گفتوگو با جاش ترانک، کارگردان فیلم «کاپون»؛ شکست فاجعهبار فیلم «چهار شگفتانگیز» چگونه الهامبخش او شد؟
جاش ترانک (کارگردان فیلم «کاپون») کسی است که در سال ۲۰۱۵، با ساخت فیلم سینمایی «چهار شگفتانگیز»، کل اعتبارش را از دست داد و حالا با «کاپون» به صحنه بازگشته است.
جاش ترانک (کارگردان فیلم «کاپون») کسی است که با مفهوم ازدستدادن همهچیز بیگانه نیست. در سال ۲۰۱۵، با ساخت فیلم سینمایی «چهار شگفتانگیز» (با نام اصلی Fantastic Four)، کل اعتبار و سابقۀ فیلمسازی کارگردان آن، جاش ترانک، به چالش کشیده شد و زیر سؤال رفت. بازسازی ناقص و ناشیانۀ فیلم «چهار شگفتانگیز»، با آن ابرقهرمانان قدیمیاش، بیرحمانه مورد انتقاد قرار گرفت و در گیشه، دهها میلیون دلار را از دست داد. پیکان انتقادات دربارۀ این شکست سنگین بهسوی ترانک نشانه گرفته شد. سلسله مقالاتی در این باره منتشر شد که همه مدعی بودند ترانک از آشفتگی و هرجومرج در جریان ساخت فیلم آگاه بوده است؛ مدعی بودند که این آشفتگیها در اثر اختلافات و رقابتهایی برای خلاقیت بیشتر به وجود آمدهاند، اما او برای کنترل آنها هیچ کاری انجام نداده و در عوض، با توئیتکردن و اعلام اینکه نسخۀ نهایی «چهار شگفتانگیز» با ایدۀ اولیۀ او کاملاً متفاوت خواهد بود به این مشکلات دامن زده است. ترانک در این توئیت نوشته بود: «یک سال پیش، من نسخۀ فوقالعادهای از «چهار شگفتانگیز» را در ذهن داشتم، اما آن ایدۀ اولیه چندینبار بهطور اساسی بازبینی شد و احتمالاً، داستان من هرگز ساخته و دیده نخواهد شد. این واقعیت است.»
در سال ۲۰۱۲، ترانک فیلم «تاریخچه» (با نام اصلی Chronicle) را بر اساس کتابی کمیک ساخت و با موفقیت این فیلم، به کارگردانی تراز اول تبدیل شد. با وجود این، او برای پروژههای کاری جدید انتخاب نمیشد. ترانک که قرار بود در فیلم «جنگ ستارگان» در سمتِ کارگردان همکاری کند، از این پروژه اخراج شد و در ادامه، چندین قرارداد کاری دیگر را نیز از دست داد!
حالا ترانک بهَنوان کارگردان فیلم «کاپون» بازگشته است. فیلم «کاپون» در واقع روایتی متفاوت از زندگی آل کاپون در آخرین سالهای حیات اوست؛ نگاهی بر آخرین برگهای کتاب زندگی گنگستری که میتوان او را در دنیای جنایات سازمانیافته بدنامترین فرد دانست. جنایتکاری که در اواخر عمر، از نورو سفلیس و زوال عقل رنج میبرد و همزمان با گرفتاریهای مالی دستوپنجه نرم میکرد. در این شرایط، او در ملک اعیانی خود در پالم آیلند در فلوریدای آمریکا در انتظار مرگ بود.
فیلم سینمایی «کاپون»، روایت ترانک از نگونبختی این خلافکار معروف در آخرین سالهای زندگی اوست.
نقد فیلم «کاپون» را در فیلیمو شات بخوانید
فیلم «کاپون» به نمایش درآمده است و نقش قاچاقچی معروف داستان، آل کاپون در دوران افول را، تام هاردی بازی کرده است. در این نقش، تشخیصِ چهرۀ اصلی هاردی تقریباً غیرممکن است. ترانک در مصاحبه با مجلۀ ورایتی اظهار کرده است که در ساخت فیلم «کاپون» تلاش کرده از شکست و اتفاقات فیلم «چهار شگفتانگیز» فاصله بگیرد. او باور دارد که «کاپون» بهترین فیلمی است که تاکنون ساخته.
