انیمه شهر اشباح (۲۰۰۱)ُ، به کارگردانی هایائو میازاکی، بهعنوان یکی از بهترین انیمههای تولید شده در استودیو جیبلی است. موسیقی بینظیر این انیمه اثر جو هیسایشی است. این اثر اولین انیمهای بود که پیش از اکران در ایالاتمتحده به فروش ۲۰۰ میلیون دلاری دست پیدا کرد و برای مدتی طولانی پرفروشترین انیمیشن ژاپنی بود؛ علاوه بر این، شهر اشباح در هفتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم پویانمایی و همچنین برنده جایزه خرس طلایی در جشنواره بینالمللی فیلم برلین سال ۲۰۰۲ شد.
فراتر از موضوع فروش و جوایز، مهمترین تأثیر انیمه Spirited Away این است که چگونه افق دید کسانی را که با آن روبهرو شدهاند گسترش داد و این باور که انیمه فقط برای کودکان نیست را تقویت کرد.
شاهکار کلمهای است که بهطور معمول باید در مورد آثاری مانند انیمه شهر اشباح استفاده شود. این اثر درست زمانی توجه دنیا را به سمت خود جلب کرد که صنعت انیمه به سمت دیجیتالی شدن میرفت، شهر اشباح که طبق سنت همیشگی استودیو جیبلی، فریم به فریم آن با دست کشیده شده و در دسته انیمههای دو بعدی قرار میگیرد، در دوران اکران خود موفق به کسب اسکار بهترین انیمیشن بلند جهان شد.
انیمه شهر اشباح رویِ حقیقی زندگی را به کودکان نشان میدهد؛ اینکه ممکن است روزی هیچ حمایتی از پدر یا مادر نباشد و دقیقا همان روز آنها باشند که محتاج تدبیری از جانب فرزند خویش هستند. این اثر سوای بهتصویر کشیدن جزییات زیبای بصری و به نمایش گذاشتن منظرههای تماشایی، قصهای را تعریف میکند برای نخوابیدن! وجه تاریک زندگی را نشان میدهد و با بزرگترین ترس هر کودک آغاز میشود؛ از دست دادن پدر و مادر…
خلاصه داستان انیمه شهر اشباح
انیمه شهر اشباح ماجرای زندگی دختری دهساله به نام چیهیرو را بهتصویر میکشد که وقتی همراه پدر و مادرش از یک شهر به شهری دیگر اسبابکشی میکنند بهصورت اتفاقی وارد سرزمین اشباح میشوند. در این سرزمین رستورانهایی با غذاهای داغ و متنوع وجود دارد که مانند تله عمل میکنند؛ پدر و مادر چیهیرو گرفتار این تله وسوسهانگیز میشوند و آنقدر غذا میخورند که تبدیل به خوک میشوند، اما چیهیرو در اینباره بسیار خویشتندار و مراقب است و گرفتار نمیشود…
اتفاق بدتر اینکه شهر اشباح شبها میزبان انواع اشباح بدجنس است که از آدمیزاد متنفرند؛ در این میان چیهیرو یک دوست و ناجی پیدا میکند که مسیر او را برای زندگی در شهر اشباح هموار میکند تا روزی که بتواند پدر و مادرش را نحات دهد؛ دوستی خوشقلب که از قربانی شدن برای چیهیرو نیز دریغ نمیکند.
زندگی چیهیرو در شهر اشباح هر روز دستخوش چالشهای بزرگ است؛ او لحظاتی تاریک را سپری میکند که سرانجام همین اتفاقها از او یک قهرمان میسازد؛ قهرمانی که تنها ده سال دارد. آنقدر در این داستان اتفاقهای هیجانانگیز و تماشایی میافتد که نمیتوان ماجرای آن را خلاصه کرد. اما بدون شک از همان ابتدا مخاطب را کاملاً درگیر قصه میکند، و این به خاطر مهارت بیهمتای استودیو جیبیلی در خلق انیمه است؛ اینکه انیمهای با هدف بهتصویر کشیدن یک عنصر انسانی و روانشناختی تولید کرده و در آن جلوههای بصری بیبدیل را با شوخ طبعی و بازیگوشی در خط داستانی ماجرا ادغام کرده است سبب میشود که، شاهکار، صفت برازنده این انیمه باشد.
