انیمه های ژاپنی اغلب در مورد کودکان هستند، اما میتوان مطمئن بود که در درجه اول برای مخاطب کودک ساخته نمیشوند. این فیلمها که در ابتدا بر اساس مانگاها (کامیکبوکهای ژاپنی) ساخته میشدند، بینشی درباره جامعه ژاپن ارائه میدهند؛ کشوری که پس از جنگ جهانی دوم درگیر دغدغهها و ضعفها و مشکلات متعددی بود و باید درباره آن حرف میزد. شما در فیلیموشات ۲۰ انیمه برتر قرن ۲۱ را مشاهده میکنید که تماشای آنها برای همه انیمه بازها بهطور جدی توصیه میشود.
انیمه دکا دنس | ۲۰۲۰ | Deca-Dance
۳۰_ کمپانی فانیمیشن (Funimation) امسال در مراسم فانیمیشنکان ۲۰۲۰ از قسمت جدید سریال دکا-دنس (با عنوان اصلی Deca-Dance) پردهبرداری کرد. بهراحتی و فقط در ۱۰ دقیقۀ ابتدایی قسمت اول سریال انیمه دکا-دنس میتوان حدس زد که بیشک با مجموعهای بینظیر و جذاب طرف هستیم.
این سریال نیز مانند مجموعۀ تلویزیونی حماسۀ تانیای شیطان (با عنوان اصلی Saga of Tanya the Evil) و فیلم فولی کولی (با عنوان اصلی Fooly Cooly) محصول کمپانی فیلمسازی نات است.
انیمه عقیده اژدها | ۲۰۲۰ | Dragon’s Dogma
۲۹_ در سریال عقیده اژدها هر اپیزود برای خود داستانی مستقل دارد که در انتها به نبردی بزرگ با دشمن اصلی آن مرحله ختم میشود. از سوی دیگر، در اکثر قسمتها، درسهایی اخلاقی به شکلی پُررنگ، دربارۀ حماقت نوع بشر بیان شده است که چندان دلنشین نیستند. از نظر ویژگیهای بصری، بهویژه در قسمتهای مربوط به مبارزات، صحنهها بسیار جذاب طراحی شدهاند. نبردهای حماسی با دشمنانی که در اصل موجوداتی اساطیری هستند، همه از نمایی باز و به شیوهای باشکوه و گیرا پویانمایی شدهاند.
این موجودات شخصیتهای زیر را در برمیگیرند: سایکلوپس، غولی یک چشم؛ گریفین، موجودی با بدن شیر و سر و بال عقاب؛ یک مار آبی و هیولایی از دنیای مردگان.
انیمه فرزند آب و هوا | ۲۰۱۹ | Weathering With You
۲۸_ انیمه فرزند آب و هوا با عنوان اصلی (Weathering With You)، داستان پسری شانزدهساله به نام هداکا را روایت میکند که از روستای خود فرار میکند تا در یک تابستان بارانی در کلانشهر توکیو به دنبال کار بگردد. دست بر قضا او عاشق دختری عجیب به نام هینا میشود که قادر است آبوهوا را کنترل کند.
آنها تصمیم میگیرند از قدرت هینا برای کسب درآمد استفاده کنند، غافل از این که این کار برایشان هزینههایی به دنبال دارد.
انیمه آسمان آبی او | ۲۰۱۹ | Her Blue Sky
۲۷ـ اگر میتوانستید با خودتان در گذشته ملاقاتی داشته باشید، به نظرتان به شما چه میگفت؟ به شما افتخار میکرد یا از شما ناامید میشد؟ اصلاً درصدد جبران اشتباهات گذشتهتان برمیآمدید یا اتفاقات رویداده را میپذیرفتید؟ مخاطب هنگام تماشای انیمه آسمان آبی او (با عنوان اصلی Her Blue Sky) بیشک این سؤالات را از خود میپرسد. این انیمیشن مناسب ردۀ سنی بزرگسال و دربارۀ تجربۀ دوبارۀ عشقی قدیمی و رؤیاهای ازدسترفتۀ پیش از آن است.
ماری اوکادا و تاتسویوکی ناگای در کنار ماسایوشی تاناکا، طراح کاراکترها، این انیمیشن ژاپنی را نوشته و کارگردانی کردهاند. انیمه آسمان آبی او رؤیاهای دوران جوانی آنها را در شهر مادری ناگای، چیچیبو، رقم میزند.
انیمه پروومره | ۲۰۱۹ | Promare
۲۶ـ در آیندهای نه چندان دور، پدیده احتراق خود به خودی انسانها (باور کنید واقعا چنین پدیده مشکوک و ناشناختهای وجود دارد که طی آن افراد خود به خود آتش میگیرند و هنوز هیچ توجیه قابلقبولی هم برای آن وجود ندارد!) تمدن بشری را دچار تغییرات اساسی کرده و جمعیت زیادی در آتش سوختهاند. داستان انیمه پروومره، سالها بعد از این واقعه و در دوران تقابل دو گروه آتشافروزان (کسانی که با قدرت ذهن خود میتوانند آتش را کنترل کنند) و آتشنشانان تعریف میشود؛ در شرایطی که بالا آمدن سطح ماگما از هسته زمین به سمت پوسته، سیاره را در معرض خطر نابودی قرار داده، این دو گروه باید به نقطه مشترکی برای نجات جان انسانها و مهار بحران برسند.
این خلاصه داستان انیمه عجیبوغریب پروومره است که سال گذشته در ژاپن و همچنین خارج از این کشور به نمایش درآمد و با استقبال هم مواجه شد.
انیمه میخوام پانکراست رو بخورم | ۲۰۱۷ | I want to eat your pancreas
۲۵ـ انیمه سینمایی میخوام پانکراست رو بخورم، داستان دختری به نام ساکوراست که به یک بیماری کشنده در پانکراس یا همان لوزالمعدهاش مبتلا شده. او که زمان زیادی تا پایان عمرش باقی نمانده، با پسری سرد و بیاحساس به نام هاروکی آشنا میشود. ساکورا مجذوب هاروکی میشود و تصمیم میگیرد بقیه عمر کوتاهش را کنار او سپری کند. هاروکی اگرچه علاقه چندانی به این دوستی ندارد، ولی با اکراه پیشنهاد او را قبول میکند.
آنها باهم تجربههای مختلفی را از سر میگذرانند و به جاهای مختلفی میروند. ولی خطر مرگ ساکورا همیشه پیش چشمشان است. در نهایت فیلم با یک پایان تا حدودی غافلگیرکننده به انتها میرسد. پایانی که قطعا تاثیری شگرف روی تمام شخصیتهای این داستان دارد.
انیمه نام تو | Your Name | ۲۰۱۶
۲۴ـ زمانی که انیمه نام تو در ژاپن اکران شد، بهسرعت توانست پس از شهر اشباح، شاهکار هایائو میازاکی، عنوان دومین انیمه محبوب بومی را تصاحب کند. داستان فیلم اگرچه مضمونی تکراری دارد، اما با فیلمی نخنما روبرو نیستیم. داستان فیلم در مورد دو غریبه (پسری در توکیو و دختری در حومه روستا) است که اتفاقی جادویی جای آنها را با هم عوض میکند. واقعگرایی جادویی که در تاروپود درام فیلم نهفته است مخاطب را لبریز از لذت میسازد.