در ادامه، جزئیات این مصاحبه و پاسخهای کارگردان فیلم «کاپون» به مجلۀ ورایتی را میخوانیم:
- چرا بهجای ساختن فیلمی از دوران اوج کاپون در شیکاگو، آخرین سالهای عمر او را برای فیلم خود انتخاب کردید؟
جاش ترانک: در ابتدا من اصلاً نمیخواستم فیلمی دربارۀ آل کاپون بسازم. این ایده، زمانی به سراغ من آمد که فیلم «چهار شگفتانگیز» تازه اکران شده بود. آن فیلم، فاجعهبارترین تجربۀ دوران حرفهای من به شمار میرود. زندگی من به بنبست رسیده بود؛ ناگهان از موفقیت کامل حرفهای به موقعیتی بسیار ناراحتکننده سقوط کرده بودم. پیش از آن، موقعیت حرفهای فوقالعادهای داشتم و به مدت چهار سال احساس میکردم تمام دنیا در دستان من است. انگار قدرتهای مافوق طبیعی به من اعطا شده بود و در دنیایی متفاوت به سر میبردم. در آن دوران، با قدرتمندترین شرکتهای فیلمسازی دنیا کار میکردم و با تمام افراد تأثیرگذار در این صنعت در ارتباط بودم. در حقیقت، من بر صندلی هدایت گرانقیمتترین هواپیمایی نشسته بودم که میتوان تصور کرد؛ اما ناگهان از این موقعیت افسانهای پایین افتادم. به ناگاه خودم را در حالی یافتم که در حیاط پشتی خانهام روی صندلی حصیری نشستهام و سیگار میکشم. حتی نمیدانستم چند ماه بعد که موجودی حساب پساندازم تمام شود، چه سرنوشتی در انتظارم خواهد بود. هیچ موقعیت کاریای نداشتم و دربارۀ آینده بهشدت ناامید بودم.
در پنج ماه منتهی به نمایش فیلم «چهار شگفتانگیز»، تمام مطبوعات داستانهایی دربارۀ جاش ترانک، یعنی من، منتشر میکردند. ترانکی که آنها توصیف میکردند ظاهراً پریشاناحوال بود؛ او موقعیتهای خجالتآور ایجاد میکرد و تنها کار او ویرانکردن فیلمهایی بود که در ساخت آنها نقشی بهعهده داشت. من این داستانها را میخواندم و هیچیک از آنها را آنگونه که مطبوعات برای عموم روایت میکردند به خاطر نمیآوردم. در واقع، تنها نقطهاشتراک این شخص با من، نام او بود. ما هر دو ترانک بودیم!
بهطور طبیعی، اولین واکنش من به این نشریات، تدافعی بود؛ سعی کردم از عملکرد خودم دفاع کنم. اما متوجه شدم نمیتوانم در برابر تصویری که مطبوعات از من ترسیم کردهاند از خودم دفاع کنم. پس فقط نشستم و تماشا کردم. در نهایت، نتیجۀ آن سردرگمی من دربارۀ هویتم بود. احساس میکردم که روی زندگی خود هیچگونه کنترل و مالکیتی ندارم. وقتی فیلم اکران شد و بسیار بد از کار درآمد، بهنظر میرسید که همه انتظار این اتفاق بد را داشتهاند و من بدون اینکه مجالی برای صحبتکردن داشته باشم، تنها ماندم.
- پس چگونه شکست فیلم «چهار شگفتانگیز» به ساخت «کاپون» منجر شد؟
جاش ترانک (کارگردان فیلم «کاپون»): ایدۀ اولیۀ آن وقتی در ذهنم جرقه زد که چند ماه بدون هیچگونه فعالیتی خانهنشین بودم و خودم را بازسازی میکردم. داستان اولیه بر اساس آنچه در کودکی دربارۀ آل کاپون خوانده بودم، شکل گرفت. من دربارۀ زندگی او پس از آزادی از زندان آلکاتراس خوانده بودم و میدانستم که در آن زمان، از بیماری نوروسیفلیس رنج میبرد. او در حیاط پشتی خانهاش در پالم ایلند مینشست و سیگار برگ دود میکرد. در این دوران، او عملاً با هیچکس ارتباط نداشت. آل کاپون، آن کسی که در شیکاگو سلطنت میکرد و یکی از قدرتمندترین و خوفانگیزترین افراد دنیا بود، حالا بسیار دور و دستنیافتنی مینمود. سؤالی به ذهن من رسید: برای شخصی مثل آل کاپون، که دورانی آنچنانی را سپری کرده، بهپایانرساندن زندگی در شرایط ضعف و ناتوانی چگونه بوده است؟ اگر کاپون رادیو را روشن میکرد و داستان زندگی آل کاپونِ معروف را در برنامهای رادیویی میشنید چه احساسی به او دست میداد و دربارۀ آن چه فکری میکرد؟ اینجا همان نقطهای بود که ایدۀ فیلم در ذهن من شکل گرفت. متوجه شدم که این داستان همیشه برای من مهم بوده است و به عنوان یک انسان و نویسنده مشتاق شدم دربارۀ آن هرچه بیشتر و بیشتر تحقیق کنم. هرچه بیشتر دربارۀ او نوشتم بیشتر متوجه میشدم که او شخصیتی ویژه در تاریخ معاصر بوده است؛ شخصیتی که میبایست از زاویهای کاملاً متفاوت به او نگریست.
