از پسران آجری تا قطب شمال
دوشنبهها؛ یک موسیقی فیلم/سریال
جهان خواننده-بازیگرها جهان وسیعی نیست اما از آن جهانهای جذاب و پرطرفدار است. هیچ خطهای هم از این جذابیت فزاینده در امان نیست. هرجای دنیا که بروید از آمریکا که مهد این مدل ستارهسازیهاست تا کره و ژاپن و کشورهای عربی، این داستان وجود دارد. ایران هم سالهاست که از این قاعده مستثنی نیست. از سینمای پیش از انقلاب گرفته تا به امروز، دهها موزیسین وارد سینما شدهاند. برخیشان ماندگار شدهاند و برخی نه. برخیشان نقش خواننده را در فیلم بازی کردهاند و برخی نه. مدل به مدل و آدم به آدم فرق داشته اما در همهشان یک مساله مشترک بوده است و آن دیده شدن بیشتر آن فیلم یا سریال بوده است.
معرفی و اطلاعات سریال قطب شمال
به یاد بیاورید محمدرضا گلزار را وقتی نوازنده گیتار گروه آریان بود و ایرج قادری او را در کنسرت دید و خوشش آمد و به سام و نرگس دعوت شد و تمام! ستارهای شد که تا به امروز هم در سینمای ایران فعالیت دارد. یا قبلترها و بازیهای رضا رویگری و محمدرضا عیوضی و موارد متاخری چون رضا یزدانی و روزبه بمانی. برخیها پا به پای هنر خوانندگیشان، بازیگری را هم پیش بردهاند که از بهترین نمونههایش باید به مرحوم مرتضی احمدی، بازیهای نابش و موسیقیهای طهرونیاش اشاره کرد. در موسیقیهای مدرن نیز رضا یزدانی و زانیار در زمره افرادی بودهاند که توانستهاند بازیهای قابل قبولی ارائه دهند. این داستان خواننده-بازیگرها مسیر آنطرفی هم داشته است. بازیگرانی که سراغ خوانندگی رفتهاند یا شاید خواننده بودهاند اما بعد از بازیگریشان تصمیم به رونمایی از هنر دیگرشان گرفتهاند. یکی از بهترین نمونههایش حتما مهران مدیری است که به واسطه شهرت فراگیرش در بازیگری و کارگردانی، زمانی که به استیج رفت با خیل هوادارنی که پشت درهای سالن منتظر مانده بودند مواجه شد. این تجربه به شکلی دیگر برای امثال بهرام رادان، رضا عطاران، محمدرضا فروتن، امیرحسین مدرس، رسول نجفیان و آن ترانه مشهور میرن آدما… اشکان خطیبی، حامد بهداد، محمدرضا هدایتی و …. اتفاق افتاد.
فرزاد فرزین یکی از همین خواننده-بازیگرهاست. یکی از آنهایی که توانسته خودش را در این مارکت بیرحم حفظ کند و شاید جمله درستتر این باشد که بگوییم در هر دو مارکت موسیقی و سینما جایگاهش را نه تنها حفظ کرده بلکه آنقدر موفق عمل کرده که امسال بیستمین سال حضورش در عرصه جدی هنر را هم سپری کرده است. او که نام همه آلبومهایش را به حرف “ش” آغاز میکند، سال ۸۳ اولین آلبومش “شراره” را منتشر کرد و دو سال بعد در سال ۸۵، در پسران آجری مجید قاریزاده بازیگری را استارت زد. قصه بازیگری برای او اگرچه به اندازه موسیقی پررنگ نبوده است اما آنقدر جدی بوده که تا به امروز، به جز حضور در چند فیلم سینمایی، در چندین سریال و حتی اجرای برنامه هم حاضر شود.
حالا او در قطب شمال به زعم من پختهترین بازیاش را ارائه داده است. او دیگر در شمایل یک بازیگر که توان ارائه ریزهکاریهای بازیگری را دارد ظاهر میشود و حضورش صرفا ظاهر او را به عنوان خوانندهای که جلوی دوربین آمده است تداعی نمیکند. او با فن بیانی بهتر از همیشه، نگاههای نافذ و… تلاش کرده تا وجه جدیدی از بازیگری را به نمایش بگذارد. فارغ از اینکه همچون اغلب فیلمها یا سریالهایی که در آنها یک خواننده-بازیگر حضور دارد، ترانههای فیلم را هم فرزاد فرزین اجرا کرده است؛ ترانههایی که این روزها بسیار شنیده شده و مورد پسند مخاطبان قرار گرفته است.
فارغ از حضور فرزین، آهنگسازی کار را بامداد افشار به عهده داشته است که یکی از خوشفکرترین آهنگسازان سالهای اخیر چه در فیلمهای ایرانی و چه در سریالها بوده است. ساخت موسیقی سریالهایی چون پوست شیر، یاغی، روزی روزگاری مریخ، قورباغه و …. در زمره بهترین موسیقیهایی است که برای سریالهای سالهای اخیر ساخته شده است. او صحه اصلی را روی استفاده از سازهای زهی، پیانو و گیتار باس گذاشته است و البته که همچون همیشه از موسیقی الکترونیک نیز بهره جسته است. از آنجایی که تنها دو قسمت از قطب شمال تا به امروز پخش شده است، شاید برای صحبت کردن درباره موسیقی افشار زود باشد و در آیندهای نزدیک به آن خواهیم پرداخت.