نام تو انیمهای بسیار اشتیاقآور است و حس ژاپن مدرن را با موسیقیهای پرانرژی که گاهاً فیلم را به یک موزیکویدئو شبیه میکنند، انتقال میدهد. البته فیلم از سنتهای تفکربرانگیز ژاپن غافل نمیشود. تلفیق سنت و مدرنیته به فیلمی بسیار جذاب و گرم تبدیل شده است که مخاطبان خارجی را مطمئن میسازد انیمههای ژاپنی تنها مخصوص به آنها نیست، بلکه مفاهیم ارائه شده در سرتاسر جهان ارزشمند هستند.
انیمه باراکامون | ۲۰۱۴ | Barakamon
۲۳ـ با شنیدن نام انیمیشن های ژاپنی، چه سینمایی و چه سریالی، انتظار دارید که با اثری عجیب وغریب مواجه شوید؛ موجودات شگفتانگیز، اتفاقات خرق عادت و ایدههای تخیلی که در کمتر فیلم یا سریال زندهای امکان پرداختن بهشان وجود دارد؛ از سفر در زمان گرفته تا کنترل ذهن و رویاهای دیگران. انتظار غیرمعقولی نیست؛ چرا که رویکرد غالب در دنیای انیمه بها دادن به تخیل و به عبارت دیگر شکلهای مختلفی از همان چیزی است که با عنوان ادبیات گمانهزن نیز شناخته میشود. با وجود این، بسیاری از انیمهها در حیطه درامهای واقعگرایانه و حتی ملودرام قرار میگیرند که در آنها احساسات و تجربیات روزمره انسانی حرف اصلی را میزند و کاری به هیولاها و جهانهای خیالی ندارند.
انیمه باراکامون که در قالب سریالی کوتاه و چهارده قسمتی ساخته شده اثری گرم و دوستداشتنی است که در آن خبری از عناصر خیالی نیست و با موقعیتهایی کمدی و درام درباره تقابل فرهنگ و سبک زندگی مواجهایم.
انیمه افسانه شاهدخت کاگویا | The Tale of Princess Kaguya | ۲۰۱۳
۲۲ـ افسانه شاهدخت کاگویا به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا (یکی از بنیانگذاران استودیو جیبلی که سال ۲۰۱۸ در سن ۸۳ سالگی درگذشت) انیمهای بسیار زیبا و متفاوت از تمام آثار پویانمایی این دهه است. قصه این فیلم از یک داستان فولکلور ژاپنی به نام داستان بامبوشکن گرفته شده است. تاکاهاتا با استفاده از نقاشیهای آبرنگ به خوبی توانسته تصاویر تاریخی قرن دهم را در ذهن مخاطب تداعی کند. این سبک از نقاشیهای آبرنگ ما را به یاد پویانماییهای کلاسیک دیزنی از جمله آثار هنرمند چینیتایرس وانگ برای انیمیشن بامبی میاندازد.
داستان فیلم در مورد دختری اسرارآمیز است که هنگام کودکی یک بامبوشکن او را در ساقه گیاه بامبو پیدا میکند. اما او درواقع انسان نیست و شاهزادهای است که از آسمان به زمین فرستاده شده. به لطف تلفیق چند سبک قصهگویی، شاهد ماجرایی سرشار از شور و نشاط هستیم. برخلاف نقشهای سنتی پرنسسها، در این انیمه شاهد تأکید بر توانمندبودن و اعتمادبهنفس شاهدخت هستیم. اگر طرفدار انیمه هستید افسانه شاهدخت کاگویا حتماً شما را به وجد خواهد آورد و بدون شک یکی از ۳۰ انیمه برتر سال ۲۰۲۱ بوده است.
انیمه باد برمی خیزد | ۲۰۱۳ | The Wind Rises
۲۱ـ انیمه باد برمیخیزد که یک اثر تاریخی است، شاید برای کسانی که تنها به دلیل وجود المانهای فانتزی همیشگی عاشق فیلمهای میازاکی هستند، بهترین انتخاب نباشد. بااینحال، این فیلم خصوصیات فوقالعاده خود را دارد. میازاکی هنگامیکه درگیر ماشینها و بهویژه ماشینهای پرنده میشود، بهترین آثارش را خلق میکند.
فیلم انیمه باد برمیخیزد داستان جیرو هیروکوشی را روایت میکند؛ جیرو، مهندس طراح جنگندههای ژاپنی است، اما همانطور که از میازاکی انتظار داریم، داستان فیلم مثل همیشه چندلایه دارد. هیروکوشی یک آدم رویاپرداز با وسواس شدید در مورد ماشینهای پرنده و مهندسی است؛ همانطور که خود کارگردان همین ویژگی را دارد. بااینحال، جنبه دیگر میازاکی واقعی، در کاراکتری به نام کاپرونی ظاهر میشود. این مهندس ایتالیایی، هیروکوشی را با هواپیمای خود به سفرهای فانتزی میبرد و در آنجا، این دو نفر در مورد آزادی ابدی پرواز و ظرفیتهای بیانتهای مهندسی هواپیما بحث میکنند.
درحالیکه کاپرونی این ماشین ها را بهعنوان وسیلهای برای حملونقل در نظر میگیرد، هیروکوشی سلاح میسازد؛ بنابراین، اخلاق جنگ نیز موردتوجه قرار گرفته است. آیا مسئولیت اخلاقی جنگ، مربوط به مهندسی است که یک ماشین قاتل ساخته یا کسانی که این رویای زیبا را به یک شیطان تبدیل کردهاند؟ علیرغم این سوال فلسفی، باد برمیخیزد یک داستان زیبا در مورد شور، عشق، ارواح باستانی ژاپن و ماشینهای پرنده است.
انیمه صلح کوتاه | ۲۰۱۳ | Short Peace
۲۰ـ انیمه صلح کوتاه، مجموعهای از چهار فیلم کوتاه است. کاتسوهیرو اوتومو (که مدیریت پروژه را بر عهده داشت)، با سه هنرمند برجسته در عرصه انیمه سازی همکاری داشت. دو تن از آنها، هیروآکی آندو و شوهی موریتا، پیشازاین به ترتیب در فیلمهای استیم بوی و پروژه آزادی با این کارگردان همکاری کرده بودند؛ اما هیچکدام از آنها تا آن زمان یک فیلم بلند را کارگردانی نکرده بودند.
