واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «سینما شهر قصه» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
آخرین روز جشنواره فرا رسیده است و امروز سه فیلم آخر در پردیس ملت برای اهالی رسانه به نمایش درمیآید. اولین سانس، به نمایش فیلم سینمایی سینما شهر قصه ساخته جدید کیوان علیمحمدی اختصاص داشت؛ فیلمساز تجربهگرایی که برای اولین کارگردانی را بار بدون حضور همکار همیشگیاش کیوان بنکدار تجربه کرده است. با توجه به این موضوع، واکنش منتقدان به «سینما شهر قصه» جالبتوجه خواهد بود.
قصه، درباره یک آپاراتچی شیفته سینما و عاشق دختری است که برای رسیدن به او کار سختی در پیش دارد و این بار، دنیای سینما به دادش میرسد.
واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «سینما شهر قصه» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
بهمن عبدللهی: جدیدترین فیلم کیوان علیمحمدی، اثری تماشایی و دلپذیر در وادی حدیث نفس است. کاری ندارم که فیلمنامه دچار مشکلاتی است، کاری ندارم که ساختار فیلم منسجم است یا نه؟ کاری ندارم بازیگران انتخاب خوبی هستند یا نه؟ مهم این است که در زمان تماشای فیلم در دنیای سینمای ایران غرق میشوید و از نوستالژیهایتان لذت میبرید.
فیلمهای دیگری هم درباره سینما ساخته شدهاند («ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «سینما نیمکت»، «سلام سینما»، «شبح کژدم» و …) که بعضیهایشان عالی هستند؛ اما «سینما شهر قصه» یک ویژگی دارد و آن توجه کردن به مخاطب عام است که شاید عشق سینما نباشد؛ او هم میتواند از درام کمدی فیلم لذت ببرد و درعینحال گریزی به تاریخ سینمای ایران بزند. درعینحال، مخاطب خاص هم فرصتی پیدا میکند لحظاتی از بهترین آثار ایرانی را دوباره ببیند و یادی کند از همه آنهایی که دوستشان دارد. فیلم تلاش میکند درعینحال تصویری گذرا از جریان تاریخی سینما در سالهای پس از انقلاب ارائه کند.
«سینما شهر قصه» سرشار از لحظات خندهدار، اشکانگیز، خیالپردازانه و حتی حسرتبار است؛ درست مثل خود سینمای ایران. ادای دین به سینماگران بزرگ و کوچک فیلم هم ستودنی است.
سید آریا قریشی: تلاشی جذاب برای بررسی شرایط اجتماعی ایران از دهه ۵۰ تا دهه ۷۰، از طریق نگاهی به وضعیت سینمای ایران در این بازه زمانی است. نکته مثبت فیلم، یکی این است که اکثر ارجاعات آن بیدلیل نیستند و به شناخت شخصیتها در حد اولیه کمک میکنند و دیگری، قضاوت نکردن درباره شکلهای مختلف سینما. با وجود این، شخصیتها درنهایت از حد تیپ فراتر نمیروند و در مواردی صرف ارجاع به فیلمها از توجه به مسیر حرکت دراماتیک اهمیت بیشتری پیدا میکند. «سینما شهر قصه» برای مخاطبی که از فیلمهای ایرانی (از فیلمهای فردین تا ساختههای بهرام بیضایی) خاطره دارد، اثری جذاب و دلنشین است.
بهنام شریفی: فیلمی با حال و هوای عشق به سینما که با ادای دینهایش، حال هر عاشق سینمایی را خوش میکند. «سینما شهر قصه» نشان میدهد که سینمای ایران در دهه اخیر تا چه اندازه از دوران اوجش فاصله گرفته است و درعینحال، عشق به سینما را زنده میکند. فیلم از نظر دراماتیک و پیوند زدن تکهفیلمها به قصههایش موفق نیست؛ تفاوت این فیلم با نمونه موفقی مانند «ناصرالدینشاه آکتور سینما» در انسجام روایی و قوام یافتن ارجاعهای سینمایی است.
مریم قربانینیا: بازنمایی و بازسازی سکانسهای بهیادماندنی و خاطرهانگیز سینما با چاشنی طنز و بازی دلنشین بابک کریمی، فیلمی را شکل داده که به دل مخاطب (بهویژه مخاطبی که با سینمای ایران از سالهای دور تا به امروز خاطره دارد) مینشیند و لحظات شاد و نوستالژیکی را برای او میسازد. این فیلم در حقیقت عرض ارادتی است از سوی کارگردان و نویسنده به سینمای ایران، از ابتدا تا امروز.