فیلم مرگ بر روی نیل ساخته کنت برانا، هیچ چیز نیست جز اثری برای سرگرمی و دنبال کردن جریانهای غالب روز سینمایی جهان. ساخته کنت برانا که در اسکار ۲۰۲۲ فیلم بلفاست را هم داشت، مشخصا با اهداف اقتصادی و فرهنگی ساخته شده ورنه نمونههای بهتر و منسجمتر این داستان شهیر «آگاتا کریستی» و ماجراهای بسیار جذاب «هرکول پوآرو» با بازی «دیوید ساچت» را بارها دیدهایم و در تاریخ فیلمسازی و سریالسازی قابل ردگیری است.
اما چه دلایلی میتواند در کار باشد تا ساخت این داستان در زمانه فعلی را معنیدار کند. آیا بناست کیفیتی نو و پرداختی تازه در کار باشد و اثری درخشانتر از نمونههای پیشین «مرگ بر روی نیل» ارائه شود؟ پاسخ منفی است. حتی اگر چنین عزمی در کار بوده باید با قاطعیت گفت که اصلا نزدیک این هدف هم نشده است.
آیا دلایل اقتصادی در کار بوده است؟ دلایلی فراتر از منافع اقتصادی ساخت و درآمد زایی از اکران یک فیلم؟ اینجا پاسخ احتمالا مثبت است. چرا که در روزگار فعلی سرنوشت صنعت سینما به طرزی چشم گیرتر از پیش در پیوند است با صنعت گردشگری و برند سازی فرهنگی و مباحثی از این دست. پس ساخت اثری با محوریت مکان و تاریخ و جاذبههای گردشگری مصر باستان میتواند سفارشی از سوی حاکمان این کشور باشد.
دست کم ممکن است بخشی از امکانات و سرمایههای فیلم از سوی مصریها تامین شده باشد. اما مهمترین سوال این است که آیا این فیلم در در راستای سیاستها و جنبشهای همهگیر شده جهانیای همچون جنبش می تو، جنبش جان سیاهان مهم است، و مباحث مرتبط با حقوق همجنسگرایان ساخته شده است؟ بر مبنای مولفههای حاضر در خود اثر باید گفت بله. پاسخ مثبت است.
برکسی پوشیده نیست که آکادمی اسکار همسو با جریانات فکری و سیاسی جهانی و موج پر غلظت رسانهای حاکم بر جهان و در جهت همسو شدن و تقویت جریانات فرهنگی جهانی رسما ابلاغیهای را صادر کرد تا در اعطای جوایز در جشن آکادمی سهمیهای مشخص برای رنگینپوستان در نظر گرفته شود، به زنان فیلمساز و بازیگر و… توجه ویژه شود و البته برای همجنسگرایان و ترنسها میدان عمل فراهم شود.
پس این رویکردها کاملا رسمی مطرح شده و در چند سال اخیر اعمال هم شده است. خود این قلم بارها و بارها در اینباره نوشتهام. پس امری تازه نیست. به ظن این قلم ساخت فیلمی با عنوان مرگ بر روی نیل بر اساس داستانی بارها تصویری شده آنهم در حالتی که ویژگی ساختاری و فرمی آنچنانی به آثار پیشین اضافه نشده است، احتمالا با اهدافی فراتر از کیفیتهای سینمایی تولید شده است.
کافی است توجه داشته باشیم که در سالهای اخیر «گل گدوت» بازیگر این روزها شهیر فعال در هالیوود که ملیتی مشخص دارد، در نقش شخصیت محوری داستان فیلم با نام «لینت» ظاهر شده است. بررسی کارنامه کاری این بازیگر زن جوان و جذاب در چند سال اخیر و نقشهایی که ایفا کرده نشان از یک برند سازی مشخص برای این چهره سینمایی دارد. طبیعتا این معنی تحمیل شدن این چهره به مخاطب نیست.
اما ناگفته پیداست که مطرح شدن چهرهها در این سطح از سینما صرفا بر مبنای کیفیت کاری و ویژگیهای فیزیکی و ظاهری صورت نمیگیرد. این در سینمای خود ما هم صادق است که بماند. نکته دیگر خط داستانی عشق یک مرد سفید پوست اشرافزاده در عین مخالفتهای مادر سختگیرش به یک دختر سیاه پوست است. در این مسیر شخصیتپردازی طوری صورت گرفته که دختر باهوش و زیبا باشد و مخاطب جانب عشق این دو را بگیرد نه مخالفت مادر.
از سوی دیگر دو زن همجنسگرا هم در داستان حاضرند که به دلیل نگرانی از قضاوتهای اجتماعی حاکم در سالهای وقوع داستان، در شمایل بانو و خدمتکار بانو در جمع ظاهر میشوند. باز هم وضعیت طوری ترسیم شده که در نهایت مخاطب این دو شخصیت را به عنوان نامهای مثبت داستان بشناسد و جانب آنها را بگیرد. حتی مهمتر از همه علاقهمندی «پوآرو» به یک زن بعد از سالها تنهایی پیشه کردن است. پوآرو (کنت برانا) عاشق یک خواننده زن سیاه پوست جذاب میشود و…
تمام این نشانهها با هدف تایید یا رد رویکردهای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جریان اصلی رسانه ای جهان در این متن برجسته نشده است. بلکه مراد جریانشناسی سینمایی فیلم و تلاشهای فرهنگی و متنیای است که در فیلم دنبال میشود و تصویری کردن این داستان در سال ۲۰۲۲ را معنیدار میکند.
در پایان باید گفت که فیلم مرگ بر روی نیل اثری به شدت معمولی و حتی ضعیف است که صرفا برای سرگرمی و مهمتر از آن برای جریان سازیهای فکری و اجتماعی و جهانی سازی این تفکر تولید شده است. حال باید پرسید که اثری تا این حد بد و ضعیف آیا توان جریانسازی فکری را دارد؟ پاسخ منفی است اما نباید فراموش کرد که حتما و قطعا تماشای این اثر در کنار مجموعه بزرگی از آثار تصویری در قالب فیلم و سریال در دراز مدت اثرات هوشیار و یا ناهوشیاری بر مدل ذهنی و فکری مخاطب خواهد گذاشت. پس این فیلم اگر در دل جریانی که این جنس از مباحث را در اولویت ساخت فیلم قرار دادهاند، کارکردی به اندازه خودش دارد و بیاثر نیست.