انیمه کوتاه موریتا، با نام مالکیتها، داستان یک سامورایی را روایت میکند که برای فرار از یک معبد باید وسایل نمادین مختلفی را تعمیر کند. قابلاحتراق اوتومو، تداعیکننده سبک نقاشیهای سنتی ژاپن است، اما نماهای آغازین این بخش به یک بازی رایانهای شباهت دارند. بخش دیگر این فیلم، قمار به کارگردانی هیروآکی آندو است که تصاویر آن شباهت زیادی به نقاشی دارند و اهمیت متحرکسازی سنتی را در مقابل تکنیک تصویرسازی رایانهای نشان میدهند. زیبایی این سه بخش کوتاه، در ارجاعات آنها به مذهب و هنر کلاسیک ژاپن ریشه دارد، اما قابلاحتراق قسمتی است که ازلحاظ سبک بصری بسیار نوآورانه محسوب میشود.
در تقابل با این سه داستان که در مورد گذشته هستند، وداع با اسلحه اثر کاتوکی یک انیمه علمی-تخیلی ویران شهری است. این بخش، در مقایسه با سه قسمت قبلی طولانیتر و از لحاظ تکنیک متحرکسازی بهتر از آنها بود.
نکته قابلتوجه این قسمت در مقایسه با دیگر انیمههای علمی تخیلی، رخ ندادن وقایع داستان در یک کلانشهر بود. در عوض یک شهر بزرگ، تنها یک ویرانه وجود داشت که در آنجا جنگ میان انسانها و ماشینها به سطحی جدید رسیده بود. صلح کوتاه نمایش خوبی از چیزی است که نوآورترین انیماتور های آن زمان قادر به انجام آن بودند. این فیلم باعث شد مردم برای تماشای یک انیمه بلند به کارگردانی آندو، کاتوکی و موریتا بهصورت مجزا امیدوار شوند.
انیمه فرزندان گرگ | ۲۰۱۲ | Wolf Children
۱۹ـ انیمه مامورو هوسودا در میان انیمه های برتر قرن ۲۱ ، نمونهای از یک داستان عاشقانه است: دانشجویی جوان به نام هانا، عاشق پسری مرموز میشود که همکلاسی اوست. با گذر زمان معلوم میشود که این پسر یک گرگنماست اما هانا با این موضوع مشکلی ندارد. فرزندان گرگ، شباهت زیادی به یک انیمه شوجو (داستانی عاشقانه که برای مخاطبان زن جوان در نظر گرفته شده است) دارد.
بااینحال، این فیلم شایسته آن است که مدت بیشتری در موردش صحبت کنیم؛ هنگامیکه عاشق هانا میمیرد و او را با دو نوزاد/توله تنها میگذارد، تلاش هانا برای بزرگ کردن کودکانش، به گره اصلی داستان تبدیل میشود. شما بهندرت میتوانید بر پرده سینما، شخصیت زنی تنها را ببینید که بهراحتی مشکلاتش را کنترل میکند. هانا، با دو بچه که نمیتوانند غرایز حیوانی خود را کنترل کنند، تنها مانده است؛ او تصمیم میگیرد که زندگی خود را وقف تربیت آنها کند و این کار را با مهربانی و خوشحالی انجام میدهد. روش هوسودا برای نشان دادن این زن تنها که زندگی خود را وقف خانوادهاش میکند، بسیار غمانگیز است؛ اما این که کودکان و مادرشان چطور راه خود را برای یک زندگی رضایتبخش پیدا میکنند به تماشاگران قوت قلب میدهد.
انیمه بر فراز تپه شقایق | ۲۰۱۱ | From Up on Poppy Hill
۱۸ـ گورو میازاکی، پسر هایائو میازاکی، نتوانست استعداد خود را با انیمه حکایت دریای زمین اثبات کند؛ حکایت دریای زمین، اولین تجربه کارگردانی او در سال ۲۰۰۶ بود که اگر واقعبینانه نگاه کنیم موفقیت بزرگی محسوب نمیشود. بااینحال، دومین فیلم او همانند اثر یک کارگردان باتجربه ساخته و پرداخته شده است. این فیلم زیبا و سرگرمکننده که در استودیو جیبلی ساخته شده است، همتراز با بهترین فیلمهای این استودیو قرار میگیرد.
وقایع بر فراز تپه شقایق، در گذشته رخ میدهد و داستان گروهی بچهمدرسهای را روایت میکند که سعی دارند باشگاه خود را از تعطیلی نجات دهند. این انیمه که اقتباسی از یک شوجو مانگا مربوط به دهه ۸۰ است، بهترین المانهای این ژانر را بهکار میگیرد: لحظات شاد جوانی، شکوفایی عشق و جو انرژیبخش و روحافزا.
گورو میازاکی، در مقایسه با دنیای جادویی پدرش، خود را به واقعیت نزدیکتر ساخته است. قهرمان او که یک دختر به نام اومی است نزدیکی بیشتری با شخصیتهای ایسائو تاکاهاتا در فیلم مدفن کرمهای شب تاب دارد. این نزدیکی در هیچیک از قهرمانان فیلمهای نیمه جادویی میازاکی دیده نمیشد؛ اما بااینحال ظرافت و قدرت اومی را میتوان با نائوشیکا یا چیهیرو مقایسه کرد. بهطور کلی، بر فراز تپه شقایق بهترین انیمه شوجو تاریخی تا به امروز است. از نقطه قوتهای فیلم میتوان به طراحی شخصیت عالی و آهنگسازی فوقالعاده ساتوشی تاکبه اشاره کرد. بر فراز تپه شقایق در میان اکارتون های ژاپنی برتر قرن ۲۱ از جایگاه ویژهای برخوردار است.
انیمه نامهای به مومو | ۲۰۱۱ | A Letter to Momo
۱۷ـ تجربه از دست دادن، زندگی در یک کلانشهر در مقایسه با حومه شهرها و ارواح پلید فرهنگ فولکلور ژاپنی، اجزای اساسی یک انیمه خوب برای تمامی سنین هستند. مطمئناً نامهای به مومو تمام این ویژگیها را دارد و علاوه بر آن، لحظات احساسی و طنزآمیز نیز به آن اضافه شده است. هنگامی که مومو سعی میکند با غم از دست دادن پدرش کنار بیاید، ارواحی ترسناک اما صمیمی به او کمک میکنند؛ این موضوع باعث شکل گرفتن لحظاتی خندهدار در فیلم شکل بگیرد. برای کسانی که فیلمهایی با ریتم کند را تحسین میکنند، دیدن این نکته جذاب است که مومو چگونه بهتدریج درک میکند که تنها کسی نیست، رنج کشیده است و باید رابطهاش را با مادرش پررنگتر کند.
اگرچه انیمه نامهای به مومو توان رقابت با کمال جادویی شهر اشباح را ندارد، اما در سایه برخی از انیمیشنهای آمریکایی کاملاً خندهدار و سرگرمکننده، همانند الماسی گرانبها میدرخشد. نامهای به مومو، شوخطبعی را در یک داستان دلنشین و انسانی ترکیب کرده است. هیچچیز بهتر از مجموعه جوایزی که این فیلم بین سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ دریافت کرده است نمیتواند تماشایی بودن آن را اثبات کند؛ از جمله این جوایز میتوان به جایزه انیمه توکیو، جایزه آکادمی ژاپن، جایزه آسیا پاسیفیک و جایزه آنی اشاره کرد.
