سریال «دنیای ژوراسیک : کمپ دورۀ کرتاسه» ترکیبی عالی از ابهت و وحشت است. این مجموعه، تمام خصایصی را که در فیلمهای «پارک ژوراسیک» برای مخاطبان آشنا و محبوب بوده است، هنرمندانه به تصویر میکشد.
نکتهای جادویی در موفقیت مجموعههای «پارک ژوراسیک» وجود دارد و آن هم ابهت و عظمت موجود در این مجموعههاست که مخاطب را مدهوش خود میکند. در سالهای اخیر، آثار فراوانی با عنوان «پارک ژوراسیک» ساخته شده است. در همۀ آنها و نیز در داستان فوقالعادۀ مایکل کرایتون، که این فیلمها بر اساس آن شکل گرفتهاند، بیشتر از زاویۀ علمی به این موجودات غولپیکر پرداخته شده است. اما در مجموعۀ فیلمهای استیون اسپیلبرگ که برداشتی بسیار پرهیجان از داستان اصلی است، ماجرا فرق میکند. انیمیشن اخیر کالین ترورو با نام سریال «دنیای ژوراسیک» (با عنوان اصلی Jurassic World) که نوعی بازآفرینی از این داستان محبوب است، در همین ژانر قرار میگیرد. در حقیقت، در دو اثر ذکرشده، تنها چیزی که متغیر است فراز و فرودهای هیجانانگیز و ابهت موجود در بطن داستان است.

در تمام نسخههای ساختهشده از داستان دایناسورها، نکتۀ اصلی «جسارتی است که این حیطه به فیلمساز میبخشد تا خود را در جایگاهی خداگونه تصور کند». این گفته تقریباً اولین توصیف سم نیل و لورا درن هنگام بازی در فیلم اسپیلبرگ است؛ آن هم درست زمانیکه برای اولینبار با چشمهای گشادشده و دهان بازمانده دایناسوری غولپیکر را بالای سر خود دیدند! در تمام این لحظات، مخاطب کاملاً شرایط شخصیتهای داستان را درک میکند و درگیر اضطراب و دلشوره میشود. در بخشهایی از ماجرا، این اضطراب کمکم به وحشت بدل میشود و گاه چنان اوج میگیرد که احساسی جنونآمیز برای هرچه سریعتر فرارکردن، بیننده را رها نمیکند؛ زیرا خالق داستان، که برای خود حق خدایی قائل است، گاه کارهایی میکند که نتایج آن چندان خداگونه از کار درنمیآید! به همین دلیل، حس میکنید شاید ناگهان یکی از این حیوانات وحشتناکِ غولپیکر پای شما را بچسبد و شما در این جهنم گیر بیفتید!
دریم ورکس چگونه یک مفهوم درگیرکننده شاد و پشمالو را ارائه کرد
سریال پُرهیجانِ جدید شبکۀ نتفلیکس با عنوان «دنیای ژوراسیک : کمپ دورۀ کرتاسه» (با عنوان اصلی Cretaceous Jurassic World: Camp) ترکیبی عالی از ابهت و وحشت است. این مجموعه، تمام خصایصی را که در فیلمهای «پارک ژوراسیک» برای مخاطبان آشنا و محبوب بوده است، هنرمندانه به تصویر میکشد. هشت قسمت نیمساعتۀ فصل اول ظاهراً برای مخاطب کودک ساخته شدهاند. این قسمتها ساختۀ کمپانی دریم ورک انیمیشن هستند و در زیرگروه برنامههای خانوادگی شبکۀ نتفلیکس نمایش داده میشوند. در این قسمتها، توجه به تمام جزئیات و درنظرگرفتن سلیقۀ مخاطب موجب شگفتی و تحسین شده است. این مجموعۀ کارتونی گاه بسیار خانوادگی و گاه بسیار ترسناک است و در مجموع ساختاری ماهرانه و پُرتعلیق با شخصیتپردازیهای قوی و چیدمان صحنهای جالبتوجه دارد؛ به گونهای که با نگاه به همین عوامل میتوان انتظار داشت که مخاطبان از این اثر استقبال کنند. مجریان طرح این پروژه اسکات کریمر و اِرِن همرزلی هستند. این دو در کنار تهیهکنندگان اجرایی، همراه با استیون اسپیلبرگ، کالین ترورو و فرانک مارشال بر اساس طرحی از زک استنتز در تولید این مجموعۀ درخشان همکاری داشتهاند.

