هدیه تهرانی را این روزها در سریال «همگناه» میبینیم؛ او چندی پیش تولد چهلوهشت سالگیاش را جشن گرفت. به همین بهانه در فیلیمو شات مروری داشتهایم بر حضور او در سینمای ایران.
وقتی از هدیه تهرانی صحبت میکنیم در واقع داریم از یکی از آیکانهای سینمایی صحبت میکنیم؛ از آن معدود افراد سینمای ایران که با چند آدرس ساده از سبک بازی یا استایل و نوع برخوردشان به راحتی قابل شناسایی هستند. مثلا اگر قرار باشد یک نقاش چهره بازیگری چون هدیه تهرانی را بکشد، احتمالا با همان چند خط اول طراحی مشخص خواهد شد که با چه کسی طرف هستیم؛ صورت سنگی، نگاه یخزده و در عین حال احساسی عمیق و منحصر بهفرد، مشخصههای بازیگری هستند که در همان آغاز و در اولین فیلمها از او یک ستاره در همه ابعاد ساختند.
هدیه تهرانی را این روزها در سریال «همگناه» میبینیم؛ او چندی پیش تولد چهلوهشت سالگیاش را جشن گرفت. به همین بهانه در فیلیمو شات مروری داشتهایم بر حضورش در سینمای ایران.
نگاهی به سریال «همگناه» و ویژگیهای متفاوت آن

مسعود کیمیایی او را برای فیلم «سلطان» انتخاب کرد و از آن پس، هدیه تهرانی وارد سینمای حرفهای شد. او برای فیلمهای «چهارشنبه سوری» و «قرمز» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن شده ولی تعداد فیلمهای خاطرهانگیز و جریانسازش از این هم بیشتر است. فقط کافی است ۴ فیلم ابتدایی او را در آغاز راه بازیگری مرور کنید: «سلطان»، «غریبانه»، «شوکران» و «قرمز» هر کدام آثاری هستند که اکنون به نمادی از یک گونه سینما و یا جزو برترین آثار کارنامه فیلمسازانشان به حساب میآیند. وقتی یک بازیگر بیتجربه در بدو ورود چنین کیفیتی را ارائه میدهد مسلما حضورش حاوی نکات مثالزدنی و کمیابی خواهد بود.


اینکه دلیل مقبولیت و پذیرش هدیه تهرانی چه بود و چگونه بهعنوان ستاره سینما اینقدر زود و در ابعاد وسیع مطرح شد، دلایل دیگری علاوه بر کیفیت و توانایی بازیگری خود او نیز دارد. فضای بسته و گلخانهای دهه ۶۰ تقریبا اجازه ستاره شدن به هیچ بازیگری نمیداد و اگر در موارد معدود چهرهای چون جمشید هاشمپور مطرح میشد، بلافاصله با ممنوعالکاری یا تغییر هویتی مواجه میگشت. با گذشت زمان و به بنبست خوردن سیاستها، اوضاع تغییر کرد. سینمای ایران از اوایل دهه ۷۰ با تغییر مدیریت و سیاستگذاری، دچار تحولاتی شد. به نظر میرسید تحولات اقتصادی با محوریت سرمایهداری در کشور، تاثیرش را بر سینما نیز گذاشته بود؛ از این رو، تهیهکنندگان سینما با توجه به فضای بازتر از الگوی رایج سینمای تجاری جهان استفاده بردند و چهرههای تازهای با خصوصیات منحصر بهفرد یکی پس از دیگری معرفی شدند.
نگاهی به کارنامه محسن مخملباف
هدیه تهرانی دقیقا همزمان با دولت اصلاحات در سینما معرفی شد و توانست شمایل یک جوان مقاوم، معترض، مدرن و تحولخواه را نمایندگی کند.
از اولین چهرههایی که خود را بهعنوان ستاره جا انداختند میتوان به نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب با فیلم «عروس» اشاره کرد. این فضا ادامه داشت تا اواسط دهه ۷۰ که جریانهای سیاسی تازه که با خود اصلاحات و تغییرات را نوید میدادند، تفکر اعتراضی و خواهان تغییرات را در جامعه نمایندگی کردند. نشانه این تحولات در سینما نیز به راحتی قابل پیگیری است. هدیه تهرانی دقیقا همزمان با دولت اصلاحات در سینما معرفی شد و توانست شمایل یک جوان مقاوم، معترض و مدرن و تحولخواه را نمایندگی کند. شمایلی که انگار قرار بود با حفظ ارزشهای پایهای، تحولات مدرن و تازهای را طلب کند. اهمیت این چهره تازه و مشخصههای بازیگری او در تعریف مجدد احقاق حقوق زن و مطالبهگری اجتماعی و سیاسی تعریف میشد که به همین جهت خیلی زودتر از حد انتظار مورد اقبال تودهها و خواص قرار گرفت و همانطور که گفتیم هدیه تهرانی را به یک آیکان سینمای تبدیل کرد.
نقد و بررسی فیلم هامون با بازی خسرو شکیبایی
اما راز ماندگاری، نکته اصلی ماجراست. از میان ستارههای دهه هفتاد مثل محمدرضا فروتن، فریبرز عربنیا، نیکی کریمی، ابوالفضل پورعرب و… شاید تنها دو چهره همچنان مقبولیتشان را تا حدود زیادی حفظ کردهاند؛ یکی مرحوم خسرو شکیبایی و دیگری هدیه تهرانی. این راز ماندگاری و گذر از یک مسیر پر پیچ و خم بیست ساله چه بوده که نام هدیه تهرانی هنوز هم با احترام و ستایش از اهالی سینما و عموم مردم همراه است؟ اگر مسیر این بازیگر را مخصوصا در دهه ۸۰ و اوج فعالیتهایش مرور کنید، متوجه دلایل این حفظ و حراست از اعتبار خواهید شد. هرچه از میانههای این دهه عبور میکنیم و مخصوصا پس از حضور درخشان (و به نوعی اتمام حجت در حرفه بازیگری) در فیلم «چهارشنبه سوری»، هدیه تهرانی گزیدهکارتر میشود؛ به طوری که در اواخر دهه ۸۰ شایعه خداحافظی او از دنیای بازیگری به گوش میرسد.