انیمه دنیای مخفی آریتی | ۲۰۱۰ | Arrietty
۱۶ـ تولیدات استودیو جیبوری بهطورکلی طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جذب میکنند؛ زیرا بیشتر این فیلمها درباره افراد شرور کلاسیک نیستند و در عوض به موضوعهای جدی اجتماعی یا عاطفی میپردازند. کشمکش اصلی فیلمهای این استودیو، معمولاً ناشی از درگیری بین شخصیت هایی با اهداف متفاوت است. بااینحال، در عوض تقابل یک دشمن اصلی با گروهی از قهرمانان، تمامی شخصیتها فضیلتها و پلیدیهای مخصوص به خود را دارند.
بهعنوان یکی از بهترین تولیدات استودیو جیبوری و یکی از انیمه های برتر قرن ۲۱ ، دنیای مخفی آریتی یک اثر جذاب برای تمامی سنین است. اگرچه کارگردان آریتی، هیروماسا یونهبایاشی است، اما هایائو میازاکی بهعنوان فیلمنامه نویس در این پروژه مشارکت داشته است. این موضوع باعث میشود که شاهد المانهایی بسیار آشنا باشیم. شخصیت اصلی، بهخودیخود یک قهرمان میازاکیگونه است؛ آریتی، دختری از نژاد پری است که وظیفه قرض گیری را بر دوش دارد. او در اولین سفرش به دنیای بیرون، تنها قانون نژاد خود را نقض میکند و اجازه میدهد که یک پسر بیمار از نژاد انسان به نام شو، او را ببیند.
نقطه قوت این انیمه، نمایش دنیای روزمره از دیدگاه یک بیگانه است: از دیدگاه خانواده آریتی، حتی انسان هایی با اهداف خوب نیز به دلیل ابعاد بزرگشان خطرناک محسوب میشوند، درحالیکه این دختر پری، چشمان شو را به جهان کاملاً جدید و چشمنواز زیرزمین باز میکند.
انیمه سریالی دفتر مرگ | ۲۰۰۷ | Death Note
۱۵ـ انیمه دفتر مرگ مربوط به دورانی است که انیمهها هنوز به این سطح از محبوبیت در سطح جهان نرسیده بودند. آن زمان شرکتهایی چون دیزنی و میراماکس داشتند کلی تلاش میکردند که این انیمیشنهای متمایز ژاپنی را در بازار غرب هم به فروش برسانند. به همین دلیل شاید اگر «دفتر مرگ چند سال دیرتر نمایش داده میشد، از نظر محبوبیت و اعتبار به جایگاهی بیشتر از اینها میرسید.
البته خوشبختانه این انیمه به لطف ایده جذاب، روایت عالی و شخصیتهایی پیچیده، در ایران و سایر نقاط جهان هواداران زیادی دارد.
انیمه ۵ سانتیمتر در ثانیه | ۲۰۰۷ | Byosoku 5 senchimetoru
۱۴ـ انیمیشن میتواند دری رو بهسوی یک دنیای فانتزی با خدایان و شیاطین مکانیکی ساکن آن باز کند، اما هر انیمه ای، مخاطب را به یک ماجراجویی درون دنیایی فراواقعی دعوت نمیکند. سبک واقعگرایانه ۵ سانتیمتر در ثانیه، تقریباً بیرحمانه است و همین ویژگی، آن را منحصربهفرد میکند. درحالیکه انیمه ها معمولاً روی عمل متمرکز هستند، ۵ سانتیمتر در ثانیه در عوض تمرکز روی فضایی که در آن عمل رخ میدهد، در اغلب مواقع تصاویری را نشان میدهد که ارزش فضایی یا زیبایی دلپذیری دارند.
نتیجه این کار، نمونهای عالی از به تصویر کشیدن زمان با توجه به مکتب فلسفی ژیل دلوز است؛ فیلم، در عوض نشان دادن شخصیتهایی که برای خلق شرایطی بهتر تلاش میکنند، عمدتاً روی خود «زمان» تمرکز دارد. داستان این انیمه، درباره عشق دو کودک نسبت به هم است. آنها باید مدرسهشان را عوض کنند و شرایط بهگونهای رقم میخورد که از هم دور میشوند. این انیمه، سه نسخه متفاوت از یک وضعیت یکسان را از سه دیدگاه زمانی متفاوت نشان میدهد؛ بدون آنکه هیچ راهحلی ارائه کند. اگر نظریه فیلم دلوز یک جامعه ناامید شده پس از جنگ را نشان دهد، ۵ سانتیمتر در ثانیه را میتوان بهعنوان نمایشی از جوانان ناامید پس از هزاره در نظر گرفت.
انیمه تکونکینکریت | ۲۰۰۶ | Tekkonkinkreet
۱۳ـ مایکل آریاس، یک فیلمساز آمریکایی است که در ژاپن کار میکند. شاید با دانستن پیشینه نویسنده مجبور شویم تمام نشانههای کوچکی را که باعث ایجاد تمایز بین تکونکینکریت و دیگر انیمه های برتر قرن ۲۱ موجود در این لیست میشوند، موردتوجه قرار دهیم. بارزترین نوآوری تکونکینکریت سبک هنری آن است.
شخصیتهای این انیمه، ژاپنی به نظر نمیرسند و کارگردان تا حدودی سنتشکنی کرده است اما این کاراکترها هنوز هم بهاندازه کافی دارای ویژگیهای شخصیتهای انیمه های ژاپنی هستند. شخصیتهای آریاس، چشمان بزرگ الهام گرفتهشده از آثار دیزنی را ندارند و این موضوع باعث شده است که به مردم واقعی ژاپن شباهت بیشتری داشته باشند. صرفنظر از جلوههای بصری قوی و واقعگرایی در مناظر شهری، چیزی در این انیمه وجود دارد که برای دیگر انیمههای ژاپنی بیگانه نیست: فضای این فیلم، بهصورت جدی از صحنههای فانتزی الهام گرفته شده است.
در کنار داستان فرعی فیلم که نبرد یاکوزا برای سلطه بر یک کلانشهر خیالی را روایت میکند، داستان اصلی آن راجع به دو کودک خیابانی به نام کورو و شیرو (سیاه و سفید) است که در سطحی فیزیکی و استعاری بهطور همزمان برای زندگی خود میجنگند. این داستان خارقالعادهترین لحظات فیلم را به تصویر میکشد. با پیوند دنیای فانتزی و واقعیت، در موجی از جلوههای بصری و چشمانداز های صامت، شیرو امید و عشق را در برگرفته، درحالیکه کورو با قدرتهای تاریک دنیای خارجی متخاصم درگیر شده است.
