادن، تا همین زمین گستردهای که در اختیار است و به اشکال مختلف میتوان آن را فروخت؛ منابعی که تقریبا همه در دست دولت است و میتواند با فروش آنها بدون داشتن وابستگی مستقیم به مردم، کسب درآمد کند. پس زمانی که منبع ثروت بهطور متمرکز در دست گروه محدودی است که حاکماند و قرار است آن را بین تمام مردم پخش کنند، انواع و اقسام رانت و فساد در درون ساختار حاکمیتی بروز میکند؛ از رانت اطلاعاتی گرفته تا روابط، خویشاوندیها، ترجیحات گروهی و امثالهم. این حجم و تنوع از رانت، آنقدر در تمام ساختارها نفوذ میکند که به یک «ناکارآمدی عمومی» منجر میشود.
نهادهای نظارتی دیگر توان نظارت و کنترل ندارند، چرا که خود درگیر رانت شدهاند و ناظران مردمی، که مهمترین بازویشان رسانهها باشند هم ناکارآمد میشوند. ناکارآمدی رسانهها دو سویه دارد؛ یکی از سمت ارتباط با حاکمیت که هم به واسطه درگیری خود رسانه با مسئله رانت و فساد و هم به واسطه نابودی شفافیت و عدم دسترسی به منابع خبری، امکان دریافت و اعلام عمومی نابسامانیها را پیدا نمیکند، و هم از سمت ارتباط با مردم. مردمی که آنقدر ناامیدند که دیگر به شنیدن خبر جدید از فساد و خرابی واکنش نشان نمیدهند. بنابراین رسانه هم گوش شنوای خود را از دست داده و امکان انجاموظیفه خود را ندارد. ناکارآمدی و ناامیدی، دو کلیدواژه اصلی است که با آن میتوان وضعیت سیاسی اجتماعی ایران امروز را توصیف کرد و ف – الف مستندی است که به خوبی هر دو مفهوم را به تصویر کشیده است.
ساخته فرشاد اکتسابی از نمونههای قابلتوجه مستند گزارشی است. گونهای از فیلم مستند که پژوهش در آن نقش مهمی دارد و با پررنگتر بودن سویههای ژورنالیستی، معمولا خبرنگاران در ساخت آن موفقتر هستند. بخش عمده محتوای تصویری این نوع فیلمها از مصاحبه با کارشناسان بیرون میآید و بنابراین کیفیت مصاحبهها اهمیت زیادی دارد. سازندگان اثر باید بتوانند طوری با سوژهها مصاحبه کنند که جملات طلایی از دهانشان بیرون بیاید. جملات جذاب، کوبنده و نکته دار که منظور فیلمساز را بهصورت فشرده بیان میکنند. همچنین باید این جملات در هنگام تدوین به نوعی در هم ترکیب شوند که فیلم در عین ارائه اطلاعات مفید و بهاندازه، ریتم مناسبی هم داشته باشد.
در کنار مصاحبهها، فیلم چند روایت کوتاه از سختیهای پیشآمده برای مردم را هم به تصویر در میآورد که هم حجم گفتههای تخصصی کارشناسان بالا نرود و هم با ایجاد حس همذات پنداری در مخاطب عام، رضایت او را بیشتر جلب کند. مصاحبههایی که اگرچه عمدتا به شکل کلیشهای و کم ظرافتی ارائه میشوند، اما در یکی دو مورد روایتهای درگیرکنندهای را بازتاب میدهند. چند تصویر تمثیلی میانی هم در لابهلای مونولوگها و مصاحبهها گنجاندهشده تا کمی کیفیت بصری فیلم بهبود پیدا کند و از حالت مستند خشک مصاحبهای خارج شود. تمهیداتی که اگرچه باعث نمیشود ف – الف از نظر جنبههای هنری و بیان سینمایی ویژگی خاصی به دست آورد، اما در مجموع کمک میکند تا طیف بیشتری از مخاطبان بتوانند این فیلم را ببینند و به ریشهها و دلایل وضعیت نابسامان امروز فکر کنند؛ که به قول یک دانشمند معروف: «جهان امروز، حاصل تفکر ماست. تا زمانی که تفکرمان تغییر نکند، جهان هم تغییر نمیکند.»