«پیکی بلایندرز»، سریال درام تاریخی و جناییِ محصول بیبیسی، میتوانست در سطح یکی دیگر از مجموعههای تلویزیونی بیبیسی باقی بماند؛ همان سریالهایی که داستانی با ساختار منسجم را با همراهی گروهی از بازیگران کاربلد و طراحی صحنه و لباس دقیق روایت میکنند. اما از همان شروع پخش «پیکی بلایندرز» در سپتامبر ۲۰۱۳ مشخص بود که این مجموعه میتواند به اثری فراتر از سریالی تلویزیونی تبدیل شود.
بالاخره بعد از فراز و نشیبهای فراوان، اولین قسمت فصل ششم، ۲۷ فوریه ۲۰۲۲ پخش شد. طبق آمار اعلامشده، ۳.۸ میلیون نفر در بریتانیا تماشاگر اولین قسمت فصل نهایی «پیکی بلایندرز» بودند و به این ترتیب رکورد پربینندهترین قسمت ابتدایی این سریال شکسته شد؛ اما حالا وقت خوبی است که نگاهی بیاندازیم به نظر منتقدان و واکنشهایشان درباره این فصل پیکی بلایندرز و ببینیم آن را دوست داشتند یا نه.
امتیازها و نظر منتقدان و تماشاگران به فصل آخر پیکی بلایندرز
به جز آمار بالای تماشاگران، واکنشهای تماشاگران در توییتر هم ستایشآمیز بود؛ عبارت کلیدی پرطرفدار توییتها «بهترین قسمت سریال تاکنون» بود. فیلمبرداری، موسیقی متن و حاشیه صوتی و روایت داستانی آن در کنار نقشآفرینی کیلین مورفی (توماس شلبی) و تام هاردی (اَلفی سالمنز) از جمله مواردی بود که نظر بیشتر تماشاگران سریال را به خود جلب کرد. شروع فصل ششم سریال در سایت «آیاِمدیبی» هم امتیاز بسیار خوبی از تماشاگران دریافت کرد.
فصل ششم «پیکی بلایندرز» با تحسین منتقدان هم همراه بود. این سریال در سایت «متاکریتیک» با «تحسین جهانی» روبهرو شد و امتیاز بسیار خوبی در سایت «راتن تومیتوز» به دست آورد و نظر جمعی منتقدان درباره آن این بود: «فصل ششم این سریال به زیبایی به مرگ نابهنگام هلن مککروری واکنش نشان میدهد و صحنه را برای نقطه اوجی مناسب برای این مجموعه حماسی درباره این گروه اراذلِ دوستداشتنی آماده میسازد.»
پیش از خواندن بخشهایی از نظر سه منتقد، آرا و امتیازهای کاربران سایت «آیاِمدیبی» و منتقدان «متاکریتیک» و «راتن تومیتوز» را هم مرور میکنیم:
ردیف | نام سایت | امتیازدهندهها | امتیاز | تعداد آراء |
۱ | IMDb | کاربران ثبتنامکرده | ۹.۳ از ۱۰ | ۵۴۳۳ |
۲ | متاکریتیک | منتقدان برتر | ۸۶ از ۱۰۰ | ۷ |
۳ | راتن تومیتوز | عموم منتقدان | ۸ از ۱۰ | ۱۳ |
منتقدان درباره فصل ششم پیکی بلایندرز چه میگویند؟
تلگراف | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰
تامی شلبی، با نقشآفرینی کیلین مورفی، در اواسط اولین قسمت از آخرین فصل «پیکی بلایندرز» میگوید: «از آخرین باری که همدیگر رو دیدیم، آدم بهتری شدهام.» این حرف او میتواند محل بحث باشد. تامی، از یک طرف، الکل را کنار گذاشته و دستکم در ظاهر، فردی آرامتر و منطقیتر شده است، انگار که به مرکز سلامت رفته است و روشهای تنفس برای کاهش استرس و اضطراب را یاد گرفته است. از طرف دیگر، او هنوز همهفنحریفی با چاقوی ضامندار است.
اولین قسمت فصل پایانی این درام گانگستری تاریخی که داستان آن در بیرمنگام میگذرد تلاش بسیاری میکند تا تصویری از مخالفان خطرناک تامی شلبی ارائه بدهد. «پیکی بلایندرز» همیشه در هسته مرکزیاش اثری وسترن بوده و به همین خاطر اگر تامی شلبی، ضدقهرمانِ تلخمزاج باشد، مهم است که بدانیم دشمنان او کیستند.
فصل ششم با پرش زمانیِ معمول در این سریال شروع میشود؛ داستان چهار سال پیش میرود و به پایان دوره ممنوعیت (مشروبات الکلی در آمریکا) میرسد. تامی حالا سعی دارد سراغ تجارت تریاک برود و دقیقاً همین موضوع باعث میشود که یکی پس از دیگری با رقبا و دشمنان او آشنا بشویم. لازم نیست وسترنشناسی خبره باشید تا متوجه شوید «پیکی بلایندرز» از روایتی با پرداختی خوب برخوردار است. ما دلواپس تامی شلبی میشویم، حتی با اینکه از کارهایی که او انجام میدهد، حس انزجار به ما دست میدهد. همین احساس دوگانه است که باعث ایجاد تنش میشود. حتی صحنهای در این قسمت است که در آن تامی وارد سالن تاریک باری میشود و همه ساکت میشوند. بعید است این صحنه را ببینید و موسیقی وسترنهای ایتالیایی انیو موریکونه را به یاد نیاورید.