سریال «دنیای ژوراسیک : کمپ دورۀ کرتاسه» در همان فضای آشنای «پارک ژوراسیک» شکل میگیرد. در داستان این سریال، ماجرا از زاویه دید گروهی نوجوان نمایش داده میشود که بهصورت اختصاصی دعوتنامههایی برای رفتن به یک مجموعۀ تفریحی مخصوص جوانان دریافت کردهاند. این مجموعۀ تفریحی کمپ دورۀ کرتاسه نام دارد و در آن سوی جزیره واقع شده است. اما نکته اینجاست که این جوانان پیش از نجاتدادن دایناسورها باید ابتدا خودشان را نجات دهند!
در این فیلم، پاول مایکل ویلیامز در نقش داریوس بازی میکند که پیشتر بازی او را در فیلم «کلوپ صبحانه» (با عنوان اصلی Breakfast Club) دیدهایم. ویلیامز در گروه نوجوانان آن فیلم نیز عضوی ناهمگون به شمار میرفت. حال او در نقش داریوسِ دستوپاچلفتیای بازی میکند که از قضا، از همۀ بلاها جان سالم به در می برد. او پسری رؤیاپرداز است که اگر به دلیل شکست شخصی ناراحت کننده و در نتیجه بههمریختگی روحیاش نبود، ترجیح میداد تمام عمر در همان عالم رؤیا و خیال زندگی کند. در سوی دیگر، جنا اورتگا در نقش بروکلین ظاهر میشود. بروکلین دختری سرسخت است که در رسانههای اجتماعی به یک ستاره بدل شده است. با وجود این، همیشه احساس میکند باید لیاقت و تواناییهایش را به دیگران ثابت کند. کنجی با صداپیشگی رایان پاتر، پسری ممتاز و دارای مهارتهای گوناگون است که روحی درخشان و قلبی بسیار مهربان دارد. سمی با هنرمندی رینی رادریگز، دختری سرزنده و اندکی لوده است که در روستا زندگی میکند و میخواهد با همه دوست باشد. کوثر محمد، در نقش یاز، ورزشکاری جوان و موفق است که به دست فراموشی سپرده شده است. شان جیامبرونی نقش آخرین شخص از این گروه یعنی بن را ایفا میکند. او بسیار سرزنده و مشتاق است، اما بهشدت به همه چیز حساسیت دارد و بودن در هر جایی به غیر از این پارک را ترجیح میدهد.
نگاهی به سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره | لطیف و دلچسب

در ابتدا، بچهها چندان با هم کنار نمیآیند. با وجود این، وقتیکه مشکلات شروع میشود و سرعت عمل لازم است، هرکدام وظیفۀ محولشده را بهخوبی به انجام میرسانند. دو نگهبانی که همراه آنها هستند مهربان اما بیفایده به نظر میرسند؛ اما وقتی بچهها از این دو نگهبان با بازی جمیله جمیل و گلن پاول جدا میشوند، اوضاع کمی ترسناک میشود؛ زیرا همزمان یک دایناسور ایندومینوس رکس شروع به ویرانکردن پارک میکند! حال افراد این گروه، که چندان هم با یکدیگر سازگار نیستند، نمیتوانند روی کمک کسی بهجز خودشان حساب باز کنند؛ پس باید اختلافاتشان را پشت سر بگذارند تا بتوانند از این پارک جان سالم به در ببرند.
