ده بازیگر سریال رهایم کن چه دستاورد و تجربه‌ای از این سریال داشتند

زخم خوردگان روزگار ناسازگار

با انتشار آخرین قسمت از سریال رهایم کن، قصه حاتم، هاتف، مارال و دیگران به سر رسید. سازندگان نیم‌نگاهی به مسائل اجتماعی هم داشته‌اند و به‌وضوح می‌توان رفتار حاتم و هاتف را از این دریچه رمزگشایی کرد. رهایم کن اوج و فرود داشت؛ داستانش در برخی قسمت‌ها گیرا بود و جایی خسته‌کننده و به ملودرام‌های آشنا تنه می‌زد. این سریال مثل هر اثری، ضعف و قوت را با هم داشت؛ مورد توجه برخی قرار گرفت و عده‌ای آن را محصولی مناسب با ذائقه خود ندانستند. با این همه اما نمی‌توان محبوبیت و برخی امتیازات رهایم کن را نادیده گرفت.
سریال باعث آشنایی نسل جوان با مرحوم تورج شعبانخانی شد و ترانه «هنوزم چشمای تو» خاطرات را برای قدیمی‌ترها زنده کرد. دو قطعه خوب کارنامه محسن چاو‌شی هم با این سریال به یادگار ماند. طراحی صحنه سهیل دانش‌اشراقی دیگر اتفاق ممتاز سریال است… درباره بازی‌های خوب هم اتفاق نظر وجود دارد که در پرونده امروز درباره ۱۰ نفر آنها نوشته‌ایم اما عملکرد تحسین‌آمیز شهرام قائدی و پژواک ایمانی را نباید فراموش کرد.
این گزارش به قلم احمد رنجبر و در روزنامه هفت صبح منتشر شده است.

هر آنچه باید درباره «رهایم کن» بدانید

‌محسن تنابنده | حاتم نایب سرخی

سابقه خانگی: قبل از سریال رهایم کن، شاهگوش اولین سریال خانگی تنابنده است که در آن ایفاگر ۳ نقش سخت و متفاوت بود: اسماعیل ذکاوت (شب‌نما)، اسفندیار مجبور و حاجی محسن طلایی. به‌رغم تحسین‌ها همکاری او در این سریال با میرباقری ناتمام ماند؛ چون تنابنده به دلیل قرارداد با پایتخت فرصت حضور همزمان در هر دو پروژه را نداشت. او یک‌سال بعد پیشنهاد تبریزی برای نقش ننه هوشنگ در سریال ابله را پذیرفت و این‌بار هم موفق بود.

شمایل شخصیت: از آنجا که هنوز سرزمین کهن پخش نشده، رهایم کن اولین سریال جدی تنابنده لقب گرفته؛ بازیگری که در تلویزیون با شاه‌نقش نقی معمولی شناخته می‌شود. او در رهایم کن نقش حاتم پسر بزرگ خانواده متمول نایب‌سرخی را بازی کرد که پس از جدایی از همسر، عاشق پرستار پسرش شده. برادر هم دلباخته مارال است و فرجام این دوئل چیزی جز خسران نیست.

عملکرد: حاتم عاشق شده اما همچنان سمبل عقل‌گرایی است؛ دغدغه برادر دارد و در اندیشه حفظ کیان خانواده است. تنابنده زیر و بم شخصیت را آن‌طور که باید در بازی‌اش نمایان ساخت؛ مردی زخم‌خورده از روزگار که به‌ندرت لبخند می‌زند و همه دلخوشی‌اش غوطه‌ور شدن در دنیای فرزند پاک خود است. تنابنده به زیبایی رابطه یک پدر و پسر مبتلا به سندرم داون را به تصویر کشید و در سکانس پایانی بار دیگر بازی‌اش ترجمان کامل احساس برادرانه شد.

حاتم نایب‌سرخی با بازی محسن تنابنده

‌هوتن شکیبا | هاتف نایب سرخی

سابقه خانگی: سال ۹۳ در روزهایی که برای اهالی تئاتر نام‌آشنا بود و تازه داشت به مخاطب گسترده‌تر معرفی می‌شد، ابله کمال تبریزی را بازی کرد. این سریال کیفیت نداشت و به همین نسبت آورده‌اش برای هوتن شکیبا کافی نبود. زمان گذشت و او هر روز شهره‌تر شد و با لیسانسه‌ها تجربه‌ای متفاوت از سر گذراند تا این‌که نوبت به رهایم کن رسید.