اگر به کارنامه هدیه تهرانی در دهه ۹۰ توجه کنید متوجه خواهید شد که دغدغه او دیگر سینما و بازیگری نیست. مانند فردی که خیالش از تاثیر و درخششی که به ثبت رسانده راحت باشد، وارد حوزههای دیگر زندگیاش شده است. پس در ده سال اخیر بیشتر از اینکه تصویر هدیه تهرانی را روی بیلبوردها و سردر سینماهای کشور دیده باشیم، اخبار گوشهنشینی و احتمال خداحافظیاش از سینما را شنیدهایم؛ فعالیتهای بشردوستانه و کمک به قشر آسیبپذیر را دیدهایم و تصاویرش را با چکمههای گلی در سیلاب شمال کشور و یا تبلیغ برای حفاظت از گونههای نادر حیاتوحش و فعالیتهای محیط زیستی در ذهن ثبت کردهایم.
این حکایت بازیگری است که حالا وقتی در نقش یک زن میانسال در سریال «همگناه» ظاهر میشود، همچنان درخشان و تاثیرگذار است. در میان بازیگران زن سینمای ایران شاید فقط یک بازیگر بالای ۴۵ سال باشد که باورپذیری عشق یک جوان سیوچندساله نسبت به خودش را برای مخاطب ممکن کند. هدیه تهرانی بدون عملهای زیبایی و تغییرات جوانسازی مرسوم و با حفظ همان طبیعت زنانه خود و در شرایطی که برای انتخاب نقشهایش از همیشه سختگیرتر شده در سریال «همگناه»، درخشان ظاهر شده است.

چند روز پیش، هدیه تهرانی تولد ۴۸ سالگی خود را جشن گرفت و بسیار پیامها و مطالب سرشار از احترام و تحسین از سوی رسانهها، همکاران و علاقهمندان سینما برایش منتشر شد. در آستانه پنجاهسالگی، کسب این حرمت برای هر هنرمندی یک دستاورد ارزشمند محسوب میشود که بیشک رسیدن به آن دشوار و مخصوصا در سینمای پرحاشیه و بیوفای ما تا حدودی ناممکن است.
نقد و بررسی فیلم سینمایی مردی بدون سایه
بهروزرسانی: قسمت اول ویدیو کست «کالت کلاب» به کارگردانی احسان عبدیپور درباره تاثیر هنرمندانه هدیه تهرانی بر سینمادوستان ایرانی را در فیلیمو ببینید.

جالبه عامدانه لیلا حاتمی رو به کل از سینمای ایران حذف کردید. چهره ای که نه تنها در دالخل که در سطح جهانی هم چهره شناخته شده هست