- آیا شما با «کاپون» همذاتپنداری میکردید؟
جاش ترانک: بهعنوان گنگستر یا قاچاقچی، خیر. اما بهعنوان شخصیتی که دربارۀ او داستانهایی بر سر زبانهاست و او هیچ کنترلی بر آن داستانها ندارد، با او همذاتپنداری میکردم. احساس ازدستدادن ارتباطم با هویت فردیام چیزی بود که من نیز تجربه کرده بودم. آل کاپون مالکیت خود را بر هویت شخصیاش از دست داد؛ زیرا زندگی او به اسطورهای در فرهنگ آمریکا بدل شده بود که دربارۀ آن داستانهای فراوانی در میان مردم نقل میشد. از سوی دیگر، او به مرحلهای از زندگیاش رسیده بود که قوای ذهنیاش رو به زوال بود و قدرت جسمانی چندانی نیز برایش باقی نمانده بود. من این شرایط را درک میکردم. زمانیکه در موضع ضعف بودم، در یک آن، قدرت را در وجودم یافتم. من نیز ارتباطم را با هویت فردی خود از دست داده بودم؛ تمام افرادی که روزی دوستانم بهشمار میآمدند مرا از خود رانده بودند و من در قبال آنها احساس بیگانگی میکردم. من هم این احساسات را به روشی انسانی ترکیب کردم و موفق شدم فیلمنامۀ «کاپون» را بنویسم.
- شما دربارۀ فیلم شکستخوردۀ «چهار شگفتانگیز» صادقانه صحبت کردید؛ حتی دربارۀ اتفاقاتی که با وجود مسئولیت شما در پروژه رخ داد. آیا خودتان را برای آنچه به عدم موفقیت «چهار شگفتانگیز» منجر شد، مسئول میدانید؟ آیا خودتان را برای ناکامی آن فیلم مقصر میدانید؟
جاش ترانک: به نظر من، دربارۀ فیلم «چهار شگفتانگیز» و آنچه در مراحل ساخت آن اتفاق میافتاد، مطبوعات داستانسرایی گستردهای انجام دادند. اما دربارۀ من… من در محدودۀ کاری خود در مقام کارگردان، مسئولیت موفقیت نشدن فیلم را میپذیرم. فیلم آن چیزی که میبایست، از کار درنیامد و بیشک من در این باره مقصر بودم؛ اما افراد دیگر گروه نیز بیتقصیر نبودند. من در آن میانه بودم و برایم واضح بود که همه دارند همه چیز را غلط انجام میدهند. اما با شروع داستانهای مطبوعات، تنها کسی که از او چهرۀ یک مقصر و بازندهای تمامعیار ساخته شد، من بودم.
از نظر من، این قضاوت کاملاً ناعادلانه بود. از دید مردم، فقط یک نفر مقصر اتفاق ناخوشایند رخداده برای فیلم «چهار شگفتانگیز» بود؛ سادهانگارانهترین نوع نگاهی که باورکردن آن نیز از قضا بسیار آسانتر است! در پروژۀ این فیلم، افراد زیادی کار میکردند که همه با سالها تجربۀ کار در صنعت سینما، صدها فیلم از این نوع را با موفقیت به پایان رسانده بودند. اما من جوانی تازهکار بودم که نسبتبه دیگران باتجربه بهحساب نمیآمدم؛ طبق گفتۀ مطبوعات، با دیگران هم مشورت نمیکردم و فقط راه خودم را میرفتم! آنها میگفتند که من از تجربۀ دیگران استفاده نمیکنم و به قواعد فیلمسازی نیز اعتقادی ندارم. من فردی یکدنده معرفی شدم که برخلاف نظرات دیگران در راستای تخریب همهچیز عمل میکند. با خواندن این مطالب، به خودم میگفتم: اگر خودم را نمیشناختم، تمام آنها را باور میکردم! زیرا این داستانها بسیار پذیرفتنی بهنظر میآمدند. اما من اینچنین نبودم. مشکل اینجا بود که من زیادی با دیگران مشورت میکردم! در این پروژه، من برای صحبتکردن با دیگران مشکلی نداشتم؛ در واقع من هیچوقت در اینباره مشکلی نداشتهام. مشکل، جای دیگری بود. من دربارۀ ایدههایی با دیگران مشورت میکردم که آنها دربارهشان مانند من فکر نمیکردند. تقصیر من یا آنها نبود؛ اشکال، قرارگرفتن افرادی در کنار یکدیگر، در یک گروه، بود که برای ساخت فیلمی خلاقانه، ترکیبی مناسب تشکیل نمیدادند.