انیمه پاپریکا | ۲۰۰۶ | Paprika
۱۲_ ناخودآگاه و قدرتهای خطرناک رویا، دغدغههای اصلی ساتوشی کن هستند. او این موضوعات را در فیلم آبی تمامعیار محصول ۱۹۹۷ به خوبی به تصویر کشید. داستان آبی تمامعیار در مورد خوانندهای به نام میما است که تصمیم میگیرد برای پیشرفت و شهرت بیشتر، بازیگر شود؛ اما این کار او خشم هوادارانش را در پی دارد. مدتی بعد، میما متوجه میشود که توسط یکی از هوادارانش که تعادل روانی ندارد، تعقیب میشود. پاپریکا در سطحی عمیقتر به ناخودآگاه میپردازد و وارد قلمرو رویا های فیزیکی میشود؛ جایی که یک ماشین به سرقت میرود: ماشینی که رویا های بیماران را ثبت کرده و نمایش میدهد.
اکنون هرکسی که رویا میبیند در خطر است، زیرا مجرم، ناخودآگاه جمعی مردم را هدف قرار داده است و آنها را به رقص مرگ دعوت میکند؛ جایی که سرزمین رویا بهتدریج به دنیای واقعی حمله میکند. دکتر آتسوکو چیبا، که یک رواندرمانگر است با استفاده از جنبه دیگر شخصیت خود یعنی پاپریکا (که یک فرشته مو قرمز است)، وارد این قلمرو میشود تا از بروز یک تراژدی جلوگیری کند.
بااینحال، معنای واقعی رویا از نظر ساتوشی کن چیست؟ شخصیت چیبا که در دنیای رویا به پاپریکای زیبا تبدیل میشود، ارجاعی شفاف به نظریات فروید دارد. علاوه بر این، ارجاعات پنهان بسیاری به فیلمهایی مانند تارزان، تعطیلات رمی، آبی تمامعیار و همچنین فیلمهای کوروساوا داده میشود. در این فیلم، منبع اصلی توهمات و پریشانی صنعت فیلم، بهعنوان خالق رویاهای زیبا مطرح شده و همین دیدگاه منحصربهفرد کافی است تا پاپریکا را یکی از انیمه های برتر قرن ۲۱ بدانیم.
انیمه دختری که در زمان پرش میکرد | ۲۰۰۶ | The Girl Who Leapt Through Time
۱۱ـ انیمه دختری که در زمان پرش میکرد یک اثر شاد در مورد دختری به نام ماکوتو و دو دوست پسر اوست. اگرچه عنوان آن کمی گمراهکننده است، اما با یک انیمه علمی-تخیلی مواجه نیستیم. در این انیمه، مامورو هوسودا قدرت خود را به رخ کشیده است: نمایش زیبایی ساده زندگی در ژاپن مدرن.
اگرچه برخی هواداران مایلاند فرض کنند که مسئله سفر در زمان، فیلم را پیچیدهتر از چیزی کرده است که در نگاه اول به نظر میرسد، اما برای لذت بردن از آن نیازی به تفکر در مورد طبیعت و نظریه سفر در زمان نیست. علاوه بر این، سفر برخی شخصیتها به گذشته، بخش فرعی داستان است، زیرا تمرکز اصلی روایت روی موضوع حفظ دوستیهاست.
انیمه محل قرار روزهای اول آشنایی | ۲۰۰۴ | Kumo no muko, yakusoku no basho
۱۰ـ وقایع انیمه محل قرار روزهای اول آشنایی در یک ژاپن خیالی پس از جنگ رخ میدهد؛ ژاپن به یک نیمه شمالی تحت کنترل متحدین و یک نیمه جنوبی تحت کنترل ایالاتمتحده تقسیم شده است. سلاح اصلی شمال، یک برج است که بر آسمان سلطه دارد. در این حال، دختری به نام سایوری که در نیمه جنوبی زندگی میکند به خوابی بیانتها فرو میرود و سرنوشت او با برج پیوند میخورد.
این جنگ فرضی (که باعث شد ژاپن به طرزی فراموشنشدنی تجزیه شود)، ما را به یاد جنگ جهانی دوم میاندازد. پس از گذشت چند دهه، اضطراب جنگ هنوز بر خاطرات و زندگی مردم سایه افکنده است. نجات از این وضعیت تنها زمانی آغاز میشود که دوستان سایوری، یعنی هیروکی و تاکویا که از نسل جدید هستند، راهی برای از بین بردن این کابوس و منشاء اختلاف یا همان برج هیولایی ایزو پیدا کنند.
موضوعی که در انیمه ماکوتو شینکای شاهد آن هستیم تداعی خاطرات کودکی و اشتیاق برای رویاهای دستنیافتنی و آسمان، نمادی از این رویاهاست. اما وجود آگاهی اجتماعی، مشهودترین نقطه قوت داستان «محل قرار روزهای اول آشنایی» است. این نقطه قوت باعث شده انیمه ماکوتو شینکای ارزش تماشای چندینباره را داشته باشد و یکی از انیمه های برتر قرن ۲۱ محسوب شود.
انیمه شبح درون پوسته ۲: اینوسنسو | ۲۰۰۴ | Ghost in the Shell 2: Innocence
۹ـ انیمه شبح درون پوسته ۲: اینوسنسو، دنبالهای از یک انیمه علمی-تخیلی محصول سال ۱۹۹۵ به کارگردانی مامورو اوشی است، که با ترکیب انیمیشنسازی سنتی و جلوههای ویژه رایانهای، این ژانر را متحول ساخت. در فیلم شبح درون پوسته محصول ۱۹۹۵، آخرین بقایای موجودات بیولوژیکی، بافت مغزی روحی را به وجود آوردند که در یک جسم مکانیکی محصور بود؛ اما در اینوسنسو محصول ۲۰۰۴، این روح میتواند بینهایت بار تکثیر و بازتولید شود.
در این انیمه، مرز بین انسان و ماشین تقریباً از بین رفته است. باتو، که یک کارآگاه سایبورگ است، سعی دارد به رمز و راز قتل و خودکشی رباتها پی ببرد. به گفته اوشی، حیات ربات ها لزوماً به سلولهای بیولوژیکی وابسته نیست و آنها میتوانند در خودکشی کردن بسیار انسانیتر از انسان رفتار کنند.
از نظر جلوههای بصری، فیلم از پیشینیان خود پیروی میکند. شبح درون پوسته ۲: اینوسنسو ترکیبی چشمنواز از CGI و انیمیشنسازی سنتی است که به یک سبک دقیق و هوشمندانه و حرکت سیال تصاویر زیبا منجر میشود. بهعنوان همراه این کارآگاه سایبورگ، سگی از نژاد باست هوند، چهره غمگین کارگردان را نشان میدهد.
انیمه قلعه متحرک هاول | ۲۰۰۴ | Howl’s Moving Castle
۸ـ اگرچه این اثر بهترین انیمه هایائو میازاکی در قرن بیست و یکم نیست، اما انیمه قلعه متحرک هاول شایستگی قرار گرفتن در لیست انیمههای برتر قرن ۲۱ را دارد. قلعه متحرک هاول بهخودیخود یکی از دلپذیرترین مخلوقات میازاکی است؛ بهعنوان ترکیبی از اشکال طبیعی و شکلهای مربوط به سبک استیم پانک (ماشین بخار)، این انیمه مظهر همنوایی ایده آل طبیعت و دنیای فناوری است. قصر هاول، که مسیر پر پیچوخم بین دو کشور در حال جنگ را طی میکند، جایی است که سوفی نفرینشده به شکل یک بانوی پیر به دنبال پناهگاه است.
