یادداشتی بر قسمت دوازدهم سریال زخم کاری ۲

این قصه اصلا آدم خوب نداره!

سریال «زخم کاری» با نمایش جاه‌طلبی‌های بی‌حد و حصرِ اغلب کاراکترهایش و ترسیم ضد قهرمان‌هایی که برای رسیدن به منفعت بیشتر از ریختن خون بیشتر نیز ابایی ندارند، با ترسیم روابط پیچیده‌ای که در میان صاحبان قدرت وجود دارد، علیرغم همه افت و خیزهایش به چنان جایگاهی در سطح جامعه دست پیدا کرده که بسیاری از وقایع و رفتار شخصیت‌های محبوبش، به موردی مثال‌زدنی برای توصیف وقایع روزمره در میان دورهمی‌های دوستانه تبدیل شده است.

همه چیز درباره سریال زخم کاری

در تاریخ تولید فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی به کمتر اثری می‌توان برخورد کرد که شمایل و نام شخصیت‌هایش در حافظه مردم جاخوش کرده باشد و در میان گفت‌وگوهای صمیمانه به موردی پرتکرار برای بیان منظور دقیق حرفی که به میان آمده است تبدیل شود. اینکه یک سریال نمایشی بتواند اسامی شخصیت‌هایش همچون «مالک»، «سمیرا»، «شفاعت» و «طلوعی» را به‌عنوان نمادی از منفعت طلبی و بی‌اخلاقی حاکم بر جامعه، در میان صحبت‌های عادی و روزمره مردم بگنجاند (بارها دیده و شنیده‌ایم که این روزها برای تشریح منفعت طلبی و اغواگری‌های یک زن و برای اجتناب از پرگویی‌هایی که ممکن است بحث را به بیراهه نیز بکشاند، تنها در یک کلمه او را شبیه به سمیرا در سریال زخم کاری توصیف می‌کنند) نشان از موفقیتی تحسین‌برانگیز می‌دهد که مهم‌ترین عامل آن را می‌توان در تیزهوشیِ فیلمسازی دانست که با رصد کردن اوضاع و احوال جامعه امروز، نسبت به بی‌اخلاقی‌های رواج یافته در آن واکنش نشان داده و بازتاب نمایشی‌اش (هر چند اگر به شکلی اغراق شده تصویرسازی شده باشد) مورد توجه مردم قرار گرفته است.

محمد حسین مهدویان با تولید سریال زخم کاری، این بار مسیری خلاف اغلب آثار تولیدی این سال‌ها را پیموده و بدون اینکه تلاشی برای ترسیم یک کاراکتر مثبت و متکی بر اصول اخلاقی داشته باشد، جهانی را پیش روی مخاطب قرارداده که اغلب بازیگران اصلی آن را انسان‌هایی تشکیل می‌دهند که در مسابقه طمعکاری، بی‌رحمی و شهوت‌رانی می‌کوشند

محمد حسین مهدویان با تولید سریال زخم کاری، این بار مسیری خلاف اغلب آثار تولیدی این سال‌ها را پیموده و بدون اینکه تلاشی برای ترسیم یک کاراکتر مثبت و متکی بر اصول اخلاقی داشته باشد، جهانی را پیش روی مخاطب قرارداده که اغلب بازیگران اصلی آن را انسان‌هایی تشکیل می‌دهند که در مسابقه طمعکاری، بی‌رحمی و شهوت‌رانی می‌کوشند با سبقت گرفتن از یکدیگر، راه را برای دست‌یابی به منافع بیشتر برای خود باز کرده و خوب می‌دانند که در این مسیر هر چقدر دست‌هایشان به خون بیشتری آلوده شود، جایگاه مستحکمتری در میان رقبا برای خود پیدا خواهند کرد.

فصل دوم از سریال زخم کاری با مخفی کردن کاراکتر محبوب و اصلی خود (مالک) و به میان آوردن شخصیت‌های جدیدی که تا پیش از این شاید نام و نشانی هم از آن‌ها دیده نمی‌شد، خودش را در حال نوعی پوست‌اندازی قرار داده تا تاثیرات غیرقابل‌کنترل و ادامه‌دارِ فساد اخلاقی و جاه‌طلبی مالی را به نسل‌های بعدی، همچون امری اجتناب‌ناپذیر تصویرسازی کرده و موفق به خلق فضایی شده که در آن حتی معصوم‌ترین و بی‌اعتناترین شخصیت‌ها به بازی منفعت‌طلبانه اطرافیان هم به شکلی گریزناپذیر در معرض آسیب‌های جانی و مالی قرار می‌گیرند.

فروپاشی ذهنی و روانی میثم در کنار آسیب‌های روحی که به کاراکترِ همدلی‌برانگیز شیدا وارد شده است تنها نمونه‌های کوچک از زیست در جهانی است که در آن رفاه و منفعت مالی تنها می‌تواند در ازای زخم‌های کاریِ روحی و جسمی به متن زندگی راه پیدا کند. گویی که حرص و ولع رسیدن به قدرت و ثروت جدا از اینکه مرزهای بی‌اخلاقی را در وجود ما جابه‌جا می‌کند، اولین یا مهمترین آسیبش را به هسته مرکزی خانواده است که وارد می‌کند.

