فصل اول سریال کودک و نوجوان فیلیمو تمام شد

خداحافظی با نارگیلی‌ها

نارگیل خان، لنگه و لیوه به فیلیمو برمی‌گردند؟

پنج‌شنبه ۲۵ آذر، ساعت ۸ صبح، قسمت آخر نخستین سریال اختصاصی کودک و نوجوان فیلیمو با نام سریال نارگیل تمام شد. سریالی که با همه قوت و ضعف‌هایش، مخاطبش را به خوبی درگیر کرد و آمارهای نمایشش نشان می‌دهد که چقدر با استقبال کودک و نوجوان مواجه شده است. اینجا یک خداحافظی داریم با آخرین گفت‌وگوهایی که درباره این سریال تهیه کرده بودیم.
به امید اینکه به زودی خبر ساخت و پخش فصل دوم سریال نارگیل را در فیلیموشات منتشر کنیم. فصل دومی که با پایان‌بندی قسمت آخر و از لابه‌لای حرف‌های کارگردان و نویسنده، می‌شود نشانه‌هایش را دید.

پیمان فاطمی و عروسک‌گردانی همه عروسک‌ها در سریال نارگیل

بچه‌های ما واقعاً گناه دارند!

سابقه‌ای طولانی در حرفه‌ خود دارد و بخش عمده‌ای از کارنامه حرفه‌ای‌اش را در مجاورت عروسک‌ها سپری کرده است. پیمان فاطمی که سال‌ها عروسک‌گردان مجموعه‌های تلویزیونی بوده است، در فیلم سینمایی «نارگیل» با همراهی نگار شهبازی و زهرا صفاجویی جان‌بخشی به ۳ کاراکتر اصلی یعنی عروسک‌های «نارگیل‌خان»، «لنگه» و «لیوه» را برعهده داشتند و حالا در نسخه سریالی این داستان، خود به تنهایی هر ۳ کاراکتر را عروسک‌گردانی می‌کند.

  • به‌عنوان یک عروسک‌گردان باسابقه برای شروع کمی از جذابیت کار عروسکی و اهمیت توجه ویژه‌تر به این گونه از فیلمسازی برای گروه سنی کودکان و نوجوانان می‌گویید؟

کار عروسکی برای من به‌عنوان یک عروسک‌گردان وجوه جذابی دارد و به‌نوعی برایم حکم بازیگری را دارد. با عروسک هم بازیگری رئال را می‌توانی تجربه کنی هم فضای فانتزی را. ادغام این دو فضا به‌نظرم بسیار جذاب است. من خیلی به‌شخصه خوشحالم که فیلیمو پیشقدم این اتفاق شد تا یک کار عروسکی تولید شود و معتقدم بیشتر باید به کارهای عروسکی توجه شود. همه پلتفرم‌ها باید کار عروسکی را در دستور کار خود داشته باشند تا ذوق این جنس کار از بین نرود. به‌خصوص که در ایران هم بچه‌ها و هم بزرگ‌ترها با کارهای عروسکی ارتباط برقرار می‌کنند و عروسک‌های معروفی بوده‌اند که بسیاری از ما با آن‌ها زندگی کرده و بزرگ شده‌ایم.

  • با توجه به این سابقه خوب که به درستی اشاره می‌کنید و طبیعتا منطق اقتصادی این گونه، چرا در مقطعی شاهد مهجوری آن بودیم. دلیل این کم‌توجهی به کارهای عروسکی چیست؟

واقعیت این است که همه فکر می‌کنند کار عروسکی ارزان‌تر از کار رئال با بازیگر تمام می‌شود. چون با این فکر پای کار می‌آیند و در واقع امر با هزینه بیشتر مواجه می‌شوند، آدم‌های تازه وارد، جا می‌خورند. در واقع کارهایی خوب می‌شود که برایش هزینه شده باشد. کار عروسکی خیلی کار ساده‌ای نیست. برخلاف ذهنیتی که احساس می‌کند چون بازیگر نداریم و جای آن عروسک می‌گذاریم هزینه‌‌ها کمتر می‌شود. هم این عامل موثر است هم اینکه فکر می‌کنم از مقطعی عروسک‌هایمان همه بزرگسال شده‌اند. همه برای کارهای بزرگسال از عروسک استفاده می‌کنند در حالی که حیف است و بچه‌های ما واقعا گناه دارند.

