استپتو و پسرش را در دریا و جهنم تصور کنید!
پس از فیلم ساحره (The Witch) رابرت اگرز، داستان باروح و جالب دو مرد را که در یک فانوس دریایی گیر افتادهاند ساخته است. استپتو و پسرش را در دریا و جهنم تصور کنید!
در فیلم فانوس دریایی ، کابوس جذاب رابرت اگرز، داستان دو نگهبان فانوس دریایی در قرن نوزدهم در ایالت مین به تصویر کشیده شده است؛ دو نفری که دیوانه و غمگین به نظر میرسند: ازدواجی زهرآگین و رقص مرگ. این فیلم بهشدت ترسناک و به طرز فریبندهای زیباست. صحنههایی که در مقابل دوربین ۳۵ میلیمتری و سیاهوسفید Jarin Blaschke، فیلمبردار بسیار قوی این فیلم، در حکم عکسی از ترس است که قاب گرفته شده باشد. تأثیرگذاری بازیهای «ویلم دافو» و «رابرت پتینسون» فوقالعاده است. بهطور خاص پتینسون که در هر فیلم خود، در مقایسه با قبلی بهتر و درخشانتر ظاهر میشود.
در دیدن و تماشای این دو بازیگر، هیجان نادر و کمیابی وجود دارد. وقتی این دو باهم درگیر میشوند و مشکلاتی ایجاد میکنند، دیالوگهایی پیچیده، با استادی و مهارت خاصی بین آن دو انجام میگیرد. فیلمنامه رابرت و مکس اگرز بسیار خوشایند و دلپذیر است. فیلمنامه، متنی سنگین و زبان سینمایی پیچیدهای دارد. اغلب اوقات نسبت به فرهنگ و گفتار دریایی و موجودات آبی افسانهای ادای احترامی دارد که بهشدت عصبانی کننده است و میشود گفت که شورش را درآورده است. فیلمنامه بسیار شبیه Coleridge شکسپیر و برگرفته از آثار هرمان ملویل و موبی دیک اوست. همچنین در این فیلم، به میزان زیادی عناصر تلخ و گستاخانه استفاده شده است. هیچکس بهاندازه این دو نفر شبیه ویلفرد برامبل و هری هاربرت در مجموعه تلویزیونی «استپتو و پسرش» اما در جهنم نیست!
یادداشتی بر فیلم ارثیه | داستان دختری ثروتمند با ارثیهای غافلگیرکننده
دافو (Dafoe) و پتینسون (Pattinson)، که در نقش تام ویک و افرایم وینسلو هستند، مردانی عبوس و کمحرفاند که معمولا در گوشه لب بدون لبخندشان، یک چپق یا نخ سیگار پر از دود فرو کردهاند. قرار است آنها، یک ماموریت چهارهفتهای سخت را در یک جزیره دورافتاده که فانوس دریایی دارد شروع کنند. تام یک کهنه سرباز پیر، معروف به ویکی است. او قبلا ملوان قابلی بوده؛ اما در حال حاضر به علت جراحت پا که دلیل آن هم مشکوک است، ناتوان و ازکارافتاده شده است: او افسر ارشد است و خودش بهتنهایی مسئول فانوس است، امتیازی که چندان جذابیتی برایش ندارد و معمولا او را کجخلق و ناراضی میکند.
افرایم، برای گرفتن این پست، شغل خود را در کانادا ترک کرده است. او نسبت به تام، سمت پایینتری دارد. کاری پرزحمت و کمدرآمد: نگهداری ماشینآلات سنگین، جمعآوری هیزم، خالی کردن توالتها، تمیز کردن فانوس، تعمیرات و نظافت کلی. او از همان اول خشمگین بود و به کارش بیمیل به نظر میرسید، عصبانی از شوخیها و دست انداختنهای تام – تام یک لحظه با پسر جوان شوخی میکرد، میخندید و باب مطایبه را باز میکرد و دو دقیقه بعد در نقش ریاست خود فرو میرفت و با جدیت و بداخلاقی تمام، افرایم را مواخذه میکرد. افرایم از اینکه حق نداشت هیچوقت به فانوس نزدیک شود ناراحت بود. بعدتر به این موضوع مشکوک شد و وحشت او را فراگرفت؛ چراکه دستیار قبلی تام در اثر جنون ناشی از توهماتی عجیب فوت کرده بود. اما آیا این همه حقیقت است؟ خود افرایم، افکار شهوانی مشوش مخصوص به خودش را دارد. افرایم در مواقعی که از کار فارغ میشود، به شکلی دیوانهوار و ناامیدکننده، مدام با تخیل یک پری دریایی به انبار هیزم پناه میبرد و ساعتها با این تصور به برآورده کردن نیازهای جنسی خود میپردازد. درنهایت، تنهایی، استیصال و نومیدی و کشمکشهای متناوب ناشی از مستی برای آنها خساراتی به همراه میآورد. عاقبت افرایم با خشمی دیوانهوار کار وحشتناکی انجام میدهد که عرش را هم به لرزه درمیآورد. موسیقی مارک کورفن در این فیلم توانسته این تنش را بیرحمانه افزایش دهد.