ترفندی که استیون نایت، نویسنده سریال برای فصل آخر در پیش گرفته، ایجاد تعادل بین کندوکاو در شخصیت توماس شلبی – به عنوان مردی مبتلا به اختلال استرس پس از حادثه از جنگ جهانی اول است که به مرور با این موضوع کنار میآید – و تلاش او برای یافتن جایگاهی در برهه زمانی دشواری از تاریخ (در جزیره میکلون) است که به او فرصت میدهد تا از زاویهای غیرمستقیم به آن لحظه حقیقی برسد. این ترفند، هوشمندانه است؛ در آنِ واحد، هم قابل پیشبینی است و هم هیجانانگیز.
امپایر | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰
نقطه شروع پایان یکی از بزرگترین دستاوردهای درام تلویزیونی انگلستان در سالهای اخیر، به اندازه فصلهای پیشین این مجموعه، به طرز تکاندهندهای صمیمانه، از نظر تصویری بلندپروازانه و بسیار حماسی است. روشی که استیون نایت برای وارد ساختن چهرههای تاریخی واقعی به روایت داستان سریال پیش گرفته باعث میشود این مجموعه هیچ وقت شبیه به صرفاً یک سریال گانگستری دیگر نشود. تامی شخصیتی شبیه به زلیگ/فارست گامپ نیست که صرفاً شاهد رویدادهای مهمی باشد، بلکه او در بطن حوادث قرار گرفته است و در تلاش است تا متوجه شود آیا سابقه او در توسل به خشونت غیراخلاقی لزوماً مانع از دستیابی او به عقاید اخلاقی/سیاسی خواهد شد. این نکته نشانهای از لحن بیهمتایی است که نایت و همکارانش (به ویژه آنتونی بایرن، که از شروع فصل پنجم در تولید هر قسمت حضور داشته) برای این مجموعه پایهریزی کردند و باعث شده «پیکی بلایندرز» شبیه به هیچ سریال تلویزیونی دیگری نباشد. این سریال انگلیسی، که پخش آن از شبکه جمعوجور و قدیمی بیبیسی۲ شروع شد، به نوعی یکی از زیباترین سریالها از نظر طراحی تولید و یکی از چشمگیرترین سریالها از نظر بصری است. «پیکی بلایندرز» سریالی است که شکوه اپرایی آن، همراه با قطعههای موسیقی انتخابی شکوهمند و غیرمنتظرهاش، به طور کامل با جلوهآرایی بازیگران اصلی آن در تناسب است. شاید تامی الکل را کنار گذاشته باشد اما او هنوز به طرز وحشیانهای به قدرتی که به آن چنگ زده، وابسته است و از کاریزمای خود لذت میبرد. و تماشاگران هم قدرت مقاومت در برابر چنین شخصیتی ندارند.
ایندیپندنت | امتیاز ۸۰ از ۱۰۰
پس از یک دهه، ۳۰ قسمت و ضربوشتمها و قتلهای خشن پرتعداد، لهجههایی که بعضی از آنها دقیق از کار درآمده بودند و بعضیهای دیگر نیاز به دقت بیشتری داشتند، ترانههای پرتعدادی از نیک کیو، لباسهای بسیار پرزرقوبرق و بعضی از عجیبترین مدلموهایی که در تلویزیون دیدهایم، یکی از متمایزترین، نوآورانهترین و سرگرمکنندهترین سریالهای سالهای اخیر انگلستان به پایان خود نزدیک میشود.
زیباییشناسی «پیکی بلایندرز»، دستکم برای هر کسی که طی چند سال گذشته به مسابقه اسبدوانی رفته، آنقدر آشناست که به راحتی میتوان فراموش کرد که این مجموعه در ابتدا چقدر عجیبوغریب و بدون آیندهای روشن به نظر میرسید. اما درست همین سبک خاص این سریال وسترن گانگستری حماسی به همراه نقشآفرینی بینقص کیلین مورفی در قالب رئیس دارودسته خلافکار داستان، تامی شلبی، است که باعث شده «پیکی بلایندرز» به سریال تبدیل شود که تماشای آن لذتبخش است. وقتی هم که نتفلیکس، امتیاز پخش جهانی این مجموعه را از بیبیسی خرید، سریال از اثری کنجکاویبرانگیز به پدیدهای در سطح جهانی تبدیل شد.
مشکل برادران شلبی همیشه این است که لقمه بزرگتر از دهانشان برمیدارند و همین بیقراری برای آنها در آنِ واحد ثروت و بدنامی به همراه آورده است اما بهایی که بابت آن پرداختهاند این است که مدام در آستانه فاجعه قرار گرفتهاند و دچار بدبیاریهای هولناک شدهاند. قتل و اخاذی به نام بهبود اوضاع خانواده توجیه شده است. خانواده شلبی کارهای بد را به خاطر دلایل خوب انجام میدهند اما آیا این روند میتواند دوام داشته باشد؟ با توجه به اینکه دارودستههای رقیب، روسها و پلیس کنار زده شدهاند، منطقی به نظر میرسد که گروه پیکی بلایندرز هم در نهایت به دست خود از بین برود.