درباره فیلم تارا که می‌کوشد تصویری امروزی از قشر روشنفکر ایران به نمایش بگذارد

حالم خوش نیست و نمی‌دانم چرا

فیلم ساختن درباره زندگی و دغدغه‌های روشنفکران همواره میان قشری از فیلمسازان ایرانی محبوبیت و اهمیت داشته است. اساساً سینما به‌عنوان هنری نزدیک به تفکر و سلیقه توده مخاطب، گاهی هم فرصتی برای طرح مسائل قشر روشنفکر و فرهیخته جامعه می‌دهد. اما این‌که از این فرصت چگونه استفاده شود و حاصل کار چگونه از آب درآید بحثی جداگانه است. شاید به‌عنوان نمونه‌ای موفق از این دست فیلم‌ها بتوان به فیلم ماندگار «هامون» ساخته ماندگار زنده‌یاد داریوش مهرجویی (نخستین بار است که با تعبیر «زنده‌یاد» از داریوش مهرجویی یاد می‌کنم و چه سخت و چه تلخ!) اشاره کرد. فیلمی که در گذر زمان نه تنها ارزش‌هایش را حفظ و با نسل‌های متعدد ارتباط برقرار کرده بلکه چون آینه‌ای تمام عیار تصویری قابل درک و لمس از سرگشتگی‌های قشر اهل تفکر و مطالعه ایرانی- نه تنها در نیمه دهه ۶۰ که در تمام دوره‌های پس از خود- ارائه داده است.

«تارا» ساخته کاوه قهرمان می‌کوشد تصویری امروزی از قشر روشنفکر ایران به نمایش بگذارد. دغدغه‌های شخصی‌شان را به نمایش بگذارد و قصه‌ای مورد پسند مخاطب نخبه و فرهیخته‌ روایت کند. اما آیا در این امر موفق بوده؟ خیر. فضای انتزاعی ساخته شده در فیلم چقدر با واقعیت زندگی شخصیت‌های حقیقی جامعه ارتباط برقرار می‌کند؟ تقریباً هیچ. فیلم بیشتر به یک طبع‌آزمایی با تقلید از سبک بصری و روایی برخی فیلمسازان پیشرو سینمای جهان می‌ماند. قصه‌ای که در فضای جریان سیال ذهن میان سه زوج از نسل‌های متفاوت تعمیم می‌یابد. پسر جوانی که عکاسی را در وجه هنری آن دنبال می‌کند برحسب اتفاق با دختر جوانی که از قضا حرفه بازیگری را برگزیده آشنا می‌شود. پرسه‌های این دو در سطح شهر و دغدغه‌های شخصی و فردی‌شان که در قالب گفت‌وگوهای طولانی –درونی و بیرونی- شکل گرفته دستمایه اصلی فیلم است. اما به موازات تماشای تجربه‌ها و اعتقادات شخصی این دو نفر، شاهدیم که قصه آنها در دو زوج مشابه دیگر در رده‌های سنی بالاتر امتداد می‌یابد. از قضا آن دو زوج هم عکاس و بازیگرند. سرخوردگی‌ها و بی‌تابی‌های آنان را نشان می‌دهد. نوعی از یأس فلسفی میان این آدم‌ها را نمایش می‌دهد که به شدت درگیر برداشتی سطحی و کلیشه‌ای از مفهوم روشنفکری در ایران شده است.

فیلم دائم لحن عوض می‌کند و استراتژی مشخص و روشنی برای روایت ندارد. شخصیت‌های فیلم فاقد هویت قابل ردیابی و بازشناسی هستند. شخصیت‌هایی تخت که نه از گذشته‌شان چیز زیادی می‌دانیم و نه دلیل این همه سرگشتگی و اندوه متظاهرانه‌شان را می‌فهمیم. در میان فیلم‌های نسبتا پرشماری که در دهه‌های اخیر و با محوریت زندگی قشر اهل اندیشه و هنر این سرزمین ساخته شده‌اند، کلیشه‌هایی بازتولید و تثبیت می‌شوند که بعضاً راه را بر هرگونه تحلیل و تفسیر می‌بندند. تارا به مانند بسیاری از همتایان خود، آدم‌هایی را به مخاطب نشان می‌دهد که در تعبیری عامیانه و اولیه، حال‌شان خوب نیست. غمی پنهان دارند و ظاهرا چیزی آن‌ها را به وجد نمی‌آورد. اما در تدام کلیشه‌های شخصیتی و الگوهای روایی همتایانِ مشابه، دلیل این‌ حال بد و پریشانی به‌درستی تبیین نمی‌شود. سینمای روشنفکری ایران آکنده شده از آدم‌هایی که حال‌شان خوب نیست و نه تنها مخاطب، بلکه احتمالاً خودشان هم به درستی نمی‌دانند دلیل این همه آشفتگی و اندوه چیست.

فیلم تارا با بازی مهدی پاکدل و رعنا آزادی ور

در ابتدای این متن به فیلم «هامون» به عنوان نمونه‌ای موفق از حکایت روشنفکر سرخورده و پریشان ایرانی اشاره کردم. اما چه چیز باعث ماندگاری هامون شد که فیلم‌هایی با موضوع یا تمِ مشابه هرگز به آن درجه از اثرگذاری دست نیافتند؟ در وهله اول شخصیت‌پردازی درست از پس‌زمینه خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آدم‌ها. حمید هامون از خانواده‌ای سنتی و مذهبی به روشنفکری اهل قلم، صاحب کتاب و درگیر با مقتضیات جهان مدرن تبدیل شده و این تقاطع سنت و تجدد است که او را به‌سوی سرگشتگی سوق می‌دهد. مهشید شخصیتی نمونه‌ای از قشر خرده‌بورژوای کاسب مسلک است که می‌کوشد فرهیختگی . روشنفکری –که عاملی اکتسابی است- را با پول و اداهای متظاهرانه روشنفکرنمایانه بخرد.

اما نقطه ضعف اصلی «تارا» در همین امر نهفته است. کدام‌یک از شخصیت‌های شش‌گانه اصلی پس‌زمینه روشن و ملموسی دارند؟ آن‌ها شخصیت‌هایی تخت و تک‌بعدی‌اند که هیچ گذشته‌ای ندارند و گویی از آسمان بر زمین هبوط کرده و در این جهان غریبه‌اند. «تارا» تصویری کاریکاتوری و فیرقابل لمس از جریان روشنفکری ایران به دست می‌دهد. دهه‌هاست که دوست و دشمن جریان روشنفکری این مرز و بوم را سترون، فاقد خلاقیت و زایش و در حال درجا زدن معرفی می‌کنند. یکی از عوامل این وضعیت ساکن و بیهوده فیلم‌هایی نظیر «تارا» هستند که تصویری سطحی نگرانه و گاه جعلی از این جریان به تصویر می‌کشند. فیلم‌هایی متظاهرانه و فاقد شالوده روایتی و شخصیت‌پردازی درست که نمی‌توانند نسخه‌ای حقیقی و آشنا از وضعیت قشری از جامعه ایرانی به نمایش گذارند.

تماشای آنلاین و دانلود فیلم تارا

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. ممد می‌نویسد

    تارا فیلم چرتی بود، بازیگرانش هم بیشتر به درد زخم کاری میخوردن تا فیلم روشنفکری

filimo the north pole