۱۰ حقیقت جذاب در مورد جرج لوکاس
۱۴ می سالگرد تولد این کارگردان شهیر و رویاپرداز سینماست
نامش با یکی از محبوبترین فرنچایزهای دنیا گره خورده: «جنگهای ستارهای» که در ایران به «جنگ ستارگان» مشهور است. لوکاس که شهرتش در سینما را مدیون دومین اثرش، فیلم جمعوجور و مستقل «گرافیتی آمریکایی» بود، تنها ۸ فیلم بلند را کارگردانی کرده، اما با همین ۸ فیلم تبدیل شده به یکی از بزرگترین غولهای هالیوود و در سینمای آمریکا مرتبهای همردیف اسپیلبرگ، اسکورسیزی و کاپولا دارد.
تمام جهان جرج لوکاس را به ساخت فرنچایز فوقالعاده محبوب و پرفروش «جنگ ستارگان» میشناسد، با این حال اگر طرفدار این سریفیلمها هم نباشید، حتما نام لوکاس به گوشتان خورده است. به مناسبت تولد خالق اثری که مجموع قسمتهای آن (منهای فروش لوازم و اسباببازیهای فیلم!) بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سراسر جهان فروش داشته، حقایقی از زندگی جرج لوکاس را برایتان گردآوری کردهایم.
جرج لوکاس دوست نداشت فیلمساز باشد
جرج لوکاس عاشق و دلباخته سینما نبود. در حقیقت شکست او در زمینه مشاغل دیگر باعث شد شانسش را در سینما هم امتحان کند! او ابتدا دوست داشت یک راننده حرفهای رالی باشد، اما در دوره دبیرستانش وقتی یک حادثه رانندگی مرگبار از بیخ گوشش گذشت، از خیر رانندگی گذشت. بعد از فارغالتحصیلی از دبیرستان هم شانسش را برای ورود به نیروی هوایی امتحان کرد، اما تعداد جریمههای رانندگیاش آنقدر زیاد بود که او را به عنوان یک فرد بیانضباط به نیروی هوایی راه ندادند.
کار با پدرخواندههای موسیقی راک
مرتبه جرج لوکاس در سینما کجاست؟ گروه افسانهای «رولینگ استونز» هم در موسیقی راک چنان جایگاهی دارند. یکی از نخستین کارهای تصویری لوکاس، کار به عنوان فیلمبردار و متصدی دوربین در مستند بینظیر «پناهم بده» بود. این مستند با نام اصلی Gimme Shelter درباره کنسرت مجانی گروه رولینگ استونز در کالیفرنیا ساخته شده بود؛ کنسرتی که مرگ ۴ طرفدار گروه را به همراه داشت. از جمله زنی که با چاقو در طی کنسرت به قتل رسید و مرگش در فیلم ثبت شد!
اهمیت سگ جرج لوکاس در تاریخ سینما
سگ نژاد مالاموت (یکی از نژادهای شبیه هاسکی) لوکاس الهامبخش دو شخصیت نمادین در فیلمهای لوکاس بود. نام «ایندیانا جونز» که فیلمنامهاش را لوکاس نوشته بود، از نام «ایندیا» سگ مذکور گرفته شد. به اضافه اینکه ظاهر کاراکتر «چوباکا» در جنگ ستارگان هم الهامگرفته از قیافه ایندیانا در دوره کودکیاش بود! این سگ غولپیکر در تمام دورانی که جورج لوکاس مشغول نوشتن بود، کنارش حضور داشت.
جنگ ستارگان و مسیر مشقتبار
این فرنچایز سلطان گیشه تاریخ سینماست، اما موفقیتش خیلی ساده حاصل نشده. جرج لوکاس وقتی میخواست قسمت عالی اول (که از نظر روایی میشود قسمت چهارم فیلم!) را در سال ۱۹۷۷ بسازد، سرمایهگذاران مورد نظر او ایدهاش را رد کردند. این وسط کمپانی دوراندیش «فاکس قرن بیستم» بود که به دلیل موفقیت فیلم «گرافیتی آمریکایی» به لوکاس اعتماد کرد و ۱۱ میلیون دلار بودجه در اختیارش قرار داد و البته مزد اعتمادش را هم با فروش ۷۷۵ میلیوندلاری فیلم گرفت!
لوکاس عدم اعتماد سرمایهگذاران نسبت به ایدهاش را سرزنش نمیکرد و میگفت: «دیوانهوار بود. سفینههای فضایی، روباتها، ووکیها. ایده شبیه هیچ چیزی که قبلا وجود داشت نبود.»
