اگر گذرتان سالها پیش به آرایشگاههای زنانه افتاده باشد، رنگی در میان رنگها برای موها هست که به «زرد عقدی» مشهور شده. رنگی که سالها پیش به عنوان تنها رنگ واضحِ مو در میان زنان شناخته میشده اما این روزها به عنوان یکی از ترسهای زنان در رفتن و سفارش رنگ مو دادن مطرح است. هرچند هنوز هم در برخی طبقات اجتماع، این رنگ زردِ واضح به عنوان رنگ غالب مو شناخته میشود و خود این مردمان با این اغراقِ رنگی شادند. شادی در واقع در وضوحِ رنگ است. هندیها همیناند. همه چیز برایشان گل درشت است، همه چیز به شکل «زرد عقدی» است. فیلم هندی هم آینه همین مردمان و همین فرهنگ است. هندیها خودشان را از این «وضوح» در سینمایشان، فراری نمیدهند. علاقهای به اینکه از اغراق فرار کنند ندارند. واضح و مبرهن میخواهند که غمشان را به اغراقشدهترین حالت ممکن و شادیشان را با هیجان و رقص و آواز نشان دهند.
میلیونر زاغه نشین، ذاتا فیلم هندی است. با اغراقها و رنگ زرد لباسهای لاتیکا شخصیت دختر جوان فیلم. با تم موسیقی پررنگ و ملودیکی که به نام لاتیکاست و در نهایت، در پایان فیلم به رقص و آواز میانجامد. حتی اگر سر و شکل «میلیونر زاغه نشین» فیلمی باشد در طراز هالیوود با تهیهکنندههای آمریکایی با متر و معیارهای سینمای جهان و نه سینمای بالیوود، باز فیلم، فیلمی است هندی با یک موسیقی هندی شاداب که اسکار را برد.
در چنین فضایی که قرار است سینما از اغراق هندیاش کمی فاصله بگیرد اما اسکلتش را حفظ کند، موسیقی نیز شکل و شمایلی دقیقا از همان جنس دارد. مثلا راهول دِو برمن آهنگساز را که به ساخت موسیقی فیلم «شعله» معروف است یا یوتام سینگ و آدش شریواستاوا را که به موسیقی «باغبان» میشناسیم، اینجا نداریم. در عوض ای.آر. رحمان برای آهنگسازی انتخاب شده است که به کارهای مدرن و عجیب و غریبش در سینمای هند شهره است.
همانگونه که دنی بویل فیلمسازی نیست که به واسطه فیلمهندی شناخته شود و صرفا آنجا رفته و فیلم ساخته چون داستان در آنجا اتفاق افتاده اما اسلوب فیلمش، اسلوب فیلمهندی است. همچنانکه او در فیلمش از عناصر اصلی سینمای هند، از قهرمانپروری، تا ضعیفکشی تا قدرت جادویی عشق، تا نقش پررنگ شانس و اقبال و چرخش قصه و تا فقر مفرط بهره برده، ای. آر. رحمان نیز در موسیقیاش، آنچه به صورت گلدرشت در موسیقی فیلمهای هندی مطرح است را دارد. صدای زنگها و ریتم تند، آوازهای غمگین، رقصهای شاد، ترانههای وسط فیلم و دهها فکت دیگر. اما تونالیته صدایی موسیقی رحمان، صدای مرسوم فیلمهندی نیست. موسیقی او رنگ و بوی تجدد دارد. دقیقا هم به همان سبکی که خود فیلم فاصلهای را با فیلمهای مرسوم سینمای هند حفظ کرده است.
۱۴ حقیقت جذاب درباره میلیونر زاغه نشین
موسیقی ای.آر رحمان که همه آن را طی ۲۰ روز برای «میلیونر زاغه نشین» نوشت و توانست هر دو اسکارهای موسیقی را به عنوان بهترین آهنگساز و بهترین ترانه اریجینال فیلم بگیرد، ۳ تم مهم اصلی دارد؛ یکی تم لاتیکا که قطعهای آرام و عاشقانه و با آمدن و حضور شخصیت دختر فیلم به نام لاتیکا شنیده میشود، قطعه بعدی که قطعهای است سرحال و صد در صد هندی نامش «رینگا رینگا» است که مدلش روی نام قطعه هست. یک قطعه رینگدار که با شنیدن تنها یک میزان از ملودی آن متوجه این میشوید که این قطعه مربوط به این موسیقی فیلم است. قدرت رحمان را باید در همین یونیک بودن دانست. در اینکه در جهان وسیع موسیقی فیلمهای هندی، او قطعهای را ساخته که تنها با شنیدن چند نت متوالی آن، صحنههای فیلم جلوی چشمتان رژه میرود.
این قطعه را علاوه بر لحظات شاد میتوان در تعقیب و گریزها در کوچه پسکوچههای دهلی هم شنید. اما قطعه سوم که به نوعی به یکی از امضاهای رحمان و موسیقی فیلم بدل شده و در مراسم اسکار علاوه بر اینکه با رقصهایش اجرا شد، توانست ترانهاش هم جایزه ببرد جی هو (Jai Ho) به معنای «باشد که پیروزی باشد» است. این قطعه سرحال شناسنامه صوتی فیلم است که تیتراژ پایانی هم روی آن میآید. قطعهای که تنها متعلق به همین ملیت است و صدایی جز صدای موسیقی هند از آن متصاعد نمیشود اما نکته اش اینجاست که توانست قلب جهانیان را به دست بیاورد و نه تنها جماعت آکادمی بلکه طرفداران فیلم را در سراسر دنیا با خود همراه کند. قطعهای که با شنیدن آن همان رقصهای معروف هندی، همان گردنهای لرزان، همان شادی و لبخند و اغراق یکجا به سراغ ذهنتان میآید. برای هوای این روزها، شاید بد نباشد، شادی را به گوشهایتان هدیه کنید و قطعه را بشنوید و لذت ببرید.