بازی سمیرا در ارتباط به ظاهر عاشقانه‌اش با طلوعی، نزدیک شدن کیمیا به میثم (که پس از ارتباط با مالک، یک بازی خطرناک و دراماتیک خانوادگی از پدر به سمت پسر را گسترش می‌دهد) از میان رفتن شفاعت و بحرانی که پس از مرگش در میان خانواده او شکل می‌گیرد، همه حکایت از فروپاشی چارچوب‌های خانواده‌هایی دارند که اعضایش در توجیه همه رفتار و اعمال خود، رسیدن به رفاه بیشتر همان خانواده را بهانه می‌آوردند.

اما شاید قسمت دوازدهم سریال زخم کاری را بتوان مهم‌ترین عرصه برای خودنمایی استعدادی دانست که پیش از این نیز با سریال «سقوط» بارقه‌هایی از نبوغ بازیگری‌اش را به معرض نمایش گذاشته بود. الناز ملک با اتکا به فرصتی که پیچیدگی‌های نقش برای او فراهم کرده موفق می‌شود سویه‌ای دیگر از توانایی‌هایش را به اجرا گذاشته و با چشمانی نافذ و زبان بدنی که خبر از درونیات کاراکتر می‌دهد، تماشاگر را برای تماشای یک کشمکش دراماتیک میان سیما و طلوعی آماده می‌کند. به نظر می‌رسد پوست اندازی سریال زخم کاری و معرفی چهره‌های جدیدی که بازیگران این جاه‌طلبی‌های پیچیده هستند، تماشاگر را برای روبرو شدن با قصه‌های غافلگیرکننده بعدی کنجکاو می‌کند.

تماشای آنلاین و دانلود زخم کاری 2

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

11 نظر
  1. افشین می‌نویسد

    فیلم جالبی نبود خیلی بچه گانه مطالب بهم ربط میدادن نقشه بچه گانه برا زمین زدن هم میکشیدن جوری که فقط ی چیزی ساخته باشند یکم فکر میکردن این فیلم اینجور ساخته نمیشد که شخصیت باهوش فیلم ببینی بگی این چه احمق بود آخه این چه کاری بود هر خری می‌دونه خونه دشمنش نباید بره پولسن احمق نمی‌توانست رد پسر مالک بزنه اونا راحت شمارش پیدا میکنن بهش پیامک میدن اونم احمق میگه باشه بیاین من آمدم شما من بکشید چرت ساختن حداقل چند تا فیلم ببینید مشابه بسازید این قدر سوتی ندید هوشمندانه تر بسازید

  2. & می‌نویسد

    مهراوه چی شد همون پانی دختر عمه منصوره و ناصر

  3. 🧚‍♀️ می‌نویسد

    مهراوه چی شد همون پانی دختر عمه منصوره و ناصر

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      در فصل سوم حضور پررنگی داره.

  4. ناشناس می‌نویسد

    به نظر من زخم کاری زخمی رو در وجود افراد جامعه به خصوص جوانان و از همه مهم تر خانواده وارد می‌کند که با هیچ دارو و مرهمی خوب نخواهد شد.
    بسیار سریال بی پرده ای هست که هیچ کدوم از بازیگران عفت کلام ندارند هیچ، بلکه رفتارهای بسیار وقیحی نیز دیده میشه واقعا تاسف داره

  5. وانیا سام می‌نویسد

    دلیل اینکه اسم خانم “مارال بنی آدم” توی تیتراژ چند قسمت اومد و بعد کلا حذف شد چی بود؟!
    پس ایشون کجای قصه بودن…فیلم تموم شد که!

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      حتما متوجه شدید که تغییراتی در بازیگران رخ داد.

  6. محمدعابدی می‌نویسد

    شیدا نمرده . بلکه شهریار داره توی آئینه دستشوئی فکر میکنه خواهرش مرده .

  7. محمدعابدی می‌نویسد

    شیدا نمرده بلکه توی فکر شهریاره که توی آیینه دستشوئی داره فکر میکنه خواهرش مرده .

  8. رضا می‌نویسد

    سلام کشتاری که طلوعی در متن و روال فیلم راه انداخته و هیچکس و نهاد قانونی هم نیست که به داستان ورود کند اولا بیننده آگاه را بیاد فیلم‌های بالیوودی و هالیودی می‌اندازد که قهرمان داستان هرچه می‌خواهد آدم می‌کشد و تمام گلوله هایش همزمان نه تنها یکی بلکه چند نفر را همزمان می‌کشد درحالی که یک تیر هم نمیخورد ثانیا این گونه نمایش‌ها خود نوعی از به انحطاط کشاندن جامعه خصوصا جوانان است که در آرزوی ثروت فراوان تمام اصول اخلاقی را زیر پا بگذارند . این اصلا درست نیست که در حاشیه فیلم این القا را داشته باشیم که نهادهای امنیتی و پلیس همه چیز را در زیر نطر دارند اما سکوت کرده اند که دلایل بیشتر داشته باشند . ما یلیس پیشگیری داریم. داستان به شکل مسخره ای خلاف و خلاف کاری و ارزش‌های ضد انسانی را ترویج میکند

  9. داوود می‌نویسد

    من فقط موندم چرا وقتی دکترا داشتن شیدا رو احیا میکردن این خانووم الناز ملک پای راستش به زمین میکوبید (سوزنش هم گیر کرده بود ول نمیکرد و همینطور میکوبید) اگه این زبان بدن هستش، نباشه بهتر هست این ابتکار از کجا اومد ک اینطور به زمین بکوبه آخه

filimo the north pole