شیوۀ آغاز سریال «کمپ دورۀ کرتاسه» ابداً خاص و جالبتوجه نیست و شاید بتوان گفت بزرگترین نقطه ضعف مجموعه نیز همین تکراری بودن آن است. در واقع، در کل سریال، هیچ موضوع جدید و جالبی به داستان همیشگی ماجراهای «دنیای ژوراسیک» اضافه نمیشود. شیوۀ پویانمایی فیلم در برخی قسمتها بسیار عالی و تحسینبرانگیز است؛ برای نمونه، میتوان به سکانسی اشاره کرد که در غار و در نور موجودات دریایی درخشان شکل گرفته است. اما در بیشتر مواقع، این اثر در بهتصویرکشیدن جزئیات، مشابه با سایر تولیدات شرکت دریم ورکس عمل کرده است. در نتیجه، بسیاری از اتفاقات و صحنهها برای طرفداران داستانهای ژوراسیک کاملاً آشنا و حتی تکراری به نظر میرسد. البته با نگاهی عادلانه، باید اذعان داشت که بخشی از این شباهت و تکرار تا حدودی اجتنابناپذیر است؛ زیرا تمام اتفاقات این سریال بر مبنای داستان اولیهای شکل میگیرد که در فیلم اصلی روایت شده است و همۀ هواداران نیز از جزئیات آن آگاه هستند. شاید نویسندگان این مجموعه سعی میکنند به شیوهای جدید و جذاب داستانشان را به فیلم اولیه و حالوهوای آن متصل کنند. مهمتر از همه آنکه شخصیتهای سریال نیز انگیزۀ کافی دارند تا نمایشی هرچه بهتر از خود ارائه دهند. از نظر برخی مخاطبان، این نکته بهجای نقطه ضعف میتواند ویژگی مهمی برای مجموعه فیلمهای «پارک ژوراسیک» به حساب آید؛ زیرا در فیلمهای ساختهشدۀ پیشین، هرگاه مؤلفههای خاص داستان دایناسورها کمرنگ میشد یا ماجرای داستان به خارج از جزیره معطوف میشد، سیلی عظیم از انواع واکنشهای منفی طرفداران به راه میافتاد؛ نمونههایی از این دست را میتوان در «جهان گمشده: پارک ژوراسیک» (با عنوان اصلی The Lost World: Jurassic Park) و «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوطکرده» (با عنوان اصلی Jurassic World: Fallen Kingdom) مشاهده کرد. در حقیقت به نظر میرسد که دوستداران مجموعههای «دنیای ژوراسیک» همان مسیر همیشگی و امتحانپسدادۀ مجموعه را برای روایت داستان هر قسمت ترجیح میدهند.

مجموعۀ «کمپ دورۀ کرتاسه» در پایبندی به اصول مجموعۀ «دنیای ژوراسیک» عالی عمل میکند. ایدۀ اصلی آن که گیرافتادن شش نوجوان تنها در دنیای مرگبار و جهنمی ژوراسیک است، شاید کمی بلندپروازانه به نظر برسد؛ اما در دنیای انیمیشن کاری قهرمانانه است. درست، در زمانی که انتظار میرود بهجای خشونت عریان، وحشت و مهارتهای فردی شخصیتها به تصویر کشیده شود، فیلم آروارههایی واقعی و ترسناک را نمایش میدهد! به بیان دیگر، فیلم «کمپ دورۀ کرتاسه» بهوضوح ثابت میکند هرچند داشتن بودجۀ فراوان و وجود چهرههای مشهور در کنار عوامل قوی میتواند عامل موفقیت یک مجموعه به حساب آید، نباید از تأثیر شخصیتپردازی صحیح، ساختار قوی فیلمنامه و چیدمان درست و مناسب صحنه نیز غافل شد. در واقع، با طراحی و استفادۀ صحیح از این مؤلفهها میتوان مخاطب را کاملاً تحتتأثیر قرار داد و محو تماشای فیلم کرد.
از سوی دیگر، تقریباً همۀ تماشاگران فیلمهای «دنیای ژوراسیک»، با دانشی کامل و فراوان از کلیت ماجرا و فضایی که قرار است در آن قرار گیرند به تماشای فیلم مینشینند و سریال «کمپ دورۀ کرتاسه» با علم به توقعی که این آگاهی در مخاطبان ایجاد میکند، نتایج مورد نظر خود را در روایت داستان دنبال میکند. در نهایت، مخاطب به بهترین شکل ممکن میترسد، نفسهایش به شماره میافتند و گاه نیز قهقهای بلند سر میدهد!
