فیلم «جادوگرها» (The Witches) محصول ۲۰۲۰، سعی داشته داستانی قدیمی را با روایتی جدید و سرگرمکننده تعریف کند.
فیلم «جادوگرها» یا «جادوگران» (با عنوان اصلی «The Witches») اثری در ژانر کمدی فانتزی تاریک به کارگردانی رابرت زمکیس است. او به همراه کنیا باریس و گییرمو دل تورو با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته رولد دال فیلمنامه این اثر را به رشته تحریر درآوردهاند. البته این اولین فیلمی نیست از روی رمان «جادوگران» ساخته میشود. در سال ۱۹۹۰ هم نیکلاس روگ نسخه خود از این داستان را به تصویر کشید. پس از گذشت سی سال، این انتظار وجود داشت که زمکیس اثری بهتر از فیلم قبلی خلق کند. وجود گییرمو دل تورو در مقام نویسنده و تهیهکننده امید مخاطبان را دوچندان کرده بود اما پس انتشار فیلم در ماه اکتبر ۲۰۲۰، میتوان گفت نه با یک اثر فوقالعاده، بلکه یک اثر صرفاً سرگرمکننده برای هالووین روبرو هستیم. در ادامه برای نقد فیلم «جادوگرها» با فیلیمو شات همراه باشید.
لوک ایوانز در فیلم جدید رابرت زمکیس | پینوکیو در حال تولید است
داستان رمان «جادوگرها» از زاویه دید یک پسر بچه هفت ساله روایت میشود که پس از کشته شدن والدینش در یک حادثه رانندگی، نزد مادربزرگش زندگی میکند. پسرک از طریق مادربزرگش با دنیای جادوگران خبیث آشنا میشود و به کمک او قصد دارد با این جادوگران مبارزه کند. در اقتباس رابرت زمکیس رمان «جادوگرها»، خبری از موجودات شگفتانگیز کتاب مثل سمندر و قورباغه نیست و ما تنها شاهد شرارتهای یک موش، یک گربه چموش و یک مار خوش خط و خال هستیم. شخصیتهای پیرامونی نیز به پسزمینه داستان اضافه شدهاند اما تنها چند کاراکتر وظیفه پیشبردن داستان را بر عهده دارند.
نقد و بررسی قسمت پنجم از فصل هشتم بازی تاج و تخت

شخصیت اصلی فیلم، همچون کتاب، نامی ندارد؛ او پسری یتیم (با بازی شیرین جازیر برونو) است که علاقه زیادی به قصههای مادربزرگش (با نقشآفرینی اکتاویا اسپنسر) دارد. مادربزرگ در دوران جوانی با جادوگران مبارزه میکرده و حالا با پیدا شدن دوبارۀ سروکله آنها، پسرک نیز میخواهد به مادربزرگش کمک کند. این جادوگرها در ظاهر بسیار خوشبرخورد هستند اما باطنی پلید و زشت دارند.
داستان در واقع در یک فلشبک روایت میشود. کریس راک راوی قصه است و ما را به سال ۱۹۶۷ باز میگرداند؛ جایی که یک حادثه، والدین پسرک را برای همیشه از او میگیرد. او به آلاباما و خانه مادربزرگش میرود تا با آغوشی گرم، از دردهایش رهایی پیدا کند. زمکیس این گذار را به روشی ساده و کمدردسر، تنها با نورپردازی سایه روشن و تصویربرداری معمولی اما بیقرار به تصویر کشیده است. در عرض چند دقیقه، کارگردان دنیایی پر جنب و جوش خلق میکند و این یکی از سکانسهای درخشان فیلم است. اگرچه این سکانس نقصهایی دارد اما میتوان از آنها چشمپوشی کرد. آهنگ و ترانه استفاده شده بیش از حد برای مخاطب آشناست و نان ذرت مادربزرگ بیشتر به سبک ایالتهای شمالی آمریکا پخته شده نه ایالتهای جنوبی مثل آلاباما.