من خیلی به‌شخصه خوشحالم که فیلیمو پیشقدم این اتفاق شد تا یک کار عروسکی تولید شود و معتقدم بیشتر باید به کارهای عروسکی توجه شود. همه پلتفرم‌ها باید کار عروسکی را در دستور کار خود داشته باشند تا ذوق این جنس کار از بین نرود. به‌خصوص که در ایران هم بچه‌ها و هم بزرگ‌ترها با کارهای عروسکی ارتباط برقرار می‌کنند و عروسک‌های معروفی بوده‌اند که بسیاری از ما با آن‌ها زندگی کرده و بزرگ شده‌ایم

  • به‌نوعی معتقدید ظرفیت حرفه‌ای و توان فنی کارهای عروسکی را داریم اما به دلیل اشتباه در نگاه برخی سرمایه‌گذاران شاهد تولید چندانی در این حوزه هستیم؟

قطعا همین‌طور است. نیروهای متخصصی در این حوزه داریم که همه‌شان نیاز به محیط آماده و مهیا برای کار دارند. سرمایه گذار است که احساس می‌کند کار عروسکی باید ارزان تمام شود و این محیط را به‌وجود نمی‌آورد و به همین دلیل خروجی هم خروجی باکیفیتی نمی‌شود. سرمایه‌گذارهای دیگر هم به همین دلیل می‌گویند چرا باید سمت کارهای عروسکی برویم. وقتی کارهای موفق عروسکی را نگاه می‌کنیم، شاهدیم که به اندازه یک کار سینمایی برای آن انرژی و وقت گذاشته شده است و بازخورد آن را هم دیده‌ایم. نمونه‌های زیادی هم داریم، از «شهر موش‌ها» تا «کلاه قرمزی». امثال خانم برومند و آقای طهماسب، برای مهیا کردن محیط کار عروسکی بسیار زحمت می‌کشند و این آثار ماندگار شده است….

  • همین اواخر «جناب‌خان» را هم به‌عنوان یک نمونه موفق شاهد بودیم.

بله محمد بحرانی از نوابغ این حوزه است. به‌نظرم محمد بحرانی جزو افرادی است که چند پله این حرفه را ارتقا بخشیده است. به واسطه کار او مردم عادی هم فهمیدند عروسک‌گردانی چیست و عروسک چه کارهایی از دست‌ش برمی‌آید و همه چیز تنها صداپیشه نیست.

  • در این شرایط نگاه شما به پروژه «نارگیل» چه بود وقتی که دعوت به همکاری شدید؟

واقعا از این اتفاق خوشحال بودم. ما کمتر متن این مدلی برای کار عروسکی داشتیم که این میزان اتفاق در آن باشد و لوکیشن‌های متنوع داشته باشد. از سوی دیگر این پروژه عروسک‌سازی به نام علی اعتصامی‌فر دارد که عروسک‌های رنگ و لعاب‌دار و کارتونی برای این کار طراحی کرده و من به‌شدت آن‌ها را دوست داشتم. معمولا در عروسک‌سازی برای بچه‌ها از رنگ‌های مرده استفاده می‌کنیم و از این نظر من عروسک‌های این کار را که رنگ‌های زنده‌ای داشتند، بسیار دوست داشتم.

  • از نظر اجرایی چگونه با گروه تعامل داشتید و هر سه عروسک را هدایت می‌کردید؟

به دلیل شرایط کرونایی و تعداد پایین عوامل این پیشنهاد مطرح شد که من به‌تنهایی حضور داشته باشم و من هم پذیرفتم. در خیلی جاها عروسک‌ها با هم نبودند و آن جاهایی هم که هر سه کنار هم بودند، من دستیار داشتم و خانم مهسا فلاح به من کمک می‌کرد. این کار سخت بود و چالش محسوب می‌شد اما همه گروه کمک کردند که این اتفاق رخ بدهد. تلاش کردم هر کدام از عروسک‌ها مدل حرکتی خودش را داشته باشد و کاراکترهای متفاوتی از هم داشته باشند.