در سال ۲۰۱۹، فیلم کوتاه «نبرد در بیگ راک» (با عنوان اصلی Battle at Big Rock) پخش شد که در میان فیلمهای «دنیای ژوراسیک» غیرمنتظره بود. تجربۀ ساخت و نمایش این فیلم نشان داد که در دنیای ژوراسیک امکانات و پتانسیل فراوانی وجود دارد که میتواند برای ساخت فیلمهای کوتاه، دستمایهای مناسب قلمداد شود. مجموعۀ «کمپ دورۀ کرتاسه» را میتوان ادامهای برای این تجربۀ موفق دانست. هر اپیزود در این اثر قادر است تعادل و توازن لازم را میان صحنههای توأم با آرامش و بخشهای پرهیجان فیلم برقرار کند؛ زیرا صحنههای آرامشبخش داستان را روایت میکنند و بخشهای پرهیجان فیلم ضربان قلب بیننده را بالا میبرند.

مخاطبان فراوانی وجود دارند که ترجیح میدهند تمام اپیزودها را یکجا و پشت سر هم تماشا کنند. در این راستا، میتوان نتفلیکس را سرآمد کمپانیهای فیلمسازی و پخش دانست؛ زیرا امکان تماشای یکبارۀ تمام سریال را برای علاقهمندان فراهم کرده است.
خوشبختانه، سریال «کمپ دورۀ کرتاسه» را میتوان از زوایای بسیاری قوی و موفق توصیف کرد. تماشای این سریال لذتبخش است و در عین حال، داستان منظم و با برنامهای مدون به پیش میرود. در طول داستان، برای حل معماها پاداش در نظر گرفته شده است و تلاش شخصیتها به بازده و نتیجهای مشخص ختم میشود. در کل، سریال روندی روبهجلو دارد. در هر اپیزود، داستان بهخوبی پیش میرود و از مدت زمان هر قسمت، برای بسطدادن داستان بهخوبی استفاده شده است.
در جایی از سریال، یکی که شخصیتها فریاد میزند: «بهتر است در ترس و وحشتی قابلتحمل به سر ببریم تا اینکه منتظر مرگ قریبالوقوع تکتک افراد باشیم.» و این بهواقع پیامی تأملبرانگیز است.
در زمان تماشای سریال «کمپ دورۀ کرتاسه»، مخاطب در معرض تنش و اضطراب فراوانی قرار میگیرد. شاید بتوان گفت که تعداد صحنههای مرگ و خشونت در آن بیشازحد انتظار است و به همین دلیل، احتمالاً تماشای آن برای کودکان ترسناک و دلهرهآور خواهد بود؛ بهجز این مورد، تمام مخاطبان در ردههای سنی گوناگون از تماشای آن لذت خواهند برد. آنچه مجموعۀ «دنیای ژوراسیک : کمپ دورۀ کرتاسه» را مورد پسند بزرگسالان کرده است فقط هیجان و اکشن موجود در صحنههای فیلم نیست. در میان آشوبی که فیلم را در برگرفته است، حسی از شوخطبعی نیز جریان دارد که برای مخاطب بزرگسال کاملاً آشناست.
در سال ۲۰۲۰، حساب توییتریای با نام Jurassic Park Updates شروع به فعالیت کرد که شوخیهای نازل و تمسخرآمیز و البته دقیقی دربارۀ مجموعۀ «دنیای ژوراسیک» و شخصیتهای آن منتشر کرده است. پس از خواندن آنها بهسختی میتوان با جدیت و بدون بهخاطرآوردن این شوخیها به تماشای این مجموعه نشست.

با وجود تمام گفتهها، این مجموعۀ پُرمحتوا از قابلیتهای بالقوۀ فراوانی برخوردار است و به همین دلیل انتظار میرود شخصیتهایی تأملبرانگیز هم به نمایش بگذارد؛ این شخصیتها بیانگیزه نیستند و در قبال اتفاقاتی که پیرامونشان رخ میدهد، بیتفاوت عمل نمیکنند. از سوی دیگر، باید گفت که واکنشهای آنها ابلهانه نیست. آنها خطر را میشناسند و با تاریخ نیز آشنایی دارند. برخی از آنها مرددند، درحالیکه برخی دیگر بهشدت ترسیدهاند. این شخصیتها بهشدت شبیه نوجوانانی هستند که همین مجموعۀ «دنیای ژوراسیک» را دنبال و تماشا میکنند؛ آنها هم فضای طنز داستان را درک میکنند، اما میدانند زمانیکه خودشان جزئی از داستان باشند، دیگر هیچچیز خندهدار نخواهد بود!