جادوگران وارد قصه میشوند، تغییر قیافه میدهند و حیلهگری آغاز میشود. یکی از آنها همچون داستانهای قدیمی آرام آرام به شخصیتها نزدیک میشود و دیگری همچون داستانهای جذاب امروزی، ناگهان سروکلهاش پیدا میشود. با ظهور نشانههای بد و ترسناک، مادربزرگ و پسرک به یک هتل پناه میبرند؛ واکنشی غیرمعقول که درنهایت به یکی از تأثیرگذارترین تدابیر قصه تبدیل میشود. خیلی زود دستهای از جادوگران سراغ آنها میآیند و برایشان دردسر درست میکنند. جادوگر والامقام (با بازی سرگرمکننده ان هتوی) به همراه دارودستهاش که از کودکان متنفر هستند، با کلاهی سیاه، کیفی پر پول و نقشهای شرارتآمیز وارد ماجرا میشوند. جادوگر والامقام با لهجهای مبهم که شبیه به کشورهای اروپای شرقی است صحبت میکند. او دهانی بزرگ و دندانهایی تیز دارد؛ درست همان چیزی که از تخیّلات گییرمو دل تورو انتظار داشتیم.
رابرت زمکیس از برخی جهات، فیلم قبلی، ساخته نیکلاس روگ را بهبود داده است. در فیلم «جادوگرها» محصول سال ۲۰۲۰ شاهد عواطف و احساسات بیشتری هستیم؛ اینها کیفیتهایی هستند که اغلب در اکثر فیلمهای زمکیس و هیاهوی مسائل فنی او گم میشوند. اما در این فیلم، پسرک به شکل تأثیرگذاری برای والدینش عزاداری میکند. او حسی ملموس از فقدان خلق کرده و باعث شده تا غنای داستان بیشتر شود. همزمان با بهبودی احوالات پسرک، زمکیس طراحیهای منحصر به فرد خود را پیش میکشد تا مخاطب را تصویربرداریهای زیبا گیج کند. میتوان گفت در این اقتباس جدید همهچیز باشکوهتر و اغفالکنندهتر خلق شده است. نمونه بارز این موضوع، هتل مجللی است که با تبدیل شدن پسرک و کودکان دیگر به موش، شبیه مزرعهای بزرگ میشود. فیلم بحث چندانی در مورد ظاهر شخصیتها نمیکند اما این موضوع به سادگی توجه شما را جلب میکند که قهرمانان فیلم، حالا سیاهپوست هستند.

تا قبل از گردهمایی جادوگر والامقام و عواملش، فیلم «جادوگران» فضایی سرد با مضامینی تقریباً غیرمعقول دارد. نقطه اوج فیلم زمانی است که سردسته جادوگرها کلاه گیسش را از سر بر میدارد و دندانهایش تیزش را به رخ میکشد تا شخصیت پلید و شیطانیاش را آشکار کند. همانطور که مادربزرگ به پسرک هشدار داده بود، جادوگرها ممکن است شبیه زنها باشند، اما آنها در واقع شیطان هستند. نیکلاس روگ در اقتباس خود محصول سال ۱۹۹۰ این ایده را با به تصویر کشیدن جادوگر اعظم (آنجلیکا هیوستون) در قالب هیولایی پر از زگیل به تصویر کشیده بود که با لهجه آلمانی صحبت میکرد و گربهاش را «لیبشن» (= عزیزم به زبان آلمانی) صدا میزد.
جادوگری که هتوی نقش آن را ایفا کرده، اکثر اوقات شکل انسانی خود را حفظ میکند و این موضوع زمانی که او در حال توضیح دادن نقشههایش است ترس بیشتری در دل مخاطب ایجاد میکند. او میخواهد تمام کودکان جهان له شوند. برای انجام این نقشه، جادوگران قصد دارند کودکان را به موش تبدیل کنند.
درباره جدیدترین پروژه سینمایی ان هتوی در فیلیمو شات بخوانید
فیلیپ فرنچ، منتقد بریتانیایی، در نقد خود از فیلم از «جادوگرها» محصول ۱۹۹۰ توجه خاصی به این صحنه کرده بود. او اینطور نوشته بود: «آگاهانه یا تحت تأثیر ناخودآگاه، رولد دال در رمان خود با تشبیههای ادبی و فصاحت در بیان جملات این راهکار نهایی را بیان کرده است.» به نظر میرسد زمکیس سعی کرده تا این مضمون تلخ و سنگین را با اضافه کردن صحنههای کمدی رقیقتر کنید. او پوششی مدرن بر شوخطبعی خوفناک نویسنده این افسانه شوم گذاشته است. با این حال، وقتی این صحنه را از نگاه یهودستیزانه رولد دال تماشا کنیم، باز هم حسی سنگین به ما منتقل میکند. این نگاه در تاروپود داستان رمزنگاری شده و به این سادگی پاکشدنی نیست. جادوگرها نازی نیستند. آنها شخصیتهای شیطانی را در ذهن ما تداعی میکنند که اتهامی هولناک بر گردن داشتند؛ یهودیانی که در آیینی خاص، نوزادان مسیحی را قربانی میکردند.

فیلم «جادوگران» تلاش کرده تا اثری نفرتانگیز نباشد اما سرتاسر فیلم پر از لحظههای کمدی عجیب وغریب، پیچوتابهای فانتزی، حرکت سریع دوربین، ایدههای ناپخته و نمادهای نهچندان جذاب است. زمکیس از فرصت خود به خوبی بهره نبرده است. او باید تغییرات بیشتری در داستان رولد دال ایجاد میکرد. این موضوع اصلاً خوب نیست، بهویژه با توجه اختیارات زیاد او در ساخت فیلم، تیم بازیگران مشهور و انتقال داستان به دهه ۱۹۶۰ در جنوب آمریکا. با تمام این نقدها، نکته مثبت فیلم استفاده از زنان و کودکان سیاهپوست به عنوان قهرمانان قصه است.

با توجه به شیوع ویروس کرونا، هالووین ۲۰۲۰ چنان که باید با فیلمهای جدید متناسب با این مضمون همراه نبود. شما در این روز چه فیلمی تماشا کردید؟ نظرتان را در مورد آن بنویسید.
کالکشن جردن پیل در فیلیمو شات؛ بازدید عمومی از گالری وحشت!
منبع: NY Times