  • با توجه به شناختی که از پروژه دارید فکر می‌کنید «نارگیل» تا چه اندازه در برقراری ارتباط با مخاطب کودک و نوجوان موفق عمل می‌کند؟

آنچه من در این پروژه دیده‌ام این است که بچه‌ها با آن ارتباط برقرار کردند. به‌خصوص که بچه‌های امروز به‌گونه‌ای هستند که هر داستانی را نمی‌توان به‌آن‌ها ارائه کرد. نارگیل قصه‌های متنوع و فانتزی دارد. در زمان قدیم سینمای کودک و نوجوان ما پر از فانتزی و فضاهای تخیلی بود. ما «سفر جادویی» داشتیم. ما «علی و غول جنگل» داشتیم. ما «شهر موش‌ها» داشتیم. ما آن زمان در رفتن سراغ فضاهای فانتزی خیلی نترس‌تر از امروز بودیم. از زمانی به بعد همه کارگردانان سینمای کودکمان هم سراغ کارهای بزرگ‌سال رفتند. آن فضای فانتزی برای‌مان ترسناک و دور از دسترس شد. دیگر کسی سراغ چنین موضوعاتی نمی‌رود…

  • که این فضای فانتزی از نگاه شما برگ‌برنده سریالی از جنس «نارگیل» می‌تواند باشد؟

دقیقا. این سریال جادو دارد و ما سال‌هاست که چنین تجربه‌ای را در سینمای کودک و نوجوان نداشتیم. گویی فیلمسازان ما می‌ترسند به سمت این فضاها بروند. همه دنبال فروش هستند و این اتفاق به‌نظرم در هر حال با متن خوب و کاراکترهای خوب، در هر فضایی خواهد افتاد.

  • یکی از ویژگی‌های عروسک‌های محبوب حضورشان در آثار متنوع سینمایی و سریالی است. فکر می‌کنید سه عروسک «نارگیل» این ظرفیت را برای حضور در آثار متنوع دیگر دارند و آیا چنین برنامه‌ریزی‌ای برای آن‌ها دارید؟

خیلی خوشحال می‌شوم اگر این اتفاق رخ دهد چرا که فکر می‌کنیم قابلیت بسیار زیادی برای این اتفاق دارند. امیدوارم این اتفاق هم رخ دهد. من آنقدر این عروسک‌ها را دوست دارم که بعد از تجربه نسخه سینمایی، نتوانستم برای حضور در نسخه سریالی، جواب نه بدهم. دلم نمی‌خواست گرداندن این عروسک‌ها را از دست بدهم و امیدوارم این اتفاق رخ دهد و در کارهای دیگر هم شاهد حضور این سه عروسک باشیم.

پایان سریال نارگیل

مجید آقاکریمی و تجربه صداپیشگی لیوه در سریال نارگیل

این سه دوست‌داشتنی نارگیل!

یکی از اصلی‌ترین برگ‌برنده‌های سریال «نارگیل» حضور سه عروسک دوست‌داشتنی در مرکز قصه و جذابیت نقش‌آفرینی هر کدام از آن‌ها در پیشبرد داستان است. نارگیل‌خان، لنگه و لیوه نام این سه کاراکتر دوست‌داشتنی است که با عروسک‌گردانی پیمان طالبی و صداپیشگی محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی‌عبداللهی و مجید آقاکریمی جان گرفته‌اند. با مجید آقاکریمی درباره تجربه دوبله این ۳ شخصیت اصلی داستان گفت‌وگو کردیم.

  • سه شخصیت عروسکی مجموعه «نارگیل» در همین قسمت‌های ابتدایی پخش بسیار موردتوجه قرار گرفته‌اند. درباره ترکیب صداپیشگان این سه عروسک و شکل‌گیری این تیم سه نفره کمی توضیح می‌دهید؟

