نقد و اطلاعات فیلم مجنون
این فیلم، پرترهای از شهید زینالدین با بازی سجاد بابایی است
پس از آنکه سینمای ایران تجربههای متفاوتی در بازنمایی چهره شهدای دفاع مقدس داشت که در بیشتر آنها موفق هم بود حالا در جدیدترین محصول سازمان اوج فیلم مجنون اولین ساخته مهدی شامحمدی درباره زندگی شهید مهدی زینالدین روانه جشنواره فجر شد که در این مطلب نگاهی به آن انداختیم.
متن و حواشی جشنواره ۴۲ فیلم فجر
خلاصه داستان فیلم مجنون
داستان فیلم مجنون درباره بخش کوتاهی از رشادتهای برادران شهید زین الدین است. این فیلم برشی از حماسه آفرینی شهیدان مهدی و مجید زینالدین و رزمآوران لشگر ۱۷ علیبنابیطالب(ع) قم در جزیره مجنون و عملیات بزرگ خیبر را به تصویر میکشد.
نقد و بررسی فوری فیلم مجنون
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست.
حمیدرضا محمدی
برخلاف قاطبۀ فیلمهای دفاع مقدّس، «مهدی زینالدّین» قرار نیست در «مجنون» شهید شود؛ و «مجنون»، که هم اشاره به موضوع فیلم یعنی عملیّات خیبر در اسفند ١٣۶٢ در جزیرۀ مجنون دارد و هم مجنونیّت فرمانده را نشان میدهد که ماند و جنگید و مقاومت کرد تا قدمی از خاک وطن را به دشمن وانگذارد و حالا زمستان امسال، و دقیقترش، اوایل اسفند، درست چهلسال از آن برهه میگذرد.
شروع فیلم که تا وقتی اسمش را به سربازی که برایش اجازهنامۀ حضور در خطّ مقدّم مینویسد، از پشت نشانش میدهد قابل توجّه است امّا وقتی رخ عیان کرد اینگونه به ذهن متبادر شد که کاش شبیهتر بود به این فرماندۀ شهید. فیلم جز روایت عملیّات خیبر، چیز دیگری ندارد. یعنی از داستان خاصّی پیروی نمیکند و اگر همان یکیدو سکانس با همسرش، منیر و دختر نوباوهاش، لیلا را نداشت، بهکلّی تهی از داستان فرعی بود.
مقدّمات عملیّات که یکی برای دیگری سربند یاحسین و یازهرا میبست و آندیگری مشغول دعا بود، بیننده را یاد مستندهای روایت فتح میانداخت و چشمنواز بود. جای دیگر فرمانده، حضور برادرش مجید در جبهه را منوط به رضایت مادر میداند و تا کسب نکرد، دلش آرام نگرفت. اینکه یکی از رزمندگان از فرمانده مجوّز گرفت تا یکروزه به تهران برود و فوتبال استقلال و پرسپولیس را تماشا کند، نکتۀ حاشیهای قشنگی بود.
موسیقی فیلم را اگرچه مجید انتظامی ساخته امّا آن شکوهمندیِ حماسی را که باید داشته باشد ندارد ولی چنان همیشه امضای خود را بر آن زده است. امّا افزونبراینهمه. سکانس وداع آقامهدی زینالدّین با معاونش، رضا حسنپور و بههمراه خود بردنش بهوسیلۀ موتور زیر آتش دشمن به عقب و پرچم ایران رویش کشیدن، آنرا بهمثابۀ یکی از باشکوهترین وداعهای سینمای دفاع مقدّس ایران کرده است.