برخی المانهای این انیمه یادآور داستان جادوگر شهر اُز و بهویژه شخصیت جادوگر شهر ویرانه است؛ کسی که به دلیل حسادت به سوفی او را نفرین میکند. کله شلغمی، مترسکی است که سوفی در راه رسیدن به قصر متحرک با او روبرو میشود. هرچند این جهان برای اغلب شخصیتهای افسانهای غرب همانند خانه است، اما این دنیا شیاطینی با قدرت نظامی دارد که مشهودترین آنها در صحنهای به تصویر کشیده میشود که بمبافکنهای غولآسا شهر را به آتش میکشند.
هنگامی که جادوگر شرور به پیرزنی بیآزار تبدیل میشود، میازاکی اعلام میکند که این فیلم در مورد صلحجویی فرا ملّی است؛ او قصد ندارد هیچیک از طرفین را سرزنش کند یا اینکه دشمن قویتر را برای حمله بهطرف مقابل مورد ملامت قرار دهد، بلکه شرق و غرب را در یک افسانه فرا ملّی آشتی میدهد.
انیمه استیم بوی | ۲۰۰۴ | Steamboy
۷ـ کاتسوهیرو اوتومو اولین بار با ساخت انیمه علمی-تخیلی آکیرا محصول سال ۱۹۸۸ قلب تماشاگران را تسخیر کرد. این انیمه باعث شد منتقدان و محققان، این سبک از فیلمسازی را جدی بگیرند. تقریباً بیست سال بعد، انیمه استیم بوی قبل از آن که اکران شود به دلیل بودجه زیاد و زمان تولید طولانی خود بر سر زبان ها افتاده بود. هنگامیکه فیلم بر پرده سینما ها اکران شد، منتقدین با تماشای تصاویر زیبایی که بهواسطه ۱۸۰ هزار نقاشی و ۴۰۰ تصویر رایانهای خلق شده بودند آن را تحسین کردند، اما این فیلم بهعنوان یک انیمه استیم پانک نیز مورد استقبال قرار گرفت.
درحالیکه دغدغه آکیرا، مشکلات دنیا و حضور همهجانبه فناوری بود، استیم بوی زمانی را روایت میکند که انسان اولین ماشینها را خلق کرد. برای اوتومو، فناوری هیچگاه نمیتواند بهطور مسالمتآمیز با طبیعت ترکیب شود. کشمکش اصلی داستان، همانند انیمه آکیرا، ناشی از ویژگیهای بالقوه فناوری برای تخریب محیطزیست است.
انیمه پدرخواندههای توکیو | ۲۰۰۳ | Tokyo Godfathers
۶ـ ساتوشی کن کارگردانی نیست که داستانهای شگفتآور و عجیبوغریب روایت کند. بااینحال، پدرخواندههای توکیو نهتنها یک داستان عجیب است بلکه از اولین دقیقه فیلم تا انتهای آن، تمام ویژگیهای سبک این کارگردان را رعایت کرده است. پدرخواندههای توکیو که تماشای آن در شب کریسمس برای تمام عاشقان انیمه اجباری است، درباره سه فرد بیخانمان است که در شب سال نو به یک بچه رهاشده برمیخورند و تصمیم میگیرند که مادر این کودک را پیدا کنند.
از آن جایی که داستان اکثر انیمه ها در یک فضای تخیلی یا یک کلانشهر واقعی روی میدهند، این شهر بزرگ به شکل یک فضای غیرانسانی و ناآرام نشان داده شده است. بااینحال، زنجیرهای از رویدادها (که در مدت جستجوی این سه شخصیت روی میدهند)، اثبات میکند که شگفتی حتی میتواند در تاریکترین مکانها رخ دهد. صرفنظر از جلوههای بصری، سبک ساتوشی کن بیشتر در ترکیب ظریف المانهای فانتزی و واقعیت با توجه دقیق به حفظ داستان در حد و حدود اتفاقات باورکردنی مشهود است؛ بنابراین تعجبآور نیست اگر بگوییم که با یکی از انیمه های برتر قرن ۲۱ مواجه هستید.
انیمه بازگشت گربه | ۲۰۰۲ | The Cat Returns
۵ـ پروژه انیمه بازگشت گربه در قالب یک انیمیشن کوتاه به سفارش یک پارک سرگرمی آغاز شد؛ اگرچه این سفارش لغو شد، اما هایائو میازاکی از پروژه دست نکشید و آن را بهعنوان یک فیلم آزمایشی برای مدیران جدید استودیو جیبوری نشان داد. یکی از این مدیران، هیرویوکی موریتا بود. با گذشت زمان، فیلم بر اساس داستان موریتا توسعه داده شد و بدین ترتیب انیمه جذاب و آزمایشی بازگشت گربه، یکی از جذابترین انیمه های برتر قرن ۲۱ ساخته شد. بهعنوان ادای احترام به مدیران قبلی استودیو جیبوری، این انیمه از بارون هامبرت فون گیکینگن و موتا، گربه چاق انیمه زمزمه قلب محصول سال ۱۹۹۵ به کارگردانی یوشیفومی کوندو الهام گرفت.
باقی بازیگران، در نقش ساکنان سرزمین پادشاهی گربه صداپیشگی کردهاند و هارو، دختر نیمه انسان، پس از آن که شاهزاده گربه لونا را نجات داد قرار است در پاداشی ناخواسته با او ازدواج کند. ماجراجویی هارو در سرزمین پادشاهی گربه از برخی جهتها همانند سفر چیهیرو به شهر اشباح است؛ آنها برای آنکه کاراکتر واقعیشان را پیدا کنند، باید در ابتدا خود را از دست بدهند. هارو به یک گربه تبدیل میشود، درحالیکه چیهیرو نام خود را فراموش میکند و به شخصی به نام سن تبدیل میشود؛ هردو آنها فقط زمانی میتوانند به اصل خود بازگردند که چگونگی حفظ ثبات در زندگی روزمره را یاد گرفته باشند.
به دلیل شباهتهای موجود بین این دو شخصیت، بازگشت گربه اغلب بهعنوان ترکیبی ضعیف از انیمه های شهر اشباح و زمزمه قلب شناخته میشود. بااینحال، این انیمه، داستانی زیبا و آموزنده در مورد فرهنگ پیچیده ژاپن و تغییر شرایط زندگی ارائه میدهد.
انیمه کابوی بیباپ: فیلم سینمایی | ۲۰۰۱ | Cowboy Bebop: The Movie
۴ـ داستان این انیمه علمی-تخیلی در آیندهای رخ میدهد که بشر برای ادامه زندگی مجبور شده است در سیارات مختلف منظومه شمسی پراکنده شود. بیباپ یک شکارچی جایزهبگیر است که تصمیم دارد فردی را شکار کند؛ این فرد همان کسی است که باعث یک ویروس جدید را منتشر میکند. طبیعتاً، این تصمیم او شامل ماجراجوییهای زیادی است که به صحنههای اکشن بسیاری منجر میشود. موضوع تحسینبرانگیز این انیمه، صحنههای مبارزه فضایی و مبارزه با هنرهای رزمی است که با ظرافت خاصی به انیمیشن تبدیل شدهاند.