فیلم آپارتمان ۶۰ ساله شد؛ نگاهی به یکی از بهترین آثار بیلی وایلدر
این موضوع که فیلم فانوس دریایی یک فیلم ترسناک است یا نه، موضوعی سرمست کننده و جالبتوجه است. این فیلم نه بهطور کامل، اثری در ژانر وحشت با المانهای مرسوم در این فیلمها محسوب میشود و نه میشود آن را یک درام عمیق و تأملبرانگیز دانست.
هرچند که اشارههای اولیه در فیلم به سالم (Salem) ماساچوست، یادآور فیلم قبلی اگرز، فیلم ساحره (۲۰۱۵ The Witch) است. این فیلم، سوالی از یک مجموعه رفتار واقعگرایانه معمولی نیست که در حال چرخش و حرکت به سمت صحنههای ترسناک مافوق طبیعی باشد. در فیلم فانوس دریایی صحنههایی که بیننده را از جا میپراند دقیقا در جاهای درستی استفاده شده است. عادی بودن ظاهر فیلم همچنان ادامه دارد؛ شاید چیزی شبحوار در جریان است یا شاید این فیلم یک داستان مهیج روانشناختانه درباره توهم است؛ کما اینکه تام نگهبان پیر، به ارواح سرگردان فانوس دلبستگی دارد و تنها دلخوشی افرایم هم توهمات جنسیاش است. اما ابهام کلی و جنسی این فیلم، نکته آن نیست: فیلم فانوس دریایی با هوشمندی و ذکاوت خیلی زیاد، اجراهای فوقالعاده و متن درجهیک مخاطب را حفظ میکند. حتی سر دونالد ولفیت یا رابرت نیوتن هم نمیتوانستند بهتر از ویلم دافو در نقش تام بازی کند یا نقش پتینسون را اینچنین مفتون شده و فرورفته در سردرگمی و بلاتکلیفی به تصویر بکشاند.
در فیلم فانوس دریایی ، بازیهای تأثیرگذار بازیگران و میزان سنهای تاریخی چشمنواز، بیش از هر چیزی در جذابیت فیلم تاثیر گذاشتهاند.
این دو مرد بهطور وحشیانهای، بین کینه و رفاقت پدر و پسری تغییر جهت و زاویه میدهند. صمیمت پدر و پسری و نفرت پدر و پسری. باهم مست میشوند، باهم خمار میشوند؛ اما همچنان اسرار خود را از هم پنهان نگاه میدارند – افرایم، که از این حقیقت تلخ باخبر است که نسبت به تام مقام پایینتری دارد، او به این موضوع شک میکند که راز تام، قطعا از راز او مهمتر است و تام میتواند بهراحتی او را بکشد.
سوای همه چیزهای دیگر، فیلم فانوس دریایی به لحاظ بصری یک فیلم عالی است. اگرز و بلشکی (Blaschke) (فیلمبردار)، از این مکان سرد و نفرتانگیز، مناظر متنوع و گستردهای را به تصویر کشیدهاند. فیلمهای خیلی کمی وجود دارد که قابلیتی این چنین داشته باشد، فیلمی که در آن واحد، شما را هم وحشتزده و هم هیجانزده کند؛ درست مثل نور فانوس دریایی، که هم خیرهکننده و درعینحال خطرناک است!
منبع: Guardian
اتلاف وقت ! به درد کسانی میخوره که عینک گرد میزنن و ریش بلند دارن و به اصطلاح هنر شناس و منتقد سینما هستن . ببینید ، برای یک فیلم تبلیغاتی ۵ دقیقه ای هم میشه چنان تحلیل نوشت که بیننده حیرت کنه ! بنظر من فیلمی که حتما باید دو ورق تحلیل بهش منگنه شده باشده تا مخاطب یه چیزی متوجه بشه ارزشی نداره ، این فیلم بشدت کسل کننده ، سکانسهای بی ربط ، و
پایان بی نتیجه ای دارد