۳ نکته از فیلم:
- نامِ پرمسمّی
- موسیقیِ دور از انتظار
- شباهتِ کمِ قهرمان
سید مهرزاد موسوی
به دلایل کاملا شخصی بسیار تلاش کردم که فیلم مجنون را دوست داشته باشم، با ذات فیلم همراه شوم و دنبال سختگیری نباشم. حدس هم میزنم فیلم (هم در داوری و هم در نقدها) به شدت تحویل گرفته میشود، ولی مجنون فیلم من نیست. توضیحش کمی سخت است؛
فکر میکردم وقتی فیلمی درباره یک قهرمان اسطورهای و کمتر شناختهشده میبینم باید بیشتر از قهرمانی و کاراکتر او بدانم. از سویی فکر میکردم وقتی درباره یک عملیات پیچیده و آخرین دستاورد مهم دفاع مقدس فیلم ببینم، باید اطلاع بیشتر و دقیقتر و جاافتادهتری بدانم. فیلم خواسته هردوی اینها را داشته باشد و به زعم من نتوانسته تناسب را بین این دو رعایت کند و فوکوس روی هیچ سمت نکشیده؛ بین احساساتگرایی و توصیف یک عملیات نظامی مستأصل میماند.
ما به اندازهای که دلمان میخواهد زینالدین را بشناسیم، به او نزدیک نمیشویم و در زمانهای بسیاری از او فاصله میگیریم. به اندازهای که لازم است عملیات خیبر را بفهمیم، اطلاعات لازم به ما داده نمیشود.
مجنون قصهاش را کاملا خطی و کلاسیک تعریف میکند، در آغاز ریتم خوبی هم دارد، میخواهد فیلم پرتره باشد ولی در ادامه چنان در عملیات فرو میرود که به فیلمهای مشابه جنگی (ساختههای قدیم درویش و ملاقلیپور و جدید منیر قیدی) نزدیک میشود. همه اینها را اضافه کنید به چندپایانه بودن فیلم، و لحظههایی که باید تمام شود و نمیشود (البته این از ارزش پایان مستندواره فیلم کم نمیکند).
اما فیلم حائز نکات درخشانی هم هست؛ اینکه یک کارگردان فیلم اولی -ولو با کولهباری از تجربه مستندسازی- این فیلم پرزحمت را ساخته، بازی سجاد بابایی بهتر از آنی است که تصور میشد، هرچند که موسیقی پرحجم مجید انتظامی، به مینیمالیسم ذات فیلم (تا قبل غرق شدن در عملیات) نمیخورد.
مجنون قطعا تحویل گرفته میشود، قطعا فروش خوبی میکند و قطعا ارزش تماشا دارد ولی آیا این فیلم را دوبار تماشا خواهید کرد؟
اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: مجنون
سطح فیلم: انتخاب درست؛ احتمالا بسیار نامزدی و سیمرغ خواهد گرفت، حتی در رشته موسیقی
۳ نکته از فیلم:
- بازی سجاد بابایی در نقش مهدی زینالدین
- لهجه قمی بسیار اندک فیلم
- سکانس عقب کشیدن پیکر شهید با موتور و حمایل کردن پرچم
محمد تقیزاده
وقتی از هدر رفت سوژه و هزینه حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟ مجنون یکی دیگر از پروژه های میلیاردی دفاع مقدس است که مشخصا برای پروپاگاندا و نه تماشای عموم ساخته شده است. اهمیت به شهدای گرانقدر دفاع مقدس یک مساله است و خراب کردن وجهه این عزیزان و هدر دادن سوژه زندگی و رفتار آنها یک چیز دیگر.
اینکه هر سال باید یک یا چند فیلم درباره شهدا ساخته شود لزوما به معنای گرامیداشت یاد و نام آنها نیست، باید پرسید از میان حجم عظیم فیلمهای جنگی این سالها کدام ماندگار و پرفروش شدند و اگر قرار است مردم مخاطب این فیلمها باشند، بازخورد عمومی به این فیلمهای ضعیف چیست.
در مجنون حتی شمایل تیپیکال شهید زین الدین نیز ساخته نمیشود، فیلمساز با تکیه بر یک سری عکس و فیلم به بازسازی برخی رخدادهای شخصی و عملیاتهای ایشان پرداخته بدون آنکه فکری برای پرداخت شخصیت محوری فیلم کند. روایت فیلم نامنسجم و نامعلوم است و هیچ کاراکتر همراه کنندهای از فیلم وجود ندارد.
سه نکته از فیلم:
- هدر رفت بودجه
- هدر رفت سوژهها و شهدای جنگ
- بازی ضعیف سجاد بابایی
سعیده نیکاختر
اولین ساخته مهدی شاه محمدی در ژانر دفاع مقدس قابل تحسین است. پرداخت غیر مستقیم به شخصیت مهدی زینالدین فرمانده لشگر ۱۷ علیابن ابیطالب، در روایت عملیات خیبر و فتح جزیره مجنون، بهانه خوبی است. وقتی در سینما از شخصیتپردازی حرف میزنیم، منظورمان همان سبک زندگی و عقبه شخصیت است. از صحبتهای زینالدین با برادرش مجید، متوجه توجهاش به جایگاه مادر میشویم. وقتی به گروه ۳۰ نفره اعزامی از آذربایجان توجه میکند و آن ها را در لشگر خودش پذیرا میشود میفهمیم مهدی به اطرافیانش توجه ویژهای دارد. اخلاقیات براش مهم است و با صباغ زیردستش که با پرخاش و تندی حرف میزند برخورد میکند. برای نشان دادن اهمیت موضوع و ترغیب زیردستانش در زمستان، اولین نفر خودش از روی پل به درون کارون شیرجه میزند. با اینکه فرمانده عملیات است اما کنار زیردستانش در خط مقدم مبارزه میکند. به همسر و فرزندش توجه ویژهای دارد و برایشان شعار نمیدهد.
همه این جزئیات، نشان میدهد شاهمحمدی در پرداخت شخصیت و عمق دادن به آن موفق بوده. اما چیزی که باعث شده فیلم کشدار و طولانی شود، درگیر شدن فیلمساز در تکنیک و توپ و تانک و بزن بکوبهای جنگی است. شاید اگر نیمی از زمان جنگ ها کاسته شود فیلم خروجی بهتری روی پرده داشته باشد. به نظر میآید مجنون نیازمند تدوین دوباره است. دست آخر برخلاف بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس، زمانی که انتظار داریم زینالدین و برادرش شهید شوند، زنده میمانند و این خودش ساختارشکنی خوبیست. مجنون تنها نمایش تکه و برشی از زندگی یک قهرمان است و این خودش ارزش دارد.
۳ نکته از فیلم:
- برای فیلم اول قدم خوبیست
- زین الدین اش زیاد شعار نمی دهد و عملگراست
- تدوین اساسی نیاز دارد تا فیلم بهتری شود
بازیگران و عوامل فیلم مجنون
سجاد بابایی، حسام منظور، بهزاد خلج، شبنم قربانی بازیگران این فیلم هستند.
کارگردانی فیلم مجنون را مهدی شامحمدی برعهده دارد که از کارگردانان شناختهشده در سینمای مستند است و با این فیلم اولین کارگردانی فیلم بلند سینمایی را در کارنامه خود تجربه میکند. عباس نادران که تهیهکنندگی «مجنون» را برعهده دارد در مقام تهیهکننده تا به امروز فیلمهایی همچون «شاهکش» و «شادروان» را به سرانجام رسانده است و این پروژه اولین همکاری او با سازمان اوج محسوب میشود.
تدوین این اثر سینمایی نیز بر عهده حمید نجفی راد است و موسیقی فیلم را هم مجید انتظامی ساخته است. او پس از یک دهه دوری از سینما، با فیلم مجنون در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. انتظامی از رکوردداران کسب سیمرغ و دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر است؛ فیلمهای ترن، بایسیکلران، از کرخه تا راین، راز خنجر، روز واقعه، آژانس شیشهای و دیوانهای از قفس پرید برای او تقدیر و سپاس جشنواره را به همراه داشته است.
چند نکته درباره فیلم
- تصویربرداری این فیلم در شهر آبادان انجام شد.
- کلید ساخت فیلم از پرتره شهدا و سرداران شهید به دهه ۸۰ باز می گردد اما این فیلم ها معمولا نتوانست آنطور که باید کیفیت تولید را داشته باشد و در اکران هم با مخاطب کم روبه رو شد. پس از فیلمهای «ایستاده در غبار» با روایتی از زندگی حاج احمد متوسلیان، «منصور» با روایتی از زندگی شهید منصور ستاری و «غریب» با روایتی از زندگی شهید محمد بروجردی، حالا «مجنون» تازهترین محصول سازمان اوج محسوب میشود که به یکی از شهدای شاخص انقلاب و دفاع مقدس میپردازد.
- شهید مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی بود که در سال ۶۳ در منطقه سردشت در پی درگیری مستقیم با نیروهای مسلح دشمن در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.
- سجاد بابایی سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد شود.
فهرست بهترین فیلم های بیوگرافی / زندگینامه ای
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
عباس نادران | تهیهکننده: ما برای انتخاب نقش شهید زینالدین دچار چالش های جدی بودیم. اول اینکه نمیتوانستیم سراغ چهرهای برویم که مخاطبان از او خاطره دارند. از طرفی باید سراغ کسی میرفتیم که بتوان به او اعتماد کرد و فراز و فرودهای این نقش را به درستی ایفا کند. باید اعتراف کنم که سجاد را خیلی اذیت کردم و تقریبا ۳ بار بعد از تست گریم میگفتم نه. من در تمام طول این مسیر دنبال این بودم که آیا سجاد بابایی واقعا با قلبش میخواهد این نقش را بازی کند یا خیر؟ تا حالا به خودش هم نگفته بودم اما سجاد در تمام طول پیشتولید حتی یک روز از این نقش دست برنداشت و به جایی رسید که ما هر دو یقین داشتیم که بهترین فرد برای ایفای نقش شهید زینالدین سجاد بابایی است.من از همه کسانی که نمیخواستند این فیلم ساخته شود، تشکر میکنم. عملیات خیبر یکی از مهمترین عملیاتهای جنگی است و ما برای این فیلم برای دریافت ۲ هلیکوپتر ۴ ماه تلاش کردیم. در فیلمهای جنگی در میان ارگانهای دولتی جزیرهوار عمل میشد، انگار شهید ما و شهید آنها دارد. این فیلم یادگار یک عزیز بزرگوار است که اکنون میان ما نیست و باعث و بانی اصلی ساخته شدن مجنون شهید قاسم سلیمانی هستند.
مهدی شامحمدی | کارگردان: در اولین نمایش مردمی که در میدان هروی بود، از مسیریاب استفاده میکردم و برنامه گفت که وارد اتوبان زینالدین شوید. همانجا گفتم خدایا یعنی میشود پس از این فیلم ما کاری کنیم تا مردم و جوانان این شهید بزرگوار را به درستی بشناسند. ما در بخش پژوهش گروه مفصلی داشتیم. سکانس شهادت ایشان هم وجود داشت اما تصمیم گرفتیم که آقامهدی در خیبر زنده بماند و قهرمان را در پایان داستان زنده نگه داشتیم. من ۲۰ سال است که مستند میسازم و تمام سال ۸۰ را فقط مستند جنگ ساختم و به نوعی خود را در این حوزه متخصص می دانم. هیچکس اندازه من به سینمای مستند در سینمای داستانی غیرت نداشته است. من تلاش کردم تا به مستند و مستند در قالب داستانی برسیم. به طوری که مخاطب شاهد سینمای داستانی باشد اما در لحظاتی حس کند فیلم مستند نگاه میکند. ما در این فیلم شاید واقعیت را در جاهایی پس و پیش کردیم اما به حقیقت دست نزدیم. من دوست نداشتم مهدی زینالدین که برای این آب و خاک زحمت کشیده و سلحشورانه زیست کرده است، در این روایت پایش را روی زمین بکشد.
علیرضا محصولی | نویسنده: سختی کار ما از چند جهت بود؛ اول اینکه ما تعدد کاراکتر داشتیم، دوم شخصیتهای ما نمونه واقعی داشتند و این مساله دست نویسنده را در شخصیت پردازی میبست. سختی دیگر این بود که نباید دخل و تصرفی در واقعیت داشته باشیم.
سجاد بابایی | بازیگر: در حضور دخترخانم آقامهدی و خواهرشان صحبت کردن سخت است. از روز اولی که قرار بود این فیلم را ساخته شود، ما دنبال یک تصویر نزدیک به واقعیت و کامل بودیم. در این زمینه من هرچیزی که در مستندات و مکتوبات بود، خواندم و سعی کردم به لحاظ فیزیکی هم به این شهید نزدیک شوم. من نگاهی را از آقامهدی به ارث بردم و به نظرم این خیلی عجیب است که شما از کسی که هیچ طلبی نداری و اتفاقا به او بدهکاری چیزی را به ارث ببری و سعی کنی در مسیر او قدم بگذاری. شاید فرصت یک ماهه داشتم تا حدود ۱۰ کیلو وزن کم کنم. اما باز هم وقتی جلوی آینه رفتم، احساس کردم هنوز باید ۳_۴ کیلو کم کنم. این موضوع به شدت روی اعصاب و روان تاثیر میگذار اما سعی کردم خللی در نقش ایجاد نکند. سیمرغ سال گذشته در انتخاب این نقش تاثیر نداشت. من فیلم کوتاه، تئاتر و فیلم مستقل کار کردم و پارسال هم کار سختی داشتم و توانستم سیمرغ بگیرم. امسال هم به این نقش سخت رسیدم و دوباره تلاش کردم. من به خود آقامهدی گفتم که من تلاش میکنم و شما من را به مقصد برسانید. گروه ما خیلی برای این فیلم تلاش کردند. در پایان ممنونم از این نام که اجازه داد مدتی او را زندگی کنم. فارغ از هرچیزی ایمان دارم که همه ما به این اسامی مدیون هستیم.
شبنم قربانی | بازیگر: باعث افتخار است که نقش همسر شهید زین الدین را بازی کردم. به نظرم پرداختن به این وجه از زندگی شهدا مهم است زیرا این زنان به دلیل آرمانهایی که داشتند از خیلی از چیزها گذشتند و همسران خود را به جبهه فرستادند. امیدوارم از پس این نقش برآمده باشم زیرا دینی بر گردن من بود.
بهزاد جعفری طادی | طراح صحنه: یک نکته مهم در فیلمهای جنگی این است که برای تهیه و تولید گروه تدارکاتی باید باشد. با اینکه یک شهرک دفاع مقدس داریم، در این ۱۰ سال گذشته چیزی به این شهرک اضافه نشده و چیزی هم از آنجا کم شده است. این یک هشدار است و شاید در چند سال آینده نتوانیم فیلم جنگی بسازیم زیرا دیگر تجهیزاتی نداریم.
بهزاد آقابیگی | طراح لباس: ما یک گروه خیلی خوب کنار هم بودیم. این اثر در فصل زمستان فیلمبرداری شده است و لوکیشنهای سختی داشتیم. این مسایل چالشهای مهم ما در هنگام فیلمبرداری بودند.
حمید نجفیراد | تدوینگر: این فیلم ثمره رفاقت ۱۵ _۱۶ ساله با مهدی شامحمدی و ثمره سینمای مستند است. این فیلم اگر حال خوبی دارد، معجزه فیلم مستند است.
محمد رشنو | بازیگر: خوشحالم که توانستم نقش مجید زینالدین را بازی کنم. مثل اینکه مادرشان روی مجید خیلی حساس بودهاند. حاج خانم امیدوارم توانسته باشم مجیدتان را زنده نگه داشته باشم.
سلام. اقا من چند تا نکته بگم. خیلی ناراحت شدم. شما داخل فیلم چند تا مورد رو جا انداختید. وقتی شما قسمت شهید شدن شهید و برادرش رو حذف میکنید یعنی هویت یک شهید رو دارید حذف میکنید. اتفاقا مهم ترین قسمتش همونه. مگه مدر عنکبوتی که مردم رو نجات بده بعد زنده نمونه. دوما. شما اصلا روی چهره بازیگر نقش زین الدین کار نشده. من رو ببخشید. من عاشق این شهید هستم. عصبانی میشم وقتی میبینم بعد سال ها فیلم شهیدی که من بخاطرش ۴ تا کتاب خوندم. خب از شما انتظار زیادی نمیره. یه مستند ساز بیاد فیلم درست کنه. یکم برید فیلم موقعیت مهدی رو نگاه کنید یاد بگیرید
بسیار زیبا و اثرگذار بود …. حتی برای دهه شصتی که با فرماندهان شهید زندگی کرده با خواندن زندگی شهدا و دیدن فیلم های جنگی آن دوره ….. و چه خوب که شهید آخر فیلم شهید نشد
اسم فیلم و سریال درباره شهدا که میاد یاد فیلم و سریال شهید بابایی می افتم ناخداگاه چقدر عالی بود و عالی
سجاد بابایی حیلی عالی بود
خیلی فیلم خوبی بود به ویژه بازی آقای سجاد بابایی که فو ق الاده به زیبایی فیلم افزود .
در جواب منتقد باید بگم بله من حاضرم دوباره این فیلم رو ببینم
حس خیلی خوبی در فیلم جاری بود
و بازی نقش اول فیلم بسیار گیرا و دلنشین بود
گاهی ریز خاطرههایی که از چشمانی تیزبین و نکتهچین بدست میاید با قفل و بستهایی که یک نویسنده اهل فن آنها به هم وصل کند میتواند اساس و بنیان یک داستان، یک رمان، یک فیلم و سایر هنرهایی که با تصویر کردن و به ذهن نشاندن سر و کار دارد را تشکیل دهد. فرماندههان رده بالا معمولاً نه از بالا، که از پشت سر و عقبه جنگ را رصد و فرماندهی میکنند، پس نگاهشان کلّی است، خرده روایتها که اصل جنگ است از دل رده پایینها و نیروهای خرد بدست میاید. تقریباً تمام فیلمهای جنگی ساخته شدهی در این سالها از همان نگاه عقب و عقبتر پرداخت شده است با کلی چاشنی تیر و نفنگ و انفجار و شلوغ بازی و نیروهای در محاصرهی چند روزه اما موهایی تازه سشوار کشیده شده!!… .
آبگوشت فیلم جنگی ما علاوه بر آشپزهای تازه کار، نخود و لوبیا و نمک و فلفل و زردچوبه ندارد!.
سلام. شخصیت بازیگر ربطی به شهید زین الدین ندارد.. من نیروی تحت امرش بودم در لشگر ۱۷.. روحش شاد انشاالله روز قیامت شفیع ما باشد..
قیافه این کجاش ب شخصیت اصلی میخوررررع …
یاد بگیریم محترمانه بنویسیم… حتی اگه تند مینویسیم و شدید مخالفیم
اخه اینم فیلمه ساختی همش تقلید
یاد بگیریم محترمانه بنویسیم… حتی اگه تند مینویسیم و شدید مخالفیم
واقعاً محشر بود فیلمش …
این فیلم یه فیلمی مثل غریب تو جشنواره پارسال بود ..