واقعیت این است که من به همراه محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی‌عبدالهی، نیما رئیسی و دوستان دیگر یک گروه قدیمی هستیم که سال‌هاست با هم کار می‌کنیم. بیشتر هم در حوزه دوبله انیمیشن همکاری می‌کنیم. این اواخر گویندگی عروسک هم انجام می‌دادیم. پیش از این بیشتر در کار دوبله انیمیشن فعالیت می‌کردم و تنها چند سالی می‌شود که در حوزه صداپیشگی عروسک هم ورود کرده‌ام. یکی از آخرین تجربه‌های ما هم مجموعه‌ای به‌نام «مرغانه» بود که به دلایلی هنوز پخش نشده است. با آقای حمزه صالحی در همان پروژه آشنا شدم و به واسطه آن بعدها که نسخه سینمایی‌ «نارگیل» ساخته شد، دعوت به همکاری شدیم. این سه عروسک را من محمدرضا و هومن در نسخه سینمایی صداپیشگی کردیم. بعد از آن زمانی که حمزه صالحی خودش ساخت سریال را آغاز کرد، باز هم از ما خواستند برای همین سه عروسک صحبت کنیم.

  • که واقعا هم یک ترکیب طلایی شده است…

واقعا کار کردن در کنار محمدرضا علیمردانی و هومن حاجی‌عبدالهی برای من لذتبخش است. البته صورت ایده‌آل و بهتر این همکاری شاید این بود که سر صحنه صداپیشگی می‌کردیم و همزمان با بازیگران این اتفاق رخ می‌داد اما به دلیل مشغله‌ای که وجود داشت، این اتفاق در زمان ضبط میسر نشد و کل کار بعد از تدوین، به‌صورت قسمت به قسمت، دوبله شد. البته دقت بسیار زیادی در این زمینه داشتیم که با همراهی کارگردان اتفاق می‌افتاد.

این سه عروسک به نظر می‌رسد تا حدودی بلاهت دارند. در جمع خودشان «نارگیل» تا حدودی داناتر است، «لنگه» بیشتر زور بازو دارد و حماقتش جور دیگری است و «لیوه» که من صداپیشگی آن را برعهده دارم، شنگول و سرخوش است

  • اشاره کردید به اینکه در مقطعی تنها کار دوبله انیمیشن می‌کردید، به لحاظ ماهوی صداپیشگی در انیمیشن با کار عروسکی چه تفاوتی دارد؟

نمی‌توانم به شاخصه مشخصی اشاره کنم اما می‌توانم بگویم هر دو از نظر میزان فانتزی مشترک هستند. طبیعتا عروسک را می‌توان به‌صورت فیزیکی دید اما انیمیشن در کل یک پدیده خیالی و فانتزی است. عروسک را می‌توان به‌عنوان یک بازیگر دید و شاید یکی از تفاوت‌ها همین باشد که عروسک با هنر عروسک‌گردان و صداپیشه به‌صورت توأمان جان می‌گیرد. اتفاقا باید به این نکته هم اشاره کنم که غالباً در حق عروسک‌گردان‌ها که کار سنگین و حساسی دارند، اجحاف می‌شود و آن‌طور که باید زحمت‌شان دیده نمی‌شود. هم کار سختی دارند هم به لحاظ خلاقیت بسیار باید افراد خلاقی باشند. عروسک‌گردانان بسیار خوبی را می‌شناسم که اگر نبودند، عروسک‌ها به آن صورت دیده می‌شدند. تنها بخشی از این فرآیند جان‌بخشی بر عهده ما در مرحله صداپیشگی است. با دیدن یک کاراکتر عروسکی سریعا صدایی در ذهن‌مان متبادر می‌شود…

  • این تعیین صدا و طراحی لحن عروسک در مرحله خوانش فیلمنامه صورت می‌گیرد یا بعد از ساخت عروسک به آن فکر می‌کنید؟

یا عکسی از کاراکتر و طراحی اولیه‌اش را به ما نشان می‌دهند یا عروسک ساخته‌شده نهایی را. بعد از آن طی جلسه‌ای با حضور کارگردان و دیگر عوامل، اتودهایی زده می‌شود. یا اولین گزینه‌ای که به ذهن‌مان رسیده، درست است و پذیرفته می‌شود، یا باید چند بار تست کنیم تا به جمع‌بندی نهایی برسیم. روال معمول همین مذاکره جمعی برای صداسازی است.

  • هرکدام از سه عروسک در مجموعه «نارگیل» ویژگی‌های خاص خود را دارند، از ویژگی‌های کاراکتری که صداپیشگی آن را بر عهده داشتید بگویید.