در نقطۀ مقابل فیلمِ «چهار شگفتانگیز»، در فیلم «کاپون»، با استفاده از ترکیبی درست از افراد درست، کار روی ایدههای خلاقانه امکانپذیر شد. «کاپون» برای من بزرگترین موفقیت دوران حرفهایام بهشمار میآید. «کاپون» دقیقاً همان فیلمی است که من همیشه آرزو داشتم بسازم و واقعاً دوستش دارم.
- فیلمبرداری «کاپون» قبل از فیلم «مرد ایرلندی» (با نام اصلی The Irishman) شروع شد؛ اما هردوی این فیلمها از نظر موضوع بسیار شبیه هم هستند؛ هر دو داستان گانگسترهایی را روایت میکند که از تیراندازیها جان سالم بهدر بردهاند و هر دو بهنوعی تا واپسین دم زندگی خود را زندگی کردهاند. با این دیدگاه موافق هستید؟
جاش ترانک: من فیلم «مرد ایرلندی» را پس از اتمام تدوین فیلم «کاپون» تماشا کردم؛ تماشای آن واقعاً جالب بود. آن حس سودازدگی که در جزئیات فیلم منعکس شده بود، مفهوم گناه و چگونگی برخورد با آن، مشابه چیزی که در «کاپون» اتفاق میافتد. در فیلم «کاپون»، من با کاراکتری سروکار دارم که در حق مردمانِ بسیاری جنایت کرده و از جنایات زیادی نیز جان سالم به در برده است. همۀ انسانها در درون خود احساس گناه میکنند، اما او میتواند احساس طبیعی گناه را سرکوب کند و آن را نادیده بگیرد. دلیل این همه بیرحمی نیز همین است. اما همین فرد در انتهای عمر و در روزهای آخر زندگیاش، وقتیکه دیگر نمیتواند آنگونه که تاکنون پول درآورده، خوشگذرانی کرده و هزارن کار دیگر انجام داده، زندگی کند، در خلوتش با احساس تازهای روبهرو میشود: حال، باقیماندۀ آن احساس گناه سر باز میکند و بهسوی او هجوم میآورد.
- بهعنوان کارگردان فیلم «کاپون»، چرا تام هاردی را انتخاب کردید؟
جاش ترانک: تام هاردی یکی از هنرپیشگان محبوب من است. تواناییهای او بهنوعی منحصربهفردند. وجود او سرشار از انسانیت و فروتنی است و آنچه او جلوی دوربین انجام میدهد، بسیار شجاعانه است. بسیاری از بازیگران میترسند که با انجامدادن این کارها احمق بهنظر برسند یا عجیبوغریب باشند؛ اما او نقش خود را بیپروا بازی میکند.
مروری بر کارنامه بازیگری تام هاردی
- اکنون در اثر شیوع ویروس کرونا، سینماها تعطیل است و امکان نمایش کامل و عادی فیلم در سالنهای سینما وجود ندارد. آیا این موضوع شما را بهعنوان کارگردان فیلم «کاپون» ناامید کرده است؟
جاش ترانک: بهعنوان کارگردان فیلم «کاپون» برای ساخت این فیلم، چهار سال و نیم از عمرم را صرف کردهام. ما همیشه فکر میکردیم که آن را در سالنی بزرگ اکران خواهیم کرد. البته این موضوع ناراحتکننده است. اما از ماه مارس، زمانیکه مشخص شد موضوع کرونا بسیار جدی و زندگی روزمرۀ شهرهای جهان یکی پس از دیگری به تعطیلی کشیده شد، چیزهایی در ذهن من نیز تغییر کرد.
شاید وقتیکه همۀ این ماجراها به پایان برسد، نگاه جهان به همه چیز کاملاً متفاوت شده باشد. به هر صورت، من آنقدر خوششانسم که فیلمم امکان آن را داشته باشد تا برای تعداد زیادی از مردم در سراسر دنیا نمایش داده شود. میتوان گفت موضوع «کاپون» هم به اوضاع کنونی جهان مربوط است. این فیلم دربارۀ مردی است که از دنیا کناره گرفته است؛ همانگونه که همۀ مردم جهان اکنون در قرنطینه بهسر میبرند. برای من، رفتن به سینما و تماشای فیلم راهی است تا از حضورم در این دنیا کمتر عصبانی باشم و کمتر احساس تنهایی کنم؛ امیدوارم این فیلم نیز با ایجاد حس همدلی و تنها نبودن به مردم کمک کند و حالا که همه در خانههایشان حبس شدهاند، آرامش بیشتری را برای بینندگانش به ارمغان بیاورد.
منبع: Variety