مسئلۀ اصلی ایجاد تعادل لازم بین حفظ اُبهت داستان و ترسناکبودن آن است. شخصیتهای اصلی ماجرا نوجوان هستند؛ آنها احساس میکنند بزرگ شدهاند و در موقعیتی قرار دارند که دیگران را راهنمایی میکنند و به همین دلیل احساس میکنند جذاب هستند. آنها سفر به مکانی پیشبینیناشدنی را شروع کردهاند که اگرچه کاملاً ناشناخته است، همه آن را میشناسند.
شاید حالا که در سراسر جهان، مردم با شیوع بیماری کرونا نقص و سقوط سازوکاری را میبینند که قرار بود حامی آنها باشد، پیام نهایی فیلم بسیار بهتر درک شود؛ و این پیام چیزی نیست جز گذشتن از تفاوتها برای نجاتیافتن.
در قسمتهای پیشین «دنیای ژوراسیک»، بزرگسالانی هم در داستان حضور داشتند که باستانشناسان باتجربه یا کارمندان ردهبالای پارک ژوراسیک بودند. در تمام این داستانها، تفاوت خاصی بین دیدگاه کودکان و درک بزرگسالان از اتفاقات رویداده وجود نداشت. اما در مجموعۀ «کمپ دورۀ کرتاسه» داستان از زاویه دید کودکانی روایت میشود که در پارک تنها ماندهاند و باید در برابر اتفاقاتِ مهیب این مکان عجیب از خود دفاع کنند. آنها از راهنمایی بزرگسالان ناامید شدهاند و حال با ازبینرفتن ساختارهای آشنا میبینند همان سازوکاری که امید داشتند نجاتشان دهد، سبب نابودیشان خواهد شد.
شاید حالا که در سراسر جهان، مردم با شیوع بیماری کرونا نقص و سقوط سازوکاری را میبینند که قرار بود حامی آنها باشد، پیام نهایی فیلم بسیار بهتر درک شود؛ و این پیام چیزی نیست جز گذشتن از تفاوتها برای نجاتیافتن.
در جایی از سریال، یکی که شخصیتها فریاد میزند: «بهتر است در ترس و وحشتی قابلتحمل به سر ببریم تا اینکه منتظر مرگ قریبالوقوع تکتک افراد باشیم.» و این بهواقع پیامی تأملبرانگیز است.
صرفنظر از پیامهای عمیق مجموعۀ «دنیای ژوراسیک : کمپ دورۀ کرتاسه»، این مجموعه تقریباً همۀ آنچه را از یک سریال ماجراجویانۀ دایناسوری انتظار میرود به مخاطبان خود عرضه میکند. این سریال انیمیشنی که شبکۀ نتفلیکس پخش آن را بر عهده دارد، از داستانی پُرماجرا با شخصیتهایی باهوش بهره میبرد. نکتۀ مهم دیگر اینکه از اعجابانگیزی و ترسناکبودن دایناسورها به بهترین شکل ممکن استفاده شده است؛ زیرا میخواهد همچنان که مخاطب را به هیجان میآورد، ترس و اضطراب را نیز به او القا کند. کودکان وقتی به داستانی علاقهمند میشوند نسخههای گوناگونی از آن را در تخیلات خود میسازند و خود را قهرمانان آن تصور میکنند. در این نسخه، همۀ نوجوانان میتوانند خود را یکی از قهرمانان داستان بدانند. شاید بتوان گفت که مجموعۀ «کمپ دورۀ کرتاسه» از زمانیکه اسپیلبرگ کارگردانی فیلمهای «دنیای ژوراسیک» را رها کرده است، بهترین مجموعۀ ساختهشده از این سری داستانها به حساب میآید.
آیا شما از طرفداران دنیای دایناسورها هستید؟ آیا تماشای سریالی که ماجراهای آن در «پارک ژوراسیک» اتفاق میافتد جالبتر از یک فیلم سینمایی نیست؟

مراحل فیلمبرداری دنیای ژوراسیک: قلمرو به پایان رسید | همه آنچه باید بدانید
منبع: Collider
حالی بود
حالی بود واقعا انیمیشن فوقالعاده بود خدا کنه فصل چهار زود شروع شه