این فیلم سینمایی، اقتباسی از یک انیمه سریالی بسیار محبوب با همین نام است که هواداران آن عاشق تمامی ۲۶ قسمتش هستند. کابوی بیباپ، المانهایی را در خود جای داده است که در فیلمهای گانگستری غربی و سبک علمی تخیلی شاهد آن بودهایم. این موضوع باعث شده است که فضای فیلم، بیش از آن که به انیمه های ژاپنی شباهت داشته باشد، فضایی غربی را تداعی کند. این فیلم، تا حد زیادی به سریال وفادار بوده است بنابراین تماشای کابوی بیباپ: فیلم سینمایی نهتنها برای هواداران سریال لذتبخش خواهد بود، بلکه بیشک یکی از انیمه های برتر قرن ۲۱ نیز محسوب میشود.
انیمه بازیگر هزاره | سال ۲۰۰۱ | Millennium Actress
۳ـ واقعیت و خیال در این داستان حماسی از ساتوشی کن به یکدیگر پیوند میخورند. انیمه بازیگر هزاره، یک ماجراجویی احساسی درون خاطرات چیوکو فوجی وارا، یک ستاره در عرصه بازیگری است که پس از تعطیل شدن استودیوی فیلمسازیاش، بهترین خاطرات زندگی، دوران کاری و تاریخ ژاپن را بازگو میکند. برخلاف برخی دیگر از فیلمهای ساتوشی کن (ازجمله پاپریکا که در این فهرست نیز قرار دارد) این انیمه، درگیر تصاویر ناراحتکننده از ناخودآگاه انسان نیست.
این خاطرات، بیننده را وارد دنیای یک زن حساس میکنند و تصاویر یک عاشق گمشده بهمرور در ذهن ما نقش میبندد. جستجوی چیوکو برای عشقش (که از دوره جوانی تا پیری او طول میکشد)، به شکل یک تعقیب و گریز در چندین فیلم او به تصویر کشیده شده است؛ این تعقیب و گریز، بهنوعی تاریخچه ژاپن و سینمای آن را بیان میکند. تمام این تاریخچه، از دریچه خاطرات شخصی چیوکو به تصویر کشیده میشود که با گذر زمان و نزدیک شدن به دوران معاصر، تصاویر هم بهتدریج رنگارنگتر میشوند.
لایه سوم داستان، با نمایش شخصیت فیلمبردار مصاحبه چیوکو اتفاق میافتد که جنیا نام دارد. هنگامیکه مسائلی مانند نگاه عمیق و تماشاگری محض مورد تاکید قرار میگیرند، فیلم تا حد زیادی به انیمه آبی تمامعیار نزدیک میشود؛ اما انیمه بازیگر هزاره بیش از تمامی فیلمهای ساتوشی کن، حس مثبت القا میکند. در اینجا جنبه تاریک ذهن در سایه پنهان میشود و یک کلید، صندوقچهای را باز میکند پر از تصاویر دلپذیر از صنعت رسانه.
انیمه کلانشهر | ۲۰۰۱ | Metropolis
۲ـ در سال ۱۹۴۹، تزوکا اوسامو انیمه Metropolis اثری چشمگیر مشابه با فیلم کلانشهر فریتز لانگ محصول سال ۱۹۲۷ خلق کرد. او در مانگا خود، شخصیتی به نام میچی را به وجود آورد که یک ربات انساننما بود. این ربان انساننما، سرخوردگی بشر در رابطه با قدرت مخرب تکنولوژیکی سلاحهای مدرن را نشان میداد.
اقتباس سال ۲۰۰۱ از این مانگا، شخصیتی به نام تیما را جایگزین میچی کرد تا ظاهری متناسب با نسل امروز داشته باشد. تیما یک ربات انساننما با ظاهر زنی زیبا بود که انسانی به نام کنیچی عاشقش میشود. درحالیکه در فیلم فریتز لانگ و همچنین در مانگا اصلی، تمرکز اصلی روی اختلافات بین طبقات اجتماعی متفاوت بود، این انیمه به تفاوتهای بین انسان و ماشین میپردازد. کلانشهر داستان یک رومئو و ژولیت در ویران آباد است که در آخرالزمان کنترلشده توسط رایانهها به وقوع میپیوندد؛ بااینحال، فیلم چیزهای بیشتری از سایه آسمانخراشهای منکوبکننده ارائه میدهد.
انیمه شهر اشباح | ۲۰۰۱ | Spirited Away
۱- شهر اشباح داستانی درباره بزرگ شدن و فاصله گرفته از دوران کودکی است. این انیمه برنده جایزه اسکار در سال ۲۰۰۳، داستانی جادویی در مورد خدایان و یک قهرمان زن را روایت میکند؛ حکایتی از این که دنیای مدرن چگونه به گذشته بیاحترامی میکند. این فیلم از نظر بصری، یک انیمه خیرهکننده است. این ویژگیها استثنائی به نظر میرسند، اما چرا این اثر میازاکی در میان جوامع غربی مشهور شده است و یکی از مهمترین انیمه های قرن ۲۱ محسوب میشود؟
داستانهای میازاکی معمولاً پیرامون تعادل میان طبیعت و نیروی باستانی خدایان و برتری غیرمحترمانه دنیای انسان ها بر آن اتفاق میافتند. در عوض اشارههای جدی به مادر طبیعت، که در فیلم «نائوشیکا از دره باد» و «شاهزاده مونونوکه» مشهود است، شخصیت اصلی «شهر اشباح» که یک دختربچه به نام چیهیرو است وارد دنیایی معنوی میشود و این دنیا، تداعیکننده یک جامعه قدیمی مبتنی بر سنت است که دنیای مدرن تکنوکراتیک آن را در معرض خطر قرار داده است.
تلاش چیهیرو برای نجات دادن والدینش، نشاندهنده کشمکش یک دختر کوچک برای بزرگ شدن در عصر مدرن است؛ جایی که مدل خانوادههای قدیمی منسوخ شده است. بنابراین قدرت جادویی شهر اشباح از روایت یک داستان جهانی نشئت میگیرد که به طرزی ناراحتکننده، به قرن بیست و یکم شباهت دارد. البته مهارتهای میازاکی در به تصویر کشیدن نیروهای جادویی نیز تاثیر زیادی بر موفقیت این فیلم داشته است.