میازاکی این اثر را بدون فیلمنامه پیش برده و همین باعث میشود در نهایت پس از به سرانجام رسیدن قصه، مدام با این فکر درگیر باشیم که چطور چنین ایدهای به ذهن او رسیده است. میازاکی درباره این شیوه از خلق قصه میگوید: «این انیمه است که به من میگوید میخواهد چگونه باشد و من چارهای جز پیروی کردن ندارم»
انیمه شهر اشباح اثری شگرف و بسیار بهخصوص است که بدون شک تمام داستان خود را در همان اولین تماشا رو نمیکند؛ درست شبیه فلسفهای سلیس که هربار مطالعه آن افق جدیدتری را پیش روی مخاطب قرار میدهد.
نقد و بررسی انیمه شهر اشباح
انیمه شهر اشباح در داستان خود پیرو حقایقی است که در دیگر آثار استودیو جیبیلی مانند پونیو روی صخره یا همسایه من توتورو کمتر شاهد آن هستیم؛ این اثر توانایی این را دارد که مخاطب ۵ ساله را در داستان خود غرق کند و در عین حال باعث حیرت مخاطب ۲۰ ساله خود شود؛ از همین حیث این اثر با انیمه پرنسس مونونوکه، انیمه زیبا و تاثیرگذار دیگری از استودیو جیبیلی، نیز مقایسه میشود که انیمه پرنسس مونونوکه به سختی بتواند مخاطب کم سنوسال خود را راضی نگه دارد، زیرا مفاهیم عمیق و تصاویر خشن آن از دنیای کودکان دور است، اما انیمه شهر اشباح ضمن برخوردار بودن از فضایی کودکانه و سرگرمکننده، مفاهیم عمیق خود را مانند عسل که در شیر حل میشود با شیرینی دلنشینی به ذهن و اندیشه مخاطب القا میکند.
میازاکی این اثر را بدون فیلمنامه پیش برده و همین باعث میشود در نهایت پس از به سرانجام رسیدن قصه، مدام با این فکر درگیر باشیم که چطور چنین ایدهای به ذهن او رسیده است. میازاکی درباره این شیوه از خلق قصه میگوید: «این انیمه است که به من میگوید میخواهد چگونه باشد و من چارهای جز پیروی کردن ندارم.»
ضمن توجه به اینکه انیمه شهر اشباح یک انیمه ارگانیک است و فریم به فریم آن با دست کشیده شده، اما هیچ اثری از عدم کیفیت در به تصویر کشیدن مناظر آن نمیبینیم؛ همهچیز در این انیمه تداعی کننده منظرهای واقعی است که در نمایی دوبعدی قرار گرفته است. اگر به جزییات این اثر دقت کنیم شگفتی پردازش به جزییات را به وضوح در آن خواهیم دید؛ در صحنهای که چیهیرو برای اولینبار وارد شهر اشباح شده و در آفتاب ظهر از پلهها به سمت پل حرکت میکند طول سایه او آنقدر طبیعی تغییر میکند که ناخودآگاه گرمای آفتاب و تیغ خورشید را احساس میکنید.
علاوهبر جزییات بصری، صداها نیز در انیمه شهر اشباح بهدرستی ادا میشوند؛ مثل صدای غذا خوردن، صدای قدم برداشتن روی سطحهای متفاوت و صدای کشیده شدن درهای چوبی روی ریلهای خود یا حتی صدای سوت قطار درحالیکه از ایستگاه دور میشود. توجه ویژه میازاکی به صداها و حرکت نور باعث شده که هر منظره از انیمههای او شبیه خاطرهای در چشم تکرار شود، این منظرهها آنقدر ملموس طراحی شده که موقع تماشای آن از دژاوو گریزی نیست.
امتیازهای سایت های معتبر سینمایی برای Spirited Away
- میانگین امتیاز کاربران در سایت IMDB آیامدیبی: ۸.۶ از ۱۰
- میانگین امتیاز منتقدان در سایت راتن تومیتوز: ۹۷ درصد
- میانگین امتیاز بینندگان در سایت راتن تومیتوز: ۹۶ درصد
- میانگین امتیاز منتقدان در سایت متاکریتیک: ۹۶ درصد
- میانگین امتیاز بینندگان در سایت متاکریتیک: ۸.۹ از ۱۰