ارتباط شخصیت «هان سولو» با «فرانسیس فورد کاپولا»
علت اینکه شخصیت «هان سولو» در جنگ ستارگان اینقدر دوستداشتنی است احتمالا به این خاطر است که لوکاس بخشی از کاراکتر را از شخصیت رفیق شفیقش کاپولا الهام گرفته بود. لوکاس بعد از مدتی وقتگذرانی در پشت صحنه «اینک آخرالزمان» و آشنایی بیشتر با کاپولا تصمیم گرفت جلوههایی از شخصیت او را در هان سولو ظاهر کند.
جرج لوکاس در بدترینها هم بهترین بود!
زندگی جرج لوکاس فقط با جوایز خوب پیوند نخورده. استاد علاوه کسب ۴ نامزدی اسکار، ۲ گلدن گلوب و ۳ جایزه امی، ۵ نامزدی «تمشک طلایی» (جایزهای که به بدترینهای سال تعلق میگیرد) هم در کارنامهاش دارد و در سال ۲۰۰۳ موفق شد بهخاطر نوشتن فیلمنامه «جنگ ستارگان: اپیزود دوم – حمله کلونها» تمشک طلایی بدترین فیلمنامه سال را به خانه ببرد.
عاشق شخصیت منفور قصه
جنگ ستارگان پر است از شخصیتهای دوستداشتنی، اما جرج لوکاس در انتخاب شخصیت مورد علاقهاش خیلی با هواداران فیلمش همنظر نیست و محبوبترین کاراکترش در فیلم شخصیتی است که بینهایت بداخلاق است و به عنوان نامناسبترین کاراکتر سریال از او یاد میشود: جار جار بینکز!
هماتاقیهای مشهور
لوکاس در حلقه رفاقتی حضور داشت که بسیاری از اعضای آن به فیلمسازان برجستهای تبدیل شدند؛ مثل اسپیلبرگ و ران هاوارد. یکی دیگر از رفقای موفق لوکاس، همخانه او در دوران دانشجویی بود: رندل کلایسر. کلایسر سال ۲۰۱۵ در مصاحبهای گفته بود: «من و او همزمان به دانشگاه USC رسیدیم. او خانهای در منطقه اجاره کرده بود و دنبال یک همخانه بود و من هم به او پیوستم. ما در فیلمهای اول همدیگر مشارکت داشتیم. من در بعضی از فیلمهای او بازی میکردم و او بعضی از کارهای من را فیلمبرداری میکرد.»
ایستادگی جرج لوکاس علیه کنگره
در سال ۱۹۸۸، لوکاس و استیون اسپیلبرگ به واشینگتن دیسی رفتند تا در مقابل کنگره در مورد لزوم تصویب «کنوانسیون برن» صحبت کنند؛ یک توافقنامه جهانی که از کپیرایت یک هنرمند در سراسر جهان محافظت و ایجاد تغییر در آن را برای دیگران غیرقانونی میکند. (آن زمان «تد ترنر» سرمایهدار و غول رسانهای آمریکا که صاحب شبکه «سیانان» هم بود، میخواست فیلمهای سیاهوسفید کلاسیک را رنگی کند و این موضوع به خار چشم فیلمسازان آمریکا تبدیل شده بود)
لوکاس در جریان این مبارزه گفته بود افرادی که میخواهند برای اعمال قدرت یا کسب سود در میراث فرهنگی ما دست ببرند «بربر» هستند! البته خود او بعدها بعضی از فیلمهای خود را به فرمت دیجیتال تغییر داد و باعث آزردگی خاطر طرفداران جنگ ستارگان شد!
خداحافظی با نیمی از ثروت انبوه
او نیروی محرکه پرفروشترین فیلمهای تمام دوران است. تنها یک فقره از درآمدهای او، ۴ میلیارد دلار است که از فروش کمپانی «لوکاس فیلمز» به شرکت «دیزنی» رقم خورد. ثروت او امروز بین ۷.۵ تا ۹ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
اما بشردوستی، بهویژه هنگامی که صحبت از بهبود آموزش میشود، همیشه بخشی از زندگی جرج لوکاس بوده است. در سال ۲۰۱۰، وی تعهدنامهای را امضا کرد و متعهد شد که تا پایان عمرش نیمی از این دارایی را در راه آموزش صرف کند.