منبع: Taste of Cinema
یک توضیح
محبوبترین انیمه های معروف قرن ۲۱ آکیرا، شبح درون پوسته، مدفن کرم های شبتاب و نائوشیکا از دره باد بهنوعی با کابوس جنگ جهانی دوم درگیر بودند؛ موضوعی که بر هویت ملی ژاپن و همچنین مسئولیت انسانی اختراع سلاحهای کشتار جمعی سایه افکنده بود. در این زمان، بحث اداره حکومت توسط افراد شایسته و فنسالاری مطرح شد و این سوال به وجود آمد که آیا جذب سریع فناوری غربی به تولد یک دیو جدید منجر میشود که درنهایت سرزمین خورشید تابان را نابود خواهد کرد؟
اگرچه به نظر میرسد که برخی از انیمه های برتر تولیدشده در قرن ۲۱ درباره این موضوع هستند (متروپولیس، باد برمیخیزد، شبح درون پوسته ۲: اینوسنسو)، اما اگر عمیقتر نگاه کنیم، در مقایسه با فیلمهای دهه ۸۰ و ۹۰، امید بیشتری ارائه میدهند. کودکان این انیمهها، که نمایندگان نسل ایگرگ (نسل پس از نسل ایکس و قبل از نسل زد) هستند، باید در نبردی متفاوت از پیشینیان خود مبارزه کنند؛ بزرگترین چالش این نسل، یافتن راهی برای کنار آمدن با مشکلات زندگی روزمره است: از دست دادن پدر (فرزندان گرگ و نامهای به مومو)، بیثباتی در زندگی نوجوانانه و نداشتن هدف (دختری که در زمان پرش میکرد و ۵ سانتیمتر در ثانیه) یا مشکلات پیدا کردن هویت خود (شهر اشباح و بازگشت گربه). اگرچه ممکن است این مشکلات در مقایسه با هیولاهای نابودگر فیلمهای قبلی، پیشپاافتاده به نظر برسند، اما این نسل باید وظیفه دشوار زدودن سایههای جنگ و یافتن راهی برای زندگی را بر دوش بکشد.
این لیستی که شما گذاشتین بیشتر صدا سیما پسند بود
یکی بخواد انیمه نگاه کنه این لیست به دردش نمیخوره
انیمه های معروفی مثل demon slayer, attack on titan, tokyo ghol تو این لیست نبودن
الان این لیستی رو که گذاشتین همش رو دیدم جز یکی رو اون رو هم دانلود کردم افسانه شاهدخت کاگویا ولی رنگ و اون اتمسفری که دنبالشم تو این فضای انیمه نیست انگار ولی باز از سر اجبار میبینم چون انیمه نبینم یه چیزی کمه تو روزم
درود دوستان عزیز چرا همش منتظر انیمه های خیلی خوب و معروف هستید و میگید در لیست نیست من همه انیمه هارو دیدم دو روزه دارم میگردم دنبال یک انیمه که کمی معروفیتش کمتر باشه قابل دیدن هم باشه ولی پیدا نمیکنم هر سایتی بگید رفتم یا نیست یا به دلم نمیشینه ضعیف هستن لطفا انیمه هایی رو بزارید که نمیشناسیم
سلام دنبال اسم اون انیمه سینماییم که دوتا پسر بود یکیشون مامان باباش داشتن طلاق میگرفتن بعد هردوتاشون رفتن تو یه دنیا که اگه نگینای روی شمشیراشونو کامل میکردن هر میتونستن یه آرزو کنن و آخرشم یکیشون مرد
پس چرا اتک آن تایتان در لیست نیست انیمه اتک آن تایتان جزوه بهترین انیمه های تاریخ ژاپن است لطفاً به لیست اضافه کنید و لیست خوبی بود ممنونم از لیست خوبتون
سلام، انیمهای که دنبالش هستید اسمش {دورورو}هست!
سلام دنبال اسم انیمیشین میکردم که داستان نوزادی هست که بدون دست و پا به دنیا آمده و اون رو رها کردن و مردی اون رو پیدا میکنه و برای اون دست و پای مصنوعی درست میکنه ولی پسر دارای قدرت های خاص هست و توسط قدرت های دست و پا در میاره و با موجودات عجیب میجنگه
لطفاً کسی نمیدونه اسمش رو بهم پیام بده خیلی خیلی ممنون
جرا حمله به تایتان رو نذاشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
بررسی میشه و اضافه میشه
خوب بود ولی میتونست بهتر باشه
هیچی به هنرشمشیرزنی انلاین نمیرسه.این یه واقعیته فقط باید درک کنی
هیچی به هنرشمشیرزنی انلاین نمیرسه.این یه واقعیته
اسم تو کوش؟ شاهزاده مونونکه کجاس؟ سرویس تحویل کی کی ؟ پسر و دیو؟ یا خدا چرا اینارو نگفتی؟ 😁😆 ولش مهم نیس بچه ها اینایی که گفتم عالیه بهعلاوه ی توکیو غول مای هیرو اکادمیا
پس انیمه اسم تو کجای لیسته؟،؟
۱. این مطلب کاملا اشتباه و غلط بود چون بالای ۵۰ انیمه سریالی و سینمایی دیگر در دنیا وجود دارد که در قرن ۲۱ غوغا کرده اند و مخاطب های بزرگ و کوچک دارند که در کل جهان نامشان شنیده شده است.
۲. جدید ترین انیمه این مطلب برای سال ۲۰۱۳ است این در حالی است که در سال ۲۰۲۱ انیمه های زیاد و معروفی ساخته شده که نام آنها در این مطلب ذکر نشده.
من تو این لیست عاشق شهر اشباح و قلعه هاول هستم بخصوص اهنگ های آقای هیساآیشی که فیلم رو چند برابر قشنگ کرده
خیلی انیمه های بهتر بود که ننوشتی
شکست عشقی خوردم😭
خوب نوشتید. دست مریزاد.
البته بیش از حد سلیقهای بود.
در واقع به نظر میرسه تا حدودی اسلومووی ها و آثار کانتمپلتیو مد نظر نگارنده بوده.
عزیزم گفت کودکانه و سینمایی ها دفترچه مرگ و توکیو غول و اتک تایتان خیلی خشونت داره
بانگووووو، دفتر مررررگ، شکارچی شیطاااان، اتک آن تایتاااان
نصف آثاری که معرفی کردین رده سنی pg 13 یا R دارند
دوست عزیز
در تیتر مطلب اشاره شده که این انیمه ها مخاطب بزرگسال دارند.
انیمه های معروفی بود ولی خیلی هستن که از اینا قشنگ ترن ترتیب جالبی هم نداشت بعضی ها برازنده ترتیب بالاتری بودن
این انیمه هایی گفتی واقعا انیمه های خوبی هستند ولی خیلی از اصل کاری هارو نگفتی یعنی میشه گفت این مجموعه کامل نیست
بخش دوم این مطلب که انیمه های رتبه ۱۰ الی ۱ رو معرفی میکنه رو میتونین از لینک
https://www.filimo.com/shot/best-japanese-animated-movies-part2/
مطالعه کنید
عالی بود.ممنون
منتظر بخش دوم هستیم
فیلم ها رو میپسندم ولی ترتیب رو نه
ضمن اینکه فیلیمو آثار جذاب دیگه ای مثل باغی از کلمات و اسم تو رو هم داره که البته دومی یکم نوجوانانه است
کو ادامه اش پس؟همه اصل کاری ها نبودن که!
تا الان جای اتک آن تایتانز و توکیو غول خالیه