یادداشتی درباره فیلم آناتومی یک سقوط ساخته ژوستین تریه و بازی ساندرا هولر

آیا اجرای عدالت بر پایه حقیقت است؟

حالا و با دریافت جایزه نخل طلا از جشنواره معتبر کن، ژوستین تریه توانسته نام خودش را به‌عنوان یکی از مطرح‌ترین فیلمسازان زن سینمای فرانسه برای علاقمندان فیلم و سینما تثبیت کند. او در چهارمین فیلم داستانی بلندش و در رقابت با بزرگانی چون ویم وندرس، کن لوچ، نوری بیلگه جیلان، نانی مورتی و مارکو بلوکیو و با اتکا به روایت داستانی همیشگی از زندگی یک زوج جوان، موفق به دریافت جایزه‌ای شد که اعتبارش، نام او و فیلمی که ساخته است را در مرور اخبار و تحلیل مهمترین آثار تاریخ سینمای جهان جای خواهد داد.

آناتومی یک سقوط با شباهت غیر قابل انکاری که از لحاظ درونمایه‌ها و روایت داستانی به آثار مهم اصغر فرهادی (درباره الی و جدایی نادر از سیمین) پیدا کرده دوباره بحث‌های داغ و جذابی درباره نحوه قضاوت کردن شخصیت و زندگی دیگران را به راه انداخته و باعث شده ارزش‌های ساختاری و سینمایی فیلمساز هموطنمان، بیش از گذشته برای سینه‌فیل‌های پیگیر آثار روز سینمای جهان، برجسته شود.

همه چیز درباره فیلم آناتومی یک سقوط

ژوستین تریه با پنهان کردن علت و چگونگی وقوع یک مرگ (درست همانگونه که فرهادی با پنهان کردن واقعه اصلیِ درام، راه را برای هر گونه شک و حدس و گمانِ مخاطب باز می‌کند) روایت داستان خود را به درامی دادگاهی گره می‌زند که در آن یافتن حقیقت و رسیدن به شواهد غیر قابل انکاری که قاضی و مخاطب را نسبت به وقایعی که روی داده است مطمئن کند به امری محال و غیر قابل دسترس تبدیل می‌شود. درست است که بسیاری از اسناد به دست آمده، شک و ظن ما را به سمت همسر مرد فوت شده می‌کشاند اما در ادامه و با به میان آمدن یک حادثه ظاهرا پیش پا افتاده (بقایای استفراغ مرد و پیدا شدن قرصهای آسپرین) ورق برگشته و مخاطب در یک بازی الاکلنگ سرگیجه‌آور به شکلی مداوم میان سوءظن داشتن به همسر مرد فوت شده و یا قبول کردن حرف‌ها و عقایدش در تلاطمی عجیب گرفتار می‌شود.

میزانسن هوشمندانه کارگردان در صحنه حضور پیدا کردن پسر کوچک خانواده (دنیل) در دادگاه که با حرکات دوربین و تمرکز بر روی سوژه و استفاده از صداهای خارج از کادر می‌کوشد تلاطمِ ذهنِ کاراکتر را با درگیری‌های فکری مخاطب پیوند بزند، از لحاظ زیبایی‌شناسی کارکرد موثری در فیلم پیدا می‌کند: در حالی که دادستان در سمت راست دنیل و وکیل مدافع در سمت چپ او ایستاده‌اند، کارگردان با تمرکز بر روی چهره حیرت زده و نگران پسر بچه و با اتکا به صداهای خارج از کادر، پسر را در مرکز تصویر قرار داده و در هنگام صحبتهای دادستان دوربین به سمت راست و در هنگام صحبتهای وکیل مدافع، دوربین به سمت چپ چرخش می‌کند تا میزانسن انتخابی فیلمساز به شکلی بیانگر، تاثیرات کوبنده حرفهای مطرح شده در دادگاه را بر روح و روان کودک به نمایش گذارد.

فیلم آناتومی یک سقوط

فیلم با برپایی یک دادگاه پرگفت‌وگو می‌کوشد پرسش‌هایی را در ذهن مخاطب کلید زده و در پایان از پاسخ دادن قطعی به آن‌ها طفره برود. آیا برای رسیدن به عدالت نیازمند پیدا کردن حقیقتِ محض هستیم یا اینکه تفسیر نزدیک به قطعیت ما بر اساس شواهد موجود هم می‌تواند پایه و اساس عدالت را برای ما به ارمغان آورد؟ آیا همانگونه که در گفت‌وگوی پایانی میان دنیل و مرژ به میان می‌آید ما باید در مواجهه با دو نظریه که شواهد قطعی چندانی برای هر کدام از آن‌ها وجود ندارد، به ناچار یکی را انتخاب کرده و آن را بعنوان حقیقت به خود و دیگران تحمیل کنیم؟

آناتومی یک سقوط گرچه مفاهیم جذابی را برای محتوای اثر خود برگزیده اما به نظر می‌رسد در نمایشی و دراماتیزه کردن این مفاهیم توفیق چندانی نداشته است. بزرگترین ضربه را مدت زمان طولانی فیلم و پردیالوگ بودن آن است که به فیلم وارد کرده. درست است که آثاری از این دست بیش از هر چیز بر مبنای گفت‌وگوی میان کاراکترها به پیش می‌روند اما در غیاب سویه‌های دراماتیک و نبود کشمکش قابل درکی میان کاراکترها، این مفاهیم هستند که به جای رفتار و درونیات کاراکترها درام را به پیش می‌برند.

به گمانم بررسی دوباره جدایی نادر از سیمین ساخته درخشان اصغر فرهادی در این زمینه راهگشا باشد. فیلم فرهادی علیرغم دیالوگ محور بودنش، بر روی ماهیت پیچیده کاراکترهایش استوار است و در این مسیر کشمکشی که در سطوح مختلف میان آن‌ها رخ می‌دهد کلیت فیلم را به اثری چند وجهی تبدیل می‌کند. (کشمکش میان زن و شوهر در آستانه جدایی، کشمکش میان مرد و زن خدمتکار، کشمکش میان مرد و دخترش، کشمکش میان زن خدمتکار و همسرش) اما ژوستین تریه در آناتومی یک سقوط بدون اینکه بتواند از میان ایده اختلاف و یا سوءتفاهم بین دو نویسنده (که یکی دیگری را متهم به دزدی درونمایه اصلی اثر خود می‌کند) به یک کشمکش دراماتیک و درگیرکننده دست پیدا کند، تنها به روایت ساده این اختلاف بسنده کرده و با به میان آوردن بحث خیانت می‌کوشد تماشاگر مشتاقِ روبرو شدن با مفاهیم انحطاط اخلاقیِ انسان مدرن را هم به وجد آورد.

راستش را بخواهید برایم دشوار است بپذیرم فیلمی که در رونویسی از آثار مهم دیگر فیلمسازان در لحظاتی به ملال و کسالت نیز می‌رسد، توانسته باشد معتبرترین جایزه سینمایی جهان را از آن خودش کرده باشد. آن هم فیلمی که افشاگری پایانی‌اش برای مخاطب تیزهوش و پیگیر، چندان متقاعد کننده از آب در نیامده است.

تماشا و دانلود رایگان فیلم آناتومی یک سقوط

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

filimo the north pole