شمایل شخصیت: هاتف را می‌توان نماینده جماعت احساساتی و خام دانست که تکلیف‌شان با خود و زندگی روشن نیست. او بر سر مسائل ریز، خانواده نایب‌سرخی را رها کرد و به تهران رفت. مدتی بعد، به دلیل رفتار نابخردانه، هم باعث لو رفتن دوست مبارزش شد و هم مقابل برادر قد‌علم که باید معشوق را رها کنی تا به ازداوج من درآید! هاتف برای شکست برادر نقشه‌هایی شوم اجرایی کرد که در نهایت دود عدم تعقل به‌چشم خود، برادر و خانواده‌اش رفت.

عملکرد: هوتن شکیبا در رهایم کن یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های خود را ارائه کرد که همزمان در بازی‌اش احساساتی چون سرخوردگی‌های دوران کودکی، بی‌خردی، دو‌دلی، بدجنسی، شکست، انزجار، انتقام، عاشق‌پیشگی و در نهایت ندامت دیده می‌شد. این از هوش و توان بازیگر است که مخاطب همزمان از دست هاتف عصبی بود و حرص می‌خورد و هم برایش دل می‌سوزاند.

هوتن شکیبا در قسمت آخر سریال رهایم کن

هدی زین‌العابدین | مارال

سابقه خانگی: قلب یخی‌۳، شوخی کردم، رقص روی شیشه و کرگدن سهم کارنامه هدی زین‌العابدین از سریال‌های خانگی تا پیش از رهایم کن بوده است. اولی پر‌ستاره بود و فرصت برای دیده شدن زین‌العابدین فراهم نشد. بی‌نظمی و بدقولی در پخش هم سریال را از رمق انداخت. رقص روی شیشه ناتمام ماند اما کرگدن عرصه دیگری برای عرض‌اندام خانم زین‌العابدین به‌وجود آورد. با این حال حساب رهایم کن جداست و یک اتفاق ویژه برای او محسوب می‌شود.

شمایل شخصیت: مارال برای گذران زندگی، به سیاه‌رود رفت و پرستار پسر حاتم شد. میان‌شان عشقی درگرفت ولی در آستانه ازدواج، هاتف شرایط عادی زندگی را برهم ریخت. او که دوست یونس برادر مارال هم بود، هاتف را عامل کشته شدن یونس دانست و… مارال به تمام‌معنا در تنگنا قرار گرفت و انتخابی سخت میان عقل و دل داشت.

عملکرد: رهایم کن یکی از بزنگاه‌های مهم کارنامه هدی زین‌العابدین است. جایی‌که همه‌چیز فراهم بود تا احساسات مختلف را در بازی‌اش نمایان سازد. این کار را در نهایت ظرافت انجام داد و نامش به‌عنوان یکی از برگ برنده‌های سریال سر زبان افتاد. به اقتضای ویژگی شخصیت، بازیگر برای بروز حس و حال درونی نباید متوسل به فریاد و رفتارهای تند می‌شد. این کار را برای زین‌العابدین سخت می‌کرد اما بهره‌ای درست از میمیک و چشمان گرفت.

هدی زین العابدین در سریال رهایم کن

حسن معجونی | ناصر

سابقه خانگی: اولین سریال خانگی حسن معجونی یعنی آهوی من مارال هنوز منتشر نشده است. او در این سریال نقش ناصرالدین شاه را دارد. شروع معجونی در این عرصه توام با تحسین بود تا جایی که راز بقا تبدیل به یکی از آثار خوب کارنامه‌اش شده است. از چندی پیش پخش نیوکمپ با بازی او آغاز شد که اثری است کمدی و معجونی نقشی کاملا متفاوت از رهایم کن برعهده دارد.

شمایل شخصیت: روزگاری ناصر صاحب مال و منال بود اما دارایی‌اش را در قمار و بر سر رفیق بازی به باد داد و در خانه دوست قدیمی خود (نایب خان) ساکن شد. او از اسب افتاده اما از اصل نه! مدام آتش منقلش روشن است و باده نوشی‌اش به راه. آه در بساط ندارد اما هنوز سودای قمار از سرش بیرون نرفته. دل خوش است به یگانه فرزندش، شاهین که در معدن نایب سرخی‌ها کار می‌کند.