این سه عروسک به نظر می‌رسد تا حدودی بلاهت دارند. در جمع خودشان «نارگیل» تا حدودی داناتر است، «لنگه» بیشتر زور بازو دارد و حماقتش جور دیگری است و «لیوه» که من صداپیشگی آن را برعهده دارم، شنگول و سرخوش است. غالبا سوتی می‌دهد و با شخصیت او در داستان خیلی بازی می‌شود. جاهایی از کاراکتر او از سوی جادوگر سوءاستفاده هم می‌شود. خیلی جوک‌های بی‌مزه تعریف می‌کند و همین بی‌مزگی تبدیل به بانمکی این عروسک شده است. نکته این است که هر سه این عروسک‌ها در عین بلاهتی که دارند، از هوشی هم بهره‌مند هستند چرا که قرار است به قهرمانان ما کمک کنند. هر سه این‌ها در فرآیند گرفتار یک طلسم شده‌اند و در مرزی میان بلاهت و مهربانی و انسان‌دوستی سرگردان هستند.

  • در این مجموعه با یک ترکیب موفق در زمینه خلق درست کاراکترهای عروسکی مواجه هستیم. چرا این جنس اتفاق کمتر در فیلم‌ها و سریال‌های ما رخ می‌دهد و عروسک‌ها همچنان مغفول هستند؟

از چند جهت می‌توان به این مسئله پرداخت اما به نظر می‌رسد نکته اصلی این است که کار کودک را بسیاری در این کشور بلد نیستند. ژانر کودک، ژانر به‌خصوصی است که مدل کارگردانی، نویسندگی و حتی بازیگری خاص خود را می‌طلبد. ما انواع و اقسام کارهای کودک در سینمای جهان می‌بینیم که نه فقط بچه‌ها که ما بزرگ‌ترها را هم به‌شدت جذب خود می‌کند. این آثار اینگونه تولید نمی‌شوند که یک کارگردان تلویزیونی بدون دانش خاصی بخواهد آن‌ها را ساخته باشد. کارگردانی کار کودک تخصص و روحیات خاص خود را می‌طلبد. هر کارگردانی نمی‌تواند با اضافه کردن دو تا عروسک به ترکیب بازیگرانش کار کودک بسازد! در طول سال‌های قبل با کارهایی مواجه بوده‌ام که حاصل کار درنیامده و کارگردان مجبور شده‌است خروجی کارش را به ما بسپارد و بگوید با دوبله آن را درست کنید! یعنی مثل یک انیمیشن با آن برخورد کرده‌ایم. کار با دوربین در یک اثر ویژه کودک، اساسا ربطی به کارهای دیگر ندارد و مدل خاص خودش را دارد. فکر می‌کنم به تعداد انگشتان یک دست هم نداریم کسانی که ساخت کار ویژه کودکان و نوجوانان را بلد باشند. تازه داریم در این عرصه امتحان و آزمون‌وخطا می‌کنیم.

  • حالا که تیم سه‌نفره عروسک‌های «نارگیل» جواب داده و مخاطبان آن‌ها را دوست داشته‌اند به حضور مشترک آن‌ها در کارهای دیگر فکر کرده‌اید؟

اگر استقبال اینگونه باشد که شما می‌گویید، چرا که نه. اگر این سه عروسک در میان مخاطبان محبوب شوند، به‌نظرم باید با یک نگاه درست و با نقشه‌راه درست مسیرشان ادامه پیدا کند. این اتفاق باید رخ بدهد مثل خیلی از عروسک‌های محبوب دیگر مانند «کلاه قرمزی» که توانسته‌اند در طول این سال‌ها ادامه حیات بدهند. البته باید حواس‌مان باشد که به دام شوخی‌های بزرگسالانه نیفتیم. چون در سال‌های اخیر به این سمت رفته‌ایم که گاهی شوخی‌هایی را برای خندیدن بزرگسالان طراحی می‌کنیم و کاری نداریم که آیا برای بچه‌ها هم می‌تواند جذاب باشد یا نه. در این دام نباید بیفتیم.

تماشای آنلاین سریال نارگیل

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil