سخن گفتن از سینمای فیلمسازی که ۲ فیلم در کارنامهاش دارد شاید کمی اغراق به نظر برسد اما گرتا گرویک با ۲ فیلم «زنان کوچک» و «لیدی برد» توانست نظر بسیاری از منتقدان و مخاطبان را در سراسر جهان جلب کند و البته ۳ بار هم نامزد دریافت جایزه اسکار بشود. ۲ مرتبه نامزد بهترین فیلمنامهنویسی و یک مرتبه نامزد بهترین کارگردانی. در سال ۲۰۱۸ نام او در فهرست سالانه مجله تایم از تاثیرگذارترین افراد جهان قرار گرفت. همینها کافی است تا او را به عنوان فیلمسازی جدی در نظر بگیریم و از سینمایش حرف بزنیم.
بسیاری از فیلمسازان در جهان بودند که با نخستین فیلم خود مورد توجه فراوانی قرار گرفتند و به شهرت رسیدند اما نتوانستند موفقیت خود را در فیلمهای بعدیشان تکرار کنند، گرویک اما از جمله کارگردانهایی است که فیلم دومش هم به اندازه فیلم نخستش توانست توجهها را به خود جلب کند. یکی از ویژگیها فیلمهای او فیلمنامههای درخشان با دیالوگهای رفتوبرگشتی قدرتمند و پرتوان است. توان او در نگارش فیلمنامه یکی از مهمترین عوامل موفقیت اوست. البته سبک بصری او هم به اندازهی فیلمنامههایش جاهطلبانه و تاثیرگذار است. گرویگ ۲ فیلم لیدی برد (۲۰۱۷) و زنان کوچک (۲۰۱۹) در ژانر درام و دوره بلوغ را کارگردانی کردهاست. او برای هر ۲ فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم شد. همچنین برای لیدی برد نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و برای زنان کوچک نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد. همینها موجب شده تا او کارگردان تازه کاری تبدیل شود که هم منتقدان و هم مخاطبان انتظار میکشند تا فیلمی دیگر بسازد و نگاهها را بیش از پیش به خودش معطوف کند.
سینمای او را میتوان سینمای زن و خانواده دانست. فیلمهای او معمولاً براساس تجربیات زندگی خودش ساخته شدهاند. آثار او دارای مضامین آشنایی است: رشد شخصی نقش اصلی زن، به ویژه در سطح عاطفی، و روابط بین دوستان، افراد مهم دیگر و اعضای خانواده. فیلمهای او نشاندهنده علاقه زیاد به پویایی زنان است. گرویگ در ابتدا میخواست نمایشنامهنویس شود. با این حال، او پس از نپذیرفتن در برنامههای MFA در رشته مورد نظر خود، به بازیگری روی آورد. هنگام تحصیل در بارنارد، او در نقشی جزئی در فیلمهای «LOL» و «Baghead» ظاهر شد. در این مدت، او همچنین شروع به نوشتن با جو سوانبرگ کرد که منجر به نوشتن مشترک فیلمنامه «Hannah Takes the Stairs» شد. این ۲ همچنین در فیلم «شبها و آخر هفتهها» همکاری کردند. در سال ۲۰۰۹، گرویگ فیلم ترسناک «خانه شیطان» را ساخت. در ماه مه ۲۰۱۴، گرتا گرویگ اولین بازی خود را در نقش بکی در نمایش «دوچرخه روستا» در تئاتر لوسیل لورتل نیویورک انجام داد. این نمایش تا ژوئن همان سال ادامه داشت و این بازیگر زن در بخش «بهترین بازیگر زن» نامزد دریافت جایزه محافل بیرونی شد. جالب اینکه گرویک تجربه فعالیت در تلویزیون را هم در کارنامه خود دارد.
گرویگ اولین حضور تلویزیونی خود را در سال ۲۰۱۰ هنگامی که در برنامه «جیمی کیمل لایو!» ظاهر شد، انجام داد. سال بعد، او برای بازی در نقش اصلی در یک قسمت آزمایشی از یک برنامه تلویزیونی شبکه HBO به نام «اصلاحات» انتخاب شد. سپس او برای بازی در قسمت آزمایشی فروخته نشده مجموعه تلویزیونی «چگونه با پدرت ملاقات کردم» انتخاب شد. در سال ۲۰۱۵، او در یک قسمت از مجموعه تلویزیونی «پورتلاندیا» بازی کرد. سال بعد، گرویگ در ۲ قسمت از «پروژه میندی» نقش آفرینی کرد. او سپس در یک قسمت از «پخش زنده شنبه شب» به عنوان مهمان ظاهر شد. حالا او به جایگاهی رسیده که میتوان او را یکی از محبوبترین و بهترین کارگردانان و نویسندگان نسل جدید هالیوود دانست.
معمولا، ساختههای گرویگ فاقد شخصیتهای منفی بوده و بر جزییات روابط زنانه تمرکز میکنند. او توجه ویژهای به برانگیختن حس همذاتپنداری مخاطب با شخصیتهای خود و استفاده از رنگ و ویژگیهای بصری برای خلق اتمسفرهای گرم، ساده و صمیمانه دارد. گرویگ از الگوهای خود در فیلمسازی به وودی الن، هاوارد هاوکس، ارنست لوبیچ، کارول لمبارد، جون دیدیون، پتی اسمیت، چانتال اکرمن، کلیر دنیس، میا هنسن لووه، مایک لی و انیس واردا اشاره میکند. یکی از محبوبترین و خوشساختترین فیلمهای اقتباسی سالهای گذشته را میتوان زنان کوچک به کارگردانی گرتا گرویگ دانست. این اثر الهامبخش و تاثیرگذار، برداشتی متفاوت از شاهکار کلاسیک و جاودانه لوییزا میالکات بوده و تلاشی جسورانه و هوشمندانه از جانب گرویگ به شمار میرود. این اقتباس تپنده و دوستداشتنی، جایگاه گرتا گرویگ راه به عنوان فیلمسازی خاص و خلاق تثبیت کرد. شاید بتوان مهمترین و تاثیرگذارترین لحظات فیلم Lady Bird را سکانسهای اولیه آن دانست؛ دقایقی نفسگیر از رابطه یک دختر و مادر که حس همذاتپنداری مخاطبان را برمیانگیزند. همزمان با جملات پایانی کتاب صوتی خوشههای خشم، چهرههای گریان این ۲ شخصیت نشان داده میشوند. تمامی خطوط داستانی و ماجراهای فیلم بر پایه این رابطه محکم، صمیمی و غمانگیز بنا خواهند گشت. گرتا گرویگ در طول ساخته به مسئله حساس رابطه والدین و فرزندان نیز میپردازد. مادر کریستین، شخصیتی کنترلگر، عصبی و نگران داشته و از فروپاشی زندگی خود هراس دارد؛ هراسی که منجر به حبس ابدی او در حیاتی ساکن شده است.
قدرت این اثر را باید در ترکیب سادگی فیلمهای مستقل و تاثیرگذاری فیلمهای عامهپسند جستوجو کرد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید گرویک زمان ساخت فیلم «زنان کوچک» باردار بود. او در مصاحبهای در این باره گفت: «من کاملا احساس خوششانسی میکنم که در طول بارداری موفق به کارگردانی این فیلم شدم. دوست ندارم هیچچیز بهعنوان محدودیتی به نظر برسد که درنتیجه آن، زنان احساس بدی داشته باشند. به نظر من، زنانی که بچه دارند، زنانی که بچه ندارند، زنانی که به کار ادامه میدهند، زنانی که پا پس میکشند شگفتانگیز هستند؛ ما بهتازگی شروع به درک نحوه صحبت و پرداختن به این موضوع در رابطه با کارگردانان، دکترها و بهطور کلی تمامی زنان کردهایم و هنوز در ابتدای مسیر قرار داریم. بارداری، محدودیت نیست اما نمیتوان کسی را مجبور کرد که این دوران را به شیوهای خاص بگذراند.»