عملکرد: از بازیگری توانمند و با تجربه چون حسن معجونی جز این انتظار می‌رود که ویژگی‌های ناصر را به شکل ملموس و باورپذیر ارائه کند؟ رگه‌هایی از شباهت شخصیت با نمونه‌های پیشین کارنامه معجونی در سریال دیده می‌شد اما تفاوت کاملا محسوس است. انفجار ناصر پس از مرگ دلبندش اوج هنرنمایی این بازیگر است که همزمان حس غم و خشم را در خود داشت. مخاطب هم غمگین می‌شد و هم در دل توانایی معجونی را می‌ستود.

حسن معجونی در سریال رهایم کن

بابک کریمی | نایب‌خان نایب سرخی

سابقه خانگی: تاکنون چهار سریال با بازی او منتشر شده است که یک ویژگی مشترک دارند: اقبال از سوی قاطبه مخاطبان. می‌خواهم زنده بمانم اولین حضور بابک کریمی در شبکه خانگی است که از قضا شهرام شاه‌حسینی کارگردانی این سریال را برعهده داشت. خاتون و پوست شیر دو سریال خانگی دیگر این بازیگر هستند.

شمایل شخصیت: نایب‌‌خان با خدم و حشم فراوان در سیاهکل مشغول گذران زندگی بود و پیش خود فکر می‌کرد فرزندان را سامان دهد و آماده خداحافظی از دنیا بشود. دخترش اما در دام یک خواننده گرفتار می‌شود و دنیا پیش چشم پدر تیره و تار. نایب‌خان مخالف ازدواج حاتم با مارال است، چرا‌که او را همسنگ خاندان خود نمی‌داند. هنوز درگیر این چالش است که پی می‌برد هاتف هم عاشق مارال شده.

عملکرد: ژن بازیگری در وجود بابک کریمی است؛ هنر خوانده و با کارگردان‌های مطرح زیادی تجربه همکاری داشته. به‌ندرت می‌توان نقش بد از او به‌یاد آورد. پس با چنین سابقه‌ای وقتی با شخصیت نایب‌خان مواجه می‌شود می‌داند چطور آن را مال خود کند. پیرمرد عصا به‌دست و جفا‌دیده از روزگار یک پدر واقعی است؛ کسی که غم فرزندان می‌خورد اما اجازه نمی‌دهد دیگران پی به درون آشفته‌اش ببرند. تحکم پدرانه‌اش ترسناک است اما صدایش زنگی از مهربانی دارد… .

بابک کریمی در سریال رهایم کن

مهدی حسینی‌نیا | بهرام

سابقه خانگی: در عالیجناب خوب بود اما آغاز درخشش مهدی حسینی‌نیا در سریال‌های خانگی به سیاوش و می‌خواهم زنده بمانم برمی‌گردد. میدان سرخ دیده نشد و بازی او هم چندان به‌چشم نیامد اما یاغی فرصت مناسبی برای نمایش روی دیگری از توانایی‌اش بود. حسینی‌نیا چندی پیش در حیثیت هم بازی کرد که در نوبت پخش از طریق فیلیمو است.

شمایل شخصیت: بهرام یا همان بهرام بوقی کارگر و راننده خانواده نایب‌سرخی است. شبی که افسانه را به تهران ‌برده، پی می‌برد مورد تعرض خواننده‌ای مشهور قرار گرفته. پدر و برادر افسانه برای چال کردن این رسوایی، در پی ازدواج صوری او و بهرام هستند. ازدواج سر می‌گیرد و در حالی‌که جوان تازه به‌دوران رسیده فکر می‌کند در اوج آسمان‌ها‌ست، پی به نقشه می‌برد و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد.

عملکرد: مهدی حسینی‌نیا متخصص بازی در نقش‌های منفی است و هر بار پیشنهادی تازه در این‌باره دارد. از این‌رو آنچه در رهایم کن دیدیم متفاوت از می‌خواهم زنده بمانم و یاغی است. او در آغازین قسمت‌های سریال شخصیت بهرام را به‌درستی مقابل چشم مخاطبان قرار داد. با چرخش موقعیت کاراکتر، بازی حسینی‌نیا هم تغییر کرد و توانست به‌طور همزمان حس ترحم و تنفر پیگیران سریال را برانگیزاند.

یوسف تیموری در سریال رهایم کن

مونا احمدی | افسانه

سابقه خانگی: نقش سیمین سعادت در فصل اول شهرزاد حسن فتحی تنها تجربه مونا احمدی از بازی در سریال‌های خانگی است. او در نقش دخترکی سر به‌هوا و عاشق‌پیشه و نیز خواهر دلسوز شهرزاد موفق عمل کرد.

شمایل شخصیت: افسانه عزیز دردانه پدر است که با دیدن عکس‌های یک خواننده (دانیال پریزاد با بازی سام نوری) در مجله‌ها، عاشق او می‌شود. افسانه از سیاهرود به تهران می‌آید اما چیزی جز از دست دادن عصمت نصیبش نمی‌شود. او دخترِ چهره‌ای متنفذ (نایب‌‌خان نایب‌سرخی) است و می‌داند اگر تشت رسوایی بیفتد، چه سرنوشتی برای خانواده‌اش رقم می‌خورد. از این‌رو مجبور می‌شود تن به ازدواج ناخواسته با کارگر خانواده (بهرام با بازی مهدی حسینی‌نیا) بدهد و به عاشق دلباخته (شاهین با بازی پژواک ایمانی) نه بگوید. پس از ازدواج اما روی خشن او نمایان می‌شود.

عملکرد: مونا احمدی برای ترسیم ویژگی‌های شخصیت چند چالش پیش‌رو داشت. نمایش روزگار خوش افسانه کار چندان سختی نبود اما انتقال حس ندامت، خشم و شرم پس از این‌که مورد تعرض قرار می‌گیرد، به این آسانی رخ نداد. جواب منفی به شاهین، غم شب عروسی، برخورد قهری با بهرام، درد‌و‌دل با پدر و… دیگر چالش‌های بازیگر بود که احمدی به‌خوبی از پس آن‌ها برآمد و به‌اصطلاح پیش بازیگران مطرح رهایم کن کم نیاورد.

مونا احمدی در قسمت هفتم سریال رهایم کن

یوسف تیموری | یونس

سابقه خانگی: در نیمه دوم دهه هفتاد فعالیت بازیگری‌اش را شروع کرد و با سریال‌های تلویزیونی سیب خنده، قطار ابدی، زیر آسمان شهر و… به شهرت رسید. یوسف تیموری در تله‌فیلم‌های خانگی بازی کرده و در چند رئالیتی‌شو حضور یافته بود اما رهایم کن اولین سریال خانگی اوست.

شمایل شخصیت: یونس جوانی آرمان‌خواه است که در تهران جذب گروه‌های مخالف حکومت پهلوی می‌شود. او در حین فعالیت سراغ هاتف می‌آید و از او می‌خواهد تا پیامی درون‌گروهی را منتقل کند. عملیات لو می‌رود و یونس کشته می‌شود. با این اتفاق هاتف به سیاهرود می‌آید و پی می‌برد، مارال خواهر یونس است و عاشقش می‌شود.

عملکرد: یوسف تیموری تجربه نقش جدی دارد اما عمدتا با آثار کمدی شناخته می‌شود و این رهایم کن بود که باعث شد مخاطبان زیادی با وجه دیگری از توانایی بازیگری او آشنا شوند. موقعیت خاص کاراکتر یونس به همراه گریم متفاوت، ابزارهایی بودند که به کمک تیموری آمدند تا با هدایت شهرام شاه‌حسینی بتواند ایفاگر یک نقش تحسین‌برانگیز باشد. حضور یونس در رهایم کن کوتاه بود اما نام و یادش تا پایان داستان اثری مستقیم در درام داشت. شاه‌حسینی هوشمندی به خرج داد که تیموری را انتخاب کرد چرا‌که حضور غافلگیرکننده‌اش تا انتها در ذهن مخاطب ماند و به موقعیت یونس عمق بخشید.

یوسف تیموری در سریال رهایم کن

آزاده صمدی | نغمه

سابقه خانگی: عالیجناب و نهنگ آبی منجر به اتفاقی ویژه در کارنامه آزاده صمدی نشدند. می‌خواهم زنده بمانم اما نقطه عطف دیگری برای این بازیگر بود. دو سال بعد از آن سریال همکاری دیگر صمدی و شهرام شاه‌حسینی در رهایم کن شکل گرفت.

شمایل شخصیت: نغمه زندگی تازه‌ای شروع کرده است اما همچنان در دل آرزوی تکرار روزهای خوش گذشته با حاتم را دارد. او اما دلش با نغمه صاف نیست و تصمیمش ازدواج با مارال است. نغمه بیکار نمی‌نشیند و با همدستی هاتف، می‌خواهد رقیب را از صحنه بیرون کند. مهم‌ترین ابزار او در این کارزار گرفتن حضانت فرزندی است که زندگی حاتم به‌وجود او بند است.

عملکرد: آزاده صمدی بازیگر توانمندی است که بارها قابلیت خود را به رخ کشیده. رهایم کن اما زمین بازی او نبود؛ درست برعکس سریال قبلی‌اش یعنی می‌خواهم زنده بمانم. اینجا مارال باید به چشم می‌آمد و در دوئل زنانه، کارگردان تعمدا حوزه عمل نغمه را کمرنگ کرده بود. با این حال هرگز نمی‌توان صمدی را متهم به کم‌کاری یا بازی بد کرد؛ اتفاقا رهایم کن جزو نقش‌های خوب کارنامه‌اش لقب گرفته که در آن حضوری به‌اندازه داشت. مهم‌ترین امتیازش در سریال، نمایش باورپذیر شمایل یک همسر ناسازگار و مادری کم‌عاطفه است که وقتی پای رقیب به میدان می‌آید حس و ابزار زنانه‌اش تقویت می‌شوند.

آزاده صمدی در سریال رهایم کن

‌محمد‌صادق میرمحمدی | راما

سابقه خانگی: سازندگان رهایم کن به دلیل توجه به کودکان سندرم داون بارها و بارها تحسین شدند. آن‌ها نقش راما را به محمد‌صادق میرمحمدی سپردند؛ فرزند حاتم که پس از رفتن نغمه پیش مارال قد کشیده و به او وابسته شده است.

شمایل شخصیت: پیش‌تر در چند فیلم و سریال به کودکان سندرم داون پرداخته شده بود اما راما از همان قسمت اول جای خود را بهتر از نمونه‌های قبلی باز کرد. این کودک دوست‌داشتنی و به قول حاتم فرشته، همه امید پدر بود و در دنیای پر از سیاهی و تباهی حکم امید و روشنی را داشت.

عملکرد: محمد‌صادق میرمحمدی کاری کرد کارستان. حرف زدنش، محبت کردنش، گریه‌ها، خنده‌ها و… دل‌ها را می‌برد. آفرین به او و شهرام شاه‌حسینی که توانست بازی دلنشینی از محمدصادق بگیرد. خبرگزاری ایرنا درباره این اتفاق نوشته است: «حضور کودکان سندرم داون در فعالیت‌های فرهنگی و هنری می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که در اجتماع بیشتر پذیرفته شوند و توانمندی‌هایشان دیده شود و بتوانند در جامعه نقش داشته باشند.» مادر او هم در مصاحبه‌ای گفته: «محمدصادق از کودکی فیلم‌های بسیار زیادی را دیده است و حتی ما را هم مجبور به دیدن این فیلم‌ها می‌کرد. او افراد سریال رهایم کن را همکار خود می‌دیده است و به بقیه با افتخار می‌گوید که سرکار می‌رود.»

عکس های قسمت هشتم سریال رهایم کن

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. مژگان مرادمند می‌نویسد

    خیلی خوب بود ممنون.. فقط جاداشت این سریال طولانبی تربود
    واینکه زندگی نغمه مبهم موند
    چی شد که اینقدر ثروتمند وبانفوذ بود دراین چند سال بعدجدایی
    و البته فاصله خونه اش با سرخرود کم بود.راحت وبدون نگرانی از دیره شدن رفت وآمد میکرد.. و اینکه حامی ثروتمند وبا نفوذش کی بود..که میگفت دیگه تنهاست ولی باز قدرتمند بود که کلا قابل